بحث ازدواج و انتخاب همسر، علاوه بر اینکه دغدغه فرزندان خانواده ـ دختر و پسر ـ است، دغدغهای برای والدین نیز میباشد زیرا آنها نیز انتظار دارند ثمرهٔ زندگی خود را در بهترین شرایط و موقعیت اجتماعی ببینند و در واقع از اینکه فرزندشان زندگی راحت و آرامی دارد لذت میبرند.
مسئله اینجاست که داشتن نگرانی برای ازدواج فرزندان فقط بخشی از اهمیت این مقوله را نشان میدهد و تلاش والدین در نحوه انتخاب همسر نیز بخش مهم دیگری است که در فرهنگ ما مورد غفلت واقع شده و حتی آن را قبیح میدانند.
مثلا یکی از مواردی که فقط تعداد کمی از خانوادهها ان را مدنظر قرار میدهند، ارتباط با دوستان، آشناتیان و اقوامی است که میتوان با آنها وصلت ازدواج صورت داد. البته این مسئله را در این صورت مطرح میکنیم که این ایجاد روابط با ارتباط با افراد نامحرم و تعاملات غیر اخلاقی و دینی اشتباه گرفته نشود.
خوشبختانه دین اسلام نیز هیچگاه بر پنهانکردن فرزندان خصوصا فرزند دختر سفارش نکرده و حتی تبلیغ و معرفی فرزندان برای تحقق امر ازدواج سفارش شده است و هیچ ایراد شرعی و حتی اخلاقیای ندارد. (البته با رعایت آنچه در بالا گفته شد)
خصوصا در جوامع امروزی که افراد جامعه به دلایل افزایش جمعیت، گستردگی شهرها و به وجود آمدن سبک زندگیهای متفاوت و در نتیجه شکافهای فرهنگی بسیار و… از یکدیگر دور ماندهاند، والدین میتوانند با برقراری ارتباط بیشتر و حضور در محافل و مجالسی که شرع اسلام هیچ ایرادی به حضور در آنها وارد نکرده است به همراه فرزندانشان، در تسهیل ازدواج جوانان بسیار مفید و موثر واقع شوند.
در واقع به طور غیرمستقیم و از راهی سالم و بیخطر میتوان فرزندان را در انتخاب همسر آینده خود و داشتن تنوع برای انتخاب مناسب، راهنمائی کنیم. چه بسا دختران و پسرانی که تحت نظر خانوادههایشان و با حفظ حریمها و چارچوبهائی، فرد مورد نظر خود را در اینگونه جمعها و همنشینیهای خانوادگیای دیده، شناخته و بدون هیچ انحرافی ازدواج کردهاند.
این عمل چند اثر مهم را بر جای میگذارد:
– خانوادهها از وجود فرزند دختر و پسر در خانوادههای یکدیگر آگاه میشوند و گاها تصمیم برای آیندهٔ فرزندانشان میگیرند زیرا شناخت شرط اصلی برای امر ازدواج است که این امر از این طریق تا حدودی حاصل خواهد شد.
– فرزندان خانواده خصوصا با رعایت حریم اسلامی و شرعی میتوانند در کنار خانوادههایشان در محافلی مجاز و اسلامی حضور یابند، همین مسئله باعث میشود که جوانان از انزوای بیمورد خارج شده و نوعی مورد شناسائی قرار گرفته و حتی انتخاب کنند.
– مسئله دیگر که از این ارتباطات صورت میگیرد معرفی دختران و پسران به خانوادههای مورد اعتماد خانوادههای طرفین است چون بسیاری از جوانان به دلیل عدم ارتباط و شناخت مناسب از یکدیگر نتوانستهاند انتخاب کنند و بنابراین یا سن ازدواج آنها بالا رفته و احتمالا شانس ازدواج برایشان کم شده است و یا تجرد قطعی به سراغ آنها آمده، این ارتباطات تحت کنترل کمی از مشکلات ازدواج میکاهد و آمار ازدواج را در جامعه کمی افزایش خواهد داد.
– مورد دیگری که نباید از آن غافل شد این است که وقتی دو جوان یکدیگر را در این گونه محافل خانوادگی دیده، تا حدود ی از طریق خانواده شناخته و مورد انتخاب یکدیگر قرار میگیرند، در طول زندگی نیز از حمایت خانوادهها برخوردار خواهند شد چرا که خانوادهها تا حدود زیادی در جریان روابط مشروع قبل از ازدواج و دوران آشنائی آنها بودهاند، پس بنابراین زوجین مورد اعتماد خانوادههای طرفین واقع خواهند شد.
آنچه که به غلط در فرهنگ جامعه و خانوادههای ما رایج شده این است که به دلیل عدم درک مناسب از مفاهیم اسلامی و اخلاقی، از حضور فرزندان خصوصا دختران جوان خود جلوگیری کرده و اینگونه برداشت میکنند که همیشه فرزندشان باید در خانه بماند و انتخاب شود و حضور فرزند جوانشان در محافل و مجالس را حتی تحت کنترل و نظر خود، نامناسب دانسته و مذهبی فکرکردن و عملکردن را دلیل این کارشان میدانند.
در حالی که این نگاه نه تنها دینی و اخلاقی نبوده بلکه بسیار هم منفی بوده و عواقب بدی چون بالارفتن سن ازدواج، تجرد قطعی و حتی فساد و فحشا را به دنبال دارد.
در کل وضعیت کنونی ازدواج در جامعه ما نیاز به تغییر و تحول در برخی دیدگاههای سنتی و غلط دارد که هم چنان نیز حتی در شهرهای بزرگ و به ظاهر مدرن ما رواج دارد.
باید نگاه خود را نسبت به برقراری ارتباطات سالم به منظور بهترشدن امکان ازدواج برای فرزندانمان اصلاح کنیم و این تغییر نگرش را بهتر است از درون نهاد خانواده به عنوان اصلیترین نهاد اجتماعی آغاز کنیم.
Sorry. No data so far.