دکتر حسین باهر، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در پاسخ به این سؤال که چرا رفتار مصرف کننده ایرانی تحت شرایط و هیجانات و سودآوری بازار است و تحت تأثیر نیاز فرد نیست، یعنی بالواقع میتوان گفت که رفتار مصرف کننده ایرانی، عقلایی اقتصادی نیست؟، گفت: اصولا تیپ ایرانی به خصوص تیپ شهری ایرانی، تیپ مصرف زده است نه مصرف کننده.
وی افزود: به عبارت سادهتر انسان مصرف کننده شهری تحت تأثیر جو مصرفی قرار میگیرد؛ چشم و هم چشمی، تبلیغات و شرایط زمانی و مکانی بر روی مصرف کننده ایرانی شهرنشین اثر میگذارد و آنها را تابع جو میکند.
این جامعهشناس و رفتارشناس در ادامه سخنانش اظهار داشت: دلیل این امر این است که تیپ ایرانی معمولا تیپ عاطفی، رقیب و چشم و هم چشمی، دل نگران و هیجانی است و بالطبع تمام این مسائل و تموجات مختلف قبل از اینکه در عقل فرد مصرف کننده اثر بگذارد، در احساس و هیجانات روانی او اثر میگذارد.
وی در مورد سابقه تاریخی این رفتار هم بیان کرد: انسان ایرانی در گذشته هم این گونه بوده است، یعنی این امور مسأله جدیدی نیست. در زمان جنگ جهانی دوم احتکار و… بوده است و داستانهایی نقل شده که مثلا رضاشاه با احتکارکنندگان چه کرد؟! و…، در حالی که در جوامعی که منطقیتر رفتار میکنند هیجانات خودشان را به سرعت نشان نمیدهند، صبر و تأنی و شکیبایی میکنند.
وی در ادامه سخنانش تأکید کرد: مسأله دوم تأثیرگذار در این امر که بعد از انقلاب اسلامی دچار آن شدیم، تجمل زدگی است، یعنی خیلی از افراد طلا لازم ندارند اما وقتی بازار ملتهب میشود به دنبال خرید آن میروند. خیلیها اصلا نمیدانند، ارز چیست؟، تابع چه عواملی است؟، چه اثری بر روی اقتصاد دارد؟ و… وقتی بازار این گونه میشود به دنبال خرید و فروش آن میروند. صرف اینکه بگویند وضع ما خوب است و قدرت خرید خودمان را حفظ کردیم وارد این عرصه میشوند.
وی با بیان اینکه طبق هرم «مازلو» یک سری خواستهها و یک سری نیازها وجود دارد، گفت: نیازها که طبقه بندی شده است. طبق عقل، اولویتها و نیازهای حیاتی و مهم وجود دارد، اما مصرف کننده ایرانی و تیپ ایرانی به نیازها توجهی ندارد، بلکه به خواستههایش توجه دارد.
این استاد و محقق تصریح کرد: وقتی عقل را رها کنیم و به دل اهمیت و توجه دهیم و به حرف او گوش دهیم، دل حساب و کتاب ندارد، یعنی این یکی از گرفتاریهای جامعه مدنی ماست، به خصوص افرادی که با اینترنت و رایانه آشنا شدند و به خارج از کشور سفر میکنند و به ویژه بعد از انقلاب به محور نفت نزدیک شدهاند، تجمل زدگی جزو خصایل روانی آنها شده است و بالطبع هیجانات بازارها را آنها به وجود میآورند.
وی با اشاره به اینکه از ۷۵ میلیون جمعیت ایران، ۶۵ میلیون اصلا نمیدانند دلار چیست؟، بازار بورس یعنی چی؟، نوسانات بازار ارز چگونه ایجاد میشود و تابع چیست و چه اثری بر اقتصاد دارد؟، اذعان کرد: تعداد قلیلی که در شهرهای بزرگ زندگی میکنند ایجاد تموج میکنند و وقتی سایه این هول به دل بقیه میافتد که چه اتفاقی در بازار افتاده، وضعیت بحرانیتر میشود. در همین روزها در روستاهای مختلف بودم، مردم خیلی راحت دارند زندگی میکنند و به اصطلاح آب در دلشان تکان نمیخورد، اگر ما به آنها فشار نیاوریم آنها کاری به ما ندارند. ما کالاهای مختلف آنها را احتکار میکنیم.
باهر در ادامه سخنانش اظهار داشت: ایامی که تهران به خاطر اجلاس کشورهای عدم تعهد تعطیل بود، به شمال رفته بودم، بیجهت قیمت کالاها و خدمات افزایش یافته بود، چون جمعیت زیادی وارد این شهرها شده بود و شایعه شده بود که شما ۴ میلیون پول گرفتید باید اینجا خرج کنید و…، چیزهای مهملی که در تهران نه شنیدم بودم و نه چیزی به دست ما رسیده بود، این وضعیت به خاطر چه چیزی اتفاق افتاد، چون تعدادی رفته بودند و این شرایط را به آنجا منتقل کرده بودند.
وی نقش رسانهها و الگوها را اصلاح این رفتار مهم خواند و گفت: با کمک رسانهها و به خصوص با اعمال بزرگترها و کملین قوم، رفتارها منطقیتر شود تا مصرف کننده رفتار منطقیتر داشته باشد، حتی اگر عکس العملی هم خواهد داشت این عکس العمل طبق ضوابط منطق اقتصادی باشد، سرمایه گذاری، خرید، و… باید به طوری باشد که امنیت خود و جامعه را به خطر نیاندازیم و از طرف دیگر آخرت خود را در امان داشته باشیم.
Sorry. No data so far.