چهارشنبه 17 اکتبر 12 | 11:11

گزارش هاآرتص از تن‌فروشی زنان اسرائیلی

روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» اخیرا گزارشی از وضعیت داخلی اسرائیل و پدیده تن‌فروشی زنان که به امری رایج در آنجا بدل شده، پرداخته است.


روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» اخیرا گزارشی از وضعیت داخلی اسرائیل و پدیده تن‌فروشی که به امری رایج در اسرائیل بدل شده، پرداخته است. این گزارش حاوی نکات تکان‌دهنده‌ای از اوج نابسامانی اجتماعی در سرزمین‌های اشغالی است، که در ادامه به مرور بخش‌هایی از آن می‌پردازیم.

فساد مردان در لایه‌های اجتماعی

نویسنده این گزارش ابتدا به شرح وضعیت یکی از فاحشه‌خانه‌های معروف در قلب تل‌آویو می‌پردازد. وی عنوان می‌کند که تمام اتاق‌های این محل در طول روز هم همواره پر است و همیشه هم زنان کافی در شیفت روز برای پاسخگویی به نیاز مراجعان وجود دارد.

رونا یکی از زنانی است که خود در شیفت روز این فاحشه‌خانه کار می‌کند و عنوان می‌کند؛ به این دلیل روز‌ها کار می‌کند که یک مادر است. او می‌گوید با وجود آنکه تعداد مشتریان در شیفت شب بیشتر است، اما او یک مادر است و باید شب را در کنار خانواده‌اش باشد.

او همچنین می‌گوید بیشتر مشتریان شیفت روز، از طبقه‌های بالای جامعه اسرائیلی هستند. کسانی با مشاغلی چون مهندس، پزشک، تاجر و وکیل. رونا با تاثر درباره آن‌ها می‌گوید: «تقریبا همه آن‌ها متاهل هستند. آن‌ها عکس زن و بچه خود را در موبایل به من نشان می‌دهند. آن‌ها یا در مسیر رفتن به محل کار به اینجا می‌آیند یا به بهانه یک قرار یا یک نهار بیرون آمده‌اند».

او در پاسخ به این سوال که چرا با وجود آنکه در مراحل پیشرفته حاملگی هنوز هم تن‌فروشی می‌کند، تنها می‌گوید: «من یک خدمات دهنده هستم».

خبرنگار هاآرتص از رونا می‌پرسد، آیا کسی از نزدیکانت می‌دانند اینجا کار می‌کنی؟ و رونا پاسخ می‌دهد: «نه، به هیچ وجه، هیچ‌کس از اینجا بودن من خبر ندارد. من خیلی روی بچه‌ام سرمایه‌گذاری کرده‌ام. او بچه خیلی با استعدادی است».

در همین حین است که رونا یاد پسر خود می‌افتد، به او زنگ می‌زند و یادآوری می‌کند که عصرهنگام بعد از مدرسه، باید به یک کلاس تقویتی برود.

او توضیح می‌دهد که همسرش ر‌هایش کرده و بدهی‌های زیادی دارد که باید پرداخت کند. رونا عنوان می‌کند که همیشه در حال جنگ با افسردگی است. او می‌گوید: «در ابتدا کار کردن به عنوان یک روسپی برای من خیلی سخت بود».

روسپی‌گری؛ پدیده‌ای رایج در جامعه اسرائیلی

نویسنده این گزارش می‌نویسد این فاحشه‌خانه‌ها در سرتاسر تل‌آویو فعال هستند و هر روز صبح فعالیت خود را آغاز می‌کند. او می‌نویسد صنعت روسپیگری اسرائیل هر روز صبح بیدار می‌شود و تا ۴ و ۵ بامداد فردا ادامه پیدا می‌کند و دوباره ساعت ۱۰ صبح درهای فاحشه‌خانه‌های اسرائیلی باز می‌شود. صنعت روسپیگری اسرائیل بیش از گذشته به پدیده‌ای رایج و حتی عادی بدل می‌شود.

«مایا پالی» یکی از مددکاران وزارت سلامت اسرائیل است که بنا بر وظیفه‌اش، بار‌ها از این مکان‌ها بازدید کرده است. وی می‌گوید در این محل‌ها سعی شده روسپیگری به عنوان شغلی شریف معرفی شود و برای آن عبارات شغلی نظیر شیفت کاری، کار، منشی نیز تعریف شده است. به گفته او تلاش می‌شود تا روسپیگری عادی شود و به کاری رایج و روتین بدل شود.

با این وجود او می‌گوید هم خدمات‌دهندگان و هم دریافت کنندگان خدمات در این محل‌ها، از اینکه نزدیکان آن‌ها متوجه شوند که در صنعت فاحشه‌گری حضور دارند، بیمناکند. به همین جهت هم هست که مادرانی که در این محل‌ها مشغولند، شیفت روز را انتخاب می‌کنند، چراکه راحت‌تر می‌توانند این راز را از اطرافیان خود مخفی کنند. آن‌ها ابتدا فرزندان خود را به مهد می‌رسانند و به همه می‌گویند که به محل کار می‌روند.

مشکلات اقتصادی؛ دلیل اصلی

پالی می‌گوید این مادران که اغلب مطلقه یا بیوه هستند، برای بزرگ کردن فرزندان خود مجبور به تن‌فروشی هستند. سن این زنان بین ۲۰ تا ۴۰، ۵۰ سال است و به گفته وی: «این مادران فرزندانی در سن مهد و دبستان دارند و فرزندان برخی از آن‌ها سربازان ارتش هستند. بسیاری از آن‌ها می‌گویند به دلیل فقر و نیاز مالی به کار در فاحشه‌خانه روی آورده‌اند. شکنندگی اقتصادی مادران سرپرست خانوار و گزینه‌های محدود آن‌ها برای کسب درآمد، مهم‌ترین دلایل روی آوردن آن‌ها به تن‌فروشی است. البته در مشاوره‌های درمانی با آن‌ها مشخص می‌شود که فقر مادی تنها دلیل این امر نیست. همواره می‌فهمید که آن‌ها در گذشته قربانی سواستفاده جنسی، خشونت، و بی‌توجهی عاطفی بوده‌اند».

بسیاری از زنانی که در تل‌آویو مشغول تن‌فروشی هستند، از شهرهای دیگر به تل‌آویو می‌روند چراکه بیم آن را دارند که یکی از مشتریان آن‌ها را بشناسد. آن‌ها سعی می‌کنند با وسائط نقلیه عمومی سفر کنند و ساده‌ترین لباس‌ها و آرایش‌ها را داشته باشند تا کسی به آن‌ها شک نکند.

پالی با اشاره به اینکه این زنان ۲ شخصیت دارند، می‌گوید: «مایه دلشکستگی است که وارد این فاحشه‌خانه‌ها شویم و صحبت‌های این مادران را بشنویم و ببینیم که منتظر مشتری نشسته‌اند، تنها برای اینکه بتوانند برای خانواده خود پول درآورند».

یکی از این زنان که از همسر خود جدا شده است، در توصیف دوران پس از طلاق و نحوه کشیده شدن به این مسیر، می‌گوید: «یک سال و نیم برای پرداخت بدهی‌هایم جنگیدم و این کار کاملا من را از پای درآورد. من پسرم را گرفتم و به همراه مادرم به محل دیگری نقل مکان کردیم. من تمام روز عاجزانه در زمینه پرستاری کار می‌کردم. بعد از مدتی آپارتمانی اجاره کردم و از این به بعد همه‌چیز ناجور شد. برای هیچ‌چیز پول کافی نداشتم. شوهرم حق فرزندان را (ماهیانه فرزندان پس از طلاق) سر وقت پرداخت نمی‌کرد و قبض‌های ماهیانه روز هم تلنبار می‌شدند. من ماهیانه ۴۵۰۰ شکل (واحد پول اسرائیل معادل یک چهارم دلار) درآمد داشتم که برای هیچ چیز کافی نبود. هر ماه جای اینکه بدهی‌هایم پرداخت شود، بیشتر روی هم تلنبار می‌شد».

او ادامه می‌دهد: «پسرم دوستی داشت که زیاد به خانه ما می‌آمد و من مادرش را می‌دیدم. یک روز صریحا به مادر او از فشار اقتصادی که روی من بود گفتم. ناامید بودم. او از من پرسید که «آیا سالم هستی؟»؛ و بعد گفت که تو صد سال دیگر هم نمی‌توانی بدهی‌هایت را بپردازی. او گفت که شوهرش پول‌هایی که از فروش آپارتمانشان به دست آمده بوده، برداشته، به خارج رفته و او را تنها گذاشته او از آن زمان تن‌فروشی می‌کند».

وی می‌گوید‌‌ همان زمان بود که به او پیشنهاد شد او هم تن‌فروشی کند تا بتواند در جامعه اسرائیل پول لباس و غذای خود را درآورد. او می‌گوید همه این کار‌ها را برای فرزندش انجام می‌دهد.

مشکلات اقتصادی جامعه اسرائیل همچنین موجب شده تا این پدیده رشد بسیار زیادی داشته باشد. آلاین یکی دیگر از زنان فعال در این زمینه است که می‌گوید: «قبلا تعداد فاحشه‌خانه‌های تل‌آویو اندک بود، اما امروز می‌توانم خیابان به خیابان این شهر زنجیره‌ای ممتد از این مکان‌ها را به شما نشان دهم».

او هم در مورد اینکه چطور مجبور به تن‌فروشی شده، می‌گوید: «زندگی من به سختی می‌گذشت و ناگهان دخترم به بیماری نادری مبتلا شد. داروهای او جزو سبد سلامت نبود. مجبور بودم خودم تمام هزینه دارو‌ها را بدهم. فقط پول دارو‌ها نبود بلکه درمان‌های خاص هم هست و بعد می‌بینی که مجبوری نزد پزشک خصوصی بروی و هزینه آن‌ها را شخصا ب‌پردازی. هر روز بیشتر و بیشتر افسرده می‌شدم. حس کردم همه راه‌ها بسته است».

آلاین می‌گوید پس از این بوده که یکی از دوستانش که در این زمینه فعالیت می‌کرده، به وی هم پیشنهاد داده است، و او هم وارد این کار شده است. او یک هفته پس از شروع این کار، یک بار هم دست به خودکشی زده است. وی در این باره می‌گوید: «من بستری شدم، و پس از آنکه دوره خدمات درمانی من به پایان رسید، به من گفته شد که باید نزد روانپزشک بروم. من به کلینیک یک روانپزشک در تل‌آویو رفتم و صراحتا به او گفتم که کارم تن‌فروشی است و با این اوقات بسیار سختی دارم. او به من پیشنهاد داد که در ازای درمان رایگان، با او رابطه جنسی برقرار کنم».

او می‌گوید در طول این سال‌ها بار‌ها سعی کرده این کار را کنار بگذارد، اما نتوانسته است. او که اکنون در کنار تن‌فروشی، یک کار نیمه وقت معمولی هم دارد، در این باره می‌گوید: «الان هم تن‌فروشی می‌کنم و هم کنار آن یک شغل نیمه‌وقت دارم. دارم تلاش می‌کنم که تمامش کنم، اما از لحاظ اقتصادی نمی‌توانم. سال‌ها می‌گذرد و حس می‌کنی که سوخته‌ای».

وی ادامه می‌دهد: «الان هم تن‌فروشی می‌کنم و هم یک کار معمولی نیمه‌وقت دارم، با این حال باز هم پول کافی کسب نمی‌کنم. هر ماه برای تامین مایحتاج اولیه زندگی می‌جنگم».

مشکلات اقتصادی سال‌ها است که در زیر پوست جامعه اسرائیلی پنهان شده و سران رژیم‌صهیونیستی همواره وجود چنین مشکلاتی را انکار می‌کنند. با این وجود چند وقتی است که این غده سر باز کرده و در قالب اعتراضات اجتماعی بروز پیدا کرده است. تنها در چند ماه گذشته بیش از ۱۰ اسرائیلی در اعتراض به مشکلات اقتصادی اقدام به خودسوزی کرده‌اند و حداقل ۲ نفر از آن‌ها بر اثر جراحات وارده کشته شده‌اند. علاوه بر این خیابان‌های تل‌آویو بار‌ها صحنه حضور اسرائیلی‌های معترص به وضعیت بد اقتصادی بوده است، که این اعتراضات همواره با سرکوب شدید از سوی نیروهای امنیتی روبرو شده است.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.