یکی از مشکلات و دغدغههای خانوادههایی که یکی از اعضای آنها دچار بیماری سخت و صعب العلاجی میشود، تامین هزینههای درمانی است. تهیه پول دارو، بستری و عمل جراحی و… تنها گوشهای از مشکلات فراوان بیماران خاص و صعب العلاج است. این در حالی است که اغلب این بیماران از قشر محروم و کم درآمد جامعه هستند. افرادی که برای گذران امور روزانه زندگی نیز با مشکل مواجهاند و چنانچه دچار بیماری سخت و خاصی شوند، برای تامین هزینههای درمان مجبورند پول بهرهای نیز بگیرند.
بررسیها و گزارشهای رسمی و غیر رسمی حاکی از این است که در حدود ۳ میلیون نفر از جمعیت کشورمان با یک بار بیماری سخت و صعب العلاج به زیر خط فقر میروند. این در حالی است که در همین حدود نیز به سختی و مشقت میتوانند هزینههای درمان بیماری را تامین کنند که باعث میشود در طول زندگی برای هزینههای از دست رفته، دچار مشکلات مالی شوند. از سوی دیگر، قشر حقوق بگیر و کم درآمد جامعه نیز به رغم داشتن پوشش بیمهای، با دشواریهایی در تامین هزینههای درمانی مواجه است و تنها درصد معدودی از جمعیت کشور هستند که میتوانند از پس هزینههای سنگین درمان بیماریهای سخت و صعب العلاج بر آیند.
بیماریهای مثل سرطان،ام اس، بیماریهای نادر، پیوند عضو، مغز و اعصاب و… از جمله بیماریهای پر هزینهای هستند که اگر عضوی از یک خانواده گرفتار آن شود، علاوه بر اینکه مشکلات روحی و روانی عدیدهای به همراه دارد، هزینههای فاجعه بار اقتصادی را نیز متوجه آنها میکند.
مشکلات بیماران
زینب ۴۲ ساله ساکن شهرهای اقماری پایتخت است. او برای تامین هزینه داروهای ضد سرطان به شدت در تنگنا و معذوریت قرار گرفته است. او مادر ۳ فرزند است و همسرش نیز شغل آزاد دارد که درآمدش جوابگوی هزینههای زندگی و درمان بیماری زینب نیست. هزینه داروی زینب هر ماه ۲ تا ۳ میلیون تومان است و همسرش هر قدر تلاش میکند، باز هم کم میآورد اما نمیتواند اجازه بدهد که مادر فرزندانش جلوی چشمانش آب شود.
ابراهیم دانش آموز کلاس پنجم است. پدرش کارگر ساده یک کارخانه دولتی است که حقوق ماهیانهاش بیشتر از ۵۰۰ هزار تومان نیست. او به همراه پدر و مادرش در خانهای اجارهای در حومه تهران سکونت دارد. ابراهیم دچار معلولیت جسمی است و برای اینکه بیماری او را از پا نیندازد، میبایست در هفته ۳ بار به مرکز کاردرمانی و آب درمانی برود. اما پدرش پولی برای تامین هزینههای او ندارد. جایی هم آنها را حمایت نمیکند.
پدر ابراهیم میگوید: ۲۰۰ هزار تومان کرایه خانه میدهم و میبایست با ۳۰۰ هزار تومان یک ماه شکم زن و بچهام را سیر کنم. کدام آدم عاقلی قبول میکند که اگر نان خالی هم بخوری، بتوان با ۳۰۰ هزار تومان، یک ماه زندگی کرد. حالا چه جوری هفتهای ۳ بار پسرم را ببرم کار درمانی؟
فروش وسایل زندگانی، ترک تحصیل فرزندان، طلاق، مشکلات روحی و روانی، افسردگی و منزوی شدن، تنها گوشهای از آثار و تبعات هزینههای فاجعه بار درمان بیماریهای سخت و صعب العلاج است. شاید در نزدیکی هر کدام از ما، باشند افرادی مثل زینب و ابراهیم که برای تامین هزینههای درمان به شدت مشکل دارند و هیچ حمایتی هم نمیشوند.
دفترچه بیمهای که کاغذ است
چندی قبل بود که یکی از اعضای کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، دفترچههای بیمه را به مثابه کاغذهای معمولی تشبیه کرده بود. چون معتقد است که این دفترچهها در مقابل هزینههای سنگین درمان بیماریها، خیلی بیارزش هستند.
داروهایی که آزاد فروخته میشود و هنوز تحت پوشش بیمه نیستند. تجهیزات پزشکی که نیاز برخی بیماران است ولی بیمه هیچ تعهدی در قبال پرداخت هزینههای آنها ندارد و… باعث شده تا دفترچههای بیمه فقط برای نوشتن قرص و شربت سرماخوردگی باشد.
سهم ناچیز مردم از درآمد ناخالص داخلی
دکتر شهاب الدین صدر رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران با اشاره به رشد جمعیت کشور و به تناسب آن افزایش مطالبات مردم در حوزه سلامت، معتقد است که سهم سلامت از درآمد ناخالص داخلی که میبایست در پایان برنامه چهارم به ۷ درصد میرسید هنوز محقق نشده و حدود ۶. ۵ درصد است. بر همین اساس در برنامه پنجم دوباره این موضوع مورد توجه قرار گرفت و باید در پایان برنامه به حدود ۵. ۷ درصد برسد.
وی با تاکید بر اینکه رشد اعتبارات بخش سلامت بایستی روند رو به افزایش داشته باشد، گفت: در برخی از کشورهای منطقه سهم بخش سلامت از درآمدهای ناخالص داخلی بین ۸ تا ۵. ۸ درصد است و این سهم در کشورهای اروپایی بالای ۱۶ درصد است.
قانونی که اجرا نشد
بر اساس آنچه در قانون برنامه چهارم توسعه کشور آمده بود، سهم مردم از پرداخت هزینههای سلامت میبایست به زیر ۳۰ درصد میرسید که متاسفانه این امر در پایان برنامه نه تنها محقق نشد که بر عکس سیر صعودی گرفته و به مرز ۷۰ درصد رسیده است. یعنی میتوان گفت که جای مردم و دولت در این برنامه عوض شده است. زیرا، سهم دولت از پرداخت هزینههای سلامت، ۷۰ درصد تعیین شده بود که متاسفانه این سهم هم اکنون از جیب مردم پرداخت میشود.
حالا در برنامه پنجم توسعه کشور نیز بار دیگر این موضوع مورد توجه نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی قرار گرفته و میبایست سهم مردم در پایان این برنامه به زیر ۳۰ درصد برسد. اما شواهد نشان میدهد که رخداد این اتفاق تا حدودی غیرممکن است. زیرا با اجرای قانون هدفمندی یارانهها، هزینههای مردم به شدت افزایش یافته است.
شرایط اقتصادی خانمان سوز برخی بیماران
دکتر علیرضا زالی معاون نظارت و برنامه ریزی سازمان نظام پزشکی با عنوان این مطلب که درصدی از افراد جامعه به دلیل هزینههای ناشی از تأمین سلامت و درمان بیماریها دچار هزینههای تحمل ناپذیر میشوند، گفت: این افراد اصطلاحاً دچار شرایط اقتصادی خانمان سوز میشود که بعضی از پیشبینیها بین ۳ تا ۵/۴ درصد جمعیت کشور را در این گروه قرار میدهند بنابراین لازم است که بخشی از اعتبارات حوزه سلامت کشور به شناسایی و حمایت از اقشاری که جزوه منطقه خطر در بحث تأمین هزینههای درمانی هستند اختصاص یابد.
وی معتقد است که در اعتبارات سال ۹۱ نظام سلامت، بودجهای برای ارتقای شاخصهای محرومیت زدایی در حوزه سلامت تعیین نشده و از سوی دیگر حدود ۳۰ درصد رشد در درآمدهای اختصاصی واحد بهداشتی و درمانی دولتی پیشبینی شده که این بر خلاف جهت گیری قانون توسعه پنجم است. برای توسعه عدالت در سلامت باید پرداخت هزینههای درمان از طرف مردم را به ۳۰ درصد تقلیل دهیم در حالی که میزان پرداخت از جیب مردم در حال حاضر ۵۹ تا ۶۲ درصد از هزینههای درمان است.
Sorry. No data so far.