عادل پیغامی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) و پژوهشگر اقتصاد اسلامی، با اشاره به اینکه در دنیای مدرن، نهادی به نام بانک وجود دارد که خالق بخش اعتباریات است؛ مخصوصاً در دنیایی که دیگر پول به شکل مسکوکات نیست و پول کاغذی مورد استفاده قرار میگیرد که صرفاً اعتبار است، افزود: در این فضا، بانک به عنوان خالق اعتبار تعریف میشود.
وی ادامه داد: در مقابل این تعریف، این پرسش مطرح میشود که آیا در اسلام چیزی به عنوان خالق اعتبار داریم یا خیر و از نظر قرآن آیا میتوانیم بانک اسلامی داشته باشیم؟ وقتی به آیه ربا توجه میکنیم، آیه ربا تأکیدی جدی بر این مسئله دارد که حوزه بیع از حوزه ربا جداست که در این عبارت قرآنی «… أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا…؛ خدا داد و ستد را حلال، و ربا را حرام گردانیده است» (بقره/۲۷۵) متبلور شده است.
پیغامی همچنین خاطرنشان کرد: به رغم اینکه به بیان همین آیه شریفه، اقتصاددانان و علمای صدر اسلام استدلال میکردند که «… إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَا…؛ داد و ستد صرفاً مانند رباست» و معتقد بودند که همانطور که در بیع مبادلهای صورت میگیرد و سودی تقسیم میشود، در حوزه ربا هم مبادلهای صورت میگیرد و تفاوتی در این میان وجود ندارد.
وی با اشاره به دیدگاه انحرافی افرادی که در زمان صدر اسلام پرسشی را درباره ربا مطرح میکردند، افزود: آنها میگفتند که چگونه در اجاره، مضاربه و بیع که به صورت مشخص در قرآن ذکر شده است، امکان برداشت درصد اضافه اجازه داده شده است، اما در روابط و مبادلات پولی اجازه چنین برداشتی داده نمیشود؛ یعنی بازار واقعی مورد قبول اسلام است، اما بازار پولی مورد پذیرش قرار نگرفته است.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) با اشاره به تعبیر بسیار تند قرآن درباره دیدگاه این افراد، اظهار کرد: قرآن به استدلال آنها پاسخ نمیدهد و گویا استدلال آنها را در شأن جواب نمیداند، اما با لفظ تحکمآمیزی میفرماید: «… أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا…؛ خدا داد و ستد را حلال، و ربا را حرام گردانیده است» (بقره/۲۷۵).
این پژوهشگر اقتصاد اسلامی ادامه داد: در واقع خداوند بین این دو حوزه یعنی حوزه بیوعات که به بخش واقعی اقتصاد مربوط میشود و حوزه ربا که به مبادلات پولی و اعتباری مربوط است، نوعی دوگانگی و تمایزی را فرض میکند که هرگونه مماثلت و مشابهت میان این دو برای توجیه عقلایی اولیه رد میکند.
وی خاطرنشان کرد: معنای این دوگانگی بین بخش حقیقی و اعتباری، این است که اگر بانک شکل گرفته است، حق ندارد خلق اعتبار کند، مگر اینکه خلق اعتبار آن به لحاظ کارکردی ارتباطی با بخش واقعی داشته باشد؛ یعنی اگر فارغ از نیازمندیهای بخش واقعی، خلق اعتبار کند، فی حد نفسه موضوعیت پیدا کرده، از طریقیت خارج شده و جای واقعیت اقتصاد نشسته است.
پیغامی با اشاره به تفاوت بین بانکداری اسلامی و بانکداری غربی، افزود: بانک در نظام بانکداری غربی، خالق اعتبار است و میتواند با این خلق اعتبار خود، فردی را که قبلاً هیچ اعتباری نداشت، تبدیل به رئیس یک کسب و کار بکند؛ یعنی بانک با اعطای وام پانصد میلیونی به کسی که هیچ شایستگی و سرمایهای در عرصه تولید نداشته است، او را به صاحب سرمایه و کار بدل میکند که میتواند عوامل تولید را در اختیار بگیرد.
وی با بیان اینکه این قبیل اقدامات که خلق اعتبار بدون پشتوانه است، عملاً در بانکداری غربی وجود دارد، افزود: بحران مالی که اخیراً در غرب اتفاق افتاد، دقیقاً به این برمیگردد که «وال استریت» به عنوان نماینده بخش پولی و اعتباری با «مال استریت» که نماینده بخش واقعی اقتصاد است، از وضعیت تطابق خارج شدند و بخش پولی رشدی سرطانی را در پیش گرفته است و گردش مالی ـ تجاری دنیا اگر یک واحد باشد، حداکثر یک واحد پول لازم است که مبادلات تجاری انجام بشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) ادامه داد: اما در مقابل یک واحد مبادلات تجاری، دویست واحد مبادلات پولی و ارزی در دنیا داریم که بخش زیادی از آنها ناشی از خلق اعتبار و مبادلات اعتباریای است که پشتوانه واقعی ندارند و دقیقاً تبدیل به چیزی میشوند که در بعضی موارد میتوانیم کلمه قمار را به آن اطلاق کنیم.
وی افزود: در اینجاست که از مبانی قرآنی این نکته را استخراج میکنیم که بانکداری اسلامی نهاد خالق اعتبار هست، اما خلق اعتبار آن محدود به گردشهای واقعی اقتصاد است؛ به عنوان مثال، آنچه که اخیراً در سیستم بانکی کشور ما اتفاق افتاد که مردم نام آن را اختلاس بزرگ بانکی گذاشتند، در واقع این بود که از ابزار تنزیل دِین استفادهای در راستای خلق اعتبار بیپشتوانه صورت گرفته بود.
پیغامی با تأکید بر اینکه تنزیل دِین در جای خود امری مقبول و موجه است، افزود: در عین حال، استفاده نامشروع و نابهجا از تنزیل دِین منجر به این شده بود که از هیچ، سه هزار میلیارد تومان خلق اعتبار و ثروت صورت گرفت، ولو اینکه این به شکل پول تبدیل نشود، خود این خلق اعتبار، سیستم بانکی را دچار نوعی رشد سرطانی میکند که پشتوانه واقعی و درست در حوزه فعالیتهای اقتصادی ندارد.
وی افزود: براساس تفسیر فنی و مبتنی بر فهم علمی اقتصاد از آیه «… أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا…؛ خدا داد و ستد را حلال، و ربا را حرام گردانیده است» (بقره/۲۷۵)، فهمیده میشود که باید دوگانگی بین بخش پولی و بخش حقیقی را حفظ کنیم؛ تطابق بین این دو بخش را رعایت کنیم و بخش پولی حق ندارد موضوع قرار بگیرد و حق نداریم مبادلات بازار پول را داشته باشیم.
وی ادامه داد: در عین حال بازار پولی که بتواند مبادلات واقعی و تخصیصهای بین زمانی ما را تسهیل کند، کاملاً مورد تأیید اسلام است و از این منظر بانک اسلامی با هویت جدیدی شکل میگیرد، اما اینکه به گفته شهید صدر بانک اسلامی را میتوان همان بانک بدون ربا دانست، سخن درستی است و فصل مقوم و ممیزه اصلی بانک اسلامی این است که قاعده ربا در این بانک معنا ندارد و امکان حضور پیدا نمیکند.
دکتر رزاقی از بهترین و مردمی ترین کارشناسان و استادان اقتصاد ایران بوده اندو هستند. افتخار میکنم که دوره ای شاگرد و دانشجوی ایشان بوده ام . مسیولین اقتصادی اگر به نظرات دکتر رزاقی فقط به چشم مطالعه و افزایش اطلاعات توجه میکنید فرصت ها را از دست میدهید و این هزینه فرصت از دست رفته ایست که عینا تمثیل اقتصادی تعریف آنست.ما هم گفتیم *خود دانید**