دوشنبه 15 اکتبر 12 | 09:54

مرحله سوم بحران در اروپا در راه است

افزایش آشوب در کشورهای آفتابی جنوب اروپا و بی‌تفاوتی در رویارویی با مشکلات و بحران‌ها شرایط را پیچیده‌‌‌ و یقیناً ترسناک‌‌‌تر کرده است و بحران‌ها تداوم دارند و دوره‌‌‌ سوم نگران‌‌‌کننده نیز وارد می‌شود.


«اندیشکده اروپایی سیاست خارجه» در مطلبی به قلم «نیکولاس والتون»، درخصوص بحران اقتصادی اتحادیه اروپا می‌نویسد: اروپا همانند همیشه به نظر می‌‌رسد – افزایش آشوب در کشورهای آفتابی جنوب اروپا و احساس اندک در رویارویی با مشکلات و بحران‌های موجود، شرایط بطور حتم پیچیده‌‌تر گردیده – و یقیناً ترسناک‌‌تر. نه تنها بحران‌‌ها هنوز در جریانند بلکه به‌‌نظر می‌‌رسد که به دوره‌‌ سوم نگران‌‌کننده‌‌ای وارد شده‌‌اند.

نخست ما بحران‌‌های بانکی را داشتیم و سپس بحران بدهکاری‌‌های کلان نیز به آن اضافه شد؛ همچنین ما بحران سیاسی نیز داریم و آنکه نهایتاً به قلب اتحادیه اروپا اصابت کرد.

با نگاهی به چند سال گذشته که یونانی‌‌ها و اسپانیایی‌‌ها (بدون عنوان کردن پرتغالی‌‌ها و تعداد کثیر دیگری از کشور‌ها) به خیابان‌‌ها می‌ریختند و یا دست به اعتراض می‌‌زدند، به خاطر اوضاع مصیبت‌‌باری بود که امروز با آن روبرو شده‌‌اند. آن زمان اتحادیه اروپا با وعده‌‌ یک همبستگی بین‌‌المللی با رعایت برتری مقدار مبادلات، از راه واگذاری قسمت بزرگی از حق حاکمیت، طریق جدیدی بود برای انجام کار‌ها به شیوه جدید.

هستۀ مرکزی آن بزرگ‌ترین و تنها بازار جهانی بود و بهره‌‌جویی از آزادی و اتحاد مردم نهایتاً ۲۷ کشور عضو، با همراهی کسانی که مجذوب قدرت اتحادیه اروپا شده بودند. وجود یورو و عدم نیاز به ویزا و پاسپورت برای مسافرت آزادانه از جمله محرک‌‌های افتخارآمیز الحاق کشور‌ها به شمار می‌‌آمد اما بحران آغاز شد و خلل در «پروژه» تا به امروز ادامه پیدا کرده است.

در حال حاضر دوره بحران سیاسی در اسپانیا تمرکز پیدا کرده است، نرخ بیکاری به ۲۵ درصد رسیده و این در حالی است که دولت ماریا راجوی به تازگی بودجه ریاضتی خود را به امید آنکه مردم عصبانی و افسرده را به کمک آن از خیابان‌ها خارج کند، ارائه داده است. راجوی در حال یک بازی سیاسی است و با وجود احتیاج، هنوز درخواست پول از بانک مرکزی اروپا را نکرده است که بیگانگان مانند (اتحادیه اروپا و IMF) ریاضت بیشتری را بر اسپانیا وارد کنند. همان‌طور که دیوید گاردنر نویسنده تایمز مالی بیان کرده «ریاضت از لحاظ سیاسی مسموم و از فی نفسه گریز از مرکز است».

نگران‌‌کننده‌‌ترین شاهد این موضوع بدهکاری سنگین کاتالونیاست که دولتش فراخوانی از یک انتخابات کوچک یا لحظه‌‌ای انجام داد که در کل به صورت یک رفراندوم جدایی‌‌طلبانه از مادرید تلقی شد (البته هیچ کدام از آن‌ها نمی‌‌توانستند موفق باشند). کاتالونیا ۳۰ درصد صادرات اسپانیا را بر عهده دارد در صورتی که فقط ۱۵ درصد کل جمعیت را تشکیل می‌‌دهد بسیاری از اهالی کاتالونیا احساس می‌کنند که مقدار زیادی از درآمد خود را بصورت نامتعادل در اختیار مادرید قرار می‌‌دهند. البته بحث و گفتگو زیاد است و از طرف دیگر موقعیت در کاتالونیا حاکی است، تقسیمات سیاسی که بحران را در اروپا گسترش داده و با تشدید آن، با بدهی بیشتر یورو در اروپا خواهد انجامید.

خطای سیاسی متداول بین آلمان‌ها (که وسایل ارتباطات جمعی از ساکنان اروپای جنوبی، تصویری سست و مصرفی ارائه می‌‌دهد) و اقتصاد گرفتار جنوب (جایی که خاطرات نازی‌‌ها خشکیده و چروکیده است) به خوبی شناخته شده است. در برلین ریاضت داخلی ائتلافی است بین دولت تمام کسانی که در منطقه یورو خوش بینانه و بی‌پایان در تجدید حیات مجدد آن مشارکت دارند.

تشکیل دهنده‌‌ این مرحله از بحران سیاسی تنها در اعتراضات داخلی و ابراز انزجار در خیابان‌‌های مادرید و یا آتن نیست، تابستان گذشته، ماریو دراقی، رئیس بانک مرکزی اروپا قول داد که «هرچه که لازم باشد» برای حفظ یورو انجام خواهد داد. این گفته موقعیت موقت تسکین‌‌دهنده را در بازار به وجود آورد و اما‌‌ همان گونه که روجوی در اسپانیا به نمایش گذاشت و این تسکین ناگهانی نیست که خیلی‌‌ها امید تحقق آن‌را دارند، اگرچه نشان‌‌دهنده اولین گام محکم به سمت ادغام برای یوروی سست و بیمار می‌‌باشد. چه پیش از موعد یا نه و مجادله بر سر آنکه چگونه می‌‌توان آتش را خاموش کرد یا چگونه می‌‌توان خانه‌‌ای در حال سوختن را طراحی کرد تمرکز شده است (همکارم یلدیک گوروت استدلال می‌‌کند اگر چه در برلین حتی بزرگ‌ترین سؤال کمک و به راه‌‌اندازی یونان سرکش نیست اما به دست آوردن «اتحاد سیاسی» مورد نظر می‌‌باشد. اتحاد بانک‌ها و دوطرفه‌‌سازی دیون قاطعانه مدنظر است. اما این می‌‌تواند گروه جدید دیگری از مشکلات را که حتی خطرناک‌تر از قبول پروژه اتحادیه اروپا است را به ارمغان بیاورد).

برای شروع دورنمای «اروپا چند ساعته» جذاب‌تر به نظر می‌‌رسد حتی برای آن‌هایی که نمی‌‌توانند در مدار خارجی به همراه کشورهایی همانند (انگلستان) تأثیر گذار باشد. این امر در کوتاه مدت یورو را بیشتر قابل تحمل می‌‌سازد و البته و اما بدون یک تغییر شکل واقعی و همگرایی و یا، ادامۀ انتقال حجم عظیمی بین کشورهایی بر پایه هویت اصلی و چه مدت این ادامه خواهد داشت؟ قیاس ماساچوست و آرکانزاس برابر با آلمان به پرتغال نیست. آیا یونان با تحمل مشقت فراوان در حال حاضر واقعاً خواهد توانست در ده سال آینده عضوی از یورو باشد؟ سؤال همیشگی «کسر بودجه دموکراتیک» در قلب اروپا به وسیله دولت‌‌های تکنوکرات یونان و ایتالیا که تبدیل به یک تسکین سریع شده است و تنها با کنار کشیدن اختیارات و سلطه سریع‌‌تر خواهد شد.

تمام این‌ها می‌‌تواند باعث تشدید احساس ناخوشایند بین ملل و اشتیاق آن‌ها برای جدایی از این مدار می‌‌گردد. چه به خاطر خستگی شدید و فکری آرزومند یا یک تعطیلات تابستانی در اروپا وقایع اخیر به زمزمه آنکه دوران سخت بحران به اتمام رسیده و خود پیوستگی اروپای متحد قابل رؤیت است انجامیده اما اینگونه زمزمه‌‌ها منفی است دوتا از مراحل اولیه هنوز به صورت حل نشده باقی هستند و مرحله سوم از این بحران بستگی به ما دارد و خواهان حتی مبارزه طلبی بیشتر برای کل پروژه اتحادیه اروپا.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.