«پرویز شیخطادی» درباره سینمای روشنفکری ایران و سیاهنمایی که در این آثار از جامعه به نمایش گذاشته میشود، گفت: جریان سینمای روشنفکری امروز محصول کاشت نهالی است که فستیوالهای مختلف با تشویقها و راهبردها نهالی را کاشتند که در حال حاضر درو میکنند. ما در حال حاضر محصول کاشت دهه گذشته فستیوالهای خارجی را درو میکنیم و این خسارت حاصل کمکاری مدیران ده سال گذشته است. حاصل کمکاری یا حسن انجام کار مدیران فعلی را ده سال دیگر درو میکنیم. در حوزه فرهنگ، عملکرد مدیران ده سال دیگر مشخص میشود و هیچگاه ثمردهی آن در مدتزمان کوتاه نیست، چیزی که الان شاهد آن هستیم، محصول ده سال گذشته است.
سایه فستیوالهای خارجی بر فستیوال ایرانی
وی در ادامه افزود: یکی دو دهه پیش فستیوالها سیاهنمایی داشت و تم ناامیدکننده، مرگ، وحشیگری، ناهنجاری و یا به لحاظ ساختاری، کارهای بسیار سطحی کند با ریتم بسیار بد و خستهکننده، فضاهای به اصطلاح هنری را تشویق میکردند و مورد استقبال قرار میدادند. به دنبال این هدفگذاری فستیوالهای غربی، این آثار آرام آرام رسید به این زمان و الگوی نسل بعد شد، چون مورد توجه قرار میگرفتند. تشویق، جایزه و فرش قرمز پیامدهای تولید این آثار در جشنوارههای خارجی بود. از سوی دیگر همین فیلمسازان در داخل هم به گونهای اعتبار به دست میآوردند و جو فستیوالهای خارجی سایهاش روی فستیوالهای ایرانی و تصمیمگیرندگان هم میافتاد و خود به خود آن جهت را دنبال میکردند و ما محصول آن زمان را بهرهبرداری میکنیم.
پیشگیری از ساخت این آثار نیازمند نگاه درازمدت است
کارگردان فیلم تحسین شده «روزهای زندگی» در ادامه به راهکارها برای جلوگیری از ساخت و بروز فیلمهایی با تم سیاهنمایی از جامعه امروز اشاره کرد و گفت: پیشگیری از ساخت چنین آثاری نیازمند به یک نگاه درازمدتتر خواهد داشت تا بتوانیم برای فعالیت 20 سال بعد برنامه داشته باشیم و راه را ترسیم کنیم. برای این کار نیاز است که اندیشمندان جامعه، سینماگران، جامعهشناسان، روانشناسان، متخصصین در امر رسانه و افرادی که در حوزه مطالعات فرهنگی دارای تخصص هستند، جمع شوند و بتوانند پیشبینی و پیشگیری کنند و در جهت منافع اخلاقی کشور ریلگذاری و هدفگذاری کنند.
وی در ادامه گفت: اگر بخواهیم در مقابل این جریان بایستیم، باید نبرد فستیوالی را جدی بگیریم. در برگزاری فستیوال در سالهای اخیر جان گرفتیم. شکل برگزاری فستیوالها در ایران نسبتا خوب شده و میتواند جبران کند. اگر در حوزه فیلم کوتاه بتوان اصناف را درگیر کرد و به آن هویت داد، میتوان موفق عمل کرد.
فیلمسازان کوتاه به امور صنفی بپردازند
شیخطادی درباره تشکیل اصناف در حوزه فیلم کوتاه گفت: به این صورت که جوانان مستعدی که وارد این حوزه میشوند بلافاصله وارد صنف و تشکیلات داخلی شوند و رها نباشند. بعد از جشنواره رها نباشند، بلکه کارهای صنفی و امور صنفی داشته باشند. امور صنفی سینمای جوان میتواند در گرد هم آوردن و تشویق داخلی به جای تشویق خارجی و جذب داخلی به جای جذب خارجی جریانساز باشد. آن زمان آرام آرام این جریان را به سویی سوق میدهیم که منافع اخلاقی و منافع فرهنگی کشور را بتوانیم تامین کنیم.
اندیشه سیاهنمایی اندیشه صرفا سیاسی نیست
کارگردان فیلم سینمایی «شکارچی شنبه» در ادامه درباره سیاهنمایی و چرکنمایی آثار سینمای روشنفکری گفت: به عقیده من این سیاهنمایی محصول همان فعالیتها و تلاشهای غربیهاست. این اندیشه سیاهنمایی اندیشه صرفا سیاسی نیست، یک اندیشه نهادینه شده و فرهنگی است. خیلی از آدمها سیاهنمایی را ملاک قرار میهند و فکر میکنند این یک روشنگری است. سیاهنمایی را با آگاهیسازی و روشنگری اشتباه گرفتند. این اشتباه را باید رصد کنیم و ببینیم فیلمسازان ما در دو دهه گذشته چه آثاری میساختند، متاثر از چه فضاهایی بودند، فیلمساز یک دفعه جریان فکریاش تغییر نمیکند، یک پروسهای شکل میگیرد تا یک جریان فکری تشکیل شود، آنجایی که این جریان شکل گرفته باید دید از چه نقطهای بوده است.
سیاهنمایی یک اندیشه است
وی در ادامه گفت: نظر شخصیام این است که این سیاهنمایی از زمانی شکل گرفت که فستیوالهای غربی روی آثار سیاهنمایی فعالیت میکردند و تشویق بسیار زیاد و جهانی آن باعث روند سیاه نمایی در ایران شد. این اندیشه صرفا سیاسی نیست که بگوییم غرب تصمیم گرفت فضای سیاهنمایی را ایجاد کند و دولتها را تحت فشار قرار دهند. سیاهنمایی عمیقتر از این حرفهاست و یک اندیشه است، این اندیشه یک تحلیل غلط است که نهادیه در اندیشه شده است؛ این تحلیلهای غلط که نهادینه شده، توسط کارشناسان میتواند اصلاح شود.
استدلالهای غلط هنرمندان اصلاح شود
شیخطادی در خاتمه افزود: میتوان هنرمندان را در مرکز اطلاعات اجتماعی در حوزه جرایم قرار داد، البته با تحلیل و کارشناسی، نباید صرفا پرونده در اختیار هنرمند گذاشت، این کار غلطی است. این کار باید با تحلیل روانشناختی، اجتماعی و جامعهشناختی همراه با متخصصین انجام شود که نگرشها، ریشهها، اندیشهها و استدلالهایی که نهادینه شده اصلاح شود و با این کار عمیق شوند و شروع به بازخوانی و بازپروری مجدد نمایند تا هنرمند استدلال دقیقتری داشته باشد و نسبت به منافع فرهنگی و اخلاقی کشور آگاهی کامل پیدا کند. ما تا هنرمند را نسبت به این مسائل به خوبی آگاه نکنیم، نمیتوانیم محصول خوبی داشته باشیم. در این رابطه باید یک کار اساسی انجام دهیم، هر چه زودتر شروع شود، خسارت کمتری متوجه کشور خواهد بود.
Sorry. No data so far.