به گزارش صراط، ماجراي يك وقف جالب و عجيب را در زير مي خوانيد كه همه ساله در تالار تشريفات آستان قدس رضوي به مناسبت آن ضيافتي خاص بر پاست .
يكي از حاضرين در اين ضيافت گفته است: “در این سفره رنگین هرچه اراده می کردی در عالی ترین شکل ممکن میيافتی! این نذری است که مرحوم دیوان در هنگام وقف داشته است و هر سال پیش از شروع مراسم متن این نذر برای حضار قرائت می شود! و چاره ای جز برپایی این سفره آن هم به شکل اکمل وجود ندارد! و اساسا مرحوم دیوان نیتش این بوده است که مسئولان و حکام را سالی یک بار به این بهانه دور هم جمع کند تا بلکه این گروه گرهی از گره های مردم را به بهانه این گردهمایی بگشایند!!”
وي در ادامه ميافزايد:نکته جالب اینکه هیچ تصویری از این ضیافت تا کنون منتشر نشده و اصولا هیچ کس اجازه تصویر برداری از این ضیافت را ندارد! (به همين دليل هنوز اسامي خاصي از مسئولين حاضر در اين مراسم به دست نيامده است)و جالب تر آنکه وقتی مسئولی به این ضیافت دعوت می شود راننده و محافظ وی از ورود به جلسه منع شده به آنها ژتون غذای حضرت داده می شود!
البته شخصي به نقل از يكي از حاضرين ، در ردّ موارد فوق نكات جالبي را پيرامون اين مسئله عنوان كرده است . وي مي گويد: “در وقف نامه قيد شده غذا ها 7 رقم باشه كه شامل سوپ.2رقم برنج.كوكو شيرين. سالاد الويه. گوشت و 1رقم خورش است! نوشيدني ها هم همان نوشيدني متعارف نوشابه دوغ و اب! و السلام! كل سفره همينه! اين سفره با توجه به اينكه مهمانهاي ان سران يك مملكتن ابرومند است اما خيره كننده نيست!”
هر چند روايتهاي مختلفي وجود دارد اما هنوز ابعاد متفاوت اين وقف عجيب و ضيافت خوشمزه شفاف نشده است.
اول انقلاب برخی به آستان قدس رضوی اعلام كردند كه این كار را نكنید ولی به استفتا از امام خمینی به دنبال این بودند كه آیا باید نیت واقف را لحاظ كنند یا خیر؟ و امام پاسخ دادند: «باید به نیت واقف عمل شود و عواید وقف باید در همان جهتی كه وقف معین شده صرف شود.»
سوالی که وجود دارد این است که آیا ابعاد ماجرا بطور کامل در آن استفتاء روشن شده بود یا خیر؟
و اما ماجراي وقف:
در خصوص فتحعلی خان صاحب دیوان بايد گفت كه میرزا فتحعلیخان پسر حاجی میرزا علیاکبر قوامالملک و نوهٔ اعتمادالدوله صدراعظم آقامحمدخان است. وی بعد از مرگ فتحعلی شاه با دختر وی خرم بهار خانم احترام الدوله دختر مهد علیا مادر اورنگ زیب میرزا ازدواج کرد. روزگاری در تبریز پیشکاری ولیعهد را داشت که از یادگارهای آن زمان باغی معروف به «باغ صاحب دیوان» در دروازه ورودی شهر تبریز از جانب مشرق است. در زمان جنبش تنباکو حاکم خراسان بود و از او در شیراز باغ دلگشا به یادگار مانده است.همچنین در سال 1290 ه.ق فرمانی از ناصر الدین شاه صادر می شود که به موجب آن یکصد هزار ذرع از زمینهای دارالخلافه تهران به میرزا فتحعلی خان صاحب دیوان واگذار می شود.( سند این فرمان در شماره 9 نشریه گلستان هنر در پاییز 1386 در مقاله ای به قلم فرهاد نظری تحت عنوان فرمان واگذاری اراضی دارالخلافه ناصری منتشر شده است.)
بنا بر اين گزارش در حدود 120 سال پیش میرزا فتحعلیخان صاحب دیوان در كاشمر یك وقفنامهء داشته است و واقف گفته است كه در روز سوم شعبان یعنی تولد امام حسین(ع)، بخشی از درآمد موقوفه را در تالار تشریفات آستان قدس رضوی از بهترین خوراكها و نوشیدنیهای فصل انتخاب كنید و از تجار و بازرگانان و حاكمان و اعیان و اشراف دعوت كنید تا در جلسه بیایند و واعظ شهیری را بیاورید تا در این جمع سخن بگوید.
همچنين در خصوص سوابق ميرزا الوالحسن خان صاحب ديوان نيز بايد نقش وي را در زمان حيات چنين يادآور شد:
1- ماجرای جنبش تنباکو
در زمان جنبش تنباکو میرزا فتحعلی خان صاحب دیوان حاکم خراسان بود. وی همه ی مردم و دست اندر کاران تنباکو در مشهد را مجبور کرد تا تمام کالای خود را به شرکت رژی بفروشند، اما مردم آنجا(مشهد) مانند سایر شهرهای ایران دست به اعتراض زده، در مسجد گوهرشاد جمع شدند که با کمک بعضی از علما و بعد از پنج روز تظاهرات و راهپیمایی بطور مسالمت آمیز پراکنده شدند.( قیام تنباکو، آژند، ص107)
در این ماجرا تجار مشهد به علما مراجعه کردند که این انحصار آنها را ورشکسته می کند. روز بعد از تحصن در مسجد گوهرشاد شهر تعطیل و به شورش کشیده شد و ناصرالدین شاه چنین تلگراف کرد« اکیدا حکم می کنم که اگر آنها فورا دنبال کارشان نروند و دست از این مزخرفات نکشند بایستی تمام سواره نظام را به مشهد فراخوانید و همه شورشیان را بدون استثنا توقیف کنید و یکصد نفر از آنها را به گلوله ببندید و پدرشان را بسوزانید. این قسم جسارت ها و وقاحت ها چه معنی دارد!( جنبش توتون و تنباکو، قیام علیه استعمار و استبداد، مهری پیرانوندی، روزنامه اعتماد ملی 24/2/86)
2- ارتباط مرحوم صاحب دیوان با بهایی ها؟!
گویا مرحوم فتحعلی خان دیوان روابطی هم با برخی افراد بهایی داشته و حتی آن ها را در منازعات خود داور قرار می داده است! ملا محمد زرندی مشهور به نبیل زرندی و نبیل اعظم یکی از مورخان بهایی در دوران بهاء الله است و از جمله 19 حواریون اولیه بهاءالله به حساب می آمده است. وی در فصل هشتم تاریخ کامل خود اینگونه این ماجرا را شرح می دهد:
“معذلک دو نفر از بزرگان که يکی ظلّ السّلطان پسر شاه و ديگری ميرزا فتحعليخان صاحب ديوان است بواسطهء نزاعی که بين آنها حاصل شده تصميم گرفتهاند يکنفر بابی را برای حکميّت انتخاب کنند. با آنکه ظلّ السّلطان دشمن امر اللّه است معذلک اين طور تصميم گرفته و حکميّت خود را باين بابی که چهل سال است بامر مبارک مؤمن است واگذار نموده و با هم عهد کردهاند که از رأی اين بابی برنگردند و آنچه را بگويد مجری دارند…”
سوال اینجاست که آیا در مملکتی که حکومت اسلامی بر قرار است و بسیاری از مردم زیر خط فقر زندگی می کنند برگزاری چنین ضیافت هایی با کیفیتهای نقل شده توسط مسئولین جمهوری اسلامی و خدام حضرت رضا(ع) که ملقب به معین الضعفاست توجیه شرعی و عرفی دارد؟! آن هم نذر شخصی که به لحاظ سیاسی و مذهبی شائبه هایی در سوابق وی دیده می شود؟! و البته این سوالی است که انتظار مي رود فقهای عظام با در نظر گرفتن جوانب امر پاسخگوی آن باشند.
Sorry. No data so far.