تریبون مستضعفین- محمد صادق شهبازی
اشاره: پیش تر سخنانی در باب الزامات کرسی ها، ریشهیابی علل تحقق نیافتن کرسیهای آزاد اندیشی و الگوهای چگونگی برگزاری کرسیها گفته شده بود، اینک و در ابتدای سال جدید تحصیلی و پس از کلید خوردن اقدامات صوری متعدد در باب کرسیها لازم است به بررسی گام بعدی تحقق این مطالبه امام خامنه ای بپردازیم.
کرسیهای آزاد اندیشی آن چنان که هست!
پس از کشاکشهای مختلف بر سر نحوهی برگزاری و شبهات مختلف دانشجویان (که با ابلاغیه رسمی وزارت علوم برای برگزاری کرسیها و کژتابیهای تعریف خاصّ آن از آزاداندبشی دوچندان شده بود)، اقدامات متعددی در باب برگزاری کرسیهای آزاداندیشی صورت گرفت. جریانهای دانشجویی و سازمانهای رسمی مثل نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاهها و مسئولین و معاونین دانشجویی دانشگاهها هر یک از ظن خود یار کرسیها شدند. برنامههای مختلف از سخنرانی و پرسش، تریبون آزاد، مناظره اساتید و دانشجویان، مناظرات و تریبون آزادهای مکتوب و الکترونیک در قالب نشریه و برد و لوح فشرده و …. به نام کرسیها برگزار شد. (که بعضی از این گونهها با شرایطی خاص می تواند الگوی واقعی کرسی به حساب بیاید).
تشکیل هستهی دانشجویی راه اندازی کرسی های آزاد فکری در بسیج دانشجویی و تلاش برای فراگیر سازی کشوری قالب و اصل برگزاری کرسیها با جستجوی استان به استان و ارائه در محیط های مختلف دانشجویی نیز گام مهمی در تسریع این امر شد. برنامههای مختلفی با محوریت موضوعاتی نظیر عفاف و حجاب(پوشش، ازدواج، رابطه ی دختر و پسر)، مبانی دینی و اصول عقاید، حکومت اسلامی و ولایت فقیه، آزادی و…. شکل گرفت و قرارگرفتن در سال انتخابات مجلس نهم و مواردی نظیر موضعگیری رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد مذاکره با آمریکا موجب شد تا این موارد نیز جزو موضوعات پرطرفدار کرسی قرار گیرد.
کرسیهای آزاداندیشی آن چنان که نیست!
فرمالیسم و قالب گرایی و کلیشهسازی در برگزاری کرسی از جانب متولیانی امر نظیر وزارت علوم و تشکلها و گروههای فعال در کرسیها اصلیترین معضل کرسیهای آزاد اندیشی است. عدم انگیزه و درک اهمیت کرسی به خاطر عواملی مثل عملزدگی و ترس از نحوه و نتایج برگزاری کرسی و میزان استقبال از آن، ابهام و محدودیت در شیوهها، موضوعات زرد و بی اولویت و انفعالی و جمعیت جذب کن صرف، و نپرداختن به مسائل اصلی نظام و اولویتهای مهم فکری و فرهنگی و سیاسی و علمی در کرسیها، منوط کردن برگزارای کرسی به حضور داور یا چهرههای همیشه ثابت از اساتید و دانشجویان معروف در کشور از دیگر مشکلات اجرای کرسیهاست. همچنین نگاه تنگ نظرانهی مسئولان بعضی دانشگاهها و بعضی مسئولان امنیتی داخل و خارج دانشگاه به کرسی (تا حدّ برخورد با حاضران در کرسی و برگزار کنندگان)، رسانهای و فضاساز نشدن کرسیها به خاطر بیتوجهی و کم تجربگی برگزار کنندگان و صاحبان رسانهها علی الخصوص رسانهی ملی و حتی رسانههای دانشجویی مثل نشریات و بردهای دانشجویی و….، به ویژه و بالاتر و مهم تر و ریشهای تر از همه فقر محتوا و مطالعهی دانشجویان و عدم درک اولویتهای منظومهی ارزشی و آرمانی انقلاب اسلامی مانع برگزاری کرسی یا باعث از بین رفتن ارزش و اهمیت آن شده است.
گام بعدی کرسیها
۱- اگر برگزاری کرسی در انتهای دهه هفتاد و ابتدای دهه هشتاد و وقایع بعد از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری با نیت و انگیزهی ایجاد گفتگو و تخلیهی هیجانات در قالب معقول به جای شرایط احساساتی توجیه و اولویت داشت، امروز در چهارمین سال دههی پیشرفت و عدالت جزو اولویتهای اصلی به شمار نمی آمد. نه این که کرسی امروز این کارکرد را ندارد، بلکه امروز مسائل اهمّی برای نظام وجود دارد که کرسیها برای تحقق آن اهداف و مسائل باید هدایت شود. کرسی به مثابهی مهم ترین ابزار که هم ویژگی و زمینهی اندیشهای را دارد، هم فضای گفتمان سازی را، باید به سراغ مسائل اهم نظام و گفتمان سازی حول حفظ سیرت و محتوای نظام بپردازد. کما این که امام خامنه ای هم در آخرین تأکید خود در دیدار با نخبگان به همین ویژگی کرسیها اشاره کردند. «فكر كنيد، بگوئيد، بنويسيد، در مجامعِ خودتان منعكس كنيد؛ آن كرسىهاى آزادانديشى را كه من صد بار – با كم و زيادش – تأكيد كردم، راه بيندازيد و اينها را هى آنجا بگوئيد؛ اين ميشود يك فضا. وقتى يك فضاى گفتمانى به وجود آمد، همه در آن فضا فكر میكنند، همه در آن فضا جهتگيرى پيدا میكنند، همه در آن فضا كار میكنند؛ اين همان چيزى است كه شما میخواهيد.» بر این اساس برگزاری فرمالیستی کرسی با موضوعات زرد و انفعالی و پاسخ به شبهات کارکرد و اولویت ندارد. به ویژه قرار گرفتن در سال انتخابات ریاست جمهوری و طرح گفتمانهای بدیل با ظاهر دینی و انقلابی و هستهی غیر انقلابی و غیر دینی ضرورت برگزاری درست کرسیها را دو چندان کرده و آن را به یک واحب دینی و انقلابی بدل کرده است.
۲- پیشرفت و عدالت مهم ترین مسئلهی دههی چهارم انقلاب است که با خیزش های مردم منطقه و جنبش تسخیر وال استریت به جهت ارائهی الگویی موفق از حکومت اسلامی اهمیت دو چندان یافته است (و نظام سلطه با تلاش برای نمایش الگوهای بدیل مثل ترکیه و قبل تر مالزی در صدد کنترل و مصادره به مطلوب آن است)، این مسئله بیش و پیش از همه احتیاج به گفتمان سازی و تبیین عناصر و الگوها و بحث در خصوص موارد مرتبط با آن دارد و مهم ترین جایی که قابلیت تحقق این مورد را دارد کرسی های آزاداندیشی و مسئلهی مغفولی به نام کرسی های نظریه پردازی است.
امام خامنه ای در میفرمایند: «آزادانديشى يعنى آزادانه فكر كردن؛ آزادانه تصميم گرفتن؛ ترجمهاى، تقليدى و بر اثر تلقين دنبال بلندگوهاى تبليغاتى غرب حركت نكردن. لذا شامل علم، معرفت، مشى سياسى، شعارها و واژهها و خواستههاى متعارف سياسى و اجتماعى هم مىشود.» و تأکید کردند «عمده، آزادى فكر است كه انسانها بتوانند آزاد بينديشند. در غير فضاى آزاد فكرى، امكان رشد وجود ندارد. براى فكر، براى علم، براى ميدانهاى عظيم پيشرفت بشرى اصلاً جايى وجود نخواهد داشت. ما در مباحث كلامى و مباحث فلسفى هرچه پيشرفت داشتيم، در سايهى مباحثه و جدل و بحث و وجود معارض داشتيم.» بر این اساس مسائل اساسی نظام و زیر شاخههای عدالت و پیشرفت باید به محورهای اصلی کرسیها بدل شود و عناصر مختلف آن به عنوان محورهای گفتمان سازی قرار بگیرد. نسبت پیشرفت با سایر آرمانها نظیر عدالت و آزادی و استقلال (نسبت مقاومت و ایستادگی و حمایت از نهضت های آزادی بخش با پیشرفت و عدالت به عنوان مهم ترین تعارض مطرح شده میان نخبگان در انتخابات)، نقد نظام لیبرال سرمایه داری از منظر ظلمهای عینی نظام سلطه به مردم دنیا و کشور ما(غارت منابع، ظلم سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و جنگ الگوهای زندگی و …)، اقتصاد مقاومتی و زیر شاخه های آن نظیر مردمی کردن اقتصاد، الگوهای پیشرفت، مسائل و مشکلات پیشرفت در حوزه های علمی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و کشاورزی و انرژی، نسبت اقتصاد مقاومتی با تحقق عدالت اجتماعی، مفاسد اقتصادی، تامین منابع مالی دانشگاه و دانشجوی پولی و ….، جمهوریت و نقش مردم در نظام اسلامی و رابطهی مردم و حکومت به مثابهی یک مسئلهی هویتی انقلاب و هویت ساز برای مردم ، تولید ملی و موانع و مویدات، رابطه ی آرمان گرایی و واقع گرایی در حکومت و دانشگاه، ریشه های مفاسد اقتصادی، و مواردی از این دست باید محور جدی کرسیها قرار بگیرند.
۳- لازمه ی تحقق آزاداندیشی، آزادفکری است و فکر در فضای خلأ صورت نمی گیرد. به تعبیر امام خامنه ای «آزادى بيان تابعى از آزادى فكر است. وقتى آزادى فكر بود، بهطور طبيعى آزادى بيان هم هست.» لازمهی تحقق این مطلب تعمیق معرفت و عمیق شدن محیط دانشجویی است . متأسفانه دانشگاه و فعالین دانشجویی ما دچار بحران فقر محتوا هستند، روزنامهای و اینترنتی شدن سطح معرفت، کدمحوری، رویکردهای انفعالی دشمن شناسی بی اولویت، بستهها و دورههای آموزشی و مطالعاتی فقیر به لحاظ محتوایی و غیر جامع و انفعالی و پاسخ به شبهات یا با نیاز سنجیهای غلط در محیط دانشگاه(در قریب به اتفاق موارد چه در سطح ملی و چه سطح خرد دانشکدهای و دانشگاهی، که تجربه از رابطهی معکوس حضور در این موارد با فعال شدن در محیط دانشگاه سخن می گوید)، عدم احساس نیاز به مطالعه به جهت عدم مواجههی فکری و…. این فقر محتوایی را پدید آورده است. اصلاح این روند، احتیاج به نهضت فراگیری برای مطالعه و تعمیق معرفت و ارتباط با جبههی فرهنگی انقلاب و محصولات آن دارد. این نهضت فکری- مطالعاتی -فرهنگی گرچه تقدم رتبی به برگزاری کرسیها دارد، اما لزوماً تقدم زمانی ندارد و چنان که پیش تر در الزامات کرسی ها تصریح شد، خود انگیزه بخش و هدایت کننده برای فضای مطالعاتی و معرفتی است.
۴- مخاطب شناسی درست مسئلهی مهم بعدی است که باید در کرسیها محور قرار گیرد، بخش عمدهای از موضوعات زرد (اولویت دادن جذب قشر خاکستری) و انفعالی (با محوریت پاسخ دادن به یک تا سه درصد کل جمعیت دانشجویی یعنی معاندین سیاسی و مفسدین اخلاقی حاضر در دانشگاه) که اکثریت کرسیهای سراسر کشور را شامل میشود، به مخاطب شناسی غلط و نگاه غلط به کار فرهنگی (محوریت توهم اولویت کار حجمی و بزرگ فرهنگی) برمیگردد که آفت سایر کارهای دانشجویی نیز هست. باید توجه کرد وقتی هدف اصلی ایجاد فضای گفتگو و آزاداندیشی، گفتمان سازی است، اولویت اصلی صرف جواب به یک سری شبهات یا برگزاری برنامههای امفی تئاتری بزرگ نیست، البته این به معنای عدم تلاش برای جذب مخاطب و کار رسانهای و ملاحظات در مورد موضوع و قالب که در الگوهای چگونگی برگزاری کرسی مورد تدقیق قرار گرفته نیست.
۵- پیوند خورد کرسی با مسائل تخصصی و پی گیری تخصصی مسائل نظام در کرسیها (که لزوماً به معنی تبدیل کرسی آزاداندیشی به نظریه پردازی با ماهیت نخبگانی- استادی نیست) جزو مسائل مهمی است که باید مورد توجه قرار بگیرد. به تعبیر امام خامنه ای «ما طرفدار آزادانديشى هستيم. البته من به شماها بگويم، آزادانديشى جايش توى تلويزيون نيست؛ آزادانديشى جايش توى جلسات تخصصى است. مثلاً فرض كنيد در زمينهى فلان مسئلهى سياسى، يك جلسهى تخصصىِ دانشجوئى بگذاريد؛ دو نفر، پنج نفر، ده نفر بيايند آنجا با همديگر بحث كنند؛ اين ميشود آزادانديشى. همين جور، بحث سر معارف اسلامى است؛ همين جور، بحث سر تفكرات مكاتب گوناگون جهانى است؛ همين جور، بحث سر يك مسئلهى علمى است. بنابراين جلسه بايد جلسهى تخصصى باشد؛ والّا توى جلسات عمومى و در صدا و سيما دو نفر بيايند بحث كنند، آن كسى كه حق است، لزوماً غلبه نخواهد كرد؛ آن كسى غلبه خواهد كرد كه بيشتر عيّارىِ كار دستش است و ميتواند بازيگرى كند»
۶- آزادی و آزاداندیشی آن گونه که امام خامنه ای از مبارزه برای تحقق آن به عنوان یک تکلیف یاد میکنند، «مبارزه برای آزادی، یک تکلیف است؛ چون مبارزه برای یک امر الهی است)» و دیدار کارگزاران نظام تاکید میکنند پایبندی به منابع دین ما را به این سمت هدایت می کند «پايبندى به قرآن، مايه روشنفكرى و مايه آزادفكرى و مايه به كار افتادن علم و عقل و ابتكار و تلاش است.» ایشان مدیریت بحث آزاد اندیشی را وظیفه نخبگان دانسته و میفرمایند: «بايد راه آزادانديشى و نوآورى و تحول را باز گذاشت، منتها آن را مديريت كرد تا به ساختارشكنى و شالودهشكنى و بر هم زدن پايههاى هويت ملى نينجامد. اين كار، مديريت صحيح لازم دارد. چه كسى بايد مديريت كند؟ نگاهها فوراً میرود به سمت دولت و وزارت علوم و …؛ نه، مديريتش با نخبگان است؛ با خود شماست؛ با اساتيد فعال، دانشجوى فعال و مجموعههاى فعال دانشجويى. حواستان جمع باشد! دنبال حرف نو و پيدا كردن حرف نو حركت كنيد؛ اما مراقب باشيد كه اين حرف نو در كدام جهت دارد حركت مىكند؛ در جهت تخريب يا در جهت ترميم و تكميل؛ اينها باهم تفاوت دارد. اين وظيفهاى است به عهدهى خود شماها.»
بر این اساس کرسیهای آزاد اندیشی هم به خودی خود موضوعیت داشته و هم نسبت به این اهداف مهم طریقیت دارد. گرچه نگاه تنگ نظرانه و امنیتی بعضی مسئولین داخل و خارج دانشگاه واقعی است، اما نمیتواند بهانهای برای خودداری از پیشرفت روند کرسی قرار بگیرد، برای انجام این تکلیف باید هم با دانشجویان صحبت کرد و تذکر دادن و چاره اندیشی برای حفظ چارچوب منطق و اخلاق و مصالح را مد نظر قرار داد، هم باید با مسئولین از درگفتگو درآمد و در صورت عدم همکاری وظیفه نهی از منکر را به جا آورد.
اگر مسئولی اجازه برگزاری کرسی نمیدهد یا به دلایل واهی با سخنگویان در کرسی و برگزار کنندگان آن برخورد میکند، حمایت از مظلومین و روشنگری رسانهای و اطلاع دادن به مسئولین بالاتر از عملکرد آن ها ضروری است و بسیاری اوقات اگر ملاحظاتی که جز در عرصهی عمل به دست نمیآید اجرا شود کار به این جا نخواهد رسید.
Sorry. No data so far.