تریبون مستضعفین– دکتر علیرضا مرندی وزیر بهداشت دولتهای موسوی و هاشمی است که چندین دوره نیز نماینده مجلس شورای اسلامی بوده است. وی از طرفداران و مجریان جدی کنترل جمعیت اواخر دهه شصت و دهه هفتاد بوده است. پس از اظهارات احمدینژاد مبنی بر لزوم افزایش جمعیت کشور به ۱۵۰ میلیون نفر وی از جدیترین کارشناسان مخالف وی بود که عقیده داشت رشد اینچنینی جمعیت به «گسترش فقر، افزایش آمار سوءتغذیه و بالا رفتن آمار نارضایتی عمومی و افزایش فاصله طبقاتی» میانجامد. پس از حمایت رهبری از ایده جمعیت ۱۵۰ میلیونی وی در روزهای اخیر طی مصاحبههای متعددی از ایدهی افزایش جمعیت دفاع کرده و به بررسی لوازم آن پرداخته است.
در ادامه متن گفتوگوی تریبون مستضعفین با وی را در اینباره میخوانید:
با توجه به سخنان رهبری مبنی بر مطلوب بودن رسیدن جمعیت کشور به مرز ۱۵۰ میلیون نفر، به نظر شما این رشد جمعیت چه فایدهای برای کشور دارد و آیا ظرفیتهای لازم برای این رشد جمعیت را میتوان در کوتاه مدت فراهم کرد؟
جمعیت یکی از قدرتهای هر کشور است و ظرفیتی است برای پیشبرد اهداف خود در دنیا. همانطور که کشورهای چین و هندوستان حتی در زمانی که فقیر بودند –که البته هندوستان هنوز هم خیلی غنی نیست– ظرفیت جمعیت کشورشان ریشهی بسیاری از پتانسیلهایی است که در سطح جهانی دارند. جمعیت قطعا یک منبع قدرت است ولی کیفیت جمعیت هم بسیار مهم است. کشورهای غنی و کشورهای فقیر با جمعیتهای مساوی قابل مقایسه نیستند. کشوری که جمعیت توانمند و باکیفیتی دارد حرف بیشتری برای گفتن دارد تا کشوری با همان جمعیت ولی ناتوان از نظر علمی و اقتصادی و غیره. کشور بنگلادش کشور پرجمعیتی است ولی حرفی برای گفتن ندارد در حالی که آمریکا با جمعیتی نه چندان بیشتر حرفهای زیادی برای گفتن دارد. کیفیت جمعیت فوقالعاده مهم است ولی در هر حال خود جمعیت هم مهم است. اگر کشوری با جمعیت خیلی پایین بسیار هم پیشرفته باشد چندان قدرتی نخواهد داشت.
به نظر شما در شرایط فعلی کشور، افزایش جمعیت به گسترش فقر و فساد نخواهد انجامید؟
اگر تمهیدات لازم را نیاندیشیم، بله. مقام معظم رهبری هم وقتی از افزایش جمعیت صحبت میکنند در فرمایشاتشان همین بعد کیفی جمعیت را مد نظر دارند. اگر برای کیفیت جمعیت برنامهریزی نکنیم و صرفا با شرایط کنونی بخواهیم جمعیت را افزایش دهیم و زیربناهای لازم را فراهم نکنیم، آنچه مدنظر مقام معظم رهبری است اتفاق نخواهد افتاد. در شرایط کنونی درصد قابل توجهی از جوانان ما شغل ندارند، مسکن ندارند یا نمیتوانند ازدواج کنند و امثالهم. اگر برنامهریزی همهجانبه برای رسیدن به جمعیت مورد نظر حضرت آقا نداشته باشیم، اصلا مردم اعتماد نمیکنند که ازدواج کنند و بچهدار شوند. باید به مردم نشان دهیم که درحال آماده کردن زمینهها هستیم و بعد کارهای آموزشی و فرهنگی برای ترغیب مردم به بچهدار شدن انجام دهیم.
یک جوانی که بخواهد ازدواج کند، بچهدار شود، فرزندش را به مدرسه بفرستد، خدمات سلامت برای خانوادهاش تأمین کند، فرزندش به آموزش عالی برود، شغل پیدا کند و خود ازدواج کند؛ تمام این مراحل باید دیده شود. نوجوانان و جوانان باید برای احساس مسئولیت در خانواده آموزش ببینند، اگر سن ازدواج را هم بتوانیم پایین بیاوریم، جوانی که آگاهی لازم را ندارد زندگی پر از خوشبختی لازم را نمیتواند فراهم کند. باید به جوانان پس از فراغت از دبیرستان آموزشهای لازم برای تعامل با همسر داده شود؛ روابط عاطفی، روابط جنسی و غیره تا ازدواجها به طلاق منجر نشوند.
باید آموزش داده شود که جوانان وقتی ازدواج کردند کجا زندگی کنند؟ یا باید فرهنگی شبیه گذشته را جا بیاندازیم که جوانها وقتی ازدواج میکردند در یکی از اتاقهای عدیده خانه پدر و مادر زندگی میکردند و در کنار دیگر زوجها، فرزندانشان با هم بزرگ میشدند و از فرزندان هم مراقبت میکردند و دغدغهی کار را هم نداشتند. اما الان به علت تغییر سبک زندگی، جوانها از خانوادههای خود و بعضا شهر و دیار خود جدا میشوند و تنها زندگی میکنند خلأهایی دارند. باید طراحیای کرد که الگوی زندگی ما چگونه باشد که زن و شوهری که ازدواج کردند از نظر محل زندگی، تحصیل و کار و نگهداری از فرزند و هزینههای فرزند و آیندهی تحصیلی و شغلیاش تصور روشن و ممکنی داشته باشند. ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی این موضوع باید طراحی شود.
الان خانوادههایی هم هستند که مشکلات یادشده را ندارند، یعنی پول و مسکن و… دارند ولی ازدواج نمیکنند یا اگر ازدواج میکنند بچه نمیآورند یا حداکثر یک بچه میآورند. باید بررسی کرد که چرا اینگونه است؟ اینها غالبا از اقشار تحصیلکرده و تیزهوشی هم هستند و اگر چندین فرزند میداشتند احتمالا از بین فرزندانشان اینها بیشتر نخبه به دست میآمد. همهی مسائل، اقتصادی نیست.
درصدی از جوانان ما هم نابارور هستند که درصد بالایی هم دارند. باید برای مشکل اینها را هم حل کرد.
افزایش جمعیت برنامهریزی بلندمدتی میخواهد و باید تمام زوایایش دیده شود به صورتی که هم عملی باشد و هم جمعیت کیفی حاصل شود.
علت اینکه قانون کنترل جمعیت در سالهای ابتدای انقلاب اجرایی شد این بود که در همان شرایط بد اقتصادی، مدارسمان چند شیفته شده بود، دسترسی به مواد غذایی کافی نبود، ورود به آموزش عالی بسیار دشوار بود، شغل نبود و بسیاری بیکار بودند. ما از رشد سریع جمعیت نگران بودیم، آنزمان حدود هر ۱۸ سال جمعیت دوبرابر میشد، ما توانایی سرویسدهی به همان جمعیت را هم نداشتیم چه برسد به اینکه دوبرابر هم میشد! الان زمان مناسبی است که این طراحی را بکنیم که با افزایش جمعیت دوباره دچار مشکل نشویم. میتوانیم جوانها را ترغیب به ازدواج و فرزندآوری کنیم. حتی با رعایت نکات بهداشتی و اینکه خانمها پیش از ۲۰ سالگی و بعد از ۳۵ حامله نشوند، به راحتی میتوانند سه چهار بچه بیاورند.
چند سال قبل شما از اظهارات آقای احمدینژاد مبنی بر اینکه باید به جمعیت ۱۵۰ میلیونی برسیم و مشوقی که برای فرزندآوری تعیین شده بود ابراز نگرانی کرده بودید و گفته بودید که این به گسترش فقر، شکاف طبقاتی، سوء تغذیه، بیماریهای واگیردار و نارضایتی عمومی خواهد انجامید و همچنین اشاره کرده بودید که سالها برای کنترل جمعیت زحمت کشیده شده است. آیا نسبت به سخنان رهبری نگاه دیگری دارید که اخیرا درباره افزایش جمعیت موضع دیگری اتخاذ کرده اید؟
جمعیت کیفی. این واژه کیفی که در بیانات ایشان هست خیلی مهم است و این معنا را میدهد که مواظب باشید همان اتفاق گذشته نیفتد. جمعیت کیفی یعنی جمعیتی که توانمندیهایش بالا باشد. نه این که با افزایش جمعیت توانمندی کاهش پیدا کند. یک خانواده که پول بخور و نمیری داشته باشد وقتی به تعداد فرزندانش اضافه شود وضع بدتری پیدا میکند. وقتی ایشان میفرمایند کیفی یعنی به گونهای طراحی کنید که چنین مشکلاتی پیش نیاید. کما این که کار آقای دکتر احمدینژاد اثری نداشت. این که شش ماه به نوزدان یک میلیون تومان اختصاص دادند، بنا بر آمارگیری مرکز آمار ایران هیچ افزایش زاد و ولدی به وجود نیامد. حتی یک نوزاد هم اضافه نشد. حتی رشد جمعیت کاهش هم پیدا کرد که دلایل دیگری داشت و به اقدام ایشان مرتبط نبود. کما این که انتظار هم میرفت که اثری نداشته باشد و کشورهای دیگری هم که چنین کاری را کرده بودند به نتیجه نرسیدند.
باید برنامهای جامع داشته باشیم. کار شتابزده فایدهای ندارد. باید از تجربه کشورهای دیگر استفاده کرد و هشیارانه همهی زوایا را دید، چرا که اگر نبینیم، مردم استقبال نمیکنند. بالاخره بچهدار شدن که اجباری نیست و در اختیار خود مردم است و باید آنها را ترغیب کرد که با اعتماد کامل به شرایط اقدام کنند.
رشد جمعیت دست مردم است. ما نه میتوانیم جمعیت را افزایش بدهیم و نه میتوانیم کاهش بدهیم. وقتی سیاستهای کنترل جمعیت را پیگیری میکردیم هم که به زور انجام نمیشد! امکانات را فراهم میکردیم و آنها هم خود انتخاب میکردند که از قرصهای ضد بارداری یا کاندوم استفاده بکنند یا نه و یا لولههایشان را ببندند یا نه. الان هم همینطور است. نه آنزمان میتوانستیم اجبار کنیم از آن وسایل استفاده کنند و نه الان میتوانیم اجبار کنیم که ازدواج کنند و بچهدار شوند، مگر این که زمینهها را فراهم کنیم و به آنها حس اعتماد بدهیم و فرهنگ مردم را هم با آموزش تغییر دهیم. کار دشواری هم هست. من این کار را کار آسانی نمیبینم که فکر کنیم با یک لایحه نوشتن کار به سرانجام میرسد. کارهای زیاد و متراکمی باید انجام شود تا فرمایش مقام معظم رهبری درست انجام شود و زمین نماند و آن جمعیت کیفی که ایشان روی آن تأکید دارند برای کشور حاصل شود.
Sorry. No data so far.