تریبون مستضعفین- یادداشتی که در ادامه میآید پیرامون عرفانهای نوظهور در شماره ۵۷ ماهنامه سپیده دانایی به قلم محمد ترکمان (کارشناس ارشد روانشناسی بالینی) منتشر شده است. سپیده دانایی در این شماره، پروندهای را به بررسی روانشناختی عرفانهای نوظهور اختصاص داده است.
چه عواملی باعث گرایش جوانان و نوجوانان به عرفانهای نوظهور میشود؟ چرا برخی افراد بیشتر به این عرفانها کشیده میشوند؟ واضح است که بررسی علل روانشناختی گرایش افراد به عرفانهای نوظهور به این سادگی نیست و باید پشتوانه تحقیقی داشته باشد و به صورت جزئیتری بررسی شود. با این حال، در زیر به عواملی پرداخته شده است که داشتن آنها احتمال گرایش افراد به این عرفانها را بیشتر میکند.
۱. استرس و اضطراب زیاد: هرچند اضطراب و استرس را بهطور کامل نمیتوان از بین برد و اصولاً حداقلي از آن برای فعالیتهای انسان ضرورت دارد، اما هرقدر میزان اضطراب و استرس در انسان افزایش یابد و از حد معینی عبور کند، مانع از هرگونه تلاش و فعالیت میشود و خستگی شدید ذهنی و روانی در انسان به وجود میآورد و بهداشت روانی ما را تهدید میكند. اگر بهداشت روانی کسی تهدید شود، او قادر به ادامهي زندگی مطلوب نخواهد شد. در این موقع است که احتمال گرایش فرد به عرفانهای نوظهور افزایش مییابد، زیرا این عرفانها ادعای تضمین بهداشت روانی افراد و افزایش آرامش آنها را دارند.
۲. اثبات نوجویی: جستوجوی تازگی به درجات مختلف، نزد هر فردی بهخصوص بین نوجوانان و جوانان وجود دارد و گواه نیاز فرد به شکستن قالبهای موجود و فاصله گرفتن از وضعیت کنونی است که به اشکال گوناگون بروز میکند: در شیوهي لباس پوشیدن، در طرز رفتار، در كاربرد لغات، در خط، در افکار و در مذهب و معنویت. این نیاز به جدید بودن میتواند در عرفانهای نوظهور که هریک به روشی خود را بهتر و جدیدتر و منطبق با نیاز افراد معرفی میکند، ارضا شود.
۳. نداشتن تفکر انتقادی: تفکر انتقادی عبارت است از ارزشیابی تصمیمات و صحبتهای دیگران و خود از راه بررسی منطقی و منظم مسائل، شواهد و راهحلها. از طریق تفکر انتقادی تشخیص اطلاعات مربوط از نامربوط ممكن ميشود، درستی حقایق تشخیص داده میشود و اعتبار منبع معین میشود. واضح است که ضعف در تفکر انتقادی، باعث تحت تأثیر قرار گرفتن افراد به عرفانهای نوظهور و دلایلی که این عرفانها براي برتری خود بیان میدارند میشود. افرادی که در این مهارت ضعف دارند بیشتر احتمال دارد که به این فرقهها گرایش یابند.
۴. ناتواني قاطعیتورزی و نه گفتن: قاطعیت رفتارهاي است که با آن فرد ميتواند علايق خود را بیان کند، بدون اضطراب بر نظر خود ایستادگی کند، صادقانه و بهراحتی احساسات خود را بیان کند. افرادی که توانایی نه گفتن ضعيفي دارند، بهراحتی به پیشنهادهای دیگران از جمله شرکت در محافل عرفانهای نوظهور و پذیرش گفتههای دیگران و همچنین به اعمال و مناسکی که این عرفانها ترویج میکنند خواهند پرداخت.
۵. توانایی کم در حل مسئله: مواجهه و چالش موفقیتآمیز با مشکلات بخشی از زندگی روزمره هر فرد است. همهي افراد در زندگی با مشکلاتی روبهرو میشوند که باید برای آنها راهحلهای صحیح و منطقی بیابند. برخی در برابر مشکلات، راهحلهای نامناسبی برمیگزینند که از این جمله انتخاب راهکارها و شیوهها و مناسکی است که این عرفانها معرفی میکنند. در واقع، وقتی فردی توانایی حل مسئله ضعیفي داشته باشد، هنگام مواجهه با مشکلات ممکن است به هر راهحلی که دیگران از جمله فرقهها و گروههای عرفانهای نوظهور بیان میکنند، روی بیاورد.
۶. خودآگاهی ضعیف: انسان همیشه بهدنبال جستوجوی پاسخ برای این سؤال بوده است که «من کیستم؟». شناخت خود جنبههای گوناگونی دارد. یکی از این جنبهها شناخت معنوی است. در واقع، یکی از ابعاد وجودی هر انسان بُعد معنوی اوست که معمولاً با مذهب نیز همراه است. به عبارت دیگر، جنبهي معنوی مرتبط با چیزی است که به آن اعتقاد داریم. حداقل فایدهي شناخت پیدا کردن از اعتقاد انسان این است که پی میبریم دیگران مثل ما فکر نمیکنند و در نتیجه، ما هم انتظار نخواهیم داشت که مطابق ما باشند. خودآگاهی ضعیف، بهويژه از جنبهي معنوی، باعث میشود افراد برای پر کردن این خلأ به عرفانهای نوظهور گرایش پیدا کنند تا شاید از آن طریق خودآگاهی خود را بالا ببرند.
۷. هیجانخواهی و تنوعطلبی: میل به هیجانها و تجربیات متنوع، تازه، پیچیده و شدید، و تمایل به مخاطرهجویی بدنی، اجتماعی، قانونی و مالی براي كسب چنین تجربه¬ای را هیجانخواهی میگویند. برخی از ویژگیهای افراد هیجانخواه شامل سوءاستفاده از مواد و مصرف الکل، داوطلب شدن برای فعالیتهای غیرمعمول، جذب شدن به گروههای خاص و همچنین تنوعطلبی، کمحوصلگی، تکانشی بودن، ناتواني از پذیرش ناکامی و عموماً نظم باعث میشود بیشتر به سوی عرفانهای نوظهور گرایش یابند.
۸. تمایل به متمایز بودن: برخی انسانها میخواهند متفاوت و خاص باشند. این احساس خاص بودن باعث لذت آنها میشود. گاهی این افراد براي اطمینان از وقوع اینکه خاص هستند ممکن است به هر کاری دست بزنند، مثل اینکه عقاید و گرایشهای خاص خود را در مسائل گوناگون از جمله معنویت داشته باشند. این امر دستاویز آنها برای گرایش به عرفانهای نوظهور میشود.
۹. بحران هویت: نوجوان و جوانی که به تعریفی از خود نمیرسد دچار بحران هویت میشود. در بحران هویت، نوجوان شدیداً دچار اضطراب و ناراحتی ذهنی است، به صورتیکه نمیتواند جنبههای گوناگون شخصیت خود را در خویشتني قابل قبول و هماهنگ سازمان دهد. بحران هویت فرد را به ابهام و سردرگمی میکشاند و دارای عوارضی از قبیل اختلال در احساس زمان و وقت، احساس شدید نسبت به خویش و هویت منفی است. این عوارض میتواند فرد را بهسوی رفتارهای غیرمعمول و پرخطر و پیچیده و گرایشهای خاص از جمله عرفانهای نوظهور سوق دهد.
۱۰. تلقینپذیری: برخی افراد از تلقینپذیری بیشتری برخوردارند. یعنی بهسادگی تحتتأثیر القائات دیگران و افراد صاحب قدرت و منصب قرار میگیرند، بهخصوص اگر از قبل به موضوع تمایل داشته باشند. مثلاً همین ویژگی باعث میشود که فرد با حضور در یکی از جلسات جریانات عرفانهای نوظهور و القائاتی که میکنند احساس تغییر، بهبود یا آرامش کند و نهایتاً به این عرفانها گرایش یابد.
۱۱. رنج ناشی از اختلالات روانی: مبتلا شدن به اختلالات روانی، بهخصوص اختلالات شخصیت، رنج و استرس زیادی به فرد وارد میکند و همين باعث میشود که فرد مبتلا برای رهایی از رنج ناشی از بیماری خود و در واقع به امید درمان، به هرچیزی از جمله عرفان¬های نوظهور که با ادعای سلامت روان و حتی درمان خود را معرفی میکنند، گرایش یابد.
۱۲. تمایل به وابسته بودن: افراد وابسته کسانی هستند که سلطهپذیرند، به خود اطمینان ندارند، مسئولیتهای مهم زندگی خود را به گردن دیگران میاندازند، منفعل هستند، مردد هستند و نیاز به تايید دیگران دارند. این افراد در گرایش به فرقهها و گروههایي مختلف از جمله گروههای که عرفانهای نوظهور را تبلیغ میکنند بیشتر مستعد هستند.
و دیگر اینکه تمام آن 12 نقطه ضعف (به گمان نویسنده) که در بالا آورده شده ناشی از بی کفایتی رهبران جامعه است همانطور که بی کفایتی والدین احتمال بی کفایتی فرزند را بشدت بالا میبرد. مشکلات از دولت است همانطور که اگر کسی مرتکب به شرب خمر شود مغزش (دولت بدنش) مقصر است نه دست و پایش.
ما می توانستیم برای خیلی چیزها نجنگیم وقت صرف نکنیم صحبت نکنیم ولی متاسفانه تحت تاثیر تمام آسیب های ناشی از عملکرد جامعه ای از تصمیم گیرندگانی هستیم که جهان بینی شان فراتر از دفتر و دستک خودشان نیست
مرسی رایان. البته من خیلی چیزهای دیگه هم گفته بودم که اینجا ثبت نشد