چهارشنبه 05 سپتامبر 12 | 11:09

اعدامی‎‎های تخلف بزرگ بانکی چه کسانی هستند؟

خسروی که دستگیر شد، گفتند کار‎های جاری را از اتاق ببرید بیرون زیرا ممکن است اتاق پلمپ شود. به ما گفته شد ۶۰ میلیارد تومان از پول‎‌ها را از بانک خالی کنید و ۲۴ میلیارد تومان از پول را به بانک سامان بدهید و الباقی را که حدود ۳۵ میلیارد بود، به آقای «ر» تحویل دادیم…


خبر محکومیت به اعدام ۴ متهم اصلی پرونده بزرگ‌ترین تخلف مالی ایران باز هم موجب شد تا قوه قضاییه در کانون توجه قرار گیرد. قوه قضاییه در آزمون تخلف بزرگ بانکی سربلند بیرون آمد چراکه تلاش شبانه روزی مسئولان برای پرونده ۱۲ هزار صفحه‎ای از نگاه مردم پنهان نبود و طولانی شدن فرایند دادرسی قابل درک بود. همه می‌‎دانند که با توجه به ابعاد گسترده این پرونده قوه قضاییه تحت فشار بوده است اما مسئولان دستگاه قضا بدون توجه به این فشار‎‌ها کار اصلی خود را انجام دادند تا این‎که محسنی اژه‎ای سخنگوی قوه قضاییه یک ماه پیش از صدور حکم اعدام برای ۴ تن از مته‌مان پرونده فساد بانکی بزرگ خبر داد.

وی در این‎باره گفت: «یک بخش پرونده که ۳۹ متهم داشت، در دادگاه رسیدگی و قاضی حکم مربوط به متهمان آن را صادر کرد. براساس رأی ۴ نفر از متهمان به اعدام محکوم شدند. دو نفر نیز به مجازات حبس ابد و بقیه به زندان از ۲۵ سال تا کمتر محکوم شدند. همچنین مته‌مان به جریمه نقدی و رد مال به همین میزان محکوم شده‎اند.» این حکم قرار است ظرف امروز یا فردا اعلام شود. با توجه به فرایند رسیدگی به پرونده و اتهامات مته‌مان اصلی، به معرفی محکومان احتمالی به اعدام و حبس ابد می‌‎پردازیم.

مه آفرید، تخلف آفرید

وقتی چهار پسر منصور امیرخسروی در جلسه‎ای خانوادگی تصمیم گرفتند به‎طور جدی وارد فعالیت‎‎های اقتصادی شوند، هیچ‎گاه فکرش را هم نمی‌‎کردند که در زمینه فساد اقتصادی به یکی از مشهور‌ترین خانواده‎‎های ایرانی تبدیل شوند. منصور از ملاکین منطقه عمارلو در شهرستان رودبار است که پسرانش تا آن زمان جز اداره یک گاوداری، فعالیت اقتصادی جدی را تجربه نکرده بودند. آن‎‌ها پس از این جلسه تصمیم به تأسیس یک شرکت تولید آب معدنی گرفتند. سپس با دریافت وام‎‎های بانکی این کارخانه را در منطقه داماش راه‎اندازی کرده و به همین خاطر نام شرکت را آب معدنی داماش گذاشتند. نهایتا در مدت کوتاهی شرکت سرمایه‎گذاری امیرمنصور آریا شکل گرفت و مه آفرید امیر خسروی یکی از پسران منصور ریاست این شرکت عظیم را بر عهده گرفت. او به‎عنوان متهم ردیف اول و مفسد فی الارض در دادگاه محاکمه شد چراکه موفق نشد مانند سایر برادرانش از کشور فرار کند. موارد اتهامی او افساد فی الارض از طریق شرکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور از طریق تبانی و فساد در شبکه‎ بانکی کشور و توسل به روش‎‎های متقلبانه و مجرمانه و اخذ میلیارد‎‌ها تومان وجوه غیرقانونی با علم به مؤثر بودن موضوع در مقابله و اضرار به نظام و مشارکت در کلاهبرداری کلان و تحصیل مال از طریق نامشروع جمعا به مبلغ ۲۸ هزار و ۵۵۴ میلیارد و ۴۰۰ میلیون ریال با تشکیل و رهبری یک شبکه‎ سازمان‎یافته برای ارتکاب جرایمی نظیر ارتشاء، اختلاس، کلاهبرداری، جعل و استفاده از اسناد مجعول و صوری، شرکت در پول‎شویی از طریق مصرف عواید حاصل از جرم پرداخت بیش از سی فقره رشوه، استفاده از اسناد مجعول متعدد مرتبط با گشایش‎‎های اعتبار اسنادی تنزیل شده و معاونت در جعل اسناد و تسهیل وقوع بزه اعلام شد. با توجه به سابقه‎ای که از دادگاه‎‎های فساد بانکی داشتیم، همه می‌‎دانستند که کمترین حکم مه آفرید امیرخسروی اعدام خواهد بود. برادران امیرخسروی با نام‎های مه آفرید، مهرگان، مسعود و مردآویج نفرات اصلی تشکیل‎دهنده این گروه بودند.

همچنین همسران چهار برادر فوق به ترتیب با نام‎های سارا خسروی، طوبی عبدالله‎زاده سیاهکلی، فرشیده تحویلدار اکبری و ثریا افسردیر در فعالیت‎های اقتصادی و به‎ویژه مالکیت سهام شرکت‎‌ها حضور داشته‎اند و از این‎رو دارایی‎‎های این افراد از سوی قوه قضاییه ضبط و توقیف شده است. مهرگان امیرخسروی و همسرش طوبی عبدالله‎زاده سیاهکلی از تابستان گذشته در شهر مونترال کانادا اقامت دارند اگر چه اقامت دایم آن‌ها در این کشور با مخالفت اداره مهاجرت کانادا مواجه شده است. با توجه به این‎که درباره مه آفرید مطالب بسیاری در صفحات دیگر مجله نگاشته شده است از تکرار مکررات خودداری می‌‎کنیم.

بهزادی؛ چشم راست

بهزادی متهم ردیف دوم پرونده و معاون حقوقی و مسئول خرید تمام اموال گروه امیرمنصور آریا بود. وی که متولد ۱۳۵۷ است، عضو هیأت مدیره شرکت گروه ملی فولاد و وکیل دادگستری بوده و از تاریخ ۱۸/۵/۱۳۹۰ در بازداشت به سر برده است. در کیفرخواست وی آمده است: «بهزادی به افساد فی الارض از طریق شرکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور به شرح مذکور در گردش‎ کار، با علم به اهداف و مقاصد گروه و آثار سوء مترتب بر جرایم ارتکابی از ‎جمله منتهی شدن آن به تقابل و اضرار به نظام و مردم و همچنین مشارکت عالمانه و عامدانه وی در تشکیل و اداره شبکه سازمان‎یافته برای ارتکاب جرایم ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری و مشارکت در تحصیل مال نامشروع جمعا به مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۴۰۰/۵۵۴/۲۸ ریال متهم است.»

شرکت در پولشویی عواید حاصل از جرم، موضوع تعداد ۱۳۶ فقره گشایش اعتبار اسنادی صادره از بانک صادرات شعبه گروه ملی اهواز و مشارکت فعال وی در مصرف و جابه‎جایی وجوه از دیگر اتهامات وی محسوب می‌‎شود. بهزادی همچنین به جعل امضاء و استفاده از اسناد مجعول و مُهر شرکت‎‎های وابسته به گروه سرمایه‎گذاری امیرمنصور آریا به ویژه اسناد گشایش اعتبار اسنادی شرکت‎‎های فولاد فام اسپادانا و الیت منطقه آزاد انزلی و اسناد بانکی و چک‎های شرکت‎‎های آهن و فولاد لوشان، فولاد فام اسپادانا و الیت منطقه آزاد انزلی متهم است.

حکم بهزادی هم اعدام خواهد بود و دادستان در جلسات دادگاه با توجه به این‎که وی وکیل بوده و همه کار‎های حقوقی را انجام می‌‎داده است، افساد فی الارض را یکی از اتهامات بهزادی عنوان کرد. بهزادی در جلسات رسیدگی به اتهاماتش نکات جالبی را عنوان کرد: چشم راست مه‎آفرید خسروی بودم و امضای همه کس حتی قاضی سراج را با یک‎بار دیدن می‌‎توانم جعل کنم. من تنها جرمم این بود که وکیل دادگستری بودم که در کنار آن کوتاهی کردم. در شرکت هر کاری که زمین می‌‎ماند را من انجام می‌‎دادم. من وکیل و معاون حقوقی بودم.
خسروی می‌‎گفت هنرش گردش مالی است. از موضوع کیف‎‎های پول خبر نداشتم. من همیشه در زندگی از رشوه دادن و گرفتن می‌‎ترسیدم. عامل جعل اسناد تنبلی خانم الف بود. او کار خودش را انجام نمی‌‎داد و اگر قرار بود من امضا بزنم، از ابتدا دسته چک‎‎‌ها را به من می‌‎دادند.

۵درصد سهام بانک آریا به نام من بود و همسرم هم ۲ درصد در اختیار داشت. مبلغی که متعلق به من بود ۱۰ میلیارد تومان و مبلغ همسرم هم ۴ میلیارد بود. برادر و همسر برادرم هم هرکدام به میزان۵ و ۲ درصد سهام داشتند که آن‎‌ها هم مبلغ ۱۴ میلیارد تومان سهام داشتند. ما آورده نداشتیم و خسروی آورده را به ما قرض داد. روال گروه آریا این بود که تمام مدیران دسته چک‎‎های سفید امضای خود را در اختیار خزانه‎دار قرار می‌‎دادند. پیش از این گفته بودند که من مسئول خرید فولاد فام اسپادانا هستم اما شخص آقای «ی. م» آمد و خودش را مسئول خرید این شرکت معرفی کرد.

در مورد شرکت الیت هم آقایان آمدند و تأیید کردند حرف‎‌هایم را که من هیچ نقشی در موضوع این شرکت‎‎‌ها نداشته‎ام. من شرح وظایف مشخصی داشتم که آن هم معاون حقوقی مجموعه بود. من از بابت زدن امضای خسروی قصد پر کردن جیبم را نداشتم بلکه قصدم راه افتادن کار‎‌ها بوده است. روال در مجموعه آریا این‎گونه بود که مدیران همه دسته چک‎‎های خودشان را سفید امضا در اختیار خانم «الف» قرار می‌‎دادند.

شجاعی؛ چشم چپ!

افساد فی الارض و مشارکت در یک شبکه سازمان یافته و شرکت در تحصیل مال نامشروع، جعل اسناد در شرکت آریا و شرکت الیت از جمله اتهامات امیر شجاعی معاون مالی و تأمین سرمایه‎گذاری گروه آریا اعلام شد. شجاعی به نوعی معاون اول مه آفرید و همه‎کاره گروه آریا بعد از وی بوده است.

در کیفرخواست شجاعی که از او به‎عنوان چشم چپ امیرخسروی نام برده می‌‎شود، آمده است: «در این پرونده مه آفرید خسروی گفته که آقای «ش» با یک سهم عضو هیأت مدیره و سهام دار بوده است. بر اساس اعترافات مته‌مان آقای «شجاعی» رابط مالی با اسپادانا بوده است و همچنین امور مالی هم در دست وی بود. همچنین پیش فاکتور‎‌ها برای شرکت‎های مرتبط با ال سی‎‌ها با تأیید آقای «ش» صادر می‌‎شد و متهم تمام کار‎های بانکی و مالی را بر عهده داشته است. متهم پرونده در بسیاری از موارد پیش‎فاکتور‎‌ها را خودش گرفته و برای ال سی اقدام می‌‎کرده است.

آقای «شجاعی» که مورد اعتماد مه آفرید امیر خسروی بود، دستور پیگیری تمامی امور را صادر می‌‎کرد. همچنین مبلغ دوهزار و ۸۰۰ میلیارد تومان به دستور آقای «ش» در بانک‎‌ها حساب باز شده بود و او در هنگام باز کردن حساب‎‌ها گفته بود با این حساب‎‌ها می‌‎خواهیم از آن‎‌ها پول‎های کلانی بگیریم.

یکی از متهمان اعتراف کرده که در نبود آقای خسروی همه‎کاره آقای شجاعی بوده است. همچنین دسته چک‎های سفید بانک‎‌ها با امضا در اختیار آقای ش بود. شهود اعتراف کرده‎اند که نامه‎‎های فولاد فام و الیت را آقای شجاعی امضا می‌‎کردند. منشی وی گفته است که دسته چک‎های سفید از بانک‎های مختلف برای وی ارسال می‌‎شد. متهم اعتراف کرده است که در پاره‎ای موارد امضای آقای مه آفرید خسروی را جعل کرده که با هماهنگی وی بوده است.»

نقش شجاعی در بزه و فساد مالی بسیار مشهود است و وی در شرکت آریا آورده‎ای نداشت. در گزارش وزارت اطلاعات هم آمده است که نقش آقای شجاعی به‎عنوان معاون مالی و توسعه منابع انسانی در پرونده قابل توجه است. نماینده دادستان در جلسات دادگاه گفت که اگر شجاعی حاضر بود با صداقت بپذیرد که چه‎کار‎هایی کرده است، من حاضر بودم برایش درخواست تخفیف در مجازات کنم. شجاعی نیز یکی دیگر از متهمانی است که به اعدام محکوم شده و قطعا به آن اعتراض خواهد کرد.

شجاعی نیز در دادگاه سخنان جالبی را عنوان کرد:
همه می‌‎خواهند خود را تبرئه کنند اما من همکاری خوبی با بازجو داشتم و هزار صفحه اعتراف نوشته‎ام. من در سال ۸۸ به‎عنوان مدیر مالی مه آفرید خسروی مشغول به‎کار شدم. من هیچ‎یک از اتهامات را قبول ندارم. من نه وام گرفتم و نه سندی را برای وام امضا کردم و نه فساد کردم. من معاون سرمایه‎گذاری شرکت آریا هستم نه گروه ملی. من در دوره‎ای که با خسروی کار می‌‎کردم، طرح شرکت گردشگری با اعتبار ۲۰۰ میلیارد تومان، شرکت ‎ام‎دی‎اف ۳۰۰ میلیارد اعتبار، شرکت گهر لرستان با ۶۰۰ میلیارد اعتبار و شرکت سیلیکون در دست اجرا بود و من تنها ناظر بودم. همچنین عضو هیأت مدیره هیچ شرکتی نبودم. بنابراین نمی‌‎توانستم پولی جابه‎جا کنم. خسروی برای خرید خودرو ۱۴۰ میلیون وام به من داد.

روزی که خسروی دستگیر شد، گفتند کار‎های جاری را از اتاق ببرید بیرون زیرا ممکن است اتاق پلمپ شود. به ما گفته شد ۶۰ میلیارد تومان از پول‎‌ها را از بانک خالی کنید و ۲۴ میلیارد تومان از پول را به بانک سامان بدهید و الباقی را که حدود ۳۵ میلیارد بود، به آقای «ر» تحویل دادیم. من اسناد را در ساختمانی واقع در خیابان سهروردی گذاشتم و دیگر خبری از آن نداشتم تا جای اسناد را به بازپرس‎‌ها گفتم.
آقای «پ» که شریک خسروی بود، ۱۲ میلیارد تومان گرفت و آقای «ک» مدیر شعبه بانک صادرات به وزارت راه ۴ میلیارد تومان به‎عنوان حق مشاوره، ۳ میلیارد تومان به آقای «ر» و یک میلیارد تومان به لوله‎سازی اهواز، ۴ میلیارد تومان به آقای «م» و یک میلیارد تومان به آقای «آ» داده شد.

همچنین به کار‌شناس بانک صنعت و معدن ۱۲۰ میلیون، مدیریت ساخت وزارت راه ۱۲۰ میلیون، ۷۰ میلیون به یکی از مدیران بانک پاسارگاد، ۶۰ میلیون به یکی از مدیران بانک ملت، ۱۴۰ میلیون به ۶ بانک اصلی برای ۳۰۰ کارمند عیدی داده شد. ۷۰۰ میلیون هم به دو مدیر بانک آریا دادند.
بنده در هیچ شرکتی عضو هیأت مدیره نیستم. پول هم خاک نیست که با بیل جابه‎جا بشود و صدور هر چک باید با امضا‎های متعددی انجام شود. اگر این‎طور که دادگاه می‌‎گوید من چشم چپ مه آفرید بوده‎ام، تا آخر دادگاه تمام اعضای بدن خسروی تمام می‌‎شود. یکی چشم است یکی دست است یکی پا است. اگر خسروی می‌‎گفت برو بانک سرکوچه این کار را بکن من هم می‌‎کردم اما نه چشم بودم و نه دست و پای وی.

اظهارات «س. ک»

«س. ک» رییس بانک صادرات شعبه گروه ملی اهواز یکی از مته‌مان اصلی پرونده است که به احتمال فراوان محکوم به اعدام خواهد شد. افساد فی الارض و تنظیم ال سی‎‎های صوری از جمله اتهامات وی محسوب می‌‎شود.
«ک» متهم ردیف دوم پرونده فساد مالی سخنان جالبی را عنوان کرده است:
بخشی از اتهامات را قبول دارم. مبلغ دو میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان رشوه‎ای که اعلام می‌‎شود بنده دریافت کرده‎ام درست نیست. من از مه آفرید خسروی ۲ میلیارد و ۳۵۰ میلیون تومان گرفتم که همه آن را صرف امور خیریه کردم. ۱۱ سکه نیز از یکی دیگر از متهمان پرونده گرفتم که آن را به‎عنوان پاداش به کارمندانم دادم.

مه آفرید خسروی این اواخر آقای «شجاعی» را به‎عنوان نماینده تام الاختیار خود معرفی کرده بود. قرار بود با فروش بخشی از محصولات و شرکت‎‎های زیرمجموعه بدهی بانک را تأمین کنند. برخی متهمان ادعا می‌‎کنند در جریان تخلفات صورت گرفته نبودند که این موضوع صحت ندارد. آن‎‌ها در تمام جلسات حضور داشته و در مورد ماجرا اشراف کاملی داشتند.

بخشی از این انتقال پول در زمان بازداشت من صورت گرفت و آن دوستم که در جریان تحقیقات ادعا کرده بود بدون اطلاع و با اصرار من اقدام به این کار کرده حرف‌هایش صحت ندارد زیرا خودش زیر برگه‎‌ها را امضا کرده و مدارکش را نیز تحویل داده است. یک مورد سفته را برای امضای مه آفرید خسروی به تهران فرستادم که دیر به بانک رسید. مدیرانم به این موضوع اعتراض کرده و به همین خاطر تصمیم گرفتم خودم برای امضا به تهران بروم. صبح از اهواز راهی تهران شده و پس از گرفتن امضا‎های لازم از مه آفرید خسروی عصر دوباره به اهواز باز می‌‎گشتم. در این مدت نیز تمام امضا‎‌ها را خودم می‌‎گرفتم. مه آفرید خسروی در جریان صوری بودن ال سی‎‌ها بود. در این مدت نیز هر زمان مدیران من برای سرکشی به بانک می‌‎آمدند تنها پرونده‎‌ها را ورق می‌‎زدند و از من می‌‎خواستند به مه آفرید خسروی فشار بیاورم تا پول بیشتری را در بانک بگذارد.

«س. م» مدیر دوچرخه سوار بانک ملی کیش

س. م مدیر بانک ملی شعبه کیش متهم ردیف سوم به افساد فی‎الارض، مشارکت در اخلال در نظام اقتصادی، صدور ۱۰۲ فقره ال‎سی با علم به ضربه زدن به نظام و همچنین گرفتن رشوه به مبلغ ۱۰۷ میلیون تومان و پولشویی متهم است. اگر همکاری وی با گروه آریا نبود، بسیاری از تنزیل‎‌ها صورت نمی‌‎گرفت. این متهم به حبس ابد محکوم خواهد شد و یکی از بانمک‎‌ترین مته‌مان دادگاه بود. اظهارات وی این گفته را ثابت می‌‎کند:
۷ ماه زندان بودن خودش یک‎جور طلبگی و دانشگاه رفتن است. در این مدت ۵ بار قرآن را ختم کردم. با نهج‎البلاغه و مفاتیح الجنان انس گرفتم و از خداوند ممنونم که اجازه داد آن‎‌ها را تجربه کنم.

متأسفم از این‎که در جایی کار کردم که خاوری مدیرعامل آن‎جا بوده است. خاوری طی‎الارض کرده است اما من به‎عنوان فساد فی‎الارض متهم هستم. خاوری در یک گوشه دنیا فارغ از این اتفاقات دارد عشق و حال می‌‎کند اما من و خانواده‎ام در حال زجر کشیدن هستیم. آقای خاوری شما به مملکتت پشت کردی اما مطمئنم که دستگیر می‌‎شوی و در روز قیامت جواب این کارت را خواهی داد. شما پا روی خون شهدا گذاشتی اما من در یک دادگاه صالح محاکمه می‌‎شوم و حداقل خیالم راحت است که در کشور خودم هستم.

من برای همه کار‌هایم دستور کتبی و شفاهی گرفته‎ام. صبح‎‎‌ها که مدارک تنزیل را آماده می‌‎کردیم، آن‎‌ها به سرعت جلسات را تشکیل می‌‎دادند. بازرسی و حراست زیرمجموعه مدیرعامل بودند و من نمی‌‎توانستم به‎جایی بگویم. بازرسی که پیش ما آمده بود، با یک تلفن از دفتر مدیریت به تهران برگشت و اصلا بازرسی نکرد. از طرف آقای «الف» به من گفته شد که خسروی مشتری خوبی است. من جوابگوی کاری هستم که کردم. من از کار‎های ارزی و ال‎سی‎‎‌ها اطلاع نداشتم و کارمندان خود را به آقای الف ارجاع داده بودم و اگر محکوم شوم، چوب عدم نظارت را خورده‎ام.

من یک اشتباه کردم و آن این بود که صد میلیون تومان به‎عنوان قرض‎الحسنه دریافت کردم که اشتباه بود. چون آن لحظه بدهکار بودم با این‎که می‌‎توانستم از پدرم قرض کنم، ولی به‎صورت قرض الحسنه از گروه آریا قرض کردم، چون آن‎‎‌ها مشتری بانک بودند و من پشیمانم. در مورد هفت میلیون تومان هم باید بگویم اسناد و مدارک موجود است. سال اول قبول نکردم و سال دوم هم به نیت ساخت مسجد امام صادق که من عضو هیأت امنای آن هستم، پذیرفتم.

آن زمان رییس شعبه ۴۰ نفره بودم و همچنین رییس کانون بانک‎‎های کیش که صد شعبه داشت و چون دغدغه زیادی داشتم، موضوع را به بچه‎‎های ارزی سپردم. ابتدا منابع ما کم بود و وقتی تمام شد به رییس اداره گفتم و وی گفت ما تأمین می‌‎کنیم. یادم هست که از بانک‎‎های کارآفرین، انصار و پاسارگاد هزار میلیارد هزار میلیارد منابع تأمین می‌‎شد و حجم اعتبارات بالا رفت و همه با دستور رییس اداره بود.
من فکر می‌‎کردم دارم به مملکت خدمت می‌‎کنم. من هم‎رزم شهدا بودم و وقتی کیفرخواستم خوانده شد فکر نمی‌‎کردم این اتهامات من است. خاوری کجای دنیا دارد به ریش من می‌‎خندد و حالا من امروز باید به‎جای او پاسخگو باشم.

آن زمان گفته بودند که این شرکت به اشتغال کمک می‌‎کند و سی‎وپنجمین شرکت بزرگ کشور است. سال ۸۴ من برای انجام کاری در کانادا اقدام کردم که نزدیک سیزده میلیون هزینه بر جا گذاشت. من را نباید به خاوری چسباند، زیرا موضوع سفر من به کانادا مربوط به سال ۸۴ است اما موضوع اختلاس در سال ۸۸ رخ داد

  1. ناشناس
    7 آگوست 2013

    چهارمی را اشتباه نوشته ای دیگر معلوم شد چقدر سوادومنطق داری واجازه تحلیل اخبارغلط به مردم نده

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.