چهارشنبه 29 آگوست 12 | 10:45

آسیب‌های روانی زلزله‌زده‌ها

خانم‌ها نقش حمایتی خوبی می‌توانند اجرا کنند و نکته بعدی اینکه با وجود قوی بودن آقایان، اما خانم‌ها استقامت بیشتری دارند. خانم‌های حادثه دیده چون جنبه مدیریت خانواده را به عهده دارند برای سر و سامان دادن اوضاع زود دست به کار می‌شوند.


خانم حسینیان، مسئول امور زنان جمعیت هلال احمر استان گلستان، اکنون مسئولیت گروه امدادی بانوان اعزامی از استان گلستان را بر عهده دارد که از ساعاتی پس از زلزله تا کنون در مدرسه‌ای در ورزقان مستقر هستند. این امدادگر جوان در گفت‌وگوی کوتاهی به توضیح نحوه عمل گروه امدادی در مناطق پرداخت.

تنها تیم مستقر در ورزقان

گروه ما در جمعیت هلال احمر گروهی است ۶۳ نفری به نام توانا. این نام گرفته شده است از واژه‌ی تیم نسوان آماده‌ی امداد، افرادی با وظایف متفاوت، در قالب گروه‌های درمان، حمایت روانی، اسکان، پشتیبانی و آمار. در حال حاضر تیم توانا تنها تیمی است که در اردوگاه استقرار کامل دارد. بقیه گروه‌ها بعد از اتمام کارشان به تبریز رفتند؛ ولی این گروه تنها گروهی است که در ورزقان استقرار دارد.

چه کارهایی انجام می‌دهیم

در وضعیت‌هایی مشابه وضعیت موجود، نکته‌ی مهم در ابتدا و در بازه زمانی ۱۵ روز اول، اسکان و تغذیه است. الان ما در ۱۵ روز دوم هستیم. دو گروه اعزام کردیم و هر روز صبح برنامه این است که دو گروه می‌شویم. با گروه درمان‌مان یک اکیپ می‌شویم و در روستا مستقر می‌شویم. دو نفر مسئول فاز درمان می‌شوند. کارهایی از جمله توزیع دارو، پانسمان، مامایی و کلیه کارهای مختص خانم‌ها بر عهده‌ی ایشان است.

گروهی ۲ یا ۳ نفری هم در چادرها دور می‌زنند و با خانم‌ها ارتباط عاطفی برقرار می‌کنند و در حین صحبت نیازهای‌شان را متوجه می‌شویم. هنگام اعزام، یک سری لوازم برای رفع نیازهای اولیه را با خودمان می‌بریم؛ مثل مرطوب کننده، مسکن، لباس زیر و شانه. در پایان زمان استقرارمان در روستا قبل از حرکت این نیازها توزیع می‌شود.

تا جایی که در توانمان هست به همه روستاها سرکشی می‌کنیم هم روستاهای صعب العبور و هم روستاهای دورافتاده که کمتر به آنجا سرکشی می‌شود.

اضطراب، مشکل اصلی خانم‌ها

در حال حاضر نیازهای اولیه تقریبا رفع شده است. مشکل فعلی خانم‌ها و بچه‌ها در حال حاضر بیشتر مشکلات روانی است. آقایان چون دغدغه زمین‌های‌شان را دارند و مشغول کار شده‌اند، کمتر دچار اضطرابند. ولی خانم‌ها هنوز در چادرهای‌شان هستند به دلیل مسئولیت‌هایی که دارند، بیشتر مستعد اضطرابند.

خانم‌ها را جمع می‌کردیم و مشاوره روحی و روانیم می‌دهیم. به خاطر اذیت‌هایی که در زلزله شده‌اند، بزرگ‌ترین آسیبی هم که دیده‌اند، فشار روانی و اضطراب زلزله بوده است. یکی از روستاهایی که بودیم یکی از خانم‌ها دقیقا در زمان زلزله با این که چند روز گذشته بود، دچار علائم اضطراب شدید شد. فشارش افتاده بود و رنگش پریده بود. خیلی از خانم‌ها درست سر ساعت زلزله دچار این حال می‌شوند.

مشکل بعدی‌شان سرپناه گرم و لباس های مناسب این فصل است چون در این مناطق سرما زودتر شروع می‌شود و لباس‌های‌شان زیر آوار مانده و قابل استفاده نیستند.

بچه‌ها با هر تکانی می‌ترسند

در یکی از روستاها بچه‌ها داخل چادر در حال بازی بودند. در اثر بازی، چادر تکان خورد. یکدفعه بچه‌ها به سمت ما دویدند و ما را محکم گرفتند. این یعنی هنوز اضطراب شدیدی در دل‌هایشان هست.

یک سری از افراد تیم هم در بخش بازی با بچه‌ها مشغول هستند. بازی‌هایی از جمله عمو زنجیرباف و بازی های ترکی از خودشان یاد گرفته ایم. امکاناتی هم برای نمایش فیلم‌های کودکانه همراهمان هست. هم‌زمان مسابقاتی هم برگزار می‌کردیم که بتوانیم بچه‌ها را هیجانی کنیم که از حال و هوای زلزله خارج شوند.

با بازی‌درمانی و اهدای جوایزی مثل لوازم التحریر سعی می‌کردیم در بین بچه‌ها رقابت ایجاد کنیم و بعد هدیه بدهیم. ظاهر کار را رقابتی کردیم تا خیرخواهانه جلوه نکند. می‌خواستیم بچه‌ها احساس کنند جوایزشان حاصل تلاش خودشان است.

تعداد کشته‌شدگان زن و بچه بیشتر است

به دلیل اینکه حضور خانم‌ها در منزل بیشتر است، تعداد کشته‌شدگان زن و بچه نیز بیشتر بوده است. در زمان زلزله هم، اکثر آقایان بیرون از منازل بودند و به همین دلیل کمتر آسیب دیده‌اند. یکی از روستاها کشته شدگان‌شان ۸ خانم بود و دو کودک شش ماهه. نوع خرابی‌ها هم بیشتر در اثر جنس مصالح به کار گرفته شده و طوری هست که اصطلاحا خرابی کیکی گفته می‌شود. در این نوع خرابی‌ها بیشترین علت مرگ و میر زیر آوار ماندن است. در یکی از روستاها خانم از خانه بیرون بوده، اما برای نجات کودکش به خانه می‌رود و هر دو زیر آوار می‌مانند.

حضور خانم‌های امدادگر خیلی مفید بوده است

خانم‌ها نقش حمایتی خوبی می‌توانند اجرا کنند و نکته بعدی اینکه با وجود قوی بودن آقایان، اما خانم‌ها استقامت بیشتری دارند. خانم‌های حادثه دیده چون جنبه مدیریت خانواده را به عهده دارند برای سر و سامان دادن اوضاع زود دست به کار می‌شوند.

مهمتر از همه اینکه چون بیشتر آسیب‌دیده‌ها خانم هستند و خانم‌ها با خانم‌های امدادگر بهتر ارتباط برقرار می‌کنند، خانم‌های امدادگر توانسته‌اند خیلی مفید واقع شوند.

شیرین‌ترین لحظه

اسم یکی از امدادگرا صدیقه است و بچه ها نمی‌توانند «ق» را تلفظ کنند. موقع رفتن از روستا دنبال ماشین گروه می‌دویدند و صدا می‌زدند «صدیگه نرو صدیگه». به این خاطره نمی‌شود گفت، اما از شیرین‌ترین لحظه‌های‌مان بود.

گروه‌های داوطلبانه

خدا را شکر ما که خیلی راضی هستیم از حضورمان یک عده هم داوطلب هستند یعنی پرسنل هلال احمر نیستند و حقوقی هم دریافت نمی‌کنند. به صرف روحیه‌ی داوطلبانه ای که دارند، با هلال احمر همکاری می‌کنند و خیلی هم مشتاق کار هستند.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.