سه‌شنبه 23 اکتبر 12 | 14:47
در حاشیه یادداشت قالیباف و سخنان علی باقری

تنش‌زدایی؛ نمود یک اختلاف بنیادین در سیاست خارجی

عده ای با ناعادلانه دانستن ساز و کارهای موجود بین‌المللی و قواعد مبتنی بر آن با یک نگاه انتقادی سعی در مواجهه جدی با فضای حاکم دارند و معتقدند برای رسیدن به حق و حقوق عادلانه البته در مواجهه با این شرایط هزینه هایی را نیز باید پرداخت کرد.در مقابل عده ای با نامعقول خواندن رفتارهای این دسته معتقد به پذیرش شرایط موجود بین المللی و تعامل با غرب و حتی اعتماد سازی برای غرب و انتخاب رویکرد مناسب برای ایجاد ارتباط سازنده با آن هستند


به گزارش تریبون مستضعفین تعریف منافع ملی و چگونگی نگرش به دنیای بیرون و به تبعیت از آن انتخاب رویکرد مناسب در ارتباط گیری با کشورها را شاید بتوان یکی از جدی ترین اختلافات دولت‌های مختلف در جمهوری اسلامی و در میان صاحب نظران و نخبگان سیاسی دانست.

عده ای با ناعادلانه دانستن ساز و کارهای موجود بین‌المللی و قواعد مبتنی بر آن با یک نگاه انتقادی سعی در مواجهه جدی با فضای حاکم دارند و معتقدند برای رسیدن به حق و حقوق عادلانه البته در مواجهه با این شرایط هزینه هایی را نیز باید پرداخت کرد.

در مقابل عده ای با متهم نمودن دسته اول به نداشتن درک درست از واقعیت‌های موجود و نامعقول خواندن رفتارهای این دسته معتقد به پذیرش شرایط موجود بین المللی و تعامل با غرب و حتی اعتماد سازی برای غرب و انتخاب رویکرد مناسب برای ایجاد ارتباط سازنده با آن هستند که می توان بخش زیادی از سیاست خارجی دوران اصلاحات و سازندگی را که از آن با عنوان تنش زدایی نام برده می شد معطوف به این نگاه دانست.

در تبیین این نوع نگاه و در رابطه با تنش زدایی و تعامل با غرب یادداشتی از شهردار تهران در شماره‌ی اخیر همشهری ماه منتشر شد که در رسانه ها با عنوان «ضرورت تنش‌زدایی برای تحقق توسعه» انعکاس پیدا کرد که بخش هایی از آن به شرح زیر است:

«اگر به نحوه‌ی عملکرد دولت‌های جهان سومی در رابطه با محیط بین المللی (تا قبل از دهه ۸۰ میلادی) نگاهی بیندازیم، به خوبی مشاهده می‌کنیم که اغلب آن‌ها توانایی درکی واقع‌بینانه از محیط بین المللی و جایگاه و نقش کشور خود در این عرصه ندارند؛ به این معنا که تلقی آن‌ها بر اساس سمت و سویی احساساتی تعیین شده است. نگاهی به جامعه و سیاست در ایران معاصر نیز مجموعه‌ای از این دیدگاه‌های هراس‌گونه را از دنیای بیرون نشان می‌دهد. دیدگاه‌هایی که در سایه‌ی آن‌ها، ایران رویکردی بدبینانه و نامعقول و به دور از واقع‌بینی نسبت به دنیا داشته است. البته هیچ‌کس نمی‌تواند آثار مخرّب غربی‌ها را در سرنوشت ایرانیان در نظر نگیرد، ولی برداشتی که ایرانیان از تجربه‌ی تاریخی خود در ارتباط با غرب دارند، متَأسفانه در ابعادی خاص، امکان تعامل معقول آن‌ها را با دنیای بیرون از آن‌ها گرفته است. دولت توسعه‌گرا‌‌ همان طور که باید به محیط داخلی خود توجه داشته باشد، باید بتواند با محیط خارجی ارتباط سازنده برقرار کند و با اتخاذ رویکردی معقول و واقع‌بینانه، تعامل با دنیای بیرون را مدیریت کند. محیط بین‌المللی در تمامی عرصه‌ها، سرشار از فرصت است؛ ضمن آن‌که تهدید هم با آن آمیخته است. این نکته را می‌دانیم که شرط استفاده از این فرصت‌ها آن است که دولت موفق شود، گونه‌ای سیاست خارجی معقول را در فضای بین‌المللی مدیریت کند. سیاست خارجی‌ای که در آن مسئله‌ی زمینه‌سازی برای توسعه محور باشد.‌‌ رها شدن سیاست خارجی از دیدگاه‌های تهدیدگرایانه‌ی صرف، گامی مهم در این مسیر است. دولت توسعه‌گرا در سیاست خارجی خود، به گذر از دیدگاه‌های احساساتی به سوی واقع‌گرایی نیازمند است؛ این گذر را می‌توان رنسانس سیاست خارجی ایران نامید. رنسانسی که در ‌‌نهایت، میزان تنش با دنیای بیرون را برای ایران، کاهش می‌دهد. این تنش‌زدایی بسیاری از فرصت‌های موجود در محیط بین‌المللی را برای ایران به ارمغان خواهد آورد، فرصت‌هایی که نیاز ضروری ایران در روند توسعه هستند.»

از طرفی علی باقری، معاون امنیت بین‌الملل دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی روز گذشته در نشستی تحت عنوان «تحریم‌ها و چالش هسته‌یی» که بعدازظهر دوشنبه در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد طی سخنانی به واکنش مستقیم به این نوع نگاه پرداخت که می توان آن را به نوعی تبیین خوبی از تفاوت های این دو دیدگاه دانست.

«معاون جلیلی با اشاره به دو روایت در جهت تامین امنیت و منافع ملی گفت: یک روایت مبتنی بر«حق» است و دیگری بر اساس «سهم». این دو پیامدهای دوگانه‌ای دارند بر اساس «حق» توانمندی بالفعل و بالقوه چارچوب‌هایی به ما می‌دهند که بر اساس آن‌ها منافع خود را دنبال می‌کنیم، اما بر اساس «سهم» باید بپذیریم که بازیگرانی در عرصه بین‌الملل هستند که لزوما رفیق و یا حتی رقیب ما نیستند بلکه با ما دشمنی خونی دارند. در بین آن‌ها چند بازیگر عمده هستند که از سال‌ها قبل ساز وکار نظام بین‌الملل را تعریف کرده‌اند و در این چارچوب سهمی را برای ما تعریف کرده‌اند، بنابراین یا بر اساس آن سهم زندگی می‌کنیم و یا اگر بخواهیم بر اساس حق‌مان سهم بیش‌تری داشته باشیم باید دچار تنش با آن‌ها شویم.

وی اضافه کرد: البته این تنش‌ها هزینه دارد و برای اجتناب از تنش یا باید به سهم خود قانع باشیم و یا وارد تنش شویم و از همین‌جا است که گفتمان سیاست خارجی مبتنی بر تنش‌زدایی در دوره اصلاحات شکل گرفت، اما گفتمانی که در سیاست خارجی فعلی دنبال می‌شود بر اساس تنش‌زدایی نیست بلکه مبتنی بر تهدید‌زدایی است.
این عضو هیات مذاکره کننده ایران با 1+5 در ادامه سخنانش به روند شکل‌گیری پرونده هسته‌یی ایران در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اشاره کرد و با انتقاد از سیاست‌های هسته‌یی و مذاکراتی در دوره شکل‌گیری پرونده هسته‌یی کشورمان گفت: وقتی منافع ملی بر اساس «سهم» ترسیم و تعریف می‌شود به سرنوشتی دچار می‌شویم که در سال‌های 81 تا ماه‌های پایانی 83 با آن مواجه بودیم، ما در این مدت تعلیق فعالیت‌های هسته‌یی، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی، قطعنامه‌های متعدد در شورای حکام و آژانس را قبول کردیم و در ازای آن یکسری مشوق‌ها را دریافت کردیم که بیش‌تر برای ما توهین بود. روند عقب‌نشینی ادامه داشت تا جایی که نماینده انگلیس در گفت‌وگوها (جان ساورز)گفته بود ما حتی نمی‌خواهیم ایران دانش هسته‌یی داشته باشد.
باقری گفت: متاسفانه تعلیق فعالیت‌های غنی‌سازی و هسته‌یی ایران در برخی موارد از سوی هیات ایرانی مطرح و پیشنهاد می‌شد که این جای تاسف دارد و جالب این که در ازای این همکاری‌های ایران آن‌ها بسته پیشنهادی به ما ارائه کردند که در آن هیچ صحبتی از فروش و یا ارائه تسهیلات و خدمات به ایران نبود بلکه صرفا فراهم کردن بسترها برای ایران بود از جمله این که آن‌ها به ما اعلام کردند تسهیلات فراهم می‌کنیم که به اینترنت پرسرعت دست پیدا کنیم و یا حتی تسهیلات فراهم می‌کنیم که به قطعات هواپیما دست پیدا کنیم و یا عضو سازمان تجارت جهانی شویم و در بخش دیگر گفته بودند که برای دانشمندان و متخصصان هسته‌یی شما به دلیل بیکار شدن در اثر تعلیق فعالیت‌ها در داخل ایران کار فراهم می‌کنیم!
معاون جلیلی خاطرنشان کرد: این‌ها همه برای این بود که منافع ملی‌مان را بر اساس «سهم» تعریف کرده بودیم و به سمت چارچوبی حرکت کردیم که مدنظر نظام بین‌الملل بود و آن‌ها تنها چیزی که برای ایران می‌خواستند این بود که ایران هیچ‌چیز نداشته باشد.
معاون جلیلی در ادامه تصریح کرد: یک دهه پایداری جلوه و ظهورش در بحث هسته‌یی بوده است اما پایداری ما در حفظ منافع، امنیت ملی بوده است. این که منافع یک ملت را دودستی تقدیم آن‌ها کنیم هنر نیست. برخی از کسانی که در دولت قبل مسوولیت داشتند امروز حرف‌هایی می‌زنند، اما همین‌ها کشور را به شرایط بد و به محاق بردند این که همه‌ چیز را بدهیم که هنر نیست، اگر دشمن نسبت به انحراف در برنامه هسته‌یی ایران اطمینان داشت مطمئن باشید که خیلی زود دست به کار می‌شد. یکی از ترفندهای دشمن این است که فرصت‌های ایران را به تهدید تبدیل کند و متاسفانه در دوره قبل ما در سناریوی آن‌ها (کشورهای غربی) بازی کردیم.

وی ادامه داد: در بحث تبدیل اورانیوم به صفحه سوخت، آن‌ها فکر می‌کردند که ما قادر نخواهیم بود این کار را انجام دهیم، اما شهید شهریاری که در این زمینه طراح بود، توانست بخش مهمی از کار را انجام دهد. ترور شهید شهریاری تروری هدفمند بود، بنابراین ما به عنوان جامعه نخبه باید بر احقاق حقوق و منافع ملی‌مان بر اساس«حق‌مان» نه «سهم‌مان» تاکید کنید. البته بعید می‌دانم کسی بخواهد از حقش بگذرد اما اخیرا دیدم برخی افراد که در دوره قبل مسوولیت داشتند در فضای انتخاباتی کنونی برخی صحبت‌ها را مطرح می‌کنند اما باید بگویم اگر روند گذشته ادامه یافته بود امروز چیزی به عنوان برنامه هسته‌یی نداشتیم.»

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.