تریبون مستضعفین- 16 مهرماه مصادف با هفتم اکتبر، سالگرد حمله آمریکا به افغانستان در سال 2001 میلادی است. تنها چند روز بعد از حملات به برجهای تجارت جهانی در منهتن، حمله نظامی ناتو به افغانستان آغاز شد و با بهانهی سرکوب طالبان و القاعده ادامه یافت؛ بهانهای که پس از گذشت ده سال همچنان پابرجاست و حتی سخن از گفتگو با طالبان در میان است. و از دیگر سو همکاریهای آمریکا و القاعده در کشورهای دیگر همچون سوریه جای ابهامی برای مردم دنیا نگذاشته است که القاعده عروسک خیمهشببازی آمریکا در تحولات دنیای اسلام است.
به مناسبت سالگرد جنگ افغانستان، مطالبی را درباره افغانستان تقدیم مخاطبان تریبون مستضعفین کردهایم که میتواند در آشنایی بیشتر ما با این مردم و منطقه یاریرسان باشد.
***
معرفی کتاب: احمدشاه مسعود به روایت همسر
چهار روز بعد، توی خیابان درحالی قدم میزنم که سرم توی صفحات پایانی «احمد شاه مسعود، روایت صدیقه مسعود» است و تلاش میکنم، اشکم را از دید عابران پنهان کنم. میخوانم: «روز پانزده سپتامبر بالأخره خبر مرگ امیرصاحب به دنیا اعلام میشود.» و با بغض به خودم مباهات میکنم و میگویم: من برای احمد شاه مسعود گریه میکنم… کتابِ ۲۶۴ صفحهای تمام شده. زبان یکدست، ترجمه روان، روایتِ خوشنشین و داستانگو است. کتاب را خواندهام و حالا میدانم: شهدا، هرجا که باشند، چه ایران، چه افغانستان، بسیار بسیار به هم شبیهاند.
***
معرفی کتاب: سفرنامهی محمدحسین جعفریان به افغانستان
در پایتخت فراموشی
جعفریان در خصوص افراد حاضر در این سفر نیز با صراحتی تعجب برانگیز صحبت میکند. جالب است بدانید پیام فضلینژاد هم در این سفر همراه وی بوده است و بنا به یادداشتهای جعفریان کارهای محیرالعقولی از او سر زده است. مثلاً در کابل خود را جعفریان و کارگردان مستند حماسه ناتمام -در مورد احمد شاه مسعود- معرفی میکرده و تاکسی و شام و نهار مجانی نصیبش میشده است! جعفریان در جایی میگوید «باید فکری برای ادب کردن این بچه بکنم!»
جعفریان «در پایتخت فراموشی» و حبس مخاطب در یک هتل در افغانستان!
«در پایتخت فراموشی» را نباید با ذهنیت «جانستان کابلستان» امیرخانی و حتی «چکر در ولایت جنرالها»ی خود محمدحسین جعفریان خواند. اگرچه همه این سه اثر عنوان سفرنامه را بر خود دارند اما تفاوتهای آنها غیر قابل کتمان است. کتاب جعفریان بیشتر از آنکه سفرنامه باشد، حاشیه نوشتی است بر سفر او به افغانستان. چیزی که خود نویسنده هم بر روی جلد کتابش نوشته است.
***
معرفی کتاب: «جانستان کابلستان»، امتداد «آل احمد» در «امیرخانی»
مختصرش اینکه از دریچهٔ چشمِ دقیق و قلمِ روان نویسنده، مردمی میبینیم با وصفِ پررنگِ «جوانمردی»… مردمی که به مهمان ارج مینهند، بیچشم داشتِ انعامی یا تلافی یا حتی تشکری… مردمی میبینیم «قانع و شکرگزار» که خاطراتی شیرین از ما ایرانیها دارند! با همهٔ تحقیری که دیدند از ما!… مردمی میبینیم که به «سبکباری» خو گرفتهاند تا جایی که «افغانی، حتی شارژر [ِ موبایل] را نیز بارِ زائد میداند. افغانی یعنی یک زندگی متحرک، جوری که هر آنکه اراده کنی بتوانی جانت را کف دست بگیری و فرار کنی…»
ببینید: طرح جلد جانستان کابلستان چگونه شکل گرفت؟
***
القاعده و آمریکا، دوستانی که دشمن شدند
گروهک القاعده که وجود خارجی آن با تحولات جدید در خاورمیانه بیش از گذشته ابهام آمیز شده است، به وسیله آمریکا در افغانستان(در زمان حضور ارتش شوروی) ایجاد شد و بسیاری از کارشناسان معتقدند که پس از حمله آمریکا به افغانستان از هم پاشید و دیگر وجود خارجی ندارد.
***
***
کمک ما به افغانستان سئوال برانگیز است یا کمک آمریکا؟
حسین شریعتمداری- کمک مالی ایران سؤال برانگیز است یا مبالغ نجومی و پنهانی که آمریکا برای اسلامزدایی، حاکمیت دشمنان ایران اسلامی و تهدید امنیت ملی ایران هزینه کرده؟!
***
دانشجوی افغان؛ رتبه نخست کارشناسی ارشد ایران
مجتبی نیکزاد خطاب به جوانان افغانستانی که در مهاجرت به سر می برند، گفت: ما باید به پاس حرمت و قدردانی از خون شهدایی که برای استقلال کشورمان ریخته شده است، احساس مسئولیت داشته باشیم و همواره برای رسیدن به افغانستانی آزاد و سر بلند از هیچ گونه تلاشی دریغ نورزیم.
***
افغانها را تحقیر نکنید
محمد حسین جعفریان– مدیرانی که درک درستی از روابط خارجی مملکت و به ویژه تعامل با همسایه شرقی ایران اسلامی ندارند. آنها نمیتوانند بفهمند که یک تصمیم به ظاهر عادی در آنان برای ممانعت از آمدن افغانها به پارک در یک روز فروردینماه، چه بلوایی ممکن است در کابل به پا کرده و چه خسارات جبران ناپذیری را سبب شود.
***
غفلت مضاعف در مسئله افغانستان
به نظر می رسد موج سواری صورت گرفته توسط رسانه های دولتی انگلیس و شکاف بوجود آمده میان ملت ایران و افغانستان ظاهرا پاسخ داده است. چرا که از جهتی شاهد برخی تجمعات و اعتراضات از طرف برادران افغانمان هستیم؛ از طرفی نیز ندانمکاری برخی رسانه های داخلی با به رخ کشیدن اقدامات چندساله بعد از انقلاب و منت گذاشتن ها بر سر برادران افغانی.
***
گفتگو با محمدحسین جعفریان:
مسئولان تجربهمان را بشنوند، ممکن است به دردشان بخورد
احمدشاه مسعود، شبهای شعرخوانی که به گعده معروف بود برگزار میکرد، در یکی از شبها از من خواست نظرم را درباره آقای بروجردی بگویم، چون نمیخواستم نظرم را در جمع بگویم به احمدشاه مسعود که افغانها ـ آمرصاحب میگفتند و به معنی آقای فرمانده است – به زبان فارسی دری گفتم: آمر صاحب من نظرم را همین جا بگویم؟ احمدشاه بلند شد و گفت: ما دو نفر میخواهیم تنها صحبت کنیم. به اتاق دیگر رفتیم و صحبتهای ما علاوه بر آن شب، سه شب دیگر هر شب به مدت ۴ ساعت ادامه داشت….
***
افغانستان امروز؛ باغستان شهیدان
محمدسرور رجایی – وقتی در جمعشان برای آنها حرف زدم و شعر کودک خواندم حس عجیبی را در چشمانشان میدیدم. انگار همه میخندیدند. همه دانش آموزان هدیهای برای معلمشان آورده بودند. تمام هدایا خوراکی بودند و هشتاد درصد آنها شکلات. دانش آموزانی که ابتدا آمدند و سرود معارف را خواندند، بعد از خواندن چند مقاله به نوبت هدیههایشان را تقدیم معلم عزیزشان کردند.
***
***
شعر: غزلی تقدیم به غربت نگاه کودکان افغان
اصغر معاذی مهربانی- قلم امان دلم را برید تا بنویسد | که فصل تازهی این زخم کهنه را بنویسد || کجاست کودک مکتبگریز خاطرههایت؟ | که روی خاک تنت آب، نان، خدا بنویسد || به دست آرش رؤیاییاش کمان بگذارد | محیط زخم تو را مرز ناکجا بنویسد
***
نشریه کودکان افغان برای زلزله آذربایجان
جمعی از فعالان فرهنگی افغانستان نشریهای را تهیه و آن را به کودکان مناطق زلزلهزده در ایران هدیه کردند. نشریه شکوفهها که نشریهای برای کودکان است از سوی موسسه فرهنگی توحید در هرات منتشر میشود. این موسسه همچنین دارای یک مدرسه خصوصی نیز است که با عنوان لیسه خصوصی توحید شناخته میشود.
***
شعر: روایت محمدکاظم کاظمی از رنج مهاجران افغان
اگرچه تلخ شد آرامش همیشهتان | اگرچه کودک من سنگ زد به شیشهتان || اگرچه متهم جرم مستند بودم | اگرچه لایق سنگینی لحد بودم || دم سفر مپسندید ناامید مرا | ولو دروغ، عزیزان! بحل کنید مرا || تمام آنچه ندارم، نهاده خواهم رفت| پیاده آمدهبودم، پیاده خواهم رفت
***
فیلم: شعرخوانی محمدکاظم کاظمی در وصف هموطنانش پس از حمله آمریکا
[jwplayer mediaid=”128472″]
***
***
ابراز محبت شهید برهان الدین ربانی به رهبر انقلاب
تصاویری از شیر دره پنجشیر؛ احمدشاه مسعود به روایت هیرومی ناگاکورا
احمدشاه مسعود ملقب به شیر پنجشیر ۱۱ شهریور ۱۳۳۲ در یکی از روستاهای ولایت پنج شیر متولد شد. این مبارز مسلمان سال های متمادی با ارتش شوروی و پس از آن با طالبان برای آزادی افغانستان جنگید، وی پس از سال ها مبارزه روز ۱۸ شهریورماه ۱۳۸۰ بر اثر انفجار انتحاری دو تروریست که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند، در خواجه بهاوالدین ولایت تخار افغانستان به شهادت رسید.
لازم به ذکر است که حمله آمریکا به افغانستان کمتر از یک ماه پس از شهادت احمدشاه مسعود صورت گرفت.
عکس هایی که در ادامه می بینید توسط «هیرومی ناگاکورا» عکاس و خبرنگار ژاپنی گرفته شده است. ناگاکورا طی چندین سفر خود به افغانستان بیش از ۵۰۰ روز در کنار احمد شاه مسعود بوده است.
Sorry. No data so far.