دیپلماسی مبتنی بر فطرت انسانی آن اصلی است که مقام معظم رهبری در شانزدهمین احلاس غیر متعهدها از آن به عنوان عامل هدایت و راهنمایی بشر به سوی خالق متعال یاد میکنند و میفرمایند «اسلام به ما آموخته است که انسانها با وجود ناهمگونیهاى نژادى و زبانى و فرهنگى، فطرت همسانى دارند که آنها را به پاکى و عدالت و نیکوکارى و همدردى و همکارى فرا میخواند و همین سرشت همگانى است که اگر از انگیزههاى گمراهکننده به سلامت عبور کند، انسانها را به توحید و معرفت ذات متعالى خداوند رهنمون میشود».
آیت الله عباس کعبی، عضو مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم حضور مقام معظم رهبری را از لحاظ نظری و عملی و از لحاظ قدرت تأثیرگذاری در عرصه بین الملل در این اجلاس بسیار حائز اهمیت ارزیابی کرد و در ادامه به تحلیل دیپلماسی مبتنی بر فطرت انسانی پرداخت.
آنچه در زیر میخوانید تحلیلی کوتاه اما جدید و نوین از عرصه دیپلماسی انقلابی است که دیپلماسی غرب را به حاشیه برده است.
تشریح طرح دکترین ویژه روابط بین الملل مبتنی بر فطرت انسانی
رهبری از لحاظ نظری طرح «دکترین ویژه روابط بین الملل برپایه فطرت انسانی و عناصر توحید، عدالت، فضیلت و تجمیع ظرفیتهای ملتها در مبارزه با دیکتاتوری بین المللی نظام سلطه و پیش برد نظریه دیپلماسی عمومی مردمی برپایه ارزشهای انسانی و انقلابی» را طراحی کردند که قطعا این نظریه مورد توجه حقوقدانان بینالملل و سیاستمداران عرصه روابط بینالملل و نخبگان جهان و سران قرار خواهد گرفت، نکتهای که باید در آن مداقه شود و در کرسیهای درس روابط بینالملل به عنوان یک مورد میدانی و عملی از سیاست ورزی بین المللی ارزش مدار، انقلابی و انسانی تدریس شود.
ما چند نوع سیاست مدار در جهان داشتیم؛ مدل نخست که در زمان بلوک شرق بود، نوع سیاستمدارانی بودند که ژست انقلابی میگرفتند و چپ کمونیست بوده و با نظام سرمایه داری درگیر بودند، اما از دل انقلابی جریان چپ کمونیستی نظامهای تمامیت خواه انحصار طلب نازیستی و فاشیستی بیرون آمد و جواب نداد.
مدل جریان دوم که حضور انقلابی داشت جریان ناسیونالیست بود، ناسیونالیست عربی، ایرانی و ترکی که بیشتر با چپها بود و این جریان هم، چون در متنش دارای بیماری تنگ نظری و انحصار طلبی و تقویت کینه توزی بود، به واسطه تبعیض نژادی و قومی به دور خود حصاری کشید که موجب شکست نظریاتش شد.
مدل دیگر این بود که یک عده نظریه پردازهای روابط بینالملل هم به نام ایدهآلیستها ظهور کردند و در واقع آرمان شهر غیر قابل دست یافتن را برای دنیای امروزی ترسیم میکردند، البته نظریاتشان به جهت اینکه توهم و خیال بود و قابل دسترس نبود موجب سرخوردگی و دل زدگی، یأس و ناامیدی شد.
گفتمان انقلابی امام و رهبری متکی بر روحیه خودباوری ملتها
با ظهور انقلاب اسلامی و گفتمان انقلابی امام و رهبری در عرصههای داخلی و روابط بینالملل، شاهد یک دیپلماسی انقلابی بر مدار ارزشهای انسانی و فضیلت اخلاقی، توحید، عدالت و فضیلت محوری بودیم. این دیپلماسی انقلابی مبتنی بر نفی سلطه، التزام به خط قرمزهای ارزشهای اسلامی و تکیه و اعتماد بر ملتها و تلاش برای ایجاد روحیه خودباوری و اعتماد به نفس، عزت، استقلال طلبی، آزادی خواهی و پیشرفت و مقابله با زیاده خواهی است.
دیپلماسی انقلابی مبتنی بر نظر امام و رهبری برپایه آرمانهای دست یافتنی شکل گرفت. آرمانهایی که با واقعیتها هم همخوانی داشت و در واقع یکسان بود و اوج این دیپلماسی را ما در جنبش غیر متعهدها شاهد بودیم و رهبر معظم انقلاب تصریح کردند که روابط بینالملل برپایه فطرت انسانی نجات بخش بشریت است و روابط بین الملل فعلی که در حال دگرگونی است، هم از لحاظ نظری و هم از لحاظ فکری در حوزه اندیشه، ارزشها، رفتار و عمل و همه چیز به واسطه این نظریه دیپلماسی تحت الشعاع قرار میگیرد؛ بنابراین به عقیده بنده این نظریه روابط بین الملل برپایه فطرت انسانی در بیانات مقام معظم رهبری باید بیشتر مورد دقت و مطالعه صاحبنظران قرار گیرد، زیرا در نظریه روابط بین الملل بر پایه فطرت انسانی حق مداری، عدالتطلبی، ارزشهای انسانی، حضور مردمی و اخلاق الهی برخواسته از تعالیم انبیاء موج میزند و این نظریه میتواند محور همکاری و هم افزایی و اشتراک مسائل کشورهای جهان باشد.
در پایان بیان میکنم که حضور رهبری زمینه یک تغییر در سطح بین المللی در عرصه جابجایی قدرت و توزیع نقش در مدیریت جهانی به نفع کشورهای مستقل و فعال شدن دیلپماسی انقلابی نظام اسلامی را به همراه داشت.
Sorry. No data so far.