تریبون مستضعفین – یاسر عسگری
مرکز اسلامی برزیل ـ در سائوپائولو ـ با نظارت بر بیش از ۷۰ مرکز اسلامی یا جمعیت خیریه اسلامی این کشور با همکاری عربستان سعودی و با نظارت سفرای کشورهای اسلامی مانند مصر، کویت، امارات متحده عربی و قطر، رسیدگی به امور مربوط به مسلمانان این کشور را بر عهده دارد و رابطه العالم الاسلامیه و انجمن جهانی اسلام همواره بودجه این مرکز را تأمینمیکند. هم اکنون برزیل یکی از مراکز فعال تبلیغ اسلام در منطقه است و مراکزی چون مجمع جهانی جوانان (WAMY)، اتحادیه دانشجویان مسلمان در برزیل و مرکز بینالمللی ترویج اسلام به آمریکای لاتین (CDIAL) در این کشور قرار دارد. هم اکنون بیشتر مسلمانان در شهرهای ریودوژانیرو، سائوپائولو، ایالت پارانا ـ در نزدیکی پاراگوئه ـ و گویاسی زندگی میکنند.
۲-۲ آرژانتین
آرژانتین دومین کشور بزرگ آمریکای لاتین از لحاظ وسعت است. اولین هجرت مسلمانان در دوره معاصر به آرژانتین حدود ۱۴۰ سال پیش از سوی کشورهای سوریه، لبنان و فلسطین صورت گرفت و در پی جنگ جهانی اول و دوم این مهاجرتها افزایش یافت. با افزایش مهاجرتها، مسلمانان، به ویژه اعراب، در حفظ شخصیت و هویت فرهنگی و تمدنی خود راسختر شدند و تلاش میکنند در مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن کشور نیز مشارکت کنند و همین روحیه آنان باعث گرایش به اسلام در بین بومیان و ساکنان این کشور شد. اگر چه نسلهای گذشته از مسلمانان آرژانتین از ضعف فرهنگ دینی رنج میبردند، اما اینک نسل جدید مسلمانان فعال بوده و بیشتر از گذشته درصدد حفظ فرهنگ و هویت اسلامی و عربی خود برآمدهاند و تلاش دارند در عرصه علمی، فرهنگی و اجتماعی مانند دانشگاهها و مراکز اقتصادی فعالیت میکنند و در تجارت نیز حضور پررنگی دارند.
راهاندازی مؤسسات و سازمانهای اسلامی زمینهای برای ساماندهی و بهبود ارتباطات در رسانههای گروهی را ایجاد کرده است. «سازمان اسلامی آمریکای لاتین و دریای کارائیب» (IoLA) یکی از مراکز مهم اسلامی این منطقه است که دفتر مرکزی آن در آرژانتین قرار دارد. این سازمان حدود ۱۰ سال پیش، بعد از گردهمایی رهبران مسلمان ۱۱ کشور در قاره آمریکای لاتین تأسیس شد تا به برقراری ارتباط با کشورهای اسلامی اقدام کند. این سازمان سعی در ایجاد ارتباط با مسلمانان، هویتبخشی، حفظ وحدت و انسجام آنها دارد و برخی از کشورهای اسلامی ـ به ویژه عربستان سعودی ـ این سازمان را در زمینه آموزش روخوانی قرآن، آموزش مبانی اسلام، ترجمه قرآن به زبانهای اسپانیایی و توزیع کتابهای اسلامی یاری میکنند. از جمله مراکز مهم و رسمی مسلمانان این کشور، مرکز اسلامی جمهوری آرژانتین (CIRA) است که از جانب حکومت به رسمیت شناخته شده و توسط اهلسنت اداره میشود.
در حال حاضر، تعداد مسلمانان آرژانتین بیش از نیم میلیون نفر (و طبق برخی آمارها، حدود ۶۰۰ و حتی ۷۰۰ هزار نفر) است که متأسفانه برخلاف یهودیان این کشور، از اتحاد و همبستگی لازم برخوردار نمیباشند. جمعیت مسلمانان این کشور را به ترتیب پیروان مذاهب مختلف اهل سنت، شیعیان، علویها و دروزیها تشکیل میدهند که اکثراً از کشورهای سوریه، لبنان و اردن به این کشور آمدهاند. مسلمانان آرژانتین غالباً در پایتخت و استانهای شمالی استقرار یافتهاند. اکثریت آنها سنی مذهب و بیش از ده درصد آنان علوی و امامیه ـ البته غالباً علوی ـ هستند. شیعیان در شهر پرجمعیت روزاریو و نیز شهر فلورس واقع در حومه بوئنوس آیرس، متمرکز هستند. جمعیت علوی خوسه استان بوئنوس آیرس، انجمن نیکوکاری اتحادیه علوی، انجمن رادیویی وطن عرب، جمعیت خیریه علویها، جمعیت خیریه اسلامی علوی، جمعیت علوی ایگراسو، جمعیت متحد علویها، جمعیت یبرودیه و جمعیت اعلی اسلامی از انجمنهای علوی در آرژانتین هستند.
با پیروزی انقلاب اسلامی بارقه های امیدی در دل همه به ویژه مسلمانان این منطقه ایجاد شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی ایران، اقدام به احداث مسجدی تحت عنوان «مسجد التوحید» در شهر بوئنوس آیرس آرژانتین نمود که به انضمام دو مسجد دیگر در مقیاسهای کوچکتر در شهرهای توکومان و کوردوبا، به فعالیت اشتغال دارند. جمعیت عربی اسلامی آرژانتین (فلورس)، جمعیت حاج یوسف و مدرسه عربی ـ اسلامی آرژانتین از مراکز مهم شیعیان این کشور است. علاوه بر اینها چند مرکز اسلامی بزرگ مرکب از مسجد و مدرسهای که تحت نظارت و سرپرستی دولت عربستان اداره میشود، دیگر مراکز فعالیت مسلمانان این کشور را تشکیل میدهند.
۳-۲ ترینیداد و توباگو
سابقة ورود دین اسلام به این کشور به نیمة دوم قرن هجدهم میلادی میرسد، اما مهمترین گروه مسلمان، در اواسط قرن نوزدهم (بعد از ۱۸۳۸م) به این کشور وارد شد. در سال ۱۷۷۷م، در میان بردگانی که از غرب آفریقا برای کار در مزارع نیشکر به ترینیداد و توباگو آورده شدند، عدهای مسلمان نیز وجود داشت. این مسلمانان عموماً از قبیلة ماندینگو، ساکن در کشور سنگال، بودند که در حدود ۱۷۴۰م اسلام را پذیرفته بودند.
بردهها که عموماً مسلمان بودند، بر اثر فشار صاحبان جدیدشان نتوانستند از هویت دینی خود محافظت کنند؛ نامهایشان تغییر یافت و برای آنکه از ظلم و تعدی نجات یابند، یا دین مسیحیت را پذیرفتند و یا مجبور شدند همانند مسیحیان زندگی کنند. در سال ۱۸۳۴ قانون بردهداری در جزیره ترینیداد لغو شد. بنابراین، برخی از بردهها تصمیم به بازگشت گرفتند. همین موضوع موجب ضربات جدی بر اقتصاد منطقه گردید. انگلستان برای جبران این امر اقدام به عقد قراردادی کرد که براساس آن، از سال ۱۸۵۴ تا ۱۹۱۵م، کارگران هندی را که شامل مسلمانان نیز بودند، به جزایر مذکور منتقل کرد. شرایط زندگی این مسلمانان با وضع بردههای آفریقایی تفاوت چندانی نداشت. میسیونرهای مسیحی برای دور نمودن آنان از اسلام، فعالیتهای گستردهای کردند، حتیگاه با اعمال قهرآمیز، اقدام به برهم زدن نمازهای جماعت مسلمانان کردند. کارگران هندی برخلاف مسلمانان آفریقایی، ارتباط خود را با میهن اصلی ادامه دادند و بدینگونه تا حدی در حفاظت از دین و فرهنگ خود موفق بودند.
مسلمانان در سال ۱۸۹۳م گروهی به نام جمعیت هند شرقی و در سال ۱۹۲۶م جمعیتی به نام تقویت الاسلام را تأسیس کردند. این جمعیت بعدها نمایندگی مسلمانان را در نزد حکومت عهدهدار شد. تا سال ۱۹۴۵م، اسلام در ترینیداد دین رسمی محسوب نمیشد و به همین دلیل، این جمعیتهای اسلامی بودند که تأسیس نهادهای آموزشی را برعهده داشتند. نخستین بار جمعیت تقویت الاسلام، در سال ۱۹۴۹م مدرسهای مطابق با اصول اسلامی تأسیس کرد. بعدها مدارس اسلامی و همچنین ابتدایی و راهنمایی تأسیس شد و این روند ادامه یافت. مسلمانان این کشور امروزه دارای ۸۷ مسجد هستند که در آنها کلاسهای آموزش قرآن فعال هستند. برخی محققان معتقدند مسلمانان این کشور در قاره آمریکا از بهترین تشکلهای اسلامی برخوردار هستند.
جمعیت «اهل السنه و الجماعه» (تأسیس ۱۹۳۰م)، نیرومندترین تشکل اسلامی در ترینیداد و توباگو به شمار میرود. گروهها و جمعیتهای دیگر در منطقه ترینیداد و توباگو عبارتند از: «اتحادیه مبلغان مسلمان در آمریکای جنوبی و منطقه کارائیب» که در سال ۱۹۶۰م تأسیس شد. این اتحادیه برنامه رادیویی هم دارد. جماعت المسلمین سازمان اسلامی دیگر این کشور است که در سال ۱۳۵۸شمسی / ۱۹۷۹م تأسیس شد. رویکرد سیاسی این سازمان از دیگر سازمان-های اسلامی ترینیداد بیشتر است. در سال ۱۳۶۱ش/۱۹۸۲م، گروه کوچکی از اعضای آن ـ که دخالت سازمان را در امور سیاسی درست نمیدانستند ـ از آن جدا شدند و «جماعت المومنین» را پدید آوردند. جماعت المسلمین عموماً نماینده مسلمانان آفریقاییتبار هستند هدفشان تشکیل حکومت اسلامی است.
از دیگر سازمانهای اسلامی این کشور میتوان مؤسسه خیریه توکل اسلامی، موسسه توسل عبدالعزیز و جماعت التبلیغ… و را نام برد.
حکومت، علیرغم میل درونی خود، به مسلمانان اجازه میدهد که از رسانههای جمعی بهرهمند شوند. اکثر مسلمانان این کشور، که بیشتر هندیتبارند، مذهب حنفی دارند. معدودی شیعه هندیتبار نیز در آنجا زندگی میکنند که تعداد دقیق آنها معلوم نیست. مسلمانان هندیتبار عموماً در جنوب کشور و در جزیره ترینیداد زندگی میکنند و مسلمانان آفریقایی-تبار عموماً در جزیره توباگو ساکن هستند. در این کشور تعداد کمی مسلمان چینی نیز هست. در میان مسلمانان این کشور، هندیتبارها از آفریقاییتبار، پویاترند. برخی محققان، معتقدند امروزه گرایش به اسلام در ترینیداد و توباگو بیشتر متأثر از افکار مسلمانان ایالات متحده آمریکاست تا فعالیتهای مسلمانان ترینیداد. از سال ۱۳۵۵ش/۱۹۷۶م رهبر مسلمانان آمریکا در ترینیداد نماینده (امام) معرفی میکند. عربستان سعودی نیز برای جذب مسلمانان در این کشور فعالیتهایی جدی را شروع کرده است.
۴-۲ سورینام
این کشور از سال۱۶۶۷م سخت استعمار هلند بوده است. بردههای مسلمان آفریقایی که برای کار در مزارع و معادن طلا به این منطقه منتقل میشدند، اولین مسلمانان سورینام محسوب میشوند. آنها نیز مانند مسلمانانی که در کشورهای دیگر زندگی میکردند، تحت فشار و ستم قرار داشتند، انجام اعمال اسلامی برای آنها ممنوع بوده، به همین جهت از هویت دینی خود دور ماندند. اکثر کارگرانی که به دنبال سیاستهای هلند در سالهای ۱۸۳۱ تا ۱۸۵۰ از اندونزی و در سالهای ۱۸۷۳ تا ۱۹۱۶م از هند به سورینام آمدند، مسلمان بودند. از سال ۱۹۴۰م به بعد، مسلمانان، آزادی برخورداری از حقوق شخصی، خانوادگی و مسائل مربوط به ارث را کسب کردند.
مسلمانان سورینام مذاهب مختلفی دارند. حضور قادیانیها (احمدیه) در آنها پررنگ است. علیرغم تمام اختلافات، مسلمانان در سال ۱۹۲۹م «سازمان اسلامی سورینام» را تأسیس کردند. این سازمان تا سال ۱۹۷۸م توسط قادیانیها اداره میشد، از آن تاریخ به بعد، مسلمانان سورینام جمعیتی به نام «جمعیت اسلامی سورینام» را تأسیس کردهاند. آنها تشکلی به نام مجلس مسلمانان سورینام هم دارند. مسلمانان این کشور عمدتاً از مبلغان اندونزی، عربستان و پاکستان متأثر هستند. اخیراً قطر و امارات متحده عربی هم در بخش نفت با این کشور همکاری میکند. این کشور تعدادی مسلمان افغانی و بومی هم دارد.
۵-۲ گویان
ورود اسلام به گویان نیز مانند کشور همسایهاش، سورینام، با انتقال عده زیادی از بردههای آفریقایی که برخی از آنان مسلمان بودند، رخ داده است. مسلمانان این منطقه نیز مانند کشورهای دیگر تحت ستم اربابان اروپایی واقع شده، مجبور به رها ساختن فرهنگ و دین خود شدند. انگلستان پس از لغو قوانین بردهداری در سال ۱۸۳۴، اقدام به انتقال کارگران هند به این کشور نمود. عدهای از این کارگران مسلمان بودند. تا سال ۱۸۶۰، شرایط برای مسلمانان سخت بود ولی به مرور زمان، انگلیسیها به آنها اجازه دادند مسجد داشته باشند و فعالیت داشته باشند. انجمنهای متعدد مسلمانان در سال ۱۹۳۶م به هم پیوسته، جمعیتی به نام «جمعیت عالی اسلامی» را تأسیس کردند.
هواداران هندی و آفریقایی این جمعیت در انتخابات سال ۱۹۶۱م هر یک از حزب جداگانهای حمایت کردند؛ به این ترتیب، به دو جناح منشعب شدند. پس از انشعاب مذکور، جمعیتهای جدید و مستقلی ظهور یافت. مهمترین آنها «مجلس عالی اخوت اسلامی»، «اتحادیه جوانان مسلمان» و «مرکز اسلامی» است. ولی امروزه جماعات محلی در واقع شعباتی از «سازمان اسلامی مرکزی گویان (CIOG) » محسوب میشوند. تعداد چنین شعباتی در حال حاضر ۱۲۰ شعبه میباشد. هر شعبه در محل یک مسجد مشغول فعالیت و اداره کلاسهای آموزش قرآن است. این کشور دارای ۱۳۰ مسجد است. مسلمانان در پارلمان و هیأت وزیران هم حضور دارند.
تا سال ۱۹۷۹ که انقلاب اسلامی ایران رخ داد، بیشتر مردم مذهب حنفی داشتند که بیشتر از طریق مبلّغان هندی درآنجا ترویج میشد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به تدریج، تشیّع به گویان راه یافت. هم اکنون تعداد قلیلی از شیعیان خوجه در این کشور زندگی میکنند. شیعیان گویان، در ایام محرم به سوگواری به سبک هندیها پرداخته و آن را تازیا ـ که همان تعزیه است ـ مینامند. متأسفانه به دلیل ناهمگونیهای زبانی و فقهی گروههای گوناگون نژادی گویان ـ خصوصاً هندی و اندونزیایی ـ مسلمانان موفق نشدند به گونه جامعه یکپارچه اسلامی به هم پیوندند و تأثیرگذاری جدیتری در مناسبات سیاسی و اجتماعی این کشور داشته باشد.
در گویان بیش از ۱۳۰ هزار نفر مسلمان زندگی میکنند که نسبت جمعیت مسلمانان به کل جمعیت کشور ۱۷ درصد است.
۶-۲ مسلمانان سایر کشورهای منطقه
همانطوری که قبلاً اشاره شد مهاجرت مسلمانان به ویژه اعراب به آمریکای لاتین پس از جنگ جهانی دوم سیر شتابانی به خود گرفت. مسلمانان ونزوئلا برای اولین بار در زمان استعمار اسپانیاییها به این کشور آمدند. از آن پس، مهاجرتهایی از هند صورت گرفت. مهاجران با دشواریهای بسیاری مواجه بودند. اما مسلمانانی که در نیمه دوم قرن بیستم از کشورهایی مانند سوریه، لبنان، فلسطین و پاکستان برای اشتغال به ونزوئلا مهاجرت کردند، گروه جدیدی تشکیل دادند.
اخیراً ترکها هم در این کشور فعالیت خود را شروع کردند. در سال ۱۹۶۶م در کاراکاس، پایتخت ونزوئلا، اولین مرکز اسلامی تأسیس شد. و بعدها در کنار مسجد، آموزش زبان عربی راهاندازی شد. تعداد مسلمانان بیش از ۶۰ هزار و در برخی از آمارها تا ۳۰۰ هزار نفر گزارش شده است و اکثر آنها در کاراکاس زندگی میکنند. مسلمانان عمدتاً در کاراکاس، جزیره مارگایتا و سان فیلیپ سکونت دارند. در سال ۱۹۸۰م بخشهای فلسفه اسلامی و تحقیقات عربی در دانشگاه کاراکاس آغاز به کار نمود. مسجد شیخ ابراهیم آل ابراهیم در کاراکاس از مساجد بزرگ آمریکای لاتین محسوب می-شود.
مکزیک دارای اقلیت مسلمان پرجمعیتی (بین ۱۰۰هزار تا ۳۰۰ هزار نفر) است که عمده آنها از مهاجران سوری و لبنانی هستند و در مرتبه بعدی مهاجرینی از مصر، ایران و ترکیه قرار دارند. از جمله مراکز اسلامی این کشور میتوان مرکز فرهنگی اسلامی مکزیک (CCIM)، شاخه صوفیه نوربخشیه جراحیه و مراکز اسلامی خانم فاطمه فریها و خانم آمنه تسلیما، مرکز سلفی مکزیک و… نام برد.
ادامه دارد…
Sorry. No data so far.