روح الله رشیدی- «روشهای «رابین هود»ی دراقتصاد جواب نمیدهد» معنای صریحی دارد؛ اگر چه به ظاهر، اعترافِ بعد از شکست را میرساند، اما به واقع، افشای یک باورِ مستتر است؛ باوری که شرایط اجتماعی کشور اقتضاء میکند تا با توسل به استعاره بیانش کرد. خلاصهاش این میشود که «زورمان به زرمداران نمیرسد»! بنابراین باید با ایشان «مدارا» کرد و قدرت و اقتدارشان را به رسمیت شناخت.
این استعارهگویی، بعد از آن اتفاق میافتد که طی چند سال گذشته، مصافی هر چند ضعیف و خفیف، با داراها صورت گرفت و چه مصاف سختی! ثمرهاش اگر چه چندان که باید نبود، اما حقایق نابی را آشکار کرد و بسیاری از پردهها را کنار زد تا رمز و رازِ توهمپنداریِ «عدالت» برای اولیالابصار مکشوف شود.
مشخص شد که در دههی چهارم انقلاب اسلامی، بسیاری از منصبداران _حتی برای تظاهر هم که شده _ اعتقادی به ابتداییترین آرمان انقلاب که همانا مبارزه با تکاثر و جهاد برای استقرار عدالت است، ندارند و چنین باورهای اصیلی را با نیش و کنایه، به تمسخر میگیرند!
تعارف ندارند آقایان… اعتقادی به در افتادن با کلانسرمایهدارهای از خدا بیخبر ندارند اینها. این را چگونه باید بیان کنند تا ما بفهمیم که نباید به اینها دل خوش داشت برای استقرار عدالت؟! «رابین هود» که میگویند، دارند احتیاط میکنند در واقع. دارند ذائقهسنجی میکنند با این استعارهها. رابین هود، اگر چه شخصیتی غیرمسلمان بوده، اما داشت از حلقوم امثال «پرنس جان» و اذنابش میبرید و به جیب فقرا و درماندگان میریخت برای تامین معاش حداقلیشان. و این عمل، در نگاه منادیان «مدیریتِ عقلانی» بینتیجه و شایستهی تخفیف و تحقیر است…
این قبیل جملات، فقط یک مشت حرف نیست که تحویل ملت داده میشود؛ عصارهی گونهای تفکر است. اینها چنین میاندیشند و هر جا هم فرصتی یافتهاند برای اعمال مدیریت، مو به مو با همین مدل مدیریت کردهاند. تفکری که تصور میکردیم منسوخ شده، بعد از یک دورهی فترت و البته پنهانکاری، ضعفها و کاستیهای امروز را بهانه کرده و دوباره عزمِ سربرآوردن دارد. تکنوکراتهای یقه بسته و تسبیح بدست، در پوششی جدید و با همان باورهای توسعهمحور و متجددانهشان دارند متقاعد میکنند افکار عمومی را برای حرکتی ارتجاعی؛ ارتجاع به عصر سازندگی!
تصورش خیلی دردآور است که دههی پیشرفت و عدالت، با چنین باورهایی به خط پایان نزدیک شود!
Sorry. No data so far.