جمعه 21 سپتامبر 12 | 15:22

سرلشکر فیروزآبادی سخنرانی بنی‌صدر را برهم زد

حدود 20 دقیقه از سخنرانی بنی صدر گذشته بود و او دائم از کمک‌ها و حمایت‌های خود از جهاد سازندگی سخن می‌گفت، در حالی که همه می‌دانستند دروغ می‌گوید. سالن ساکت ساکت بود که به یکباره صدایی از وسط سالن بلند شد.


عبدالرضا افشار-اولین گردهمایی شوراهای مرکزی جهاد سازندگی استان‌های سراسر کشور همزمان با بزرگداشت اولین سالگرد تشکیل جهاد سازندگی به فرمان حضرت امام خمینی (قدس سره) از 25 تا 27 خرداد سال 1359 در مسجد (ظاهراً به نام تاج بود) خیابان ستارخان (خیابان تاج سابق) تهران تشکیل شد.

شور و حال خاصی بود. این گردهمایی 3 روزه بود. صبح‌ها سخنرانی و بعداز ظهرها کمیسیون‌های مختلفی (7 یا 8 کمیسیون) پیش بینی شده بود. به دلیل آنکه در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی نهادهای تشکیل شده به فرمان حضرت امام خمینی (قدس سره) جایگاه مهم و خاصی در کشور داشتند (به ویژه جهاد سازندگی)، رؤسای 3 قوه، همه مسئولین اصلی نظام (همچون شهید آیت‌الله بهشتی رئیس دیوان عالی کشور – شهید رجایی نخست وزیر – آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی – بنی صدر رئیس جمهور و …) برای سخنرانی دعوت شده بودند.

در برنامه صبح‌ها روحانیون برجسته، وزراء، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مسئولین مختلف حضور داشتند و بعد از ظهرها اعضاء شورای مرکزی استان‌ها در کمیسیون‌ها به بحث پیرامون موضوعات کمیسیون مربوطه می‌پرداختند.

در پایان گرهمایی که مصادف با 27 خرداد سالگرد تشکیل جهاد سازندگی به فرمان حضرت امام خمینی (ره) بود، دیدار عمومی جهادگران از سراسر کشور با حضرت امام پیش بینی شده بود. فکر می‌کنم مسجد، دارای سالنی بود که با هماهنگی متولیانش میز و صندلی گذاشته شده بود. میزها متصل به هم به شکل هلالی(محدب نسبت به سن سالن) چیده شوده بود و روی سراسر آنها پارچه سفیدی انداخته شده بود و پشت آنها صندلی و روی هر میز (به فاصله 4 یا 5 صندلی) نام استان‌ها روی تابلوهای رومیزی نوشته شده بود.

روز دوم، بنی صدر رئیس جمهور وقت به عنوان سخنران دعوت شده بود. ساعت حدود 9 صبح بود که بنی صدر با ساپورت موتورسواران گارد ریاست جمهوری به مسجد آمد.

بنی صدر سوار بر یک اتومبیل ضد گلوله بود و جلوی آن یک موتور سوار سفیدپوش، پشت سر اتومبیل نیز یک موتور سوار سفید پوش، در هر طرف اتومبیل نیز 2 موتور سوار سفیدپوش بودند و بنی صدر مانند شاه از پشت شیشه رنگی اتومبیل، دست خود را تکان می‌داد.

پس از ورود بنی صدر به سالن، حجت‌الاسللام ناطق نوری اولین نماینده امام در جهاد سازندگی، خیر مقدم کوتاهی بیان کرد. سپس بنی صدر پشت میکروفون رفت (بنی صدر معمولاً طولانی صحبت می‌کرد (حداقل یک ساعت) و پس از آن هم پرسش و پاسخ بود و به تعدادی از سؤالات حاضرین پاسخ می‌گفت).

حدود 20 دقیقه از سخنرانی بنی صدر گذشته بود و او دائم از کمک‌ها و حمایت‌های خود از جهاد سازندگی سخن می‌گفت، در حالی که همه می‌دانستند دروغ می‌گوید. چرا که از ابتدای سال 59 (علی رغم حمایت جدی و پیگیر شهید محمدعلی رجائی نخست وزیر) از اختصاص بودجه 500 میلیون تومانی جهاد سازندگی خودداری کرده بود و در سرمقاله‌های روزنامه انقلاب اسلامی (ارگان دفتر همکاری‌های مردمی رئیس جمهور که متعلق به بنی صدر بود و سرمقاله‌های آن را به نام خودش می‌نوشت) حملات شدیدی علیه جهاد سازندگی می‌کرد (مخصوصاً در آستانه سالگرد تشکیل جهاد سازندگی) و جهاد را غول سیری‌ناپذیری نامید که هر چه بدهی می‌خورد و …؛ اما حالا داد سخن در حمایت از جهاد سازندگی سر داده بود، در حالی که همه می‌دانستند دروغ می‌گوید. همه به هم نگاه معنی داری می‌کردند. اما ساکت بودند و جو سنگینی بر سالن حاکم بود.

بنی صدر در حال سخنرانی بود، در حالی که تعدادی از وزراء و نمایندگان مجلس و دیگر مسئولین حضور داشتند. سالن ساکت ساکت بود.

به یکباره دکتر حسن فیروزآبادی (سرلشکر بسیجی فیروزآبادی، رئیس فعلی ستاد کل نیروهای مسلح) عضو شورای مرکز جهاد سازندگی خراسان (آن زمان استان خراسان تفکیک نشده بود)، از جای خود برخاست و با صدای بلند اعلام کرد «جناب رئیس جمهور، این سخنی که می‌گویید خلاف واقع است!» (میز جهاد سازندگی خراسان در وسط سالن مسجد بود).پس سخنان آقای دکتر فیروزآبادی، یکی دیگر از اعضای شورای مرکزی جهاد سازندگی استان‌ها برخاست و در تائید آن سخن گفت. بعد نفر سوم برخاست، از گوشه‌ای دیگر از سالن، همزمان نفر چهارم و نفر پنجم و … و کم کم همه از گوشه و کنار سالن برخاسته و شروع به تائید سخنان ایشان و اعتراض به بنی صدر کردند. به گونه‌ای که همه سالن ایستاده بودند و همهمه زیادی بر پا شده بود و کسی صدای کسی را نمی‌شنید.

بنی صدر نیز مستأصل پشت میکروفون روی سن ایستاده بود و جمعیت را دعوت به سکوت می‌کرد، اما کسی گوش نمی‌کرد.

حدود 5 دقیقه در سالن همه ایستاده بودند و سر و صدا و همهمه بر پا بود و هر چه تلاش می‌شد جلسه آرام شود، نمی‌شد.

تا اینکه حاج آقای ناطق نوری، بنی صدر را از پشست میکروفون کنار زده و خود پشت میکروفون ایستاد و با صدای بلند (شبیه فریاد زدن) گفت: به نام نماینده حضرت امام، از همه می‌خواهم سکوت را رعایت کرده و در جای خود بنشینند (چون در بین جهادگران مطرح بود حکم ولائی از حضرت امام خمینی (ره) شروع و تا نماینده ایشان در جهاد سازندگی شهرستان‌ها ادامه می‌یابد) لذا وقتی نماینده حضرت امام خمینی (ره) در جهاد سازندگی گفتند ساکت باشید. همه حضار ساکت شده و در جای خود نشستند.

پس از آن حاج آقای ناطق نوری گفت: بگذارید، رئیس جمهور سخنان خود را بیان کنند، بعد از آن پرسش و پاسخ خواهد بود و رئیس جمهور در پرسش و پاسخ توضیح خود را خواهند داد. سپس میکروفون را در اختیار بنی‌صدر قرار داد. اما بنی صدر علی رغم رویه خود که معمولاً یک ساعت سخنرانی و حدود یک ساعت هم جلسه پرسش و پاسخ داشت، حدود 3 یا 4 دقیقه صحبت کرد و بدون برگزاری جلسه پرسش و پاسخ و اشاره به سخنان سرلشکر فیروزآبادی، سالن را ترک کرد (چون جوابی برای گفتن نداشت).

به هر حال شجاعت آقای فیروزآبادی در آن شرایط محیطی سنگین در بیان حق و حقیقت قابل تقدیر و خاطره‌ای ماندگار به جای گذاشت. ضمناً آن 500 میلیون بودجه با وساطت شهید بهشتی از طریق بانک مرکزی به صورت موقت در اختیار جهاد سازندگی گذاشته شد و مشکل حل شد.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.