بم یک بار دیگر لرزید؛ صبح دیروز، سه شنبه، پایگاه لرزه نگاری کشور زمین لرزهای ۵. ۴ ریشتری را در این منطقه ثبت کرد و باز دوباره خاطرات دی ماه غمبار ۸۲ زنده شد؛ همان صبح جمعهای که زمین، بیرحمانه و با بیمعرفتی هر چه تمامتر، خشم خود را بر سر بمیها خالی کرد و نه یک شهر، که دنیا را عزادار کرد.
خیلی وقت است، حدود نه سال، یعنی درست از سال ۸۲ که بم آوار شد و کلی خسارت به بار آورد، هر زمان زلزله میشود، چه خسارت بار باشد، مثل زمین لرزه آذربایجان، چه به خیر بگذرد، مثل زلزله اخیر بم، خبر که منتشر نشده، از در و دیوار پیامهای ایمنی میریزد بر سر و روی روزنامهها و تلویزیون و رادیو، که بیاییم مقاوم سازی کنیم، بیاییم خود را در مقابل زلزله تجهیز کنیم، بیاییم آموزش بدهیم، فرهنگسازی کنیم و…. از این دست صحبتها.
وقتی که بم شهر غم شد
اما شاید هیچ کس اندازه ما کرمانیها که معنای واقعی غم بم را درک کردیم و سنگینی داغ زلزله را هنوز با گذشت حدود ده سال با خود همراه داریم، نداند این چیزهایی که گفته میشود، چقدر حقیقت دارد و چقدر ضرورت! خدا کند کس دیگری هم این را این گونه درک نکند اما کاش هر چه زودتر همه ما به این نتیجه برسیم که زلزله در کمین زندگی ماست و هیچ وقت هم خبر نمیکند؛ شاید فرجی بشود.
بعد از زلزله دی ماه ۸۲ خیلیها آمدند و از نزدیک، شهر ویران شده بم را، در خاک و خون غلتیدن عدهای را و آواره شدن بعضی دیگر را دیدند و میدانند وقتی میگوییم غم بم، این غم چه معنایی دارد، فقط آنهایی که بودند و دیدند این را میفهمند… هر چه بود، روزهای تلخی بود. بعد از آن، اگر چه درست از روز بعد از زلزله، عزم ملی برای آباد کردن این شهر جزم شد اما ۱۰ سال زمان کمی است تا بگوییم این روزهای تلخ تمام شده؛ بم هنوز هم هوایش غم دارد. بازسازی شده اما هنوز هم بوی غم دارد. این را که آمار و ارقام نمیتواند بگوید و نمیگوید. باید رفت و از نزدیک دید.
زلزله اجتماعی در بم ادامه دارد
زلزله بم در کنار همه خساراتی که به بار آورد، عده زیادی را از رفتن محروم کرد؛ منظور معلولیتهایی است که با آوار شدن سقف خانههایی که دور کردن بلا را یاد نداشتند، بر سر عده زیادی از مردم به بار آمد. عده دیگری هم همه اعضای خانواده خود را از دست دادند و گروهی نیز… گروه دیگری هم…
آیا حال بم خوب است؟
شاید وقتی از زلزله بم حرفی به میان میآید، مثل من، در ذهن خیلیهای دیگر هم این سوال نیز پیش بیاید که معلولین ضایعه نخاعی بمی الان که نه سال از آن فاجعه میگذرد، چه حال و روزی دارند و چه میکنند؟ بچههایی که بیسرپرست شدند کجا هستند؟ مادرانی که بعد از زلزله مجبور شدند سرپرست خانواده خود بشوند، روزگار بر وفق مرادشان هست؟ و اصلا بیخیال آمار و ارقام و عملکردهای بازسازی، آیا حال بم خوب خوب هست؟ باید رفت و از نزدیک دید.
چندی پیش بود عدهای از خبرنگاران در قالب یک تور خبری به بم رفتند.
هرچند اندک، اما فرصت خوبی بود تا احوالی از بم بپرسیم و از یک زاویه دیگر به حال و هوای بم نگاه کنیم؛ از دید مسایل اجتماعی.
۲۰۰ معلول ضایعه نخاعی در بم
در جریان این تور یک روزه، اولین چیزی که متوجه شدیم این بود که فاجعه آن صبح جمعه زمستانی بیش از ۲۰۰ نفر از مردم بم را دچار معلولیت نخاعی کرد؛ ۲۰۰ نفر معلول ضایعه نخاعی! این فقط یک آمار نیست؛ باید از نزدیک با سختیهای زندگی روی صندلی چرخدار آشنا بود تا درک کرد همین یک گوشه کار، این زمین لرزه چه فاجعهای را به بار آورده.
این افراد از بهزیستی خدماتی را میگیرند و تا حدودی مورد حمایت هستند اما مطمئنا همه نیازشان برآورده نشده.
رفتیم از نزدیک، از مرکز توانبخشی سپهر بازدید کردیم؛ این مرکز را بعد از وقوع زلزله، خیرین ساختند تا بشود مرکز نگهداری معلولین، اما بعد تغییر کاربری داده و شده مرکز توانبخشی معلولین جسمی و حرکتی؛ فائز فرخی، مدیر عامل این بنیاد، گفت که هدف ما اشتغال و خودباوری معلولین ضایعه نخاعی است.
حتما هم برای رسیدن به این هدف بوده که در این بنیاد کارگاه تولید دسته سیم انژکتور پراید را راه اندازی کرده و معلولین بمی، این قطعه از خودروهای کارخانه سایپا را تولید میکردند.
طلب یک میلیاردی معلولین بمی از سایپا
فرخی گفت که در این کارگاه، شش تا هفت محصول را تولید میکنیم. سال گذشته، ۱۰۰ هزار دسته سیم انژکتور تولید کردیم.
وی البته از طلب یک میلیارد تومانی خیریه سپهر بم از کارخانه ساپیا هم خبر داد و اظهار داشت که این مسئله مشکلاتی را برای ما ایجاد کرده است. فرخی از طلب ۴۰۰ میلیونی خیریه سپر بم از کارخانه تراکتورسازی تبریز نیز خبر داد.
ما هم از نزدیک دیدیم که چگونه دستهایی که دستههای ویلچر حایل آن شده، در واحدهای برش، آماده سازی و پرس، مدول سازی و دیگر بخشهای این کارگاه به تولید مشغول هستند. هم زن بودند، هم مرد. هم جوان هم مسن.
تعداد این معلولین در مرکز سپهر اما، ۲۰۰ نفر نبود، فرخی گفت که ۴۷ نفر اینجا مشغول به کار هستند، اما تاکید داشت که شعار ما این است هیچ معلول ضایعه نخاعی در بم بیکار نباشد.
دکتر یدالله دانشیار، رییس اداره بهزیستی شهرستان بم هم که قبل از این بازدیدها، با بیان دیدگاههای خود مبنی بر اینکه خبرنگاران بازوی توانمند بهزیستی هستند و ضعفها و کاستیها باید گفته شود، خیال میهمانان خود را راحت کرده بود که هرچه سوال دارند، بیپاسخ نمیماند، در خصوص وضعیت بقیه افراد ضایعه نخاعی که در سپهر نبودند، گفت که آمار معلولین ضایعه نخاعی در بم بالاست؛ عدهای از آنها اینجا مشغول به کار هستند، عدهای هم در بستر بوده و توان کار کردن ندارند، ۳۰، ۴۰ نفر هم در همین مرکز توانمند شدهاند و وارد بازار کار شدهاند.
بم؛ شهری بدون مانع
با این حساب، به جز آن عدهای که در بستر بیماری هستند، به نظر میرسد بقیه معلولین ضایعه نخاعی بم اوضاع خیلی بدی نداشته باشند.
دانشیار البته یک خبر خوب دیگر هم داد و آن اینکه تا پایان امسال، بم میشود شهر بدون مانع. وی گفت که چون ساخت و سازها جدید بوده، اصول مناسب سازی رعایت شده است.
مرکز توانبخشی سپهر اما، فقط ویژه بچههای ضایعه نخاعی نبود؛ بخش دیگری از این مجموعه کارگاه خیاطی بود. حدود ۴۵ نفر از زنان سرپرست خانوار و دختران بیسرپرست از طریق دوخت سفارشهایی که از طریق مناقصه گرفته میشود، چرخ زندگیشان را میچرخانند. به گفته فرخی، افرادی که اینجا میآیند اول آموزشهای لازم را میبینند، بعد از مدتی هم که استادکار شده، میروند بیرون از مجموعه، برای خودشان کاری راه میاندازند؛ گویا تاکنون ۶۰ نفر در این کارگاه دوزندگی توانمند شدهاند.
ما هم از نزدیک دیدیم که پشت چهره زنان و دختران جوانی که بعد از آن صبح زمستانی، دیگر خانه دار نبوده و مجبور شدهاند پشت چرخهای کارگاه دوزندگی سپهر بنشینند، غم زلزله جاخوش کرده. اما زندگی آنها جریان داشت و فرخی گفت که درآمدی که دارند در حد یک زندگی آبرومندانه، هست.
بنیاد خیریه سپهر، یک قسمت درمانی مجهز هم داشت شامل کلینیک دندانپزشکی، فیزیوتراپی، گفتاردرمانی، شنوایی سنجی و کاردرمانی.
تعطیلی مجهزترین واحد آب درمانی در بم
واحد هیدروتراپی (آب درمانی) سپهر که مجهزترین مرکز آب درمانی در استان کرمان است، اما دو، سه ماهی هست که تعطیل شده؛ به گفته فرخی، هزینه تامین سوخت این مرکز برای گرم کردن آب خیلی بالا است و از توان مجموعه خارج.
گوشهای از بنیاد سپهر هم خانهای بود برای سالمندان. ۱۰ بلوک ۱۲ تخته، که ۹۲ سالمند آنجا ساکن شده بودند؛ کلیه امکانات رفاهی هم برای آنها مهیا بود.
بیشترین مراکز شبه خانواده کرمان در بم
بنیاد خیریه سپهر، تابلویی زیبا از احساس همنوع دوستی را در این منطقه زلزله زده به نمایش گذاشته و این بسیار جای خرسندی دارد. اما کاش زلزله بم اینقدر خسارت به بار نیاورده بود که مجبور شویم برای عدهای که تا پیش ازآن صبح زمستانی برای خودشان خانه و شغل و خانوادهای داشتند، شرایطی فراهم کنیم تا… به گفته دانشیار، دو هزار زن سرپرست خانوار در بم زندگی میکنند. ۱۰ مرکز نگهداری کودکان بیسرپرست یا بد سرپرست نیز در این شهرستان هست که ۷۰۰ کودک بیسرپرست را تحت سرپرستی دارد! بم بیشترین تعداد مراکز شبه خانواده را در استان کرمان دارد.
اما پس از بنیاد سپهر، فرصتی شد تا از بچههای بیسرپرست بم هم احوالی بگیریم. مرکز شبه خانواده شبانه روزی فاطمه الزهرا (س) وابسته به بنیاد خیریه صنعتی.
حمیرا فغفوری مدیر آن بود و گفت که ۴۲ فرزند اینجا داریم؛ از ۶ سالگی تا زمان تشکیل خانواده کلیه امکانات زندگی را براشان فراهم میکنیم.
وی از ترخیص ۸۳ نفر هم از این مرکز خبر داد.
به جز سه، چهار نفر، بقیه بچههای این مرکز مدرسه بودند و ما از نزدیک ندیدیم که با غم زلزله چه روزگاری میگذرانند اگر چه امکانات این مجموعه، از خانههای بقیه همکلاسیهایشان که پدر و مادر داشتند، چیزی کم نداشت اما هیچ چیز خانه و خانواده خود آدم نمیشود. این را هم زلزله یادمان داده…
یکی از مهدکودکهای بم نیز در این تور خبری مورد بازدید قرار گرفت و دانشیار از توزیع یک وعده غذای گرم در مهدهای کودک روستایی و حاشیه شهرها در بم خبر داد. بچههای این مهدها خوشبختانه فاجعه دی ماه ۸۲ را ندیدهاند اما کاش یادشان بدهند که با زلزله چه کنند!
بعد از این بازدیدها، دانشیار، در جمع خبرنگاران از وضعیت اجتماعی این شهرستان گفت.
۱۰هزار خدمت بگیر و مددجوی بهزیستی در بم
وی آمار مددجویان و خدمت بگیران بهزیستی بم را پیش از زلزله ۷۰۰ نفر عنوان کرد؛ به نظر میرسد قبل از آن صبح جمعه زمستانی، خیلی اوضاع بدی در بم نداشتیم.
اما وی گفت: مدتی بعد از زلزله این آمار به بیش از ۱۵ هزار نفر رسیده و هم اکنون نیز ۱۰ هزار نفر از خدمات این نهاد حمایتی بهره میگیرند.
رییس اداره بهزیستی بم همچنین اظهار داشت: باید بین بم و سایر شهرستانهای کرمان تفاوت قائل باشیم نه تبعیض.
دانشیار در توضیح این مطلب گفت: اگر زلزله را هم در نظر نگیریم، شرایط جغرافیایی و موقعیت اجتماعی بم باعث متفاوت بودن آن از سایر شهرستانها میشود؛ تمام این منطقه در مسیر ترانزیت قرار دارد، از آسیب پذیرترین شهرهای استان است و بحث مواد مخدر به دلیل همین شرایطی که دارد، در این منطقه بسیار جدی است.
وی در کنار این مسایل، از مشکل دیگری هم سخن به میان آورد.
دانشیار افزود: بعد از زلزله، مهاجرین زیاید به عنوان نیروی کار و کارگر به بم آمدند، اینجا مقیم شدند و تشکیل خانواده دادند، اما بعد از مدتی خانواده خود را رها کرده و به شهر خودشان رفتند! حالا هم این خانوادههای بیسرپرست به خانواده بهزیستی بم اضافه شدند!
لزوم مشارکت خیرین در ساخت مسکن مددجویان بمی
دانشیار اما گفت: با وجود همه این مسایل، در حال حاضر تامین مسکن افراد تحت حمایت بهزیستی در بم بزرگترین مشکل و دغدغه ما است.
وی گفت: حمایتهای خوبی از سوی سازمان بهزیستی کشور و کرمان شده اما پاسخگوی نیاز ما نبوده و بهترین راه این است که خیرین برای تامین مسکن جامعه هدف بهزیستی وارد شوند.
آنچه که در این تور خبری دیدیم، همه بم نیست. یک برگ از خاطراتش بود، حتی کمتر. زلزله کاری با بم کرد که بعید است به این زودیها بشود فراموشش کرد؛ اما کاش هر چه زودتر کاری کنیم که دیگر خبر آمدن زلزله، پشت هیچ ایرانی و کرمانی را نلرزاند.
Sorry. No data so far.