«زلزله همه رو میکشه، اینا رو زنده میکنه!» این جمله کوتاه، پیامکی است که این روزها دست به دست میان مردم ایران میچرخد و با طنزی تلخ، سوءاستفاده برخی جریانات ضدانقلاب را از ریخته شدن خون تعدادی از هموطنان بر اثر زلزله اخیر در شمال غرب کشور به تصویر میکشد.
دختر و پسر در صفهای طولانی اهدای خون ایستادهاند تا از خون خودشان برای زندگی بخشیدن به مجروحان آذربایجان شرقی بگذرند؛ زن و مرد در صفهای عابربانکها ایستادهاند تا هر کدام به اندازه توانایی مالی خود، کمکی به هلال احمر و کمیته امداد برای رسیدگی به مجروحان و آوارگان بکند؛ کودک و بزرگسال در حال جمعآوری اقلام مورد نیاز زلزلهزدگان هستند تا به مناطق موردنیاز ببرند… در این میان، جماعتی که هنوز از توهم ۸۸ خارج نشده، پشت صفحات شبکههای اجتماعی پنهان شدهاند و به جای اینکه دردی از دردهای مردمان زخم خورده ایران را مرهم کنند، تلاش میکنند حتی از خانه آوار شده بر سر طفل بیگناه آذری هم برای سوءاستفاده سیاسی نگذرند.
این جماعت حتی خون برادران و خواهران هموطنش را هم به چشم منبع درآمد میبیند؛ آن هم درآمد ارزی در این اوضاع صعود تاریخی دلار! چند کلیک میکنند، عکسهای دروغین از زلزله منتشر میکنند، فحشی به جمهوری اسلامی ایران میدهند و دلارها به حسابشان واریز میشود. معامله جالبی به نظر میرسد.
کاریکاتوریستی که چند سال پیش – نه ده سال و بیست سال، همین دو سه سال پیش – در کاریکاتورش به آذری زبانها توهین کرد و اعتراضات جدی و سراسری مردم مناطق شمال غرب کشور را منجر شد، اکنون در پاریس نشسته است و زیر برج ایفل برای مظلومیت زلزلهزدگان آذربایجانی در ایران دل میسوزاند و با کاریکاتورهایش، اشک تمساح میریزد.
انگار بعد از دروغ بزرگ «تقلب»، اکنون باید دومین دروغ بزرگ این متوهمان را روایت کنیم: «عدم پوشش اخبار زلزله.» این جماعت که تا دیروز از تحریم صداوسیمای ایران حرف میزدند و گیرندههایشان را روی رسانه ملکه بریتانیا تنظیم کرده بودند، حالا ۲۴ ساعته پای رسانه ملی نشستهاند تا به رنگ نوار متحرک پایین فلان تبلیغ بازرگانی گیر بدهند که چرا قرمز است و به خاطر کشتهشدگان زلزله، مشکی نیست!
در حالی که دستهای مردم ایران در شب قدر رو به آسمان بود و برای آسان گذشتن این امتحان سخت بر مردم آذربایجان شرقی دعا میکردند و اشک میریختند، این جماعت هتاک، به بهانه زلزله را بهانهای نه برای تسویه حساب سیاسی که بهانهای برای تسویه حساب دینی و مذهبی قرار دادند و به فحاشی به تمامی مقدسات مردم این سرزمین روی آوردند؛ جماعت روزه خواری که برای اهدای خون به مجروحان زلزله، فتوای حلال بودن شکستن روزه را صادر کردند؛ انگار نه انگار که همیشه مسجدیها و بسیجیها و حزباللهیها در صف اول کمک به آسیب دیدگان و محرومان در هر حادثهای بودهاند.
سپاه پاسداران، بسیج مستضعفین، کمیته امداد و جمعیت هلال احمر جزو اولین نهادهایی بودند که به سرعت خود را به مناطق آسیب دیده رساندند و با یک برنامهریزی منسجم، تلاش گسترده و اقدامات هوشمندانه و موثر مانع از افزایش تعداد تلفات این حادثه شدند؛ تا جایی که به گفته منابع محلی حتی یک نفر هم به دلیل تبعات ناشی از زلزله و زیر آوار ماندن به مدت طولانی فوت نشده و تمام کشتگان این حادثه بر اثر مستقیم خود زمین لرزه جان باختهاند… و نقش این جماعت چه بوده است؟ فحاشی از پشت فیسبوک و توئیتر؛ افرادی که حتی حاضر نشدند به جو غالب شبکههای اجتماعی که کمک به مصدومان و آوارگان بود هم بپیوندند و آنان را نیز به تمسخر گرفتند. چنانکه تلاش اعضای شبکههای اجتماعی برای جمعآوری کالا برای زلزله زدگان و انتقال آن به مناطق حادثه دیده بپردازند، از سوی این جماعت به «جوگیری» تعبیر شد.
ایران غرق اشک و آه است و ضدانقلاب مشغول بهرهبرداری سیاسی. اینها همانهایی هستند که میگفتند «ایران برای همه ایرانیان» و همزمان، پیامکهایی با مضمون اهانت به هموطنان آذری زبان را برای هزاران نفر ارسال میکردند. حالا این جماعت مدعی حمایت از آسیب دیدگان آذربایجان شده است.
آوارهای آذربایجان اگر برای مردم اهر و ورزقان خرابی و ویرانی به همراه داشته سفرهای را هم گشوده تا بر سر آن از جرس در لندن گرفته تا اردوغان در ترکیه، ژست انسان دوستی بگیرند و سنگ حمایت از قومی را به سینه بزنند که تا همین دیروز بیشترین پیامک و کاریکاتور را برای ترویج توهین و تمسخر نسبت به آن منتشر میکردهاند و این در حالی است که حامیان و یاوران بینام و نشان مردم آذربایجان سه شبانه روز است که بیسر و صدا خواب را بر چشمان خود حرام کردهاند تا مادران آذری، فرزندان خود را آسوده به خواب بسپارند.
Sorry. No data so far.