نظام تکنیکی یا تولید محصولی مانند یخچال میتواند به کلی الگوی خرید و مصرف مواد غذایی را نتحول سازد. این تنها نمونه ای کوچک از تأثیر نظام اجتماعی بر سبک زندگی است.
تأثیر نظام اجتماعی بر سبک زندگی در مصداق خرید مواد غذایی
«برای صرفهجویی در انرژی و پول، یخچال خود را پر کنید. شاید تصور کنید که پرکردن یخچال باعث میشود کار بیشتری انجام دهید، اما عکس این مسئله صحت ندارد. هر چقدر مواد بیشتری در داخل یخچال خود قرار دهید، دمای آن کمتر نوسان خواهد داشت. بدین ترتیب همه مواد خنک میمانند و در هزینههای انرژی صرفه جویی میکنید. و چون یک یخچال پر، یخچالی خوشحال است، پرکردن یخچال ارزش آن را دارد.
به اندازه ظرفیت یخچال خود خرید کنید. چرا باید عمده خرید کنیم؟ چون از لحاظ قیمت به صرفه است و برای یخچال نیز مفید خواهد بود. از فریزر شروع کنید: به دنبال فروشهای ویژه برشهای دلخواه گوشت باشید و تا جایی که ظرفیت وجود دارد خریداری کنید. یک برش کامل را با بستهبندی فروشگاه در داخل یک کیسه فریزر بگذارید؛ یا به اندازههای کوچکتر مناسب برای هروعده تقسیم کنید. اگر آنها را به طور صحیح بسته بندی کنید، به راحتی میتوانند تا شش ماه در فریزر بمانند. فضای اضافی فریزر را با کیسههای بسته میوه و سبزیجات یخ زده پر کنید تا برای تهیه غذاهای فرعی و نوشیدنیهای کمهزینه از آنها استفاده نمایید.
در یخچال، فقط به اندازهای که برای گردش هوای سرد و دیدن محتویات پشتی لازم است فضا باقی بگذارید. موادی که بیشتر مصرف دارند را در جلو قرار دهید تا بتوانید بعد از باز کردن در یخچال براحتی آنها را بردارید. اگر فرزندی دارید که درب یخچال را باز نگه داشته و به دنبال خوراکی میگردند، چیزهای مورد علاقه آنها را در ارتفاع چشم آنها قرار دهید تا انرژی تلف نشود. برای جلوگیری از انتقال آلودگی و پرهیز از دور انداختن مواد غذایی، همیشه گوشت و ماهی خام را در پاینترین قفسه بگذارید».
آنچه گذشت تبلیغات تجاری برای خرید انواع خوراکی یا چیز دیگر نبود؛ تبلیغات یخچال نیز نبود؛ بلکه دستور العمل فوق را که یک شرکت تولید کننده یخچال و فریزر در سایت خود قرار داده است، مطالعه کنید. درست است که در این تبلیغ هیچ توصیهای برای اینکه چه بخریم وجود ندارد و این ما هستیم که آزادانه و با اراده خودمان دست به انتخاب میزنیم، ولی دقیقا مسئله همینجاست که هرچند این دستور العمل و هزاران دستور العمل دیگری که هرروزه با آنها برخورد میکنیم، نه تنها سبکی از زندگی را پیش فرض دارند، بلکه به مدد نظامات اجتماعی، آن را معقول و مطلوب مینمایند. در این دستور العمل دو نکته قابل تأمل وجود دارد:
۱-به اندازه ظرفیت یخچال خود خرید کنید.
نه به اندازه بودجه و نه به اندازه نیازمان، بلکه میبایست به اندازه یخچالمان خرید کنیم! و این یعنی ما در حکم بردگانی هستیم که وظیفهامان پر کردن یخچال است! برای آنها که فکر میکنند این جمله کاملاً منطقی و طبیعی است، نیازی نیست تا خود را به زحمت بیندازند و گلستان سعدی را ورقی بزنند و بیندیشند که اگر سعدی نیز در روزگار ما میزیست اصلاً در گلستان خود از فضیلت قناعت سخن میگفت یا نه، بلکه تنها کافیست به آگهی یخچالی که نه در قرنها قبل، بلکه در ۱۹۵۵چاپ شده است نگاهی کنیم که چگونه متواضعانه (البته در قیاس با امروز) مینویسد که «(یخچال) مواد غذایی را همانطور که میخرید نگه میدارد».
پس هرچند شاید در وهله اول اینگونه به نظر برسد که نظامات اجتماعی (توجه شود که نظامات اجتماعی فراتر از نظامات سیاسی و اقتصادی هستند و نظامات فرهنگی، علم و تکنولوژی را نیز در بر میگیرند) صرفاً دسترسی به چیزهایی را سهل و به چیزهای دیگری را سخت میکنند، ولی مسئله کمی پیچیدهتر است. به عبارت دیگر تأثیر نظامات اجتماعی بر زندگی ما تنها بر سهولت دسترسی به فراوردههایشان خلاصه نمیشود، بلکه پا را فراتر از این نهاده و برای ما سبک زندگی میسازند. به عنوان مثال برای خرید روغن خوراکی سری به بازار بزنید، مشاهده میکنید که روغنهای مایع با قیمت مناسب و در تنوع بسیار زیاد موجود است و در مقابل روغن حیوانی هم با قیمت بسیار زیاد و هم به سختی قابل تهیه است، این اولین سطح تأثیر نظامات اجتماعی بر زندگی است، یعنی فراورههایش دردسترس و معقول مینمایاند (که البته چون عالم فعلی ابزاری است، معقول این عالم هم صرفهای اقتصادی است) مگر هنگامی که روغن جامد آمد، غوغا به پا کردند که روغن حیوانی مصرف نکنید، چرا که چنین میشود و چنان. و همین غوغا زمانی که میخواستند روغنهای مایع را جایگزین روغنهای جامد کنند به پا خواست.
ولی اگر کمی توجه کنیم میبینیم که حتی کسانی که امروزه روغن حیوانی میخرند آن را نه به عنوان روغن، بلکه به عنوان دارو تهیه میکنند و این تأثیر شگرف نظامات اجتماعی بر زندگی است که برای ما سبک زندگی میسازد.
حال به مثال یخچال برگردیم، واقعاً مسئله امروز این نیست که یخچال بخریم با نخریم، و اگر ابتدا برای این یخچال میخریدیم که «مواد غذایی را همانطور که میخریم، نگه دارد». ولی امروز یخچال ما است که میگوید چه چیزی و چقدر بخریم. این یخچال نوعی سبک زندگی برای ما ساخته است.
۲- برای صرفه جویی در انرژی و پول، یخچال خود را پر کنید.
اگر شما هم کمی دغدغه اخلاقی داشته باشید، این سؤال برایتان پیش میآید که مصداق اسراف کدام است؟ و چه باید کرد؟ آیا باید تا آنجایی که یخچالمان جا دارد خرید کنیم تا مصرف برق آن پایین بیاید و بالتبع هم برق کمتری مصرف شود و هم به محیط زیست آسیب کمتری وارد شود و یا باید به اندازه نیازمان بخریم؟ آیا باید مواد را به صورت عمده بخریم تا پول کمتری بدهیم، حتی با وجود اینکه میدانیم احتمال خراب شدن بخشی از آن وجود دارد و یا باید پول بیشتری بدهیم ولی به اندازه نیازمان بخریم؟
پس سخن از تأثیر نظامات اجتماعی بر سبک زندگی، سخنی عمیق و لایه لایه است و سبک زندگی موجود به مدد نظامات اجتمای اموری را موجه و عقلانی کرده است و البته مخاطره آمیز است. در نمونه فوق دیدیم که نظام تکنیکی یا تولید محصولی مانند یخچال میتواند به کلی الگوی خرید و مصرف مواد غذایی را نتحول سازد. این تنها نمونهای کوچک از تأثیر نظام اجتماعی بر سبک زندگی است.
Sorry. No data so far.