خبر محکومیت به اعدام ۴ متهم اصلی پرونده بزرگترین تخلف مالی ایران باز هم موجب شد تا قوه قضاییه در کانون توجه قرار گیرد. قوه قضاییه در آزمون تخلف بزرگ بانکی سربلند بیرون آمد چراکه تلاش شبانه روزی مسئولان برای پرونده ۱۲ هزار صفحهای از نگاه مردم پنهان نبود و طولانی شدن فرایند دادرسی قابل درک بود. همه میدانند که با توجه به ابعاد گسترده این پرونده قوه قضاییه تحت فشار بوده است اما مسئولان دستگاه قضا بدون توجه به این فشارها کار اصلی خود را انجام دادند تا اینکه محسنی اژهای سخنگوی قوه قضاییه یک ماه پیش از صدور حکم اعدام برای ۴ تن از متهمان پرونده فساد بانکی بزرگ خبر داد.
وی در اینباره گفت: «یک بخش پرونده که ۳۹ متهم داشت، در دادگاه رسیدگی و قاضی حکم مربوط به متهمان آن را صادر کرد. براساس رأی ۴ نفر از متهمان به اعدام محکوم شدند. دو نفر نیز به مجازات حبس ابد و بقیه به زندان از ۲۵ سال تا کمتر محکوم شدند. همچنین متهمان به جریمه نقدی و رد مال به همین میزان محکوم شدهاند.» این حکم قرار است ظرف امروز یا فردا اعلام شود. با توجه به فرایند رسیدگی به پرونده و اتهامات متهمان اصلی، به معرفی محکومان احتمالی به اعدام و حبس ابد میپردازیم.
مه آفرید، تخلف آفرید
وقتی چهار پسر منصور امیرخسروی در جلسهای خانوادگی تصمیم گرفتند بهطور جدی وارد فعالیتهای اقتصادی شوند، هیچگاه فکرش را هم نمیکردند که در زمینه فساد اقتصادی به یکی از مشهورترین خانوادههای ایرانی تبدیل شوند. منصور از ملاکین منطقه عمارلو در شهرستان رودبار است که پسرانش تا آن زمان جز اداره یک گاوداری، فعالیت اقتصادی جدی را تجربه نکرده بودند. آنها پس از این جلسه تصمیم به تأسیس یک شرکت تولید آب معدنی گرفتند. سپس با دریافت وامهای بانکی این کارخانه را در منطقه داماش راهاندازی کرده و به همین خاطر نام شرکت را آب معدنی داماش گذاشتند. نهایتا در مدت کوتاهی شرکت سرمایهگذاری امیرمنصور آریا شکل گرفت و مه آفرید امیر خسروی یکی از پسران منصور ریاست این شرکت عظیم را بر عهده گرفت. او بهعنوان متهم ردیف اول و مفسد فی الارض در دادگاه محاکمه شد چراکه موفق نشد مانند سایر برادرانش از کشور فرار کند. موارد اتهامی او افساد فی الارض از طریق شرکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور از طریق تبانی و فساد در شبکه بانکی کشور و توسل به روشهای متقلبانه و مجرمانه و اخذ میلیاردها تومان وجوه غیرقانونی با علم به مؤثر بودن موضوع در مقابله و اضرار به نظام و مشارکت در کلاهبرداری کلان و تحصیل مال از طریق نامشروع جمعا به مبلغ ۲۸ هزار و ۵۵۴ میلیارد و ۴۰۰ میلیون ریال با تشکیل و رهبری یک شبکه سازمانیافته برای ارتکاب جرایمی نظیر ارتشاء، اختلاس، کلاهبرداری، جعل و استفاده از اسناد مجعول و صوری، شرکت در پولشویی از طریق مصرف عواید حاصل از جرم پرداخت بیش از سی فقره رشوه، استفاده از اسناد مجعول متعدد مرتبط با گشایشهای اعتبار اسنادی تنزیل شده و معاونت در جعل اسناد و تسهیل وقوع بزه اعلام شد. با توجه به سابقهای که از دادگاههای فساد بانکی داشتیم، همه میدانستند که کمترین حکم مه آفرید امیرخسروی اعدام خواهد بود. برادران امیرخسروی با نامهای مه آفرید، مهرگان، مسعود و مردآویج نفرات اصلی تشکیلدهنده این گروه بودند.
همچنین همسران چهار برادر فوق به ترتیب با نامهای سارا خسروی، طوبی عبداللهزاده سیاهکلی، فرشیده تحویلدار اکبری و ثریا افسردیر در فعالیتهای اقتصادی و بهویژه مالکیت سهام شرکتها حضور داشتهاند و از اینرو داراییهای این افراد از سوی قوه قضاییه ضبط و توقیف شده است. مهرگان امیرخسروی و همسرش طوبی عبداللهزاده سیاهکلی از تابستان گذشته در شهر مونترال کانادا اقامت دارند اگر چه اقامت دایم آنها در این کشور با مخالفت اداره مهاجرت کانادا مواجه شده است. با توجه به اینکه درباره مه آفرید مطالب بسیاری در صفحات دیگر مجله نگاشته شده است از تکرار مکررات خودداری میکنیم.
بهزادی؛ چشم راست
بهزادی متهم ردیف دوم پرونده و معاون حقوقی و مسئول خرید تمام اموال گروه امیرمنصور آریا بود. وی که متولد ۱۳۵۷ است، عضو هیأت مدیره شرکت گروه ملی فولاد و وکیل دادگستری بوده و از تاریخ ۱۸/۵/۱۳۹۰ در بازداشت به سر برده است. در کیفرخواست وی آمده است: «بهزادی به افساد فی الارض از طریق شرکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور به شرح مذکور در گردش کار، با علم به اهداف و مقاصد گروه و آثار سوء مترتب بر جرایم ارتکابی از جمله منتهی شدن آن به تقابل و اضرار به نظام و مردم و همچنین مشارکت عالمانه و عامدانه وی در تشکیل و اداره شبکه سازمانیافته برای ارتکاب جرایم ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری و مشارکت در تحصیل مال نامشروع جمعا به مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۴۰۰/۵۵۴/۲۸ ریال متهم است.»
شرکت در پولشویی عواید حاصل از جرم، موضوع تعداد ۱۳۶ فقره گشایش اعتبار اسنادی صادره از بانک صادرات شعبه گروه ملی اهواز و مشارکت فعال وی در مصرف و جابهجایی وجوه از دیگر اتهامات وی محسوب میشود. بهزادی همچنین به جعل امضاء و استفاده از اسناد مجعول و مُهر شرکتهای وابسته به گروه سرمایهگذاری امیرمنصور آریا به ویژه اسناد گشایش اعتبار اسنادی شرکتهای فولاد فام اسپادانا و الیت منطقه آزاد انزلی و اسناد بانکی و چکهای شرکتهای آهن و فولاد لوشان، فولاد فام اسپادانا و الیت منطقه آزاد انزلی متهم است.
حکم بهزادی هم اعدام خواهد بود و دادستان در جلسات دادگاه با توجه به اینکه وی وکیل بوده و همه کارهای حقوقی را انجام میداده است، افساد فی الارض را یکی از اتهامات بهزادی عنوان کرد. بهزادی در جلسات رسیدگی به اتهاماتش نکات جالبی را عنوان کرد: چشم راست مهآفرید خسروی بودم و امضای همه کس حتی قاضی سراج را با یکبار دیدن میتوانم جعل کنم. من تنها جرمم این بود که وکیل دادگستری بودم که در کنار آن کوتاهی کردم. در شرکت هر کاری که زمین میماند را من انجام میدادم. من وکیل و معاون حقوقی بودم.
خسروی میگفت هنرش گردش مالی است. از موضوع کیفهای پول خبر نداشتم. من همیشه در زندگی از رشوه دادن و گرفتن میترسیدم. عامل جعل اسناد تنبلی خانم الف بود. او کار خودش را انجام نمیداد و اگر قرار بود من امضا بزنم، از ابتدا دسته چکها را به من میدادند.
۵درصد سهام بانک آریا به نام من بود و همسرم هم ۲ درصد در اختیار داشت. مبلغی که متعلق به من بود ۱۰ میلیارد تومان و مبلغ همسرم هم ۴ میلیارد بود. برادر و همسر برادرم هم هرکدام به میزان۵ و ۲ درصد سهام داشتند که آنها هم مبلغ ۱۴ میلیارد تومان سهام داشتند. ما آورده نداشتیم و خسروی آورده را به ما قرض داد. روال گروه آریا این بود که تمام مدیران دسته چکهای سفید امضای خود را در اختیار خزانهدار قرار میدادند. پیش از این گفته بودند که من مسئول خرید فولاد فام اسپادانا هستم اما شخص آقای «ی. م» آمد و خودش را مسئول خرید این شرکت معرفی کرد.
در مورد شرکت الیت هم آقایان آمدند و تأیید کردند حرفهایم را که من هیچ نقشی در موضوع این شرکتها نداشتهام. من شرح وظایف مشخصی داشتم که آن هم معاون حقوقی مجموعه بود. من از بابت زدن امضای خسروی قصد پر کردن جیبم را نداشتم بلکه قصدم راه افتادن کارها بوده است. روال در مجموعه آریا اینگونه بود که مدیران همه دسته چکهای خودشان را سفید امضا در اختیار خانم «الف» قرار میدادند.
شجاعی؛ چشم چپ!
افساد فی الارض و مشارکت در یک شبکه سازمان یافته و شرکت در تحصیل مال نامشروع، جعل اسناد در شرکت آریا و شرکت الیت از جمله اتهامات امیر شجاعی معاون مالی و تأمین سرمایهگذاری گروه آریا اعلام شد. شجاعی به نوعی معاون اول مه آفرید و همهکاره گروه آریا بعد از وی بوده است.
در کیفرخواست شجاعی که از او بهعنوان چشم چپ امیرخسروی نام برده میشود، آمده است: «در این پرونده مه آفرید خسروی گفته که آقای «ش» با یک سهم عضو هیأت مدیره و سهام دار بوده است. بر اساس اعترافات متهمان آقای «شجاعی» رابط مالی با اسپادانا بوده است و همچنین امور مالی هم در دست وی بود. همچنین پیش فاکتورها برای شرکتهای مرتبط با ال سیها با تأیید آقای «ش» صادر میشد و متهم تمام کارهای بانکی و مالی را بر عهده داشته است. متهم پرونده در بسیاری از موارد پیشفاکتورها را خودش گرفته و برای ال سی اقدام میکرده است.
آقای «شجاعی» که مورد اعتماد مه آفرید امیر خسروی بود، دستور پیگیری تمامی امور را صادر میکرد. همچنین مبلغ دوهزار و ۸۰۰ میلیارد تومان به دستور آقای «ش» در بانکها حساب باز شده بود و او در هنگام باز کردن حسابها گفته بود با این حسابها میخواهیم از آنها پولهای کلانی بگیریم.
یکی از متهمان اعتراف کرده که در نبود آقای خسروی همهکاره آقای شجاعی بوده است. همچنین دسته چکهای سفید بانکها با امضا در اختیار آقای ش بود. شهود اعتراف کردهاند که نامههای فولاد فام و الیت را آقای شجاعی امضا میکردند. منشی وی گفته است که دسته چکهای سفید از بانکهای مختلف برای وی ارسال میشد. متهم اعتراف کرده است که در پارهای موارد امضای آقای مه آفرید خسروی را جعل کرده که با هماهنگی وی بوده است.»
نقش شجاعی در بزه و فساد مالی بسیار مشهود است و وی در شرکت آریا آوردهای نداشت. در گزارش وزارت اطلاعات هم آمده است که نقش آقای شجاعی بهعنوان معاون مالی و توسعه منابع انسانی در پرونده قابل توجه است. نماینده دادستان در جلسات دادگاه گفت که اگر شجاعی حاضر بود با صداقت بپذیرد که چهکارهایی کرده است، من حاضر بودم برایش درخواست تخفیف در مجازات کنم. شجاعی نیز یکی دیگر از متهمانی است که به اعدام محکوم شده و قطعا به آن اعتراض خواهد کرد.
شجاعی نیز در دادگاه سخنان جالبی را عنوان کرد:
همه میخواهند خود را تبرئه کنند اما من همکاری خوبی با بازجو داشتم و هزار صفحه اعتراف نوشتهام. من در سال ۸۸ بهعنوان مدیر مالی مه آفرید خسروی مشغول بهکار شدم. من هیچیک از اتهامات را قبول ندارم. من نه وام گرفتم و نه سندی را برای وام امضا کردم و نه فساد کردم. من معاون سرمایهگذاری شرکت آریا هستم نه گروه ملی. من در دورهای که با خسروی کار میکردم، طرح شرکت گردشگری با اعتبار ۲۰۰ میلیارد تومان، شرکت امدیاف ۳۰۰ میلیارد اعتبار، شرکت گهر لرستان با ۶۰۰ میلیارد اعتبار و شرکت سیلیکون در دست اجرا بود و من تنها ناظر بودم. همچنین عضو هیأت مدیره هیچ شرکتی نبودم. بنابراین نمیتوانستم پولی جابهجا کنم. خسروی برای خرید خودرو ۱۴۰ میلیون وام به من داد.
روزی که خسروی دستگیر شد، گفتند کارهای جاری را از اتاق ببرید بیرون زیرا ممکن است اتاق پلمپ شود. به ما گفته شد ۶۰ میلیارد تومان از پولها را از بانک خالی کنید و ۲۴ میلیارد تومان از پول را به بانک سامان بدهید و الباقی را که حدود ۳۵ میلیارد بود، به آقای «ر» تحویل دادیم. من اسناد را در ساختمانی واقع در خیابان سهروردی گذاشتم و دیگر خبری از آن نداشتم تا جای اسناد را به بازپرسها گفتم.
آقای «پ» که شریک خسروی بود، ۱۲ میلیارد تومان گرفت و آقای «ک» مدیر شعبه بانک صادرات به وزارت راه ۴ میلیارد تومان بهعنوان حق مشاوره، ۳ میلیارد تومان به آقای «ر» و یک میلیارد تومان به لولهسازی اهواز، ۴ میلیارد تومان به آقای «م» و یک میلیارد تومان به آقای «آ» داده شد.
همچنین به کارشناس بانک صنعت و معدن ۱۲۰ میلیون، مدیریت ساخت وزارت راه ۱۲۰ میلیون، ۷۰ میلیون به یکی از مدیران بانک پاسارگاد، ۶۰ میلیون به یکی از مدیران بانک ملت، ۱۴۰ میلیون به ۶ بانک اصلی برای ۳۰۰ کارمند عیدی داده شد. ۷۰۰ میلیون هم به دو مدیر بانک آریا دادند.
بنده در هیچ شرکتی عضو هیأت مدیره نیستم. پول هم خاک نیست که با بیل جابهجا بشود و صدور هر چک باید با امضاهای متعددی انجام شود. اگر اینطور که دادگاه میگوید من چشم چپ مه آفرید بودهام، تا آخر دادگاه تمام اعضای بدن خسروی تمام میشود. یکی چشم است یکی دست است یکی پا است. اگر خسروی میگفت برو بانک سرکوچه این کار را بکن من هم میکردم اما نه چشم بودم و نه دست و پای وی.
اظهارات «س. ک»
«س. ک» رییس بانک صادرات شعبه گروه ملی اهواز یکی از متهمان اصلی پرونده است که به احتمال فراوان محکوم به اعدام خواهد شد. افساد فی الارض و تنظیم ال سیهای صوری از جمله اتهامات وی محسوب میشود.
«ک» متهم ردیف دوم پرونده فساد مالی سخنان جالبی را عنوان کرده است:
بخشی از اتهامات را قبول دارم. مبلغ دو میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان رشوهای که اعلام میشود بنده دریافت کردهام درست نیست. من از مه آفرید خسروی ۲ میلیارد و ۳۵۰ میلیون تومان گرفتم که همه آن را صرف امور خیریه کردم. ۱۱ سکه نیز از یکی دیگر از متهمان پرونده گرفتم که آن را بهعنوان پاداش به کارمندانم دادم.
مه آفرید خسروی این اواخر آقای «شجاعی» را بهعنوان نماینده تام الاختیار خود معرفی کرده بود. قرار بود با فروش بخشی از محصولات و شرکتهای زیرمجموعه بدهی بانک را تأمین کنند. برخی متهمان ادعا میکنند در جریان تخلفات صورت گرفته نبودند که این موضوع صحت ندارد. آنها در تمام جلسات حضور داشته و در مورد ماجرا اشراف کاملی داشتند.
بخشی از این انتقال پول در زمان بازداشت من صورت گرفت و آن دوستم که در جریان تحقیقات ادعا کرده بود بدون اطلاع و با اصرار من اقدام به این کار کرده حرفهایش صحت ندارد زیرا خودش زیر برگهها را امضا کرده و مدارکش را نیز تحویل داده است. یک مورد سفته را برای امضای مه آفرید خسروی به تهران فرستادم که دیر به بانک رسید. مدیرانم به این موضوع اعتراض کرده و به همین خاطر تصمیم گرفتم خودم برای امضا به تهران بروم. صبح از اهواز راهی تهران شده و پس از گرفتن امضاهای لازم از مه آفرید خسروی عصر دوباره به اهواز باز میگشتم. در این مدت نیز تمام امضاها را خودم میگرفتم. مه آفرید خسروی در جریان صوری بودن ال سیها بود. در این مدت نیز هر زمان مدیران من برای سرکشی به بانک میآمدند تنها پروندهها را ورق میزدند و از من میخواستند به مه آفرید خسروی فشار بیاورم تا پول بیشتری را در بانک بگذارد.
«س. م» مدیر دوچرخه سوار بانک ملی کیش
س. م مدیر بانک ملی شعبه کیش متهم ردیف سوم به افساد فیالارض، مشارکت در اخلال در نظام اقتصادی، صدور ۱۰۲ فقره السی با علم به ضربه زدن به نظام و همچنین گرفتن رشوه به مبلغ ۱۰۷ میلیون تومان و پولشویی متهم است. اگر همکاری وی با گروه آریا نبود، بسیاری از تنزیلها صورت نمیگرفت. این متهم به حبس ابد محکوم خواهد شد و یکی از بانمکترین متهمان دادگاه بود. اظهارات وی این گفته را ثابت میکند:
۷ ماه زندان بودن خودش یکجور طلبگی و دانشگاه رفتن است. در این مدت ۵ بار قرآن را ختم کردم. با نهجالبلاغه و مفاتیح الجنان انس گرفتم و از خداوند ممنونم که اجازه داد آنها را تجربه کنم.
متأسفم از اینکه در جایی کار کردم که خاوری مدیرعامل آنجا بوده است. خاوری طیالارض کرده است اما من بهعنوان فساد فیالارض متهم هستم. خاوری در یک گوشه دنیا فارغ از این اتفاقات دارد عشق و حال میکند اما من و خانوادهام در حال زجر کشیدن هستیم. آقای خاوری شما به مملکتت پشت کردی اما مطمئنم که دستگیر میشوی و در روز قیامت جواب این کارت را خواهی داد. شما پا روی خون شهدا گذاشتی اما من در یک دادگاه صالح محاکمه میشوم و حداقل خیالم راحت است که در کشور خودم هستم.
من برای همه کارهایم دستور کتبی و شفاهی گرفتهام. صبحها که مدارک تنزیل را آماده میکردیم، آنها به سرعت جلسات را تشکیل میدادند. بازرسی و حراست زیرمجموعه مدیرعامل بودند و من نمیتوانستم بهجایی بگویم. بازرسی که پیش ما آمده بود، با یک تلفن از دفتر مدیریت به تهران برگشت و اصلا بازرسی نکرد. از طرف آقای «الف» به من گفته شد که خسروی مشتری خوبی است. من جوابگوی کاری هستم که کردم. من از کارهای ارزی و السیها اطلاع نداشتم و کارمندان خود را به آقای الف ارجاع داده بودم و اگر محکوم شوم، چوب عدم نظارت را خوردهام.
من یک اشتباه کردم و آن این بود که صد میلیون تومان بهعنوان قرضالحسنه دریافت کردم که اشتباه بود. چون آن لحظه بدهکار بودم با اینکه میتوانستم از پدرم قرض کنم، ولی بهصورت قرض الحسنه از گروه آریا قرض کردم، چون آنها مشتری بانک بودند و من پشیمانم. در مورد هفت میلیون تومان هم باید بگویم اسناد و مدارک موجود است. سال اول قبول نکردم و سال دوم هم به نیت ساخت مسجد امام صادق که من عضو هیأت امنای آن هستم، پذیرفتم.
آن زمان رییس شعبه ۴۰ نفره بودم و همچنین رییس کانون بانکهای کیش که صد شعبه داشت و چون دغدغه زیادی داشتم، موضوع را به بچههای ارزی سپردم. ابتدا منابع ما کم بود و وقتی تمام شد به رییس اداره گفتم و وی گفت ما تأمین میکنیم. یادم هست که از بانکهای کارآفرین، انصار و پاسارگاد هزار میلیارد هزار میلیارد منابع تأمین میشد و حجم اعتبارات بالا رفت و همه با دستور رییس اداره بود.
من فکر میکردم دارم به مملکت خدمت میکنم. من همرزم شهدا بودم و وقتی کیفرخواستم خوانده شد فکر نمیکردم این اتهامات من است. خاوری کجای دنیا دارد به ریش من میخندد و حالا من امروز باید بهجای او پاسخگو باشم.
آن زمان گفته بودند که این شرکت به اشتغال کمک میکند و سیوپنجمین شرکت بزرگ کشور است. سال ۸۴ من برای انجام کاری در کانادا اقدام کردم که نزدیک سیزده میلیون هزینه بر جا گذاشت. من را نباید به خاوری چسباند، زیرا موضوع سفر من به کانادا مربوط به سال ۸۴ است اما موضوع اختلاس در سال ۸۸ رخ داد
چهارمی را اشتباه نوشته ای دیگر معلوم شد چقدر سوادومنطق داری واجازه تحلیل اخبارغلط به مردم نده