مریم نورانی- از همان زمان که تاریخ حیات بشر رقم خورد، زنان پا به پا و همدوش مردان در تمام عرصه های زندگی حضور داشتند. زنانی که استمرار حیات بشریت به دست آنان رقم می خورد و مفتخر به تربیت مردان بزرگ تاریخ بوده اند؛ همواره سهم بسزایی در تأثیرگذاری بر تمامی شؤون اجتماعی و سیاسی داشته اند.
ادیان الهی بر نقش زنان در صحنه خانوادگی و اجتماعی تأکید کرده و او را مکمل مردان در نقش آفرینی جهت سیر تمدن بشری می شناسند. مکتب اسلام در پرتو راهنمایی های قرآن و سنت نبوی و عترت رسول مکرم اسلام به زن آن چه را که شایسته ی او بود اعطا نمود؛ و شرایط را به گونه ای فراهم آورد که زن بتواند با حفظ شؤون اسلامی و انسانی و با توجه به استعدادهای به ودیعت گرفته شده، در تمام میدان ها که نیاز به حضور اوست نقش ایفا کند.
از دیدگاه قرآن همکاری در سازندگی جامعه از طریق فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر بر دوش هر دو جنس زن و مرد نهاده شده و از شا خصه های ایمانی آنان به شمار آمده است: «و المؤم نون و المؤم نات بعضهم أول یاء بعض یأمرون ب المعروف و ینهون عن المنکر»(توبه/۷۱).
این فریضه عامل سازنده ی افراد جامعه و بزرگ ترین قیام ها و تحوّلات سیاسی و اجتماعی در طول تاریخ اسلام بوده است. به موجب این فریضه، زن موظّف است که نقش تربیت و اصلاح جامعه را داشته باشد.
اصولاً از نگاه قرآن زن نقش محوری را در تربیت افراد خانواده و در نتیجه جامعه دارد. اگر خداوند قوام اجتماعی و اقتصادی جامعه را بر عهده ی مرد نهاده است، قوام تربیتی آن را بر دوش زن گذاشته زیرا زن کانون عاطفه در عالم هستی است.
مساله مهمی که به آن باید اشاره کرد، نقش آفرینی زنان در ساختن افراد جامعه است. هر فرد جامعه از ایام کودکی، زیر نظر مادر شخصیتش شکل می گیرد، از کودکی می آموزد که در آینده چه نقشی را ایفا کند و به همین اساس جامعه اسلامی شکل می گیرد. چنین است که امام خمینی (ره) می فرمایند، از دامن زن، مرد به معراج می رود، زنان با ایفای نقش خواهر، مادر، دختر همواره نقش بسیار مهمی دارند.
تربیت مدیران کارآمد توسط زنان انجام می پذیردو این وظیفه ی زن را می توان «مدیریت پایه» ویا «مدیریت سایه» نام نهاد. جایی که زن باید حتما حضور داشته باشد بحث تربیت فرزند است وگرنه نمی تواند تمدن ساز باشد چرا که تمدن ها توسط انسان های بزرگ ساخته می شود که وظیفه ی تربیت آن ها با زن است.
همچنین زن از توانمندی اداره ی سیاسی جوامع بزرگ و کشورداری نیز برخوردار است. قرآن کریم برای نمونه از بلقیس ملکه ی سبا نام می برد که با ایمان خود به سلیمان نبی، نمونه ی مدیریت سیاسی برتر گشت. زنی که به جای مقابله با رهبر الهی با اقدام و تصمیم صحیح به او ایمان آورد و خود و کشورش را از هلاک دنیوی و اخروی نجات داد (نمل/۱۹-۴۴).
زنان صدر اسلام در شرایطی که درپرتو تعالیم ارزشمند اسلام نصیبشان شد، در پیشبرد قافله ی تمدن و بقاء فرهنگ اسلامی کمتر از مردان نبوده اند و کافی است تأثیر بانوان بزرگ اسلام چون: حضرت خدیجه(س)، حضرت فاطمه(س) و حضرت زینب(س ) بررسی کنیم تا شاهد صدق و صحت این ادعا باشد. لذا می بینیم پس از نزول قرآن، از صدر اسلام تاکنون زنان با الهام از این کتاب آسمانی، همپای مردان در نشر و گسترش دین تلاش های گسترده ای داشته اند که یکی از راههای آن ایجاد نهضت های علمی است.
حضرت زهرا(س) که خود الگوی یک انسان کامل است، در بعد اجتماعی و فرهنگی نقش سازنده ای ایفا نموده و افراد جامعه در صدر اسلام و عصر کنونی درسهای زیادی از این بزرگوار آموخته اند. زمانی که آن حضرت احساس می کند که اسلام و امام زمانش به حرکت سیاسی او نیازمند است، به بهترین وجه برای روشن شدن حق ولایت و امامت به دفاع برمی خیزد و طی خطبه ای بس جامع و گویا در مورد امور سیادت و سیاست و دیانت و مسایل غامض شریعت و خلافت که نهایت فصاحت و بلاغت در آن مشهود است به دفاع از حقی که غصب شده بود برخاست.
و یا حضرت زینب کبری(س) که در نهضت عاشورا در تمامی مراحل در کنار برادرش ایستاد و بعد از شهادتش، پرچم استمرار نهضت عاشورا را برافراشت و چه خوب از عهده ی آن رسالت برآمد. سپس خطبه ی تاریخی و افشاگرانه ای که در جهت افشای ماهیت یزید و بیان مظلومیت و حقانیت حسین(ع) ایراد فرمود؛ و همه ی این ها نشان از علم سرشار این بانوی بزرگوار دارد.
به منظور احیای جایگاه والا و ارزشمند زنان مسلمان، پیامبر اسلام، حضرت محمد مصطفی (ص) با زنان نشست علمی برگزار می کرد و دیدگاه ها و نظرات آنها را در مورد تحولات و موضوعات سیاسی و اجتماعی جامعه بررسی نموده و مورد ارزیابی قرار می داد. علاوه بر این، با ظهور اسلام، زنان در نبردهای طاقت فرسایی شرکت نموده و ده ها زخمی را تقدیم اسلام نمودند. یکی از افتخارات زنان مسلمان این است که اولین شهید زن اسلام، سمیه مادر عمار بوده است؛ زنی که تحت شکنجه ی کفار و مشرکین مکه، به فیض شهادت نائل گردید.
آری از سمیه تا بنت الهدی و از صدر اسلام تا حضور زنان در انقلاب اسلامی ایران و بیداری های اسلامی همه و همه حاکی از نقش زنان در آفرینش حوادث دلیرانه و نهضت های علمی و انقلابی در جهت نشر و ترویج دین اسلام است.
۱) بیداری اسلامی:
بیداری اسلامی پدیده ای عظیم و دو مرحله ای است که در مرحله ی نخست در پی استیلای استعمار غرب و شرق بر کشورهای مسلمان از نیمه ی دوم قرن بیستم با هدف بازگشت به اسلام و فرهنگ آن آغاز گشت؛
امّا این مرحله با حاکمیت مزدوران و دست نشانده های استعمار، سرکوب شد و مرحله ی دوم از انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی آغاز گشت و هم زمان با استقرار نظام حکومتی اسلامی در ایران، انقلاب ها و جنبش های اسلامی در سایر کشورهای اسلامی چون کشورهای حاشیه ی خلیج فارس، پاکستان، افغانستان و کشورهای شمال آفریقا رخ داد امّا متأسّفانه با تحریک استعمارگران و به دست حاکمان مزدور و مستبد سرکوب گردید و حاکمان به ستمگری خود ادامه دادند و جمهوری اسلامی ایران تحت فشارها، مشکلات عدیده ی سیاسی، اقتصادی و… از سوی بیگانگان قرار گرفت. امّا خوشبختانه با رهبری با کفایت بنیان گذار آن امام خمینی و پس از آن آیت ا لله خامنه ای در مقابله با استعمار و پیاده کردن قوانین و احکام اسلام ناب محمّدی ادامه یافت و توانمندی اسلام را در اداره ی عزّتمند جوامع اسلامی، بلکه بشری، هم پای پیشرفت های علم و فن آوری ثابت کرد.
این شکوفایی از یک سو و گسترش استبداد و ظلم حاکمان مستبد کشورهای اسلامی از سوی دیگر، باعث آغاز مرحله ی دوم بیداری اسلامی در خاورمیانه گشت و چنان که شاهدیم، مزدوران استعمار علی رغم حمایت های اربابان غربی خود، یکی پس از دیگری به دست مردم خود به جهنّم روانه می شوند. صدام حسین، حسنی مبارک، معمّر قذّافی و…
آن چه که در این بیداری در پیروی از علمای اسلام دیده ها را به سوی خود جلب کرده، حضور گسترده زنان مسلمان با حجاب اسلامی، در تظاهرات اعتراض آمیز است که شعارهای اسلامی سر می دهند و چون مردان مبارز، زندانی یا شهید می گردند.
مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان مسلمان تازگی ندارد و به تقلید از زنان غربی و بر مبانی لیبرالیستی صورت نمی گیرد، بلکه پیشینه ای به قدمت ظهور اسلام داشته و با پیروی از الگوهای زنان مبارز مسلمان و بر مبانی اعتقادی دین مبین اسلام بوده و از معارف ناب کتاب آسمانی جاودان آن، قرآن کریم و سنّت نبی اکرم (صلّی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السّلام) تغذیه می گردد.
احساس مسئولیت زن مسلمان نسبت به اوضاع جامعه و ایفای نقش در اصلاح آن برخاسته از نگرش قرآن کریم به جایگاه زن است.
می توان شمه ای از برنامه های اسلام برای زنان را به صورت ذیل دسته بندی کرد:
۱) ایجاد نگرش صحیح به نقش زنان و ترسیم دقیق هندسه قرار گرفتن دو جنس در کنار هم
۲) ایجاد مرز مشخص بین زنان و مردان در جامعه، از جمله حجاب و ترویج فرهنگ خویشتنداری جنسی.
۳) توجه به نیازهای حقیقی و فطرت زنان و قرار دادن آن در محیط خانواده برای استحکام بنیاد خانواده.
۴) نقش طراز اول در تعلیم و تربیت فرزندان و ساختن همسران ایثارگر و فداکار برای جامعه و آرمانها.
۵) ممانعت از تبرج و خودنمایی و اشرافی گری و مصرف زدگی و مدپرستی بانوان و سرگرم شدن آنان به امور پست و شهوانی.
۶) برابر دانستن زن و مرد در مقامات معنوی و درجات انسانی و برتر دانستن زنان بر مردان در برخی موارد.
۷) تعیین وضعیت زنان در عرصه های اجتماعی، رشد و تعالی معنوی و خانوادگی و ترسیم حقوق انسانی آنان در این عرصه.
۲) نقش زنان ایرانی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران:
نقش بسیار مهم و تاثیرگذار زنان ایرانی در پیروزی انقلاب اسلامی غیرقابل انکار و ستودنی است. این نقش را نه تنها در مورد مبارزهای آنان، بلکه در تربیت و تشویق نیروهای مبارز و انقلابی نیز می توان جست. به طوری که امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی فرمودند: « امروز زن های شیر دل، طفل خود را آغوش کشیده و به میدان مسلسل و تانک دژخیمان رژیم می روند، در کدام تاریخ چنین مردانگی و فداکاری از زنان ثبت شده است. »
موضع زنان ایران حتّی در دربار شاه قاجار در حمایت از فتوای تاریخی میرزای شیرازی و تحریم تنباکو در مخالفت با قرار داد ننگین رژی که سیطره ی اقتصادی استعمار را موجب می شد و نیز قیام و تحصّن زنان در مسجد گوهرشاد مشهد در مخالفت با کشف حجاب که جمعی از آنان در این واقعه به شهادت رسیدند، به یاد ماندنی است؛ لذا تحریم تنباکو، مشارکت در تاسیس بانک ملی، تحریم واردات کالای خارجی و حمایت از تولید داخلی و عکس العمل در پی مطرح شدن کشف حجاب از جمله نقش آفرینی زنان پیش از به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی است.
زنان مسلمان ایران هم پای مردان و با اطاعت از ولایت فقیه در همه ی میدان های فرهنگی و مبارزاتی و سازندگی به فعالیت خود ادامه دادند تا به تشکیل نظام اسلامی به رهبری امام خمینی نایل گردیدند و برترین الگو برای زنان مسلمان عصر حاضر شدند، البتّه بدیهی است که استقامت شرط تداوم این افتخار و عزّت است.
حضور زنان در دفاع مقدس نیز دارای دو بعد نظامی و غیر نظامی بود که حضور در خط مقدم و پشتیبانی فرهنگی، روحیه شهادت طلبی، پرستاری، تهیه آذوقه و اهدای کمک های نقدی و غیر نقدی به رزمندگان از جمله نقش آفرینی زنان در هشت سال دفاع مقدس بود.
شایان ذکر است که در اندیشه امام راحل زن قادر به حضور در اجتماع و مشارکت فعال است و همچنین در نگرش امام خمینی (ره) جایگاه مادری برترین شغل است.
مهم ترین نقشی که زنان مسلمان در بیدارگری داشته اند نقش تربیتی در دو حوزه ی ذیل بوده است:
۱٫ ارائه ی الگویی مهذّب و آگاه از خود به عنوان زن کامل مسلمان و انسانی مبارز و آزاد؛
۲٫ تربیت فرزندان پاک، آگاه، مبارز و تشویق همسران به مبارزه.
امام خمینی (رحمه الله علیه) درباره ی نقش اوّل فرمودند: «زن با تربیت صحیح خودش انسان درست می کند و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد می کند».
ایشان بر الگو بودن زنان ایران حتّی برای مردان در مبارزه بارها تأکید فرمودند: «شما بانوان اثبات کردید که مقدّم بر مردها هستید، مردها از شما الهام گرفتند».
و درباره ی نقش دوّم، که نقش انسان سازی است، آن را هم طراز قرآن می دانند: «زن ها مردان شجاع را در دامن خود بزرگ می کنند. قرآن کریم انسان ساز است و زن ها نیز انسان ساز، وظیفه ی زن ها انسان سازی است. » ایشان در ادامه، انزوای زنان انسان ساز را عامل انحطاط ملّت ها دانسته اند. به عبارت دیگر، نقش زنان در انسان افزاری پر رنگ تر و نقش مردان در بحث سخت افزاری پر رنگ تر است و هردو در بحث نرم افزاری و فرهنگ افزاری به یک میزان سهیم می باشند.
حضرت آیت الله خامنه ای نیزبا اشاره به تکریم واقعی زنان در دین اسلام، اشعار می دارندکه؛« تجلیل اسلام از نقش زنان در خانواده به هیچ وجه به معنای منع فعالیتهای اجتماعی آنان نیست، اما عده ای کج فهم و عده ای مغرض چنین وانمود می کنند که در نگاه اسلام، زن یا باید مادر و همسر خوبی باشد و یا در فعالیتهای اجتماعی شرکت کند. در حالی که حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت زینب کبری (س) مظهر و نمونه یک همسر و مادر خوب و نیز یک زن حاضر در فعالیتهای اجتماعی بوده اند. »
حال با گذشت ۳۴ سال از انقلاب اسلامی می بینیم این انقلاب از یک سو تعریف انسانی از زن ارائه می دهد و از سوی دیگر الگوهای موفق انقلاب اسلامی و شخصیت زن ایرانی را احیا و استعدادهای باطنی و قابلیت ویژه او را به عینیت رسانده است. علاوه بر اینکه انقلاب الگویی برای انقلابات منطقه خاورمیانه شده است زنان کشورهای عربی نیز با الگو پذیری از زنان مسلمان ایران در این انقلابات فعالیت های چشم گیری انجام می دهند.
۳)نقش زنان مسلمان در بیداری اسلامی:
نقش زنان اساس و بنیاد هر حرکت در جامعه است، او می تواند جامعه را به سوی ترقی و تمدن هدایت کند، چنانچه مردان می توانند در جهت های مختلف جامعه را رهبری کنند. بنابراین نمی تواند کسی نقش زنان در بیداری و وحدت اسلامی نادید بگیرد.
همان گونه که شاهد هستیم ماههاست مردم برخی کشورهای خاورمیانه با اقدامات اعتراضی خود، درپی تغییرات اساسی در نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشورهای خود هستند. در این میان، علی رغم تبلیغات دولتهای غربی مبنی بر عدم مشارکت زنان مسلمان در امور کشور خود، حضور آنان همدوش مردان دراین حرکت های اعتراضی نشان از حضور موثر و بیداری اسلامی زنان مسلمان منطقه دارد.
از منظر اسلام، زنان می توانند علاوه بر ایفای نقش پرارزش همسری و مادری در خانواده، درتمامی امور جامعه خویش نیز نقش آفرین باشند. در این دیدگاه، یکی از تکالیف زنان، همچون مردان، اصلاح جامعه است. در آیاتی از کلام الله مجید، خداوند متعال به طور یکسان به مردان و زنان توصیه می کند، تقوا پیشه کنند و از گناه کردن و کارهای اشتباه بر حذر باشند. با توجه به این آیات، زنان نیز در اصلاح جوامع خود از انحرافات تاثیرگذار هستند. رهبر انقلاب اسلامی، آیت الله سید علی خامنه ای، در این باره می فرماید: «در عرصه های اجتماعی، سیاسی، علمی و دیگر فعالیت ها، زنان مسلمان، همانند مردان، حق دارند با توجه به شرایط زمانی، به وظایف خود در قبال جامعه عمل کنند. زنان، همانند مردان، موظف هستند تا در جامعه حضور یابند، تا دردهای جامعه را درک کرده و در درمان آنها بکوشند. »
اینک زنان مسلمان درمنطقه بویژه مصر، لیبی، بحرین، تونس و یمن، همچون سمیه درمقابل دشمن سینه سپر کرده اند. زنان مصری با حضور پررنگ خود درمیان تظاهرکنندگان و درجای جای مصر ثابت کردند آنچه غربیان در مورد انزوای زنان مسلمان می گویند دروغی بیش نیست.
مشارکت زنان در انقلاب تونس، لیبی و یمن نیز توجه جهانیان را به خود معطوف کرده است. حضور زنان مسلمان نشانگر رهایی آنان از قید و بندهای عرفی و مادی غرب و قیام برای کسب آزادی از شر خودکامگان سیاسی است.
غاد الغربی از مبارزان تونس درباره ی هدف از قیام گفت: «قیام أخیر ما نتیجه ستم هایی است که حکّام سابق تونس به ملّت روا می داشتند… دین اسلام به نحو احسن زن را تکریم کرد امّا انسان از تعالیم دینی خارج شد پس از این خروج، ما وارد صحنه ی سیاسی و اجتماعی شدیم تا نقش واقعی زن را نشان دهیم»
دربحرین نیز انبوهی از زنان محجبه مسلمان در کنار دیگر هموطنان خود، خواستار سرنگونی خاندان آل خلیفه هستند. حتی می توان اذعان داشت که بیداری بحرینی ها، مردم قطیف و احساء با حضور زنان آغاز شد. بیداری اسلامی در زنان بحرینی نشانگر آگاهی آنان درباره نقش موثرو سرنوشت ساز خود در اصلاح جامعه خویش است. از جمله زنان برجسته ای که دراین بیداری اسلامی علیه دولت آل خلیفه خروشیده است ؛ خانم « آیات القرمزی » است. وی به واسطه سرودن شعرهایی که علیه آل خلیفه سرائیده، معروف و شناخته شده است. او دریکی از تجمعات در ۲۳ فوریه ۲۰۱۱، شعری انقلابی برضد آل خلیفه سرود که به خاطر آن دستگیر و شکنجه شد.
سران استبدادی کشورهای تونس، یمن، مصر و بحرین به سرکوب حق طلبی زنان و کودکان در سطح شهر می پردازند که با این کار میخ بر تابوت حیات خود می کوبند.
بنابراین می بینیم نقش زنان در کشورهای عربی منطقه که بیداری اسلامی سر می دهند و سران استبداد را به خواری انداخته اند کمتر از مرد ها نیست و این جنبش الگو گرفته از زنان نظام اسلامی ایران است.
تشکیل جمعیت ها و اتحادیه، احزاب و سازمان های اسلامی زنان در کشورهای اسلامی نمادی دیگر از فعالیت بیدار سازی آنان است ؛ گرچه از نظر ساختار پدیده ای جدید به شمار می آید اما از نظر نهادی به قدمت تاریخ اسلام است. جلسات مذهبی خانگی، مکتب خانه ها، مجالس حزن و سرور یاد نبی اکرم (صلّی الله علیه و اله) و اهل بیت او (علیهم السّلام) در واقع مراکز تجمع همراه با انسی برای زنان بودند که در مکتب سیاسی شیعه نمود بیشتری دارد. مادران شیعه تنها در این مجالس به ویژه سوگواری سالار شهیدان ابی عبدالله الحسین (علیه السّلام)، فاطمیه و… توانسته اند درس مبارزه و شهامت را به پسرانشان بدهند و بزرگ مردانی چون امام خمینی (رحمه الله علیه) را به جامعه اسلامی حاضر تقدیم کنند.
تشکّل ها با ساختار جدید در ایران و در سایر کشورها نیز مشهود است از جمله عراق، حجاز و نجد، بحرین، یمن، اندونزی و… برای مثال سازمان اسلامی فاطیما در اندونزی، با هدف گسترش تعالیم اهل بیت (علیهم السّلام) در میان امّت اسلامی تأسیس شد ه و توسط دانشجویان رهبری می شود و تاکنون آثار فرهنگی ای چون: شرح ادعیه ی اهل بیت (ع)، ارائه خدمات آموزشی، کتابخانه ای و…. در این خصوص ارائه کرده است (زهرا پیشگاهی فر، ص۲۷۳). از این زمره اند سازمان نهضت زنان مسلمان در ایران و پیش از انقلاب اسلامی، بنات الهدی در عراق و…
در پایان لازم به ذکر است که تأکید بر مبانی اعتقادی اسلامی و روش های اسلامی نکته ای مهم در استمرار و به نتیجه رسیدن کامل بیداری های اسلامی است.
نتیجه گیری:
با توجه به این که زن نیمی از پیکر اجتماع است و با درنظر داشتن روند تاریخی در رابطه با زنان می توان جایگاه زنان را در نظام هستی و نقش و تأثیر بسزای آنان را دریافت. زن در تمامی وقایع و فرآیندهای جاری در طول تاریخ ارتباط مستقیم داشته است.
زنان با ایمان در این راه همانند زمینه های دیگر که در آن برادرانشان را یاری می کردند، به کمک مردان آمده و با او مشارکت فعال داشته اند. بنابراین سزاوار است اگر گفته شود: «همه ی سعادت ها از دامن زن بلند می شود و زن مبدأ همه ی خیرات است» و «اگر زن متحول شود، جامعه متحول می شود. »
زن در تمدن اسلامی، پیش و بیش از آن که جلوه و تکلیف بیرونی داشته، به بنیان گذاری سیاست های عمیق تربیتی در بستر خانواده همت گماشته و با تأمین پشتوانه تربیت و آرامش و استحکام خانواده، هر زمانی که نیاز به حضور و ظهور در صحنه ها و میادین اجتماعی را تکلیف پنداشته است، دوشادوش مردان، مبادرت ورزیده است؛ لکن بنا بر اولویت و اوّلیت نقش درونی وی، از رویکرد تمدنی وی با عنوان مدیریت پایه و یا مدیریت سایه، نام برده شده است.
Sorry. No data so far.