چهارشنبه 19 سپتامبر 12 | 14:52

گفت‌و‌گو با مادر شهیدی که در قبر خندید

بتدا تصور کردم بخاطر آخرین لحظهٔ دیدار و وداع با فرزندم مرا صدا می‌زنند، که من گفتم رویش را بپوشانید که یک دفعه پدر شهید و تمام جمعیت یک صدا فریاد زدند:شهید دارد می‌خندد…


بخوانید روایت شهید محمدرضا حقیقی، شهیدی که در قبر خندید. لحظه‌ای که محمدرضا را کنار قبر گذاشتند و در جعبه را باز کردند همه آمدند و از شهید خداحافظی گرفتند، من یک مفاتیح گرفتم و خواستم تا قبل از اینکه پیکر شهید را وارد خاک کنند یک زیارت عاشورا بخوانم. گوشه‌ای دور‌تر از قبر نشستم و مشغول زیارت عاشورا بودم که شهید را بلند کردند و در قبر گذاشتند همین که من رسیدم به «السلام علیک یا اباعبدا…» یک دفعه شنیدم که پدرش با صدای بلند می‌گفت: مادرش را بگویید بیاید.

ابتدا تصور کردم بخاطر آخرین لحظهٔ دیدار و وداع با فرزندم مرا صدا می‌زنند، که من گفتم رویش را بپوشانید که یک دفعه پدر شهید و تمام جمعیت یک صدا فریاد زدند: شهید دارد می‌خندد ولی آن لحظه بنده باور نکردم، گفتم شاید احساساتی شده‌اند. آخر مگر می‌شود جسدی که پنج روز در سردخانه بوده و گردنش به حدی خشک بود که ما مجبور شدیم برای در آوردن پلاک، زنجیر را پاره کنیم چطور ممکن است بخندد.

در آنجا یاد این شعر شاعر افتادم که می‌گفت: «روزی که تو آمدی ز مادر عریان/ مردم همه خندان و تو بودی گریان/ کاری بکن‌ای بشر که روز رفتن/ مردم همه گریان و تو باشی خندان». همه می‌پرسیدند چرا شهید خندید؟ چند روز بعد از مراسم، عکس‌های قبل از خاکسپاری و لحظه خاکسپاری به دست ما رسید. آن‌ها را که کنار هم می‌گذاشتیم، همه نشان از واقعیت این قضیه می‌داد. اما آنچه باعث یقین بیشتر شد این بود که سه روز پس از خاکسپاری محمدرضا را در خواب دیدم؛ گفتم: محمدرضا، مگر تو شهید نشدی؟ گفت: «بله» گفتم: پس چرا خندیدی؟

گفت: «من هر چیزی را که در آن دنیا و این دنیا بهتر از آن و بالا‌تر از آن و قشنگ‌تر از آن نیست، دیدم به همین دلیل خندیدم.» این جمله را که گفت از خواب بیدار شدم. یک سند دیگر که نشان از خنده محمدرضا بود، چیزی بود که در وصیت نامه نوشته بود. حافظ شعری دارد با این مضمون که: «روی بنما و وجود خودم از یاد ببر خرمن سوختگان را گو باد ببر ما که دادیم دل و دیده به طوفان بلا گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر روز مرگم نفسی وعده دیدار بده وانگهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر»

برچسب‌ها: ، ،

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.