سه‌شنبه 18 سپتامبر 12 | 10:35

کار فرهنگی در دانشگاه؛ تجربیات و راهکارها

یاسر عسگری

متأسفانه گاهی اوقات خود تشکل‏‌های مذهبی، متصلب‏‌ترین‌‏ها، برای ارائه نظرات و اندیشه‏‌های متفاوت است و کوچک‌ترین نقدها را برنخواهند تابید و فرد منتقد یا معترض مذهبی، منتسب به جریان دیگر و وابسته، قلمداد خواهد شد.


یاسر عسگری- این نوشتار گزیده و تکمله مباحثی است که در جمع اعضای فعال بسیج دانشجویی دانشگاه غیرانتفاعی هدف ساری ـ در اردوی تشکیلاتی‏شان در بهمن ماه 1390 در شهر مقدس قم ـ ارائه شده است و ناظر به فعالیت فرهنگی و سیاسی دانشجویی در دانشگاه‏هاست. شاید این نوشتار برای دیگر تشکلهای دانشجویی هم به کار آید.

رشد و تعالی، محور تمامی فعالیت‏‌ها

در تمام فعالیت‏‌ها و از جمله فعالیت‌‏های دانشجویی باید جهت فعالیت‏‌ها برای ما روشن باشد. محور تمامی فعالیت‏‌های ما باید رشد و تعالی و هدایت باشد؛ این که به عبودیت برسیم؛ در مقابل خدا و حق تسلیم بشویم. حالا رسیدن به عبودیت از راه‌‏های مختلفی امکان‏‌پذیر است. یکی از همین راه‌ها، فعالیت‏‌های اجتماعی و فرهنگی است. اگر نگاه ما به فعالیت فرهنگی، رسیدن به عبودیت باشد، انجام فعالیت‏‌های ما یک شیرینی دیگری پیدا می‌‏کند و آدمی از فعالیت احساس خستگی نمی‏‌کند.

عدم غفلت از قرآن و معارف اسلامی

یکی از ضرورت‏‌های فعالیت‏‌های دانشجویی این است که با قرآن و معارف اسلامی انس بگیریم و از مطالعات اسلامی غافل نشویم. متأسفانه فعالیت‏ در تشکل‌های دانشجویی ما را کمتر به سمت قرآن و معارف اسلامی سوق می‏‌دهد و این یکی از آسیب‌‏های جدی در فعالیت‏‌های ماست. خصوصاً در بسیج دانشجویی که انتظار زیادی از آن می‏‌رود. لذا باید توجه به قرآن و سلوک قرآنی، نقش محوری در فعالیت‏‌های ما داشته باشد. ما به عنوان مسلمان باید تلاش کنیم با قرآن معارف اسلامی آشنا شویم. مطالعات قرآنی و آشنایی با مباحث قرآنی و همچنین تفسیر قرآن در دستور کارهای فرهنگی و تربیتی ما قرار بگیرد. حداقلش اینکه، به صورت روزانه و مستمر قرائت داشته باشیم. در حدیثی از معصومین(ع) آمده است که شیعیان ما باید روزانه حداقل 50 آیه از قرآن را قرائت کنند. آیت‌‏الله جوادی آملی(حفظه الله) هم اخیراً در تفسیر آیات 9 و 10 سوره فرقان بیان کرده است که ما باید حداقل 50 آیه از قرآن را بخوانیم که مشمول نفرین و لعن قرآن نشویم.

اخیراً یکی از اساتید دانشگاه الازهر مصر که بعد از نشست جوانان و بیداری اسلامی یا گردهمایی سالانه مجمع جهانی تقریب مذاهب به قم آمد، می‏گفت در هشت سالگی حافظ قرآن شده است و در جوانی هر سه روز در میان، یک بار قرآن را ختم می‌‏داده است و الآن هر ده روز. می‏‌گویند امام خمینی(ره) هم عنایت زیادی به تلاوت قرآن داشته است و به حاج آقا احمد گفته‌‏اند که: «فرزندم! با قرآن، این کتاب معرفت آشنا شو، اگر چه با قرائت آن. و راهی از آن به سوی محبوب بازکن و تصور نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه شیطانی است.» این سخن باید آویزه گوش‌‏های ما بشود. البته قرائت مستمر قرآن، باید ما را به سمت تدبر و تأمل در قرآن و یافتن سلوک قرآنی رهنمون سازد. این‌ها مقدمه یافتن سلوک قرآنی است.

نکته دیگر آشنایی با احادیث است. آشنایی ما با احادیث معصومین(ع) باید آن‌قدر باشد که بتوانیم به راحتی فرق حدیث از غیرحدیث را تشخیص بدهیم. مجموعه‏‌های حدیثی معتبر خودمان را بشناسیم و با آنها مأنوس باشیم. مثلاً اصول کافی و میزان‏‌الحکمه و… را بخوانیم. احادیث را هم در ابتدا، به صورت کلی بخوانیم نه اینکه موضوعی مورد مطالعه قرار دهیم. مطالعات موضوعی احادیث را بعداً در دستور کار خودمان قرار بدهیم. مثلاً به جای اینکه کتبی حدیثی درباره احادیث عدالت، اقتصاد، تربیت و… بخوانیم، باید مجموعه احادیث را به صورت کشکولی بخوانیم مثل میزان‌‏الحکمه یا کتبی دیگر که به ترتیب حروف الفبا تدوین شده‌اند تا بدین گونه با کلیات احادیث آشنا شویم و روح کلی حاکم بر احادیث و معارف اسلامی را به دست بیاوریم. اما اگر از همان اول با مجموعه احادیث که به صورت جهت‏‌دار و هدفمند یا با تأکید بر یک یا چند جنبه از دین تنظیم شده‌‏اند، مطالعه کنیم، ممکن است نتوانیم آن روح حاکم و جامع روایات را به درستی دریابیم. مثل مجموعه حدیثی «الحیات» برادران حکیمی که جهت‌‏دار تدوین و تنظیم شده است و بر جنبه‏های عدالتخواهی احادیث تأکید شده است و در این میان از برخی جنبه‏‌های دیگر احادیث شاید غفلت شده است.

یقین به جامعیت دین اسلام

اسلام دین جامعی است. اگر اسلام به فرض محال، در هیچ زمینه‌‏ای ـمثلاً اقتصاد، حکومت، سیاست، مدیریت و…ـ حرفی برای گفتن نداشته باشد حتماً در زمینه تربیت و فرهنگ حرف دارد. کار پیامبران(علیهم‏‌السلام) تربیت انسان بوده است. تربیت به معنای اعم که شامل همه مباحث علوم تربیتی و روان‏شناسی و… رشته‏‌های مرتبط دیگر است. البته اخیراً کتاب‏‌های روان‏شناسی غیراسلامی خیلی باب شده است از وین دایر گرفته تا آنتونی رابینز. گاهاً برخی از آنها هم قابل استفاده هستند، اما به دلیل مادی بودن جهت‏‌ها و رویکردها و نگاه‏‌هایشان قابل اعتماد نیستند. خودم مواردی از این مشاوره‌‏ها یا روان‏شناسی‏‌های دانشگاهی یا حوزوی را دیدم که مشاوره‏‌های افراد مذهبی، همسویی بیشتری با فطرت بشر دارد و به راحتی هر پیشنهادی را نمی‌‏دهند. بلکه در هر پیشنهاد، عاقبت دینی و اخروی آن کار را در نظر می‌‏گیرند. لذا مشاوره‌‏های امثال حاج آقای دهنوی و عباسی ولدی و دکتر افروز برایم ارزشمندتر از مشاوره‌‏های فلان دکتر دانشگاهی است که توجهات کمتری به مباحث اخروی آن مشاوره‌‏ها دارد.

وجود تبلیغات تخریبی علیه انقلاب و حوزه‌‏های علمیه

اوضاع حوزه‏‌ها و طلاب از جامعه به خوبی در جامعه منعکس نشده است. متأسفانه تبلیغات رسانه‌‏ای درباره موضوعات درباره انقلاب اسلامی و اوضاع دینی بسیار بد است و اوضاع به شدت منفی یا تخریبی منعکس می‏‌شود. مثلاً در مورد حوزه‌‏ها و اوضاع زندگی طلاب، شناخت درستی در جامعه نیست. من که چندین سال است با طلبه‏‌ها زندگی می کنم به قرص قاطع می‏‌گویم که عموم طلبه‌‏ها در هفت هشت سال اول تحصیل در شرایط نامناسب و بدی زندگی می‏‌کنند و مقاطعی با شهریه‏‌های زیر صد هزار تومان می‏‌گذارنند با اینکه در اوج جوانی و حتی در دوران متأهلی هستند. خصوصاً اگر اینکه ملبس به لباس روحانیت نباشند و در اداره یا مرکزی مشغول به فعالیت و کار نباشند، شرایط سخت‌‏تر خواهد داشت.

متأسفانه به خاطر همین سختی‏‌های دهه اول طلبگی، وقتی شرایطی برایشان پیدا می‏‌شود، در مقاطع بعدی زندگی‏شان، نگاه مادی پررنگ‏‌تر می‏‌شود. شهریه‏‌های علما هم متفاوت است و از 1000 تومان و 2000 تومان هست تا 20 هزار تومان که مقام معظم رهبری و آیت‌‏الله سیستانی می‌‏دهند و گرفتن شهریه هم یک فرآیندی دارد که چندان با عزت نفس و کرامت نفس آدمی سازگار نیست و برای خود طلاب و فضلا هم سخت و نارضایت‌‏بخش است و غیر از دو سه دفتر مرجع، روال قدیمی ادامه دارد.

داشتن برنامه بلندمدت برای زندگی و تحصیل

برای خودمان، برنامه بلندمدت داشته باشیم. یکی از رویکردهایی که باید مدنظرمان باشد این است که برنامه بلندمدت برای خودمان داشته باشیم. فقط زمان چهار یا شش ساله دوره دانشجویی را نبینیم و خود را برای فعالیت بیست سی ساله آینده مهیا کنیم. حداقلش اینکه در یک بازه دو سه ساله، مطالعات قرآنی، تفسیر قرآن، مطالعه مجموعه احادیثی و همچنین معارف اسلامی را در دستور کار خودمان قرار بدهیم. البته از کتب معتبر و شخصیت‏‌های مطمئن استفاده کنیم و مطالعه کتب نامطمئن و غیرمعتبر فایده چندانی برای ما نخواهد داشت. در کنار این برنامه مطالعاتی بلندمدت، برنامه‌های کوتاه‏مدت هم داشته باشیم. این برنامه‌‏ها نباید فدای همدیگر بشوند. هر کدام در جای خود مورد نیازند. ما باید عادت کنیم که در کنار افق‏‌های مطالعاتی که پیش روی ماست و به آنها می‌‏نگریم، از مباحث امروزی هم غفلت نکنیم. هر دو برنامه را کنار هم داشته باشیم.

آشنا کردن دانشجویان با کلیات اسلام

سعی کنیم در طول فعالیت تشکلی، کلیات اسلام و آرمان‌های انقلاب اسلامی را به دانشجویان ارائه دهیم. به نظرم یکی از استراتژی‏‌های فعالیت ما این باشد که دانشجویان ـخصوصاً دانشجویان مذهبیـ با کلیات اسلام و آرمان‌ها و تاریخ انقلاب اسلامی آشنا شوند. مثلاً در طول یکی دو سال با کلیات آشنا شود. ضمن آشنایی با زندگی و سلوک شخصیت‏‌های برجسته انقلاب و جهان اسلام، حوزه فعالیت آن‌ها را بشناسد و در سطح متوسطی بداند که چه اندیشه‏‌ها و دغدغه‏‌هایی دارند. مثلاً آرا و اندیشه‏‌های شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید صدر، شهید آوینی، آیت‌‏الله جوادی آملی، آیت‌‏الله مصباح یزدی، استاد محمدرضا حکیمی، استاد علی صفایی حائری، استاد میرباقری، استاد طاهرزاده و… را در حد کلیات بداند. چنان‌چه اگر علاقه داشت در مقاطع بعدی یا پس از فارغ‌‏التحصیلی، پیگیری کند و ادامه دهد.

عدم غفلت از هنر و رسانه

از نقش هنر و رسانه در فعالیت‏‌های خودمان غافل نشویم. برای اثرگذاری بیشتر، نباید قالب‏‌های فعالیت‏‌هایمان خودمان را محدود کنیم. از داستان، رمان، شعر، فیلم، مستند، اردوهای زیارتی و سیاحتی و عمرانی ـ جهادی، کوه‏پیمایی و… استفاده کنیم. خصوصاً باید از ابزار هنر و رسانه بیشتر استفاده کنیم که باعث تأثیرگذاری کارهایمان می‌‏شود… خوشبختانه الآن فیلم‌‏ها و مستندهای خوبی تولید شده است که می توانیم در دانشگاه‌‏ها به نمایش بگذاریم. از مستندها و فیلم‌هایی درباره تاریخ انقلاب اسلامی، مسائل جهان اسلام به ویژه مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین، شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و موضوعات مختلف اجتماعی و سیاسی مانند پرونده هسته‌‏ای ایران، منافقین، فرار مغزها و… که هر کدام می‏‌تواند برای مخاطبان ما جالب و تأثیرگذار باشد.

توزیع محصولات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی

از سویی در کنار فعالیت‏‌های روزمره خودمان، توزیع محصولات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی را بر عهده بگیریم و آن را به عنوان بخش اصلی فعالیت‏‌های فرهنگی خودمان قرار بدهیم. در سالهای اخیر برخی از تشکل‌های دانشجویی پیش‌رو، در این زمینه خوب فعالیت کردند و تجربیات خوبی دارند که برخی از آنها در ماهنامه راه یا سایت شبکه فعالان توزیع محصولات جبهه فرهنگی (پادو) و دیگر سایت‌‏ها و وبلاگ‌‏های فعالان دانشجویی منتشر شده است. مثلاً تشکل‏‌های دانشجویی دانشگاه صنعتی شاهرود، تشکل آرمان دانشگاه صنعتی اصفهان، کانون قرآن و عترت دانشگاه سیستان و بلوچستان، بسیج دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، مجمع دانشجویان حزب‏‌الله دانشگاه علم و صنعت و… تجربیات خوبی از این نوع داشته‌‏اند و می‏‌توانیم از ظرفیت‏‌هایی مثل دفتر نشر معارف و موسسه کتاب فردا و سایت پاتوق کتاب و… هم استفاده کنیم.

متأسفانه یکی از اشتباهات ما این است که می‏‌ خواهیم صفر تا صد تمام کارها را خومان انجام بدهیم. همیشه با قوت و انگیزه شروع می‏‌کنیم، ولی در ادامه مسیر کوتاهی و تنبلی می‏‌کنیم و کارها را نیمه‌کاره رها می‏‌کنیم. یکی از این کارها، بی‏‌توجهی در توزیع محصولات فرهنگی و فکری انقلاب است. چرا که فکر می‏‌کنیم حتماً باید خودمان یک نشریه را دربیاوریم تا موظف باشیم آن را توزیع کنیم. الآن این رسالت بزرگ توزیع محصولات فرهنگی در تشکل‌‏های ما خیلی کمرنگ است. توزیع محصولات مربوط به انقلاب اسلامی یکی از بزرگترین خدماتی است که ما می‌‏توانیم انجام بدهیم. تشکل‌های دانشجویی تجربیات موفقی در این خصوص داشته‌‏اند؛ چرا ما از تجارب موفق دیگران استفاده نکنیم؟! اخیراً موسسات فرهنگی و انتشاراتی فراوانی در این زمینه فعال شدند از دفتر نشر معارف و موسسه کتاب فردا گرفته تا انتشارات سوره مهر و موسسه عماد. مؤسسه فرهنگی و پژوهشی انقلاب اسلامی ـکه مسئول حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب است- هم در طی سال‌های اخیر، بیش از 20 کتاب خوب از ایشان منتشر کرده است که متأسفانه در بین فعالان فرهنگی و بسیجی کشور به درستی معرفی و توزیع نشده است. مثلاً معارف انقلاب، 72 سخن عاشورایی، زن و باز هویت حقیقی، آمریکا، بسیج و ده‌ها کتاب دیگر. متأسفانه همین کتاب‏‌های رهبری یا امام(ره) را خیلی از دانشجویان بسیجی و دفاتر این تشکل در شهرستان‌ها نشنیدند و ندیدند. یا مجموعه کتاب‏‌های دانشجویی که حدود 50 عنوان کتاب می‏‌شود و عمدتاً برگرفته از مباحث رهبر انقلاب است، به دست دانشجویان ـخصوصاً دانشجویان شهرستانی‌ـ نرسیده است. اگر همین کتاب‏‌ها به دست فعالان فرهنگی و دانشجویان مذهبی برسد خودش یک موج ـو نه یک موج، بلکه یک جریان‌ـ ایجاد می‌‏کند. به نظرم راه‏‌اندازی یک جریان و نهضت مطالعاتی در راستای انقلاب اسلامی در تشکل‏‌های مذهبی ما ضروری است، اعم از بسیج دانشجویی، جامعه اسلامی، انجمن اسلامی‏‌های مذهبی و مستقل، جنبش عدالتخواه دانشجویی، کانون‏‌های نهاد رهبری در دانشگاه‏‌ها و هیئت‌های دانشجویی.

متأسفانه دانشجویان مذهبی ما خیلی اهل مطالعه نیستند و حتی از مطالعه گریزانند. همین کم مطالعه بودن آن‌ها باعث شده است که کمتر اهل خلاقیت و ابتکار و قدرت استدلال و منطق قوی باشند. در یک مقطعی در دانشگاه صنعتی شاهرود، با جمعی از دوستان فعال و دغدغه‌‏مند، به این نتیجه رسیدیم که همه تلاش‏مان را باید در راستای ایجاد نهضت کتابخوانی و مطالعات انقلاب اسلامی قرار دهیم و کتاب‌‏های خوب و مفید این حوزه را به دست دانشجویان برسانیم. خوشبختانه توفیقاتی نصیب شد و دانشجویان این دانشگاه موفقیت‏‌های زیادی در این حوزه‏‌ها به دست آوردند. نمونه‏‌های دیگر این فعالیت در دانشگاه صنعتی اصفهان یا دانشگاه سیستان و بلوچستان تجربه شد که آن‌ها نمایشگاه مستمر محصولات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار می‏‌کردند که با استقبال شدید مواجه می‏‌شدند و بین 2 تا 5 میلیون تومان کتاب می‏‌فروختند. این کار بسیار ارزشمند بود. نمونه دیگرش دانشگاه علامه طباطبایی است که بسیج این دانشکده علوم اجتماعی‌‏اش، ویترین تازه‏‌های کتاب راه‌ ‏انداخت و در هر مرحله یک کتاب تاریخی، نظری، داستان و رمان، شعر و یا یک نرم‌‏افزار خوب معرفی و توزیع می‌‏کردند.

کار را هم سخت نگیریم. کافی دوسه نفر پای کار این ایده بیایند. با دوسه نفر هم‌فکر می‏‌توان در هر دانشگاه یک موج یا جریان ایجاد کرد. از کمی عِده و عُده خود نگران و ناراحت نباشیم. همیشه کارهای بزرگ با فعالیت‌‏های یکی دو نفر آغاز شد و به مرور زمان، گسترش و گسترش یافت. از توزیع کتاب‏‌های معتبر و مطرح شروع کنیم مانند کتاب‌های دا، نورالدین پسر ایران، سلام بر ابراهیم، کتاب باید هلو باشد، معارف انقلاب، رزیتا خاتون، داستان سیستان، من او و… بعد با توجه به بازخوردهایی که می‏‌گیریم، می‏‌توانیم موضوعات مورد علاقه و نیاز دانشجویان را دریابیم و روی آن موضوعات کار کنیم. از سویی باید قالب‌‏های فعالیت‌‏های خودمان را محدود نکنیم و شیوه‌‏های نو را در کار لحاظ کنیم.

هنگام شروع کار هم می‏‌توانیم تجربیات تشکل‏‌های همسوی خودمان را در دانشگاه‌‏ها یا مساجد دیگر ببینیم و از آن‌ها الگو بگیریم. البته برخی از این تجربیات ثبت شده است و در سایت پاتوق کتاب یا وبلاگ نقد آمده است. برخی دیگر از آن تجربیات توسط شبکه توزیع محصولات جبهه فرهنگی و دیگر سایت‌های فرهنگی حزب‏‌ا‌للهی آمده است که تجربیات برخی از فعالان فرهنگی مشهد، دانشگاه پیام نور سبزوار، تهران، رشت، دانشگاه یزد و… ثبت و منتشر شده است که مطالعه آنها می‌‏تواند مفید و الگوبخش واقع شود. ضمن اینکه مطالعه مقالاتی چون «کار فرهنگی در مساجد» و «جهاد فرهنگی و کاهلی ما» و «جهاد فرهنگی ما در این دوره» و… از این فعال فرهنگی در وبلاگ نقد آمده است که مطالعه آنها خالی از لطف نخواهد بود. اگر بتوانید تجربیات فعالان فرهنگی شهر، مساجد و دانشگاه‌ها را ثبت کنیم خدمت بزرگی به جبهه فرهنگی انقلاب خواهیم کرد که هم برای خودمان و هم برای آیندگان قابل استفاده است.

تشکل خودمان را دست کم نگیریم

متأسفانه عمده تشکل‌‏های شهرستانی خودشان را دست کم می‏‌گیرند و همین عدم اعتماد به نفس و اعتقاد نادرست باعث می‏‌شود که نتوانیم کارهای خود را با قوت و صلابت انجام بدهیم. با توجه به امکاناتی که فراهم شده، زیاد فرقی ندارد که در کدام شهر و استان تحصیل می‌‏کنیم و اینترنت و فضای مجازی فعالیت کشوری را برای همه ما فراهم کرده است و به راحتی می‏‌توانیم نشریه‏‌ای که تولید کردیم به دست همگان برسانیم. به تعبیر برخی، ما باید همان دانشگاه و تشکل را مانند مرکز عالم در نظر بگیریم و فعالیت کنیم. اگر همین نگاه در بین فعالان و اعضای این تشکل باشد، خودش برای تشکل‏‌های دیگر الگو خواهد بود و به اندازه تشکل‏‌های دانشجویی دانشگاه‌های تهران می‌‏تواند تأثیرگذار و الگوبخش باشد. البته نکته مهم دیگر در این رابطه، ارتباط سازنده با رسانه‌‏هاست و بیان به موقع موضع‏‌گیری‏‌ها و نظرات و انتقادات. پس خودمان و تشکل‏‌های خودمان را دست کم نگیریم.

تبدیل دانشگاه به عرصه آزاداندیشی و نقد و نظرهای علمی و نه احساسی

اگر ما بتوانیم در سطح اول، تشکل‏‌های مذهبی و در سطح بالاتر، دانشگاه را عرصه آزاداندیشی و بیان نظرات مختلف بکنیم و بتوانیم سعه صدر و تحمل نظرات متفاوت با خودمان را بالا ببریم، بسیار موفق خواهیم بود و این خواسته رهبر انقلاب هم محقق خواهد شد و هم در زمینه بسترسازی برای تولید علم و نهضت نرم‌‏افزاری گام‌هایی خواهیم برداشت. متأسفانه گاهی اوقات خود تشکل‏‌های مذهبی، متصلب‏‌ترین‌‏ها، برای ارائه نظرات و اندیشه‏‌های متفاوت است و کوچک‌ترین نقدها را برنخواهند تابید و فرد منتقد یا معترض مذهبی، منتسب به جریان دیگر و وابسته، قلمداد خواهد شد. کرسی‏‌های آزاداندیشی صوری و فرمایشی یا پرداختن به موضوعات کم‌اهمیت هم دردی دوا نخواهد کرد و باید مواظب باشیم خودمان عاملان اجرای چنین کرسی‏‌هایی نباشیم.

حضور به موقع و واکنش‌های به موقع داشته باشیم

یکی از رسالت‏های ما که در رهنمودهای رهبر انقلاب هم آمده، حضور به موقع و موضع داشتن نسبت به پدیده‏ها و حوادث مهم کشوری و بین‏المللی است. متأسفانه خیلی از تشکل‏های دانشجویی مذهبی و بسیج دانشجویی ـ خصوصاً در شهرستانها ـ حضور به موقع و واکنش‏های سریع لازم را ندارند و از تأثیرگذاری خودشان غافل هستند و از سویی هم باید مراقب باشیم که به یک بنگاه صدور بیانیه تبدیل نشویم . لازم هم نیست برای مناسبت با ربط و بی‏ربطی هم بیانیه صادر کنیم. بیانیه صادر کردن، حداقل کارهاست. گاهی اوقات لازم است ابتکار عمل به خرج دهیم و فعالیت‏های نوآورانه داشته باشیم مثل تشییع نمادین پیکر سازمان ملل متحد، مراسم نمادین ختم مبارزه با مفاسد اقتصادی، دادگاه محاکمه مردمی مسئولان خاطی و دهها شیوه دیگر انتقال پیام و بیان مطالبه.

شبکه‏‌سازی تشکل‏های دانشجویی شهری، استانی و کشوری

الآن خوشبختانه تشکل‏های فعال و نیمه‏فعال فراوانی در کشور وجود دارند، مراکز توزیع خوبی هم در کشور فعالیت می‏کنند، اما متأسفانه حلقه مفقوده آن، شبکه نبودن و منفرد عمل کردن آنهاست. لذا اگر نگاه جبهه‏ای و شبکه‏ای در ما نهادینه شود و بتوانیم با دیگر مراکز همسوی خودمان مثلاً تشکل‏های مذهبی و دانشجویی شهر و استان، مساجد و روحانیون و طلاب و اساتید فعال منطقه، کتابفروشی و مراکز فرهنگی و هنری و فعالان فرهنگی منطقه شبکه‏ ایجاد کنیم، تأثیرگذاری کارهایمان بیشتر خواهد شد.

از سویی ارتباط با دانشجویان فعال فرهنگی و بسیجی فارغ‏التحصیل را حفظ کنیم و از آنها مشورت بگیریم . چون اینها تقریباً در همان محیطی فعالیت می‏کردند که فعلاً ما حضور داریم . مدیران و کارمندان تقریباً همان‏ها هستند و با فضای شهر و منطقه هم بهتر آشنا هستند. لذا ارتباط و مشاوره با فعالان باتجربه و باسابقه می‏تواند به ما کمک بسیاری بکند و برای فعالیت‏های ما الگوبخش و الهام بخش باشند. مثلاً تجربیاتی چون پخش فیلم و مستند، دعوت سخنران، تولید و توزیع جزوات، توزیع محصولات جبهه فرهنگی و…

برگزاری دوره‌‏های آموزشی و معرفتی

ما باید برای اعضا و مخاطبان و حتی شورای تشکل خودمان برنامه‌‏های آموزشی، معرفتی و تشکلاتی متعدد، متنوع و منظمی داشته باشیم. دوره‏‌های فشرده، کوتاه‏مدت و حتی بلندمدت. دوره‌‏های فشرده هم می‏‌تواند یکی دو روزه در دانشگاه یا در شهر قم یا تهران برگزار شود و از اساتید قم و تهران استفاده کنیم. خصوصاً اساتیدی که احتمال حضور آنان در دانشگاه یا شهر ما بسیار پایین است. اگر قم آمدیم حتماً دیدار با علما و مراجع هم در برنامه دوره یا اردوی خود قرار بدهیم که بسیار اثرگذار خواهد بود. این که یک دانشجویی، آیت‏‌الله جوادی آملی، آیت‌‏الله مکارم شیرازی، آیت‏‌الله سبحانی، آیت‏‌الله مصباح و دیگر برزگان اخلاقی و سیاسی حوزه را از نزدیک ببیند، خاطره ماندگاری برایش خواهد شد. از سویی ممکن است آنها یک نکاتی را بیان کنند که بر یک عمر آدم، مؤثر واقع شود. البته قبل از این دوره‏‌ها، باید از دوستان و کارشناسان باتجربه مشورت شود تا دوره بهتر برگزاری شود.

مطالعه کتاب‌ها و جزوات اساسی

برای این رسالت خودمان را بتوانیم به درستی تشخیص دهیم باید مطالعات هدفمندی دربارة انقلاب اسلامی، اندیشة امام(ره) و رهبر انقلاب و معارف اسلامی داشته باشیم . مثلاً کتاب «معارف انقلاب» از مقام معظم رهبری یا اسلام ناب از دیدگاه امام خمینی(ره) و… از جمله کتاب‏های خوب است. مطالعه جزواتی چون «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» از آقای وحید جلیلی (سردبیر ماهنامه راه)، «رسالت بسیج» از استاد حسن رحیم‏‌پور ازغدی، «مجاهده فرهنگی و وضعیت ما» از حجت‏‌الاسلام نظافت و… هم به ما بسیار کمک خواهد کرد. کتاب‌های شهید آوینی، علی صفایی، استاد طاهرزاده و میرباقری هم نگاه‌‏های جدیدی به فعالیت‏‌های ما خواهد داد. مانند «حلزون‏‌های خانه به دوش»، «مسئولیت و سازندگی»، «آن‌گاه که فعالیت‏‌های فرهنگی پوچ می‏‌شوند»، «ادب، خیال و عقل» ـکه ضرورت و نحوه مطالعه را بیان می‏‌کندـ و کتاب‌های استاد طاهرزاده درباره انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) و… همه این کتاب‌ها به ترتیب از سوی انتشارات واحه تهران، لیله القدر قم، فجر ولایت و موسسه کتاب فردا قم و لب المیزان اصفهان منتشر شده‌‏اند.

مطالعه دو کتاب جریان‏‌شناسی استاد خسروپناه (جریان‌های فکری و فرهنگی ایران معاصر و جریان‏‌شناسی ضد فرهنگ‏‌ها)، جریان‏‌شناسی سیاسی ایران نوشته علی دارابی (انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی) و… هم مفید خواهد بود.

کلاً مطالعه کتاب‏‌های تاریخی آن هم در زمینه تاریخ معاصر، تاریخ انقلاب و جریان‏‌شناسی گروه‌های سیاسی پس از انقلاب هم به فعالیت‏‌های ما کمک قابل توجهی خواهد کرد.

اگر بخواهم مطالعه برخی کتاب‌های ارزشمند و ضروری را به شما معرفی کنم کتاب‌های زیر را پیشنهاد می‏‌کنم:

حوزه اخلاق: کتب شهید دستغیب، چهل حدیث امام خمینی، کتاب‌های آیت‏‌الله حسین مظاهری ـ استاد اخلاق حوزه علمیه اصفهان و شاگرد امام و علامه طباطبایی، مجموعه 3 جلدی در محضر آیت‌‏الله بهجت، کتب اخلاقی آیت‌‏الله مصباح یزدی مانند راهیان کوی دوست، ره توشه، پند جاوید و… که همگی از سوی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی منتشر شده‌‏اند، حکمت عبادات آیت‏‌الله جوادی آملی، زمزم ملکوت و دیگر کتب اخلاقی آیت‌‏الله حق‌‏شناس، زلال نور مجموعه 3 جلدی درس‏‌های اخلاق آیت‌‏الله احمدی میانجی و…

حوزه تاریخ معاصر: تاریخ تحولات تاریخ معاصر ایران نوشته دکتر موسی نجفی و دکتر موسی حقانی، 2 جلدی تاریخ معاصر ایران نوشته دکتر سید جلال‏‌الدین مدنی، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران از 1320 تا 1357 نوشته استاد رسول جعفریان، جریان‏شناسی سیاسی ایران نوشته علی دارابی، جریان‏‌شناسی چپ در ایران و لیبرالیسم ایرانی: جریان‏‌شناسی راست در ایران ـ هر سه از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ـ، سبک‏‌شناسی تاریخ‌‏نگاری معاصر ایران نوشته دکتر یعقوب توکلی و… این کتاب‏‌ها می‏تواند بُن مایه‌‏های مطالعاتی خوبی برای فعالان سیاسی و فرهنگی فراهم کنند.

مطالعه تاریخ شفاهی و خاطرات انقلاب و دفاع مقدس هم می‌‏تواند برای اطلاعات تاریخی بسیار کمک کنند مانند خاطرات عزت شاهی (انتشارات سوره مهر).

حوزه تاریخ اسلام: سیره پیشوایان نوشته مهدی پیشوایی، فروغ ابدیت و فروغ ولایت، هر دو نوشته آیت‌‏الله سبحانی، آثار علامه جعفر مرتضی عاملی مانند سیرت جاودانه و ترجمه کتاب الصحیح من سیره النبی الاعظم، حیات سیاسی امام رضا(ع) و…3 جلدی تاریخ سیاسی اسلام نوشته رسول جعفریان با عناوین سیره رسول خدا، تاریخ خلفا و حیات فکری امامان شیعه و…

حوزه جهان اسلام: دو کتاب جغرافیای جهان اسلام و شناخت اسلام نوشته غلامرضا گلی‏‌زواره، شناخت جریان‏‌ها و جنبش‏‌های اسلامی معاصر که عمدتاً از سوی انتشارات اطلاعات یا کیهان یا موسسه اندیشه‌‏سازان نور منتشر شده ‏اند.

آثار امام و مقام معظم رهبری، به عنوان رهبران و برجسته‏‌ترین مصلحان و احیاگران جامعه اسلامی در دوره معاصر، آثار استاد رحیم‌‏پور ازغدی، آثار شهید آوینی، دکتر ابراهیم فیاض ـ به خاطر ساختارشکنی‏‌ها و خلاقیت‏‌هایش ـ، مباحث جریان‏‌شناسی و دین‌‏پژوهی استاد خسروپناه، مباحث فرهنگی و تربیتی استاد طاهرزاده و…

حوزه هنر و ادبیات: الف. در عرصه شعر: محمدکاظم کاظمی، علیرضا قزوه، سیدحسن حسینی و…، ب . رمان و داستان: آثاری از نویسندگانی مانند رضا امیرخانی، محمدرضا سرشار، سیدمهدی شجاعی و…

الگوگیری از تشکل‏‌های فعال کشوری

خوشبختانه در دهه اخیر، یک سری تشکل‏‌های دانشجویی و فرهنگی بودند و هستند که می‏‌توانند از جهات مختلف برای ما الگو باشند و ما می‌‏توانیم از تجربیات و شیوه‌‏های فعالیت آنها استفاده کنیم. مثلاً بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع)، جنبش عدالتخواه دانشجویی، بسیج دانشجویی دانشگاه تهران یا صنعتی امیرکبیر ـ سالهای 89-87 و… می‏‌تواند برای دیگر تشکل‏‌های بسیج دانشجویی الگو باشند. جامعه اسلامی دانشجویان می‏‌تواند برای تشکل‏‌های دیگر در زمینه مباحث آموزشی و معرفتی، کارگاه‌‏ها، نشست‏‌ها، ارتباط با بدنه و فعالین سابق و ادوار فارغ‏‌التحصیلان الگوی خوبی باشد. رویکردشان هم بیشتر فرهنگی است و می‌‏تواند در تقویت نگاه فرهنگی و معرفتی ما مفید باشد. جنبش عدالتخواه دانشجویی هم در زمینه مطالبه‌‏گری از مسئولان توزیع محصولات جبهه فرهنگی انقلاب و شبکه فعالان عدالتخواه و حضور به موقع و موضع‌‏گیری‏های انتقادی سریع می‌‏تواند برای دیگر تشکل‌‏ها الگو باشند. حالا ممکن است ما به هرکدام از این تشکل‏‌ها، نقدهایی داشته باشیم ولی می‏‌توانیم از نقاط قوت این تشکل‏‌ها استفاده لازم خودمان را ببریم. پس ممکن است ما به جامعه اسلامی یا جنبش عدالتخواه یا بسیج دانشجویی منتقد و معترض باشیم، ولی وجود انتقادات، نباید مانع تعامل و ارتباط با آن تشکل مربوطه باشد. باید تلاش کنیم که بهره لازم خودمان را ببریم و هم اینکه اگر احساس می‏کنیم برخی موضع‌‏گیری‏های آن‌ها اشتباه است، آنها را مطرح کنیم و درصدد رفع اشتباه یا تقویت موضع‌‏گیری‏های صحیح آنها عمل کنیم.

برای تأثیر گذاری در سطح جامعه و حتی جهانی باید تشکل‌های مذهبی و انقلابی بیشتر با هم مرتبط باشند و با همدیگر همسو و هماهنگ عمل کنند تا بتوانیم مواضع انقلابی و دینی خودمان را تقویت کنیم. اما اگر بخواهیم خودمان جداگانه و مستقلاً عمل کنیم، بدانیم که تلاش‌هایمان به جایی نخواهند رسید و خودمان پس از مدتی فعالیت ممکن است ناامید شویم. از طرفی باید در نظر بگیریم که زمان فعالیت دانشجویی ما هم محدود است. در برخی از تشکل‌ها حدود دو سال و برخی هم کمتر. به علت داشتن دانشجوی کاردانی یا کارشناسی ناپیوسته گستره انقلاب اسلامی را جهانی در نظر بگیریم.

توجه به گستره و افق جهانی انقلاب اسلامی

یک نکته قابل ذکر بسیار مهم این است که گستره انقلاب اسلامی را جهانی در نظر بگیریم و تفکر انقلاب اسلامی را محدود در کشورمان یا حزب‏‌الله لبنان در نظر نگیریم. نباید محدود به ایران باشیم. محدود شدن به کشورمان یا یک حوزه جغرافیایی یا فرهنگی یا زبانی خاص، به نظرم یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات دوران‌های ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و خاتمی بود. همین امر باعث شد که از خیلی از فرصت‏‌های جهانی برای انقلاب اسلامی و تفکر اسلام ناب محمدی(ص) در عرصه بین‌‏الملل غافل بمانیم. در این مدت، روابط خود را با جنبش‌‏های آزادی‏‌بخش ملل مختلف قطع کردیم و صرفاً به دولت‌ها پرداختیم. از دیپلماسی عمومی غافل شدیم و بسیاری از فعالیت‏‌ها را منحصر به فعالیت‏‌های دولتی کردیم. در دوره‌‏های مذکور، انرژی‌های فراگیر انقلاب، بسیار محدود شد و باعث شد که آرمان‏‌ها و اهداف ما تقلیل پیدا کند. از صدور آرمان‌های انقلاب چشم پوشیدیم و از ارزش‌ها و فرهنگ‏ اصیل اسلامی خودمان عقب نشستیم و شیفته فرهنگ و ارزش‌های غربی شدیم. تقلیل آرمان‌‏های انقلاب و عدول از ارزش‌های انقلاب اسلامی، از بزرگ‌ترین خیانت‏‌های دوره‌‏های مذکور بود. اما زمانی که آقای احمدی‏‌نژاد آمد، با تمام نقص‏‌ها و کمبودها و اشتباهات، انقلاب اسلامی جان تازه‌‏ای گرفت و در جهان دوباره درخشید. توانستیم تا اندازه‌‏ای، شبکه‏‌ای آزادیخواهان و عدالتخواهان ـ از نژادها و ادیان مختلف‌ـ در شرق و غرب ایجاد کنیم و تا حدی سیطره و هژمونی لیبرال دموکراسی غرب را کمرنگ کنیم و جلوی فعالیت و هجوم بیشتر آنها را بگیریم.

به نظرم، برای هر تشکلی هم این وضعیت حاکم است. اگر ما بخواهیم در دانشگاه یا شهر خودمان محدود بمانیم و از ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب در مجموعه خودمان کوتاه بیاییم و وارد بازی‌های سیاسی و بوروکراسی‏‌های اداری و سازمانی، بشویم، همین رکود و جمود برای ما پیش خواهد آمد و ما را از رسالت‏‌های جهانی و ملی خود باز می‏‌دارد. درست است که باید نگاه جهانی داشته باشیم، ولی با توجه به آن، محلی و منطقه‌‏ای عمل کنیم؛ از جاهای کوچک شروع کنیم و کم کم آن را گسترش بدهیم. لذا علاوه بر اینکه نسبت به پدیده‌‏های شهر و استان خود واکنش نشان می‏‌دهیم و بی‏‌تفاوت نیستیم، نسبت به مسائل ملی و جهانی هم واکنش نشان می‌‏دهیم و برای اینکه در این عرصه‌‏ها، بتوانیم فرهن‌گ‏سازی و جریان‏‌سازی بکنیم باید شبکه‌‏ای از تشکل‏‌ها و گروه‌‏های همسو و هماهنگ را شناسایی کنیم و مرتبط شویم تا بتوانیم جلوی تهاجم فرهنگی غرب یا جریان ضد انقلاب یا خنثی و انجمن حجتیه‏‌ای را بگیریم و مانع گسترش فعالیت آن‌ها بشویم. فعالیت ما در دانشگاه یا شهر، شبیه نور و ظلمت است. هر وقت نور نباشد، ظلمت خواهد بود. ما هم هر وقت فعالیت نکنیم گروه‏‌های معارض و خنثی، زمینه فعالیت بیشتری پیدا می‌‏کنند، ولی هر وقت ما قوی و حضور به موقع داشته باشیم، فعالیت گروه‌‏های دیگر کمرنگ و یا حتی حذف خواهد شد.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.