یکشنبه 02 سپتامبر 12 | 16:45

مترجم صدا و سیما به وظیفه‌اش عمل کرد!

وحید اشتری

طبیعی است که فضای توهم در صدا و سیما بدان‌جا برسد که مترجم چون می‌داند پخش انتقاد مرسی به سوریه بعد از یکسال و نیم از انقلاب مصر برای مردم تازگی دارد «شعب مصر» را دانشجویان مصر و «سوریه» را بحرین ترجمه کند.


تریبون مستضعفین- وحید اشتری

یکم. نه تنها در میان رسانه‌هایی که مشی منصفانه و ژستی بی‌طرف در انعکاس اخبار و رویدادهای دنیا دنبال می‌کنند بلکه حتی امروز استعماری‌ترین رسانه‌های دنیا و بدون نقاب‌ترین‌هایشان هم این اصل در رقابت رسانه‌ای را پذیرفته اند که سانسور به معنای سابق آن دیگر جایی در فضای رسانه ای ندارد. یک شبکه حتی برای تحلیل دادن به مخاطب در قضایایی که صد در صد به ضرر همان شبکه و صاحبان آن هم هست اولین کاری که باید بکند میخکوب کردن مخاطب پای تلویزیون و بی نیاز کردن وی از کانال زدن و مراجعه به شبکه های دیگر است و هرگز دست به حذف نخواهد زد. یعنی روزانه آن‌قدر باید اطلاعات در حجم وسیع و از ابعاد گوناگون ماجرای رخ داده در رابطه با موضوع مورد نظر به مخاطب داده شود که وی با خیال آسوده به این نتیجه برسد که این شبکه جامع‌ترین کانال دریافت اطلاعات است و خود را از مراجعه به کانال‌های دریافت اطلاعات دیگر بی‌نیاز ببیند. بعد در این صورت است که رسانه مورد نظر تازه می تواند اقدامات خود برای جهت‌دهی و رسیدن به اهداف مورد نظرش را شروع کند!

نمونه‌هایش فراوان است. مثلا در اعتراضات و نا‌آرامی‌های لندن که در رسانه‌های متکثر با جهات گوناگون منعکس می‌شد و با هر تحلیلی با رفتارهای صورت گرفته به ضرر انگلیس بود به جرات می‌توان بی‌بی‌سی رسانه دولتی انگلیس را یکه‌تاز بلامنازع در ‍رقابت رسانه‌ها برای اطلاع‌رسانی شبانه‌روزی اخبار و تصاویر ناآرامی‌های آن روزهای لندن معرفی کرد. آن‌قدر این مساله جدی بود که گاهی در ظاهر، مخاطب با یک دوگانگی مواجه می شد که رسانه دولتی انگلیس چرا باید بیش‌تر از همه رسانه های دنیا، به صورت روزانه، بدون سانسور، تمام اخبار ناآرامی‌های لندن را با این شکل وسیع منعکس کند.

دوم. رفتارهای رسانه‌های خبری داخلی به خصوص صدا و سیما در ایام فتنه دقیقاً برعکس اصل پیش‌گفته بود. سانسور گسترده‌ی اعتراضات در تهران حتی در ناآرام‌ترین روزها و پخش گزارش‌های شبانه خبرنگاران از نقاط مختلف تهران با هدف آرام جلوه دادن اوضاع از این موارد است. به یادماندنی‌ترین رفتارهای غیرحرفه‌ای رسانه ملی را می‌توان در روزهایی دید که طبق گزارش‌های نیروی انتظامی و شاهدان عینی در قسمت‌هایی از شهر (عمدتا بالای شهر) بدترین درگیری‌ها گزارش می‌شد و همان‌موقع صدا و سیما بهترین تصمیم را در پخش مصاحبه‌های تصنعی یک‌سویه با مردم و بدون در نظر گرفتن شعور مخاطب از همان خیابان‌ها می‌دانست که تمام عابران بدون استثنا در خیابان یا از اینکه هیچ‌خبری نیست و از آرام بودن فضای کسب و کار می‌گفتند یا از خیلی طبیعی بودن اوضاع شهر.

این رفتارها نه تنها عملا قدرت رسانه ملی در ایام فتنه برای جهت‌دهی معترضین و حتی قشر خاکستری‌تر جامعه و تاثیرگذاری بر آنان را از بین می‌برد، چرا که کاملا ساختگی و مصنوعی و حتی در تعارض با اخبار منتشره در ارزشی‌ترین سایت‌های خبری در رابطه با نا‌آرامی‌ها بود بلکه آن‌ها را در بی‌اعتمادی و با یقین به جهت‌دار بودن کامل رسانه داخلی و بی‌هنری آن در تاثیرگذاری بر ذهن مخاطب به دامان فیس‌بوک و بالاترین و بی‌بی‌سی و یوتیوب و دیگر رسانه‌هایی که کنترل‌اش از اساس در دست دیگرانی است که در هنرشان برای جهت‌دهی به ذهن مخاطب و مغرض بودن‌شان هیچ شکی نیست پرتاب می‌کرد. این رفتارهای آن روزها مخاطب را یاد ضرب‌المثل معروف رفتار کپک به هنگام احساس خطر و تصمیم‌گیری برای تاثیرگذارترین اقدام یعنی زیر برف کردن سر خود و آسوده شدن از خطر می‌انداخت.

سوم. در رصد مواضع رسانه ملی در بیداری اسلامی نیز به وضوح می‌توان این رفتار را مشاهده کرد. در شرایطی که هنوز بعد از ماه‌ها رسانه ملی با آن همه بودجه یک مستند تاثیرگذار حداقل از یکی از کشورها مانند آنچه المنار در مورد تونس ساخت یا ده‌ها نمونه‌ای که الجزیره و بی‌بی‌سی و مابقی با اهداف گوناگون ساخته اند نساخته در تحلیل و انعکاس اتفاقات رخ داده هم حداقل تاثیرگذاری را در داخل و خارج نداشته و به شدت غیر عقلانی عمل کرده است. از طرفی مدتها دربخش های مختلف اخبار سراسری با ذوق زدگی از اسلام گرایان تونس و راشد الغنوشی و پیروزی‌هایشان در انتخابات‌ها گفته می‌شود و وقتی در اولین اقدام همین اسلام‌گرایان سفیر سوریه را اخراج می‌کنند بهترین تصمیم رسانه ملی کلا سکوت و ماه‌ها بایکوت کردن اخبار تونس در این رسانه است.

انقلاب لیبی را بارها با عنوان انقلاب اسلامی لیبی بدون اشاره به نقش‌آفرینی القاعده مورد اشاره قرار می‌دهد و بعد که ماه‌ها ضریب لیبی در اخبار سرسری کم می شود مخاطب دوباره باید متوجه شود که ظاهرا انقلابیون لیبی اخیرا یا علیه ایران یا علیه سوریه مواضعی گرفته و اقداماتی انجام داده اند که رسانه ملی تصمیم گرفته است برای آگاهی بخشی مخاطبان سر خود را زیر برف کند و کلا اخبار این کشور را بایکوت کند. همین رفتار را می‌توانید در کم‌ترین تلاشی که تاکنون رسانه ملی در مورد فتنه سوریه جهت روشنگری برای مخاطب داخلی انجام نداده دید.

نه تنها تاکنون یک مستند چند دقیقه‌ای برای کمربند مقاومت با آن جایگاه استراتژیک برای فهم مخاطب داخلی ساخته نشده بل بهترین اقدام مدیران این رسانه بایکوت و سخن نگفتن از اتفاقات سوریه حتی بعد از ماه‌ها ناآرامی شدید و ایجاد بی‌اعتمادی و سوق دادن مخاطبان به سمت بی‌بی‌سی و دیگر رسانه‌های استکباری است. از این دست نمونه‌ها زیاد است. می‌توان بعنوان مثالی دیگر از انعکاس اخبار مصنوعی و غیرواقعی از انقلاب مصر نام برد که پس از گذشت یکسال و اندی با آن‌همه ذوق زدگی در صدا و سیما هنوز در یک بخش خبری یک خبرچندثانیه ای از موضع این‌ها در مورد سوریه برای مخاطبان ارائه نشده و صدا و سیما اصلا وظیفه خود را تحلیل موضع این‌ها در مورد سوریه و آگاهی‌بخشی به مردم در این مورد نمی‌داند.

با این شرایط طبیعی است که کار به جایی برسد که فضای توهم در صدا و سیما بدان‌جا ختم شود که مترجم صدا و سیما چون می‌داند شنیدن انتقاد مرسی به سوریه بعد از یکسال و نیم از انقلاب مصر برای مردم از صدا و سیما تازگی دارد «شعب مصر» را دانشجویان مصر و «سوریه» را بحرین ترجمه کند. یعنی برنامه زنده تلویزیونی و سخنرانی رسمی در تهران هم نمی‌تواند آقایان را از این توهم و فرار کردن از تکلیف با فرو کردن سر در زیر برف بیرون بیاورد. از این دست مصادیق در رصد رفتارهای رسانه ملی در بیداری اسلامی و اتفاقاتی که در منطقه رخ داده زیاد است و بیشتر از همه نمایانگر صد درصد غیرحرفه‌ای بودن نگاه مدیران و سیاست‌گذاران اصلی این رسانه است که قرار گرفتن آنان در یک هم‌چنین سطح مدیریتی بدون داشتن حداقل‌های فهم از رسانه را نمایان می‌سازد. معلوم نیست این‌گونه رفتارها در ایام فتنه و هم اکنون چه خسارات هنگفتی را به کشور تحمیل کرده و زین پس خواهد کرد.

  1. رضا شاهرودی
    3 سپتامبر 2012

    بهترین حرفی که میتونین بزنین اینه که کار غلطی انجام داده و اشتباه کرده و یا دروغ گفته است .
    ئ الا کند این بی آبروئی را با آب نیل هم نمیشه پاک کرد
    به این کار میگویند حیانت در امانت !
    این دفاع داره !
    خجالت هم خوب چیزی هست

  2. ali
    3 سپتامبر 2012

    دست مریزاد پسر

  3. aha
    4 سپتامبر 2012

    اگه مرسی به خودش زحمت میداد فارسی یاد می گرفت دیگه نیاز به مترجمی نبود که آبرومون رو ببره

  4. a
    4 سپتامبر 2012

    قسمتی از حرفاتونو قبول دارم و قسمتی رو نه ولی یه چیز، خیلی مهمه اونم اینکه یکی از کارهای اصلی یک رسانه درست و حسابی و به درد بخور عدم ایجاد اضطراب بیشتر در مردم و حفظ آرامش نسبی فعلی و حفظ وحدت ملی و وحدت اسلامی است. اگر هدف رسانه فقط صرفا اطلاع رسانی باشد یعنی رسانه برای رسانه می شود همان حرف بی مغز هنر برای هنر بودن بدون داشتن هیچ هدف والایی. ضمن اینکه باید توجه داشت سکوت بهتر از دروغه.

  5. مسعود
    10 سپتامبر 2012

    رسالت رسانه شفاف سازی است به نظر من باید عین واقع ترجمه میشد چراکه نظر مرسی به عنوان ریاست جمهوری مصر مهم است تحریف نه تنها سودی نداشت بلکه باعث جوسازیهای بسیاری هم شد

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.