شانزدهمین اجلاس سران عضو کشورهای جنبش غیرمتعهد در شهریور ماه امسال در تهران برگزار شد. برگزاری دومین اجلاس بینالمللی جهان در تهران باعث شد که ایران برخلاف نظر برخی به خبر اول رسانههای خبری دنیا تبدیل شود و با ورود به باشگاه قدرت جهان بزرگترین پیروزی دیپلماتیک و سیاسی خود را جشن بگیرد.
این رویداد مهم در وبلاگستان زنان به خصوص در روزهای برگزاری آن بازتاب گستردهای داشت. زنان در پستهایی به تحلیل و نقد حواشی این اجلاس پرداختند.
ایریت، خبرنگار خبرگزاری مقاومت در پستی با عنوان «غیرمتعهدها متعهدترند» به تعریف این جنبش دربارهٔ غیرمتعهد بودن آن اشاره کرده است: «چه فرقی میکند؟! ما که تعهدی نداریم! تعهدی به فیلها و الاغها و زامبیها! تعهدی به یک رژیم غاصب و اشغالگر! تعهدی برای به خاک سیاه نشاندن عالم و آدم اما پشت نکردن به آرمانهای صهیون! ما هیچ تعهدی نداریم.» [لینک]
بعضی از وبلاگها که بیشتر دغدغه سیاسی دارند در دو پست به بازتاب این اجلاس پرداختند. از جملهٔ این وبلاگها میتوان به «زهرا»، «سایرن» و «سعی» اشاره کرد.
نویسنده وبلاگ «سعی» در یکی از پستهایش با نقل قول یک نوت از گوگل پلاس مجتبی دانشطلب [لینک]، بر این نکته تاکید کرده است که صدا و سیما در ترجمه سخنان مرسی یک افتضاح به بار آورده است: «صدا و سیما هر جا که مرتکب چنین اشتباهات فاحشی شده موثرتر از هر عامل خصم اندیشی به پایگاه خودی ضربه زده است.» [لینک]
زهرا هم با انتشار همین نوت، نظرات خود را در انتقاد از صدا و سیما ارائه داده است. زهرا با اشاره به تاثیرات منفی تحریف سخنرانی مرسی، موضع رئیس جمهور مصر را درباره سوریه با توجه به مبنای فکری وی در حمایت از سلفیهای سوریه امری عادی تلقی کرده است. زهرا معتقد است که در شرایط کنونی ایران باید بر مواضع مشترک خود با کشور مصر مانور بدهد و اختلاف نظرها را کمرنگ کند: «مواضع مشترک مرسی با ما به عنوان اولین رییس جمهور مصری که بعد ۳۰ سال ایران میاد و سیاستهای ضد اسرائیلی داره، بسیار مهم هست. به عبارتی ایران نباید اشتباه کنه و مصر رو دوباره از دست بده.» [لینک]
محدثه پیرهادی هم از وبلاگنویسان دیگری بود که به انتقاد از صدا و سیما در این باره پرداخت. پیرهادی با اشاره به تحلیلهای صدا و سیما که در زمان انتخابات مصر برای مردم ایران از مرسی یک «سوپر قهرمان» ساخته بود تنها تحلیلهای جامع رهبر انقلاب و تاکیدهای مکرر ایشان بر موضع مدافعانهٔ جمهوری اسلامی نسبت به دولت سوریه را جبران کننده خلا برای مخاطبان ایرانی دانست چرا که صدا و سیما همچنان به اطلاع رسانیهای مبهم، کدر و کلی خود در این باره ادامه میدهد: «مدیران محترم تلویزیون چرا باور نمیکنند که دادن پادزهر به اذهان جامعهٔ مخاطب و ارائهٔ تحلیلهای دقیق و موشکافانه از اوضاع جهان از ابتداییترین وظایف رسانهٔ ملی است؟ تلویزیون ترسو و تنبل ما تا چه زمانی میخواهد به اطلاع رسانیهای مبهم، کدر، کلی و غیرفعال خود ادامه دهد؟!» [لینک]
در این بین برخی از کاربران شبکههای مجازی و وبلاگنویسانی همچون مسیح علینژاد در واکنشهایی خندهدار با اشاره به رنگ پوست شرکت کنندگان یا گدا و گشنه خواندن آنان و با تاکید بر نکاتی مثل هزینههای همایش سعی در به حاشیه بردن آن داشتند.
در همین مورد عطیه عسگری با اشاره به بهانه تراشیهای ضدانقلاب برای تحت شعاع قرار دادن این اجلاس، این قوم را بدتر از قوم بنی اسرائیل دانست: «اگه ما با هیچ کشوری تعامل نداشته باشیم منزوی و طرد شده هستیم، اگه میزبان بزرگترین اجلاس جهانی بعد از سازمان ملل باشیم پول مردم بدبخت و گشنه رو کردیم تو شکم یه مشت مفت خور! بعضی از این قوم روی بنی اسرائیل رو هم سفید کردن!» [لینک]
فاطمه سادات شریعتمداری هم به عملکرد صدا و سیما در مدت برگزاری همایش انتقاد کرده است البته انتقاد او از جنس بقیه وبلاگ نویسان نیست. شریعتمداری با اشاره به فیلمهای سینمایی پخش شده در روزهای تعطیل برگزاری اجلاس و درباره پوشش اطلاعاتی آن مینویسد: «وقتی صدا و سیما لجنهای سینمای ایران را هزار باره پخش میکند، تا مثلا ملت تهران بمانند توی خانه و سرگرم، اما زیر نویس میکند اخبار این اتفاق مهم ِ در جریان توی شهر را، زیر همان فیلمها، با مزخرفترین ادبیات ممکن، دلم میخواهد اسلحهٔ گرم داشته باشم!» [لینک]
نویسنده وبلاگ «باران بهاری» از واکنش و سوالات مردم دربارهٔ مخارج اجلاس و عدم آشنایی با این جنبش نوشته است. این وبلاگنویس بر خلاف شریعتمداری پوشش خبری صدا و سیما را کافی اما پاسخگویی به چنین ابهاماتی را ناکافی دانسته است: «دلم میخواست صدا و سیما زحمت بیشتری بکشه. درسته پوشش خبری خیلی زیادی هست، اما باید تبلیغات و اطلاعات مهم و اصلی حداقل سه هفته قبل از شروع اجلاش شروع میشد. هیچکس نمیتونه تاثیر اطلاعات تلویزیون در دل مردمو انکار کنه. اونم توی ایران.» [لینک]
زهرا طباخی هم با اشاره به برگزاری با شکوه این اجلاس در تهران معتقد است که دولت و رسانه ملی افکار عمومی را برای شادی آگاهانه مردم آماده نکردهاند تا مردم به برگزاری چنین رویدادی افتخار کنند. سوده اصلیترین بخش عملیات جنگ روانی دشمن را همین قسمت دانسته و به این نکته اشاره کرده است که بهتر بود صدا و سیما به جای تمرکز بر اخبار المپیک به فکر دادن خوراک فرهنگی به مردم میبود: «اصلیترین بخش عملیات جنگ روانی دشمن همین جاست! هواداران تیمی که بازیکنان و کادرش ۳-۰ بر حریف پیروز شدهاند را طوری مدیریت میکند که گویی حریف برنده شده است!» [لینک]
و در پایان، حنا در یک پست مینیمال به ابراز احساسات نسبت به ایران پرداخته است. کشوری که در این روزها بیشتر به آن افتخار میکند: «من افتخار میکنم در کشوری زندهگی میکنم که ساده بگویم خیلی خیلی قدرتمند است.» [لینک]
Sorry. No data so far.