شنبه 01 سپتامبر 12 | 17:00

چگونه کتاب‌خوان شدن از زبان محمدرضا حکیمی

یکی از نقطه‏های مهم بیداری‏آفرینی در طلاّب جوان [این است که] بکوشند که علاوه بر علم حوزه‏ای و عقل کتابی، از علم محیطی و عقل حیاتی (در شعبه‏های گوناگون آن) نیز برخوردار باشند و این علم و عقل را نیز از طریق‏هایی که دارد کسب کنند و به معلومات همواره به چشم «کمّی» ننگرند و به معلومات «کیفی» نیز بها دهند.


محمدرضا حکیمی نوشته است: اینگونه کتابی، یا ورقه و دستورالعملی، باید در کنار انسان باشد، و پیوسته قسمتی را بخواند و عمل کند و این حرکت و آن حرکت را انجام دهد و تکرار نماید و سپس به قسمت دیگر بپردازد.

محمدرضا حکیمی، اندیشمند و متفکر برجسته اسلامی ـ معروف به «فیلسوف عدالت» و از داعیه‏داران «مکتب تفکیک» ـ دانش آموخته حوزه علمیه مشهد است و لذا با فضای حوزه‎های علمیه و عالم طلبگی کاملاً آشناست.

وی در غالب آثار خود، توجه ویژه‏ای به روحانیت و حوزه‏های علمیه دارد و به کرات، به نقش آنها در جامعه‏سازی قرآنی و برقراری عدالت در جامعه می‏پردازد. از حکیمی کتاب‌های فراوانی منتشر شده است که «هویت صنفی روحانی» از جمله است که متأسفانه سال‌هاست بنا به دلایلی، تجدید چاپ نشده است. ایشان در این کتاب، نکات بسیاری برای طلبه‏ها و روحانیت بیان می‏کنند که مطالعه آن خالی از لطف نیست.

یاسر عسگری فعال فرهنگی و پژوهشگر جامعه المصطفی(ص) العالمیه قم با تورق و بررسی مجموعه آثار محمدرضا حکیمی و بررسی سخنان وی کتاب‌ها پیشنهادی او را استخراج کرده و به صورت یادداشتی قرار داده است. این یادداشت به شرح زیر است:

محمدرضا حکیمی در آثار خود، بسیاری از کتاب‌ها و موضوعات مطالعاتی را نام می‏برد و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، مطالعه آنها را پیشنهاد می‏دهند. به ویژه اینکه مطالعه برخی از آنها را نه تنها برای طلبه و دانشجو، بلکه برای همگان ضروری و حیاتی می‏دانند.

با اندک تورق و تأملی در آثار استاد، کتب و موضوعات پیشنهادی استاد را می‏توان به دو دسته تقسیم کرد: یک دسته معارف الهی و اسلامی اصیل است و دسته دوم، کتاب‌هایی است که درباره این معارف یا زندگانی بزرگان دین نوشته شده است.

در دسته اول، ایشان تأکید بسیار زیادی بر مطالعه و تدبر در قرآن، نهج البلاغه، خطبه حضرت زهرا(س)، خطبه منا امام حسین(ع)، صحیفه سجادیه، ادعیه و احادیث معصومین(ع) دارند و از مهجوریت آنها در جامعه و حتی در حوزه‏های علمیه گله‏مندند. تا جایی که خود به همراه برادران فاضلشان، مجموعه‏ای از آن آیات و احادیث را در قالب مجموعه دائره‏المعارفی «الحیات» تدوین و منتشر کرده‏اند که کار گردآوری و تدوین آن هنوز ادامه دارد.

وی در برخی از کتاب‌ها، مطالعه «الغدیر» علامه امینی، «الحیات» و «مکتب تفکیک» (تألیف خود استاد)، برخی آثار شهید مطهری، علامه جعفری، استاد محمدتقی شریعتی، «امام علی(ع)، صدای عدالت انسانی» جرج جرداق مسیحی و کتابها و مقالات بسیاری را برای مطالعه اهل علم ـ به ویژه جوانان طلبه و دانشجو ـ پیشنهاد می‏کند.

نوشتار حاضر گزیده و گزینشی از نظرات استاد حکیمی درباره کتاب‌ها و موضوعاتی است که همگان به ویژه طلاب و روحانیون را به مطالعه آنها فرا می‏خواند. گردآوری کتب پیشنهادی استاد حکیمی برای طلاب کار بزرگی است که در این مختصر، گوشه‏ای از آن لیست بلند بالا و ارزشمند، ارائه می‏شود و امید است که خود استاد یا شاگردان فاضل ایشان به این کار همت کنند و چنین نیاز طلاب را بی‏پاسخ نگذارند.

«قرآن کریم» و احادیث/ از حفظ طوطی‌وار مطالب اجتناب کنید

به دلیل عادی شدن خواندن قرآن کریم و کلمه‏ها و جمله‏ها و آیه‏های قرآن برای ما، عظمت قرآن را ـ چنان که باید ـ حس نمی‏کنیم و به هنگام خواندن قرآن (یا گوش دادن به آن)، آن گونه که باید در مدار روحانیت قرآن قرار بگیریم و بارش کلمات و آیات را به صحرای عطشناک دل و روح خود نمی‏رسانیم و به مرحله نزول آیات قرآنی بر قلب خویش نمی‏رسیم و قلب خود را با قلب پذیرنده اصلی قرآن؛ یعنی پیامبر اکرم(ص) منطبق نمی‏سازیم، بلکه نزدیک به این مرتبه والا نیز نمی‏شویم…

البته لازم است که انسان‌ها به هر اندازه که خود استعداد و صلاحیت دارند و درک می‏کنند، مطالب قرآن و حدیث را با فهم اجتهادی و عقلی (فهمی از روی عقل و اندیشه ) درک کنند. در خود قرآن کریم و احادیث، بر تأمل و تعقل و تفکر و تدبر (که عمل خود شخص است) تأکید بسیار شده است. پس ما نباید به این اکتفا کنیم که مطالب دینی را طوطی‏وار حفظ کنیم، بلکه باید آنها را با عقل خداداد خود، فرا گیریم و از روی عقل درک کنیم و پس از تعقل درباره آنها و خوب فهمیدن آنها، هر یک را که «اصل» است، عقیده خود قرار دهیم و هر کدام که «دستور عملی» است، به آن عمل کنیم.

«نهج‎البلاغه» و «صحیفه سجادیه»/طوفانی که نهج‌البلاغه در جان شهید مطهری ایجاد کرد

«نهج‎البلاغه»، کتاب مظلوم و کتاب مظلوم دیگر، «صحیفه سجادیه»، به صورتی عجیب در حوزه‏های ما ناشناخته‏اند، البته به استثنای افراد یا جریان‌های استثنایی، نهج‏البلاغه، تبلور اعلای تعالیم اسلام است در سطح حاکمیّت و صحیفه سجّادیه، تبلور اعلای تعالیم اسلام است در سطح تربیت. این دو کتاب باید در حوزه‏های ما هیچگاه از دست طالبان علم به زمین گذاشته نشود. باید بحث و درس و شناخت و تحلیل این دو زبور مقدّس و صحیفه مکرم، یکی از ارکان اصلی تعلیم و تعلّم در حوزه‏ها باشد و با کمال دردمندی و دریغ خوری، اینگونه نیست.

شهید مطهری، پس از پیشامدی که خود شرح داده است، با «نهج‏البلاغه» آشنا می‏شود و این آشنایی در جان او می‏توفد و او را گرفتار خویش می‏سازد. شهید مطهّری از آن هنگام سر به آستان «نهج‏البلاغه» می‏نهد و به «سیری در نهج‏البلاغه» می‏پردازد و جان جویای خویش را در مطلع انوار آسمانی کلام عظیم به فیض‏طلبی و نورگیری می‎برد. از آن پس، نه تنها کتاب ویژه‏ای درباره نهج‏البلاغه می‏نویسد، بلکه بر نوشته‏ها و سخنرانی‏های او نیز سخنان علی(ع) پرتو می‏افکند و نور می‏پاشد.

شناخت تحلیلی تاریخ اسلام/ غفلت حوزه‌‌های علمیه شیعه و سنی از کتاب‌های تاریخ تحلیلی اسلام

یکی از رشته‏های بسیار ضروری برای حوزه‏ها، تدریس تاریخ تحلیلی اسلام است به ویژه چهار قرن اول و از آن ویژه‏تر، دو قرن و نیم اول، یعنی دوران امامت (از 211ق تا 260)؛ زیرا در این دوران، نگاهبانان راستین فرهنگ قرآن کریم، در میان مسلمانان می‏زیسته‏اند، از این رو برای حذف تعالیم آنان (که همان فرهنگ جامع علمی و عملی قرآنی است) و ایجاد فاصله میان مردم و آنان، کوشش‏هایی بسیار و گوناگون می‏شده است تا سر حد به زندان افکندن و به شهادت رساندن ایشان…

شناختن تحلیلی تاریخ اسلام، موضوعی بسیار مهم و جهت‏بخش و بیداری‏آموز و حرکت‏آفرین است. این رشته ـ به صورت تحقیق و تحلیل ـ باید یکی از درس‌های اساسیِ حوزه‏ها باشد و متخصصانی و مدرسانی داشته باشد. بسیاری از متفکّران و مصلحان اسلامی، مایه‏های عمده تفکر و اقدام خویش را از شناخت تحلیلی تاریخ اسلام و حرکت‏های اسلامی گرفته‏اند. شهید مطهّری نیز از همین رده متفکّران بود. او در سخنرانی‏ها و نوشته‏های خویش، شناخت مستند و تحلیلی خویش را از تاریخ و تسلّط خود را بر بهره‏گیری از منطق حوادث نشان داده است.

تدریس تحلیلی تاریخ سه قرن نخستین اسلام، در ابعادی چند (سیاسی، فرهنگی و…) یک ضرورت است و دریغا که در حوزه‏های اسلامی ـ چه سنی و چه شیعه ـ مطرح نیست…

کتاب‌های مربوط به دیگر فرهنگ‌ها را بخوانید

عالمان راستین همواره درصدد آموختنند و اندوختن، «مَنهُومانِ لایَثبَعَان …»؛ دو گرسنه هیچگاه سیر نمی‏شوند: یکی گرسنه علم و دیگری گرسنه مال. شهید مطهری به صورتی عجیب درصدد بود که با آگاهان دیگر تماس گیرد و از اندیشه‏ها باخبر گردد؛ به ویژه علاقه داشت اگر در میان دانشگاهیان و روشنفکران متجدّد، و مؤلفان و مترجمان خارج از حوزه، کسانی باشند که معلومات آنان برای او قابل استفاده باشد، با ایشان ارتباط یابد و استفاده کند و در ضمن به آنان چیزهایی بیاموزد… و این چگونگی باید برای اسوه‏جویان ملاکی مهم به شمار آید. من به حضور محترم طلاّب جوان بر توجه به این امر تأکید می‏کنم که با حفظ تعهّد و تدیّن، به آفاق فکری دیگر نیز توجه کنند و ارزشها را و فرهنگ‏های دیگر و حاملان آنها را نیز بشناسند. ارج نهی به «حقایق قرآنی و حدیثی» و تعالیم والای اسلامی با شناخت دیگر فرهنگ‏های بیشتر و نیرومندتر می‏گردد نه ضعیف‏تر و کمتر. همچنین این امر باعث گذشتن از محدوده‏های محدوداندیشی و بسته‏ذهنی خواهد بود.

یکی از نقطه‏های مهم بیداری‏آفرینی در طلاّب جوان [این است که] بکوشند که علاوه بر علم حوزه‏ای و عقل کتابی، از علم محیطی و عقل حیاتی (در شعبه‏های گوناگون آن) نیز برخوردار باشند و این علم و عقل را نیز از طریق‏هایی که دارد کسب کنند و به معلومات همواره به چشم «کمّی» ننگرند و به معلومات «کیفی» نیز بها دهند و تنها کمیّت تحصیلات و معلومات کسان و استادان و مدرّسان و مربیان، آنان را مرعوب یا مجذوب نسازد، بلکه به کیفیت معلومات و درسها و دریافتها و عقلها و شناخت‏ها نیز به شایستگی توجه نمایند، و به سختی و سرسختی با بسته‏ذهنی و محدوداندیشی بستیزند، و خود بسته‏ذهن و محدوداندیش بار نیایند. عقل نعمت بزرگ خداست، و اجلّ از آن است که انسان آن را در وجود خود زندانی کند، به هر نامی که باشد.

سرگذشت عالمان ربانی را بخوانید

مطالعه سرگذشت عالمان ربانی، بسیار سودمند است و از جهت تربیتی بسیار لازم یقین است که مطالعه و تأمل در تاریخ انبیا و ائمه(ع)، بیش از اندازه آموزنده است به ویژه تأمل در احوال شخصی آنان. در حالات شخصی این پیشوایان و در اخلاق خصوصی و فردی و فردی ـ اجتماعی آنان، نکته‏های بسیار هست، نکته‏هایی که باید سرمشق حال و احوال و راه و رفتار یک روحانی باشد. متأسفانه برخی از طلاب و روحانیون از بابتِ اخلاق و رفتار وضع خوبی ندارند. نوشته‌اند که حضرت امام زین‏العابدین(ع) با آشنایان سفر نمی‏کردند تا مبادا آنان، جانب ایشان را مراعات کنند و ایشان را در کارهای سفر شرکت ندهند. باید اینها سرمشق باشد نگویید آنان امام بودند. در زندگانی و رفتارِ عالمانِ دین نیز از اینگونه خصوصیات می‏بینیم. اینجاست که می‏گوییم باید طلاب به مطالعه احوال و اخلاق و شرح زندگی عالمانِ بزرگ بپردازند و هر کدام، دستِ کم، یکی دو کتاب درباره آنان بخوانند و از اخلاق، تواضع، اخلاص، عبادت، ریاضت، تعهد، تعبد، تهجد، و دیگر کمالاتِ آنان، آن بزرگان و بزرگواران، مطلع گردند. همچنین کوشش‏های طاقت‏سوز و زحمات بی‏امان آنان را ببینند و چگونگی حرصِ آنان را در استفاده از لحظاتِ عمر بنگرند و پیشِ چشم، همواره، مجسِّم دارند.

مطالعه زندگی بزرگان به طلاب موضع می‌دهد

اطلاع از احوالِ این بزرگان، به طلبه موضع می‏دهد، جهت می‏بخشد، اخلاق و تعهد می‏آموزد و خلاصه، شخصیتِ انسان را به قوام می‏آورد.

مطالعه احوال عالمان گذشته و آگاه شدن از چگونگی حال آنان: زهد، تقوی، پشتکار، انسانیت، عظمت، انسان‏دوستی و دیگر صفات برجسته آنان، در سازندگی روح اثری عظیم دارد. طلاب جوان نباید از این منبع عظیم انرژی و نیروی روحی غافل باشند. فواید بسیار دیگری نیز از مطالعه کتاب‌های زندگانی عالمان بزرگ به دست می‏آید، که همه آنها، به گونه‏ای در وسعت‏دهی به معلومات و قوام‏بخشی به شخصیت طلاب ـ عالمان جوان و دانشجویان رشته‏های مختلف مؤثر است.

مطالعه کتاب‌های خودسازی واجب است/ کتاب «منیه المرید» بخواندی، همواره و مکرر

درباره مسائل {خودسازی و ایثار} کتاب‏هایی چند نوشته شده است. مطالعه این کتابها لازم است بلکه می‏توان گفت واجب است. از جمله این کتابها کتاب «منیه المرید» است، تألیف شیخ بزرگوار، عالم ربانی، شیخ زین‏الدین شهید ثانی. ترجمه‏های فارسی این کتاب نیز منتشر شده است. خوب است هر یک از آقایان، که تاکنون این کتاب را نخوانده‏اند، آن را بخوانند، همواره و مکرر.

میرزای شیرازی بزرگ، درباره این کتاب، چنین مرقوم فرموده است: «بسم الله الرحمن الرحیم. چقدر شایسته است که اهل علم مواظبت نمایند به مطالعه این کتاب شریف، و مُتَأَدب شوند به آداب مزبوره در آن.»

کتاب «معراج السعاده» را هر شب بخوانید

از کتابهای مهم درباره اخلاق علمی کتاب «معراج السعاده» است، تألیف عالم عامل، ملا احمد نراقی. این کتاب اهمیت بسیار دارد و باید کتاب بالینیِ طلبه باشد؛ یعنی کتابی که هر شب مقداری بخواند و خود را ـ اگر چه با تمرین بسیار و زحمت ـ با آن منطبق کند. چون بعضی کتاب‌ها مطالعه‏ای نیست؛ یعنی اینطور نیست که انسان بخواند و کنار بگذارد، مانند داستان که می‏خوانند و کنار می‏گذارند. مثلاً اگر شما کتابی درباره دستورات ورزشی بگیرید و بخوانید و کنار بگذارید، چه سودی دارد؟ اینگونه کتابی، یا ورقه و دستورالعملی، باید در کنار انسان باشد، و پیوسته قسمتی را بخواند و عمل کند و این حرکت و آن حرکت را انجام دهد و تکرار نماید و سپس به قسمت دیگر بپردازد، تا کم کم آثار ورزش در وجود او پیدا شود و بدنی قوی و سالم پیدا کند. کتبِ اخلاق هم همینطور است، باید انسان فصل‏هایش را، صفحاتش را، یکی یکی، بخواند و عمل کند، و خود را از «نو» بسازد و چون در یک مرحله موفق شد، به مرحله دیگر برود.

«اَلعُروه الوُثقی» سیدجمال‏الدین اسدآبادی باید کتاب درسی حوزه‎ها شود

در کتاب «بیدارگران اقالیم قبله»، در بخش مربوط به «سید جمال‏الدین اسدآبادی»، مطالبی مهم و یادآوریهایی لازم دربارۀ مجلّۀ انقلابی «العروة الوثقی» ـ که با همّت و همکاری سیدجمال‏الدین و شیخ محمد عبده انتشار یافت ـ به قلم آوردم و این کتاب را به عنوان مهمترین منبع استخراج افکار و پیشنهادها و آموزش‏های «سیاسی ـ دینی» و «سیاسی ـ اجتماعی» سیدجمال‏الدین معرفی کردم و نوشتم: «این کتاب نباید تا این اندازه مغفول و مجهول ماند، کتابی که نوشته‏اند: «جهان خفته اسلام را بیدار کرد»؛ کتابی که آن را «مشعل آزادیخواهی، خوانده‏اند» و در همانجا گله‏گزاری کردم که چرا این عروه الوثقای سیاسی مانند عروه الوثقای فقهی، مورد توجه و شرح‏نگاری و حاشیه‏نویسی قرار نگرفته است؟! و پیشنهاد کردم که این کتاب جزو کتب درسی حوزه‏ها قرار گیرد.

در پیوست‏هایی که برای کتاب «سیری در اندیشه سیاسی عرب» تألیف مرحوم دکتر حمید عنایت ـ نگاشتم نیز نوشتم: «… برای رهایی بخشیدن شرق و اسلام از چنگال استعمار باید به هدف والای او (سید جمال‎الدین) پیوسته بیندیشند، یعنی: اتحاد ممالک و اقوام اسلامی و بازگشت به تربیت‏های راستین قرآنی. در این باره باید کتاب «العروه الوثقی» را بارها خواند و بلکه در حوزه‏های مربوط درسی کرد…» .

«از چشمه کویر» استاد محمدتقی شریعتی را فراموش نکنید

یکی از آثار بسیار ارجمند و پر محتوی و غنی و خواندنی استاد [محمدتقی] شریعتی، کتاب «از چشمه کویر» است. من به هر خواهان معرفت‏های دینی به ویژه جوانان عزیزی که به اعتقادات خود و حفظ این اعتقادها علاقه دارند (بلکه حفظ عقیده حقّ خویش را یک واجب دینی می‏دانند) و در پیِ یافتن نکته‎هایی دانستنی و سازنده درباره شناخت‎های عقیدتی هستند سفارش می‎کنم که حتماً این کتاب را بخوانند و از آن هر چه بیشتر استفاده کنند؛ و بدانند که آگاهی و بیداری هیچ منافاتی با پایبندی به اعتقادات دینی و جدا کردن «حق» از «باطل»، و تأکید بر «حق» و نفی «باطل» ندارد.

معرفی دوباره کتاب «تکاپوگر اندیشه‏ها»؛ زندگی و اندیشه علامه جعفری

نگاهی گذرا به کتاب دکتر نصری می‏افکنیم، چه به بخش نخست و چه بخش دوم. محقّق جوان در این بخش (اندیشه‏ها و دیدگاه‏ها) زیر 19 عنوان ـ و عنوان‏های فرعیی بسیار پرتنوّع و پرمطلب، مسائل بسیار ارزنده‏ای و افکار بلند و درخشانی را از خلال آثار استاد جعفری در آورده است و معلوماتی وافر به صورتی شایسته و علمی به خوانندگان خود عرضه کرده است. این کتاب آقای جعفری را حتی به کسانی که سالها با ایشان آشنایی داشته‏اند، از نو معرّفی می‏کند و گستردۀ آفاق فکر و دانش خدمات ایشان را می‏نمایاند. پس بهتر این است که از خوانندگان دکتر نصری بخواهم که به ویژه این بخش را با دقت و حوصله ـ و حتی مکرّر ـ بخوانند. این عصاره‏گیری و فصل‏بندی افکار چهل سالۀ یک متفکّر بزرگ از خلال آثاری بی‏شمار کاری آسان نبوده است، امّا کار را بر دیگران آسان کرده است…

و من امیدوارم که کتاب دکتر نصری خوانندگانی فراوان بیابد، و به زبانهایی چند نیز ترجمه گردد. و بدین‏سان ـ بجز اجر اخروی و فیض معنوی که نصیب ایشان خواهد گشت ـ این اثر تربیتی و این کوشش گرانسنگ علمی و فرهنگی و اعتقادی و اجتماعی، از سوی جامعۀ فکر و فرهنگ و تربیت و اعتقاد و تعهّد نیز مورد تکریم قرار گیرد.

اگر مدعی عقل گرایی هستید کتاب «عیار نقد» را بخوانید

کتاب «عیار نقد» را حتماً و با دقت بخوانید، تألیف استاد سیدیحیی یثربی. ایشان در آن کتاب یادآور شده‏اند که «کلام» و «فلسفه» و «عرفان» شانسی و با قرعه‏کشی سه رشته نشده‏اند بلکه هر یک اصول و مبانی خاص خود را دارند که باعث تمایز آنها در طول قرون شده است و در هم ریختن و بهم آمیختنِ آنها (چنانکه در «اسفار» جناب آخوند، به شدت و قوت انجام یافته است)، نه تنها کار مهمی نیست، بلکه زیان‏رسانی به علم و روش و تحلیل و تعقل و «تألٌّه» است.

کتاب «عیار نقد» را ـ که کتاب کوچکی است و خواندن آن وقتی زیاد نمی‏خواهد، اما فکر و تأمل می‏خواهد ـ ملاحظه کنید و مکرر بخوانید. نگذارید در فلسفه چشم و گوش بسته بار بیایید و تلقین‏های مدرسان و استادان را بپذیرید و مرعوب هیچ شخصیتی از بزرگان تاریخ فلسفه نشوید، در عین اینکه به آنان احترام می‏گذارید. و خلاصه اینکه ـ اگر مدعی عقل‏گرایی هستید ـ در معارف و عقلیات، دنباله‏رو و مقلد نباشید، خودتان باشید و فکر کنید تا بیابید.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.