سه‌شنبه 30 اکتبر 12 | 11:31

خالقی:‌ فیلم‌های مارا به جشنواره‌های داخلی راه نمی‌دهند

مصاحبه کننده: سلمان کدیور

چرا فیلم های ما را حتی به جشنواره هایی که با بودجه همین جمهوری اسلامی برگزار می‌شود راه نمی‌دهید و بجایش فیلم‌هایی را می‌پذیرید که به نظام فحش می‌دهند!


تریبون مستضعفین-سلمان کدیور

اشاره: محمد مهدی خالقی از مستندسازان جوان است که بیشتر با مستند «پایان فراموشی» برای جبهه انقلاب شناخته شده‌است. وی که پس از حضور موفق «پایان فراموشی» در اولین جشنواره مردمی فیلم عمار، با «وحید آقا» تجربه موفق دیگری را در دومین جشنواره مردمی فیلم عمار داشت، اکنون بر روی پروژه‌ای کار می‌کند که به گفته خودش «اجتماعی-سیاسی و شاید جنجالی» است. 

از خودتان و اینکه چه زمانی مستند سازی را شروع کردید بفرمایید.

من متولد 1356 دریکی ازمحله های قدیمی و نزدیک به حرم امام رضا(ع) هستم. مستند سازی به معنی دوربین دست گرفتن را، تقریبا از سال های 81 – 82 شروع کردم امّا از حداقل دو سه سال قبل از آن شروع به فعالیت جدی فیلم نامه نویسی کردم و درکنارآن به برگزاری کلاس و نوشتن یک کتاب آموزش فیلم نامه نویسی پرداختم که البته هنوز به چاپ نرسیده است. بعد از آن هم به دلیل احساس تکلیف و درکنار فیلم نامه نویسی، شروع به ساخت مستند کردم.

آقایان از پخش کار طفره می روند

 اگر امکان دارد چند مورد ازکارهایی که ساخته اید را بفرمایید.

اولین فیلم جدی که ساختم مستندی بود به اسم «روایت یک زندگی». یک روز از زندگی طلبه های مدرسه علمیه حضرت مهدی (عج) با مدیریت حجت الاسلام نظافت، دستمایه روایت ما قرار گرفت. حاج آقا نظافت آن زمان این مدرسه را با نگاهی جدید به حوزه تاسیس کرده بودند و تحول درحوزه را که مقام معظم رهبری روی آن تأکید داشتند، به نوعی درمدرسه شان شروع کرده بودند. البته ماجرای این مستند برای من غم انگیز است. کار را برای مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما درقم ساختیم. با گروهی حرفه ای و با انگیزه اما هنوز بعد ازنزدیک شش سال، آقایان ازپخش کار طفره می روند و جواب مشخصی هم به ما نمی دهند.

این مستند از زمان خودش جلوتر بود

علت عدم پخش این مستند چیست؟

مدرسه حاج آقا نظافت مدرسه خاصی است. ما می دانیم این مدرسه مورد عنایت حضرت آقا ست. ما این مستند را در قالبی متفاوت ساختیم. به معنی حقیقی وارد زندگی طلبه ها شدیم. ماه ها تحقیق کردیم و من برای تحقیق این کار یک مدتها با دوستان طلبه مدرسه شبانه روز زندگی کردم. درس خواندنشان، عبادتشان، حتی طنز و شوخی کردن‌هایشان را آوردیم. کارهای خوب و حتی اشتباهاتشان را. بدون هیچ کم و زیادی. به نظرم این مستند از زمان خودش جلوتر بود. نه به خاطر من، بلکه به خاطر آن مدرسه علمیه و نوع نگاه حاج آقا نظافت. برای همین فهمش برای مدیران تلویزیون زود بود.

«وحید آقا»؛ مستندی برای شهید دیالمه

مستند بعدی یک کار مشترک با دوست عزیزم حجّت احمدی زر بود. به اسم «وحید آقا» و درمورد زندگی و مبارزات شهید دکتر «عبدالحمید دیالمه». البته این کار بیشتر متعلق به آقای احمدی زر است. چون کار تحقیق و فیلمنامه را انجام داده بود و برای کارگردانی ازمن کمک خواست که با کمال میل قبول کردم. این مستند هم با مشکلات مالی زیاد وکم محبتی همه مسؤولان و دست اندرکاران روبرو شد و بعد ازساخت بیش از 2سال بین شبکه های مختلف تلویزیون پاس کاری شد. تا اینکه در دومین دوره جشنواره عمّار دربخش تاریخ انقلاب اسلامی مورد تقدیر قرار گرفت و بوسیله معاونت فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، – به این علّت که شهید دیالمه دانشجوی آن دانشگاه بود – خریداری شد و به شکل DVD توسط موسسه آرمان منتشر شد.

مستندی که بدون اجازه پخش کردند

کار بعدی من مستندی است به اسم «رضای زائر». این کاربه سفارش معاونت گردشگری شهرداری مشهد و با موضوع طرح مشکلات زائرین امام رضا (ع) ساخته شد. «رضای زائر» کار سنگینی بود. شاید من نصف ایران را برای تحقیق این مستند طی کردم. بعد دو- سه ماه صرف نوشتن فیلم نامه شد و با تکرار همان سفر به چند شهر کشور ساخته شد. البته ما این کار را به شیوه سفارشی نساختیم و دستمان درطرح محتوا کاملاً باز بود و به خود مسئولین شهرداری هم نقد وارد کردیم. این مستند را البته همان اول گفتند که برای مدیران می‌سازند. هر چند ما مخالف بودیم و به هرحال این مستند به شکل محدود در قالب DVD منتشر شد و چند سال بعد شبکه سیمای خراسان بدون اجازه شهرداری نصفش را با سانسور پخش کرد، که زود جلویش را گرفتند.

برای جستجوی دلایل این مسأله به استان کرمان رفتیم

کار بعدی که بیشتر مرا با آن می شناسند، مستندی در مورد انتخابات 88 بود. «پایان فراموشی» را ما از زمستان 88 شروع کردیم و اواخر فروردین ماه 89 به پایان رسید. فکر این مستند از یک خبر تک خطی آمد. دراعلام نتایج انتخابات 88 دیدم که رأی آقای احمدی نژاد در استان کرمان، بیش ازدیگر مناطق کشور است. با توجه به اینکه ما اصالتاً یزدی هستیم و به آن مناطق آشنا، می‌دانستم گروه های مخالف آقای احمدی نژاد مثل کارگزاران و … درآنجا خیلی قوی کار می‌کنند، برای جستجوی دلایل این مسأله رفتیم استان کرمان، بخصوص جنوب استان و حاصل مستندی است که در اولین دوره جشنواره عمار مقام سوم را بدست آورد و به شکل اینترنتی توزیع شد.

«هم زبانی و بی زبانی» همسایگان افغان

بعد از آن مجموعه مستندی ساختم بنام «هم زبانی و بی زبانی» که موضوعش فرهنگ افغانستان است. طرحش را به شبکه خبر داده بودیم و موافقت شد. زمینه فکری ساخت این مستند، سفری بود که سال 1385 به افغانستان داشتم. این مستند درشش ماهه دوم سال 1390 در17 قسمت از شبکه خبر پخش شد. مخاطب هدف این مستند اول افغان ها و بعد ایرانی ها هستند. در مورد مخاطب افغانی تکیه بر یادآوری غنای فرهنگی و ریشه های مشترک با ایران است. اینکه دین، فرهنگ و زبان ماچقدر اشتراک دارد.

آنچه خوبان همه دارند

سال گذشته و درحین پخش مستند «هم زبانی و بی زبانی» هم دو مستند دیگر ساختم. اولی مستندی است با عنوان «آنچه خوبان همه دارند» که در مورد سفر مقام معظم رهبری به کرمانشاه است. که هنوز پخش نشده و انشالله بزودی در اختیار دوستان قرار خواهد گرفت. کار بعدی در مورد انتخابات مجلس شورای اسلامی ساخته شد. مستندی فشرده و عملیاتی که ازفکر تا توزیعش – که درست درهفته تبلیغات انتخابات به شکل DVD و دراینترنت منتشر شد – 45 روز طول کشید. موضوع این مستند حضور مستقل سیاسی درانتخابات و مجلس شورای اسلامی بود و اسمش راگذاشتیم «استقلال برای پیروزی». این مستند را براساس جمله آقا که فرموده بودند : «کاندیداها نباید به کانون های قدرت و ثروت وابسته باشند» ساختیم.

 الآن مشغول چه کاری هستید؟

کاری اجتماعی و سیاسی است و شاید جنجالی که فعلاً نمی‌توانم درباره اش صحبت کنم و انشاء الله به موقع اش دراختیار ماطبان قرار خواهد گرفت.

مدیر جشنواره گفت این فیلم باعث درگیری در سالن نمایش می‌شود!

 اگر حرفی برای اهالی رسانه یا فرهنگ دارید بفرمایید.

چرا فیلم های ما را حتی به جشنواره هایی که با بودجه همین جمهوری اسلامی برگزار می شود راه نمی‌دهید و بجایش فیلم‌هایی را می‌پذیرید که به نظام فحش می‌دهند. دو سال پیش که مستند پایان فراموشی را به جشنواره فیلم کوتاه تهران فرستاده بودم و رد شد به یکی ازاعضای هیئت انتخاب تلفن زدم و دلیل رد شدن کار را پرسیدم. گفت ما فیلم را پذیرفتیم اما مدیر جشنواره شخصاً این فیلم و چند اثر دیگر را رد کرد و گفت این فیلم ها باعث درگیری درسالن های نمایش می‌شوند. موقع نمایش خودم به سالنشان رفتم. درآن روز بیشتر سانس‌هایشان تقریباً خالی بود. اما چند ماه بعد، جشنواره مردمی و انقلابی عمار توانست مخاطب بسیاری را درسراسر کشور به دیدن فیلم های انقلابی و هدف‌مند جذب کند. به نظرم جشنواره عمّار اتفاق بزرگی درجریان هنری انقلاب اسلامی است. البته درست است که این جشنواره درواکنش به فضای فاسد رسانه‌ای بعد از فتنه شکل گرفت اما نباید زمینه های تشکیلش را فقط فتنه دانست.

فیلمسازها جشنواره عمّار را جدی بگیرند

عمار اعتراض به فضای نامناسب جشنواره ها و بی عدالتی های رسانه ای درجمهوری اسلامی ایران است. اینکه یک مجموعه، یک مستند را در شهرستان های دور افتاده اکران کنند و مردم را با گفتمان انقلاب آشنا کنند کاربسیار بزرگی است. خواهش من از دوستان فیلم سازم اینست که این جشنواره را جدی بگیرید و آثارتان را با احساس تکلیف به آن ارسال کنند.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.