سوال از رییس‌جمهور در«دیروز امروز فردا»

دیروز ، امروز ، فردا

هیجدهم آبان ماه در ساعتهائی که مردم پس از گذراندن یک روز کاری برای استراحت در کنار همدیگر نشسته بودند ، سیمای شبکه سوم با برنامه مشخص و تکراری ( دیروز ، امروز و فردا ) با یک مجری جوان که رفتارهایش در زمان مصاحبه بیانگر داشتن حدو حدود تعیین شده از قبل بود به صورت زنده به نمایش عمومی گذاشته شد .

در این مصاحبه دونفر از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی که علی الخصوص هر دو از مدعیون اصولگرائی بی حدو مرز بودند مشارکتی جدی را به نمایش گذاشتند . در ابتدای بحث رغبت چندانی به موضوعات بحث و نگرشهای حاضرین در ذهنم بوجود نیامد و پیش بینی می کردم که این نوع مباحث از آثار رفتاری مجریش باید دارای نتیجه ای از پیش تعیین شده باشد و با همین استدلال لزومی به صرف وقت ندارد و می شد پیش بینی کرد که چیزی علاوه بر مباحث عمومی مطرح شده در سطح عمومی کشور دستاورد دیگری قابل دسترسی نمی باشد . بلاخره باید قبول کنیم که شمار زیادی از این مباحث بارها و بارها از این سیمای همه فن حریف، تهیه و به جهان مخابره گردیده است . یادمان نرفته است که زمانی در همین نزدیکیها کنفرانس سران کشور های غیر متعهد در کشور برگزار گردید و چون برنامه به صورت زنده به جهان مخابره می گردید ، مترجم و گزارشگر آن مراسم این توان را در خود مشاهده کرد که سخنان عربی رئیس جمهوری مصر را همانگونه که دلش می خواست ترجمه و مخابره نمود. از این دست مباحث کم نیستند و نمی توان آنرا به ایران هم نسبت داد ، چراکه این روش قرنهاست توسط معتبر ترین شبکه های رادیوئی و تلویزیونی بکار برده می شده است و همین مسئله باعث شده است که اعتماد و احترام متقابل عمومی بین مردم و این شبکه ها خدشه دار شود .

ما هم که از گردونه مردم جدا نبوده و نیستیم باخودمان به این فرض رسیده بودیم که شاید جزو نامحرمان قلمداد شویم ، چون قدرت لب خوانی هم نداریم ،پس بهتر بود که فقط تصاویر را به صورت اتفاقی نگاه کنیم .

اما مشاهده لرزشهای دست جناب اقای دکتر علی اصغر زارعی مشاور رییس جمهور در امور آموزش عالی و پژوهشی کشور و نماینده فعلی تهران در مجلس شورای اسلامی که از اعضای محترم جبهه پایداری (بخوانید طرفداران چشم و گوش بسته دولت) هستند ، توجه چشمان کمی بی خیال ما را به خود جلب کرد و این سئوال را در مقابل ذهنمان قرار داد که مگر چه اتفاقی افتاده است که جناب دکتر در یک مناظره تلویزیونی با اینهمه بیننده در سراسر کشور و شاید در دنیا اینقدر به لرزش افتاده اند .

وقتی خود را به تلویزیون نزدیک کردیم ، متوجه شدیم که بحث چالش روز بین نمایندگان موافق و مخالف محترم مجلس شورای اسلامی در رابطه با سئوال از رئیس جمهوری اسلامی کشور جناب دکتر اقای احمدی نژاد است . این موضوع را بارها و بارها از زبان بسیاری از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی هم شنیده ایم و هم در رفتارهایشان مشاهده نموده ایم که تعداد قلیلی از آنها خود را تافته ای جدابافته ازمردم میدانند و بر خلاف این اندیشه ناب اسلامی که آنان هستند که هویت نمایندگیشان را از اربابان خود که همان مردم هستند را دریافت نموده اند .

بسیار بیشتر از لزوم پیگیری بحث مطروحه فیمابین ان دونفر نکته ای اساسی ذهن و هوش مرا به خود مشغول داشت که خود باعث نوشتن این مقاله گردید . آن سئوال این بود که به راستی جایگاه رای دهندگان به این نمایندگان محترم کجاست و میزان احترام و اعتمادی که اینان به مردم دارند را از کدام رفتارو یا گفتار و کردارشان می توان یافت ؟

یک طرف مناظره شخص دیگری به جز برادر همسر رئیس محترم مجلس شورای اسلامی و از اقوام بسیار نزدیک سایر برادران لاریجانی یعنی جناب اقای دکتر علی مطهری نماینده محترم مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بودند .

کوششهای مجری پیرامون کانالیزه کردن بحث بدلیل تجربیات اقای مطهری به ثمر نمی نشست و این برداشت را تحکیم می بخشید که جناب مطهری با عزمی راسخ به تلویزیون آمده بودند تا به قول خودشان از حق و حقوق مردم در مقابل بی قانونیهای دولت نهم و دهم به خوبی دفاع نمایند و انتظار داشتند با استدلالهای خود که بعضا با پاسخگوئی به مسائلی که جناب اقای دکتر زارعی مطرح می کردند ، حرکت خود و همراهان و همچنین هیئت رئیسه مجلس را در ایفای نقش قانونیشان در سیر اجرای قانون برای اعلام وصول سئوال از رئیس جمهور را درست و قانونی البته با کمی تعلل به مردم نشان دهند .

صرفنظر از مباحث مطروحه که بدرستی می توان بدان اذعان داشت که حتی نمی توان یک نفر را در گوشه و کنار این کشور حتی در دور افتاده ترین مناطق محروم یافت که از موضوع و دلایل سئوال از رئیس جمهور خبر نداشته باشد ، نکاتی بسیار با اهمیت در این مناظره به چشم می خورد که تا کنون هیچ کدام از دست اندرکاران نظام با این صراحت به آنها اشاره نکرده بودند .

البته اگر نگرشهائی خلاف این بحث وجود داشته باشد که از تائید آنها نویسنده را گریزی نیست ، باید به این موضوع اذعان نمایم که بیشتر این نگرشها در جلسات خصوصی و محرمانه و غیر علنی ( به قول اقای مطهری در پستو ها ) اتفاق افتاده است و جالب آن است که همه آن دیدگاهها نیز برای نجات مردم از شرایط بد و انداختن به شرایط بهتر اتخاذ تصمیم شده اند . مسائلی برای تصمیم سازی و تصمیم گیری به نفع مردمی که از لابلای سخنان جناب اقای دکتر علی اصغر زارعی می شد این برجستگی مشمئز کننده و نگران کننده را برداشت که انگار انان بوده اند که جزو نا محرمترین افراد دنیا در موضوعاتی قلمداد شده اند که توسط این وکلای مردمی در جلسات غیر علنی و پشت پرده با استدلال های با رنگ وبوی مصلحت اندیشی ، و سوء استفاده دشمنان و امثالهم برایشان تصمیم گرفته اند .

موضوع آنقدر روشن و بدیهی و مبین بود که هیچ نیازی به توضیحات اضافی توسط هیچکدام از طرفین مناظره و حتی مجری دیده نمی شد . اما چه کنیم که چنین موضوعی شفاف و روشن که شباهت زیادی به ضرب المثل معروف “افتاب آمد دلیل آفتاب” داشت در این مناظره انقدر از مسائل پشت پرده ولی غیر قابل طرح کردن با مردم ( همه آنانی که همه چیز را با گوشت و پوست و استخوان خویش لمس کرده و می کنند ) تا حد صف بندیهای دشمن و دوست پیش رفت و تا جائی که اقای دکتر زارعی بر طرف مقابلش شورید و در صدد دفاع از کیان مجلسی سخن راند که استدلالهای قبلیش که چند ثانیه ای از آنها نمی گذشت را زیر پا گذاشت و فراموش کرده بود که اعلام وصول سئوال از طرف هیئت رئیسه را خودش زیر سئوال کشیده بود !!! . به خصوص زمانی که جناب اقای دکتر زارعی تا همان لرزش دست و عصبانیتی که می شد از همه وجودش درک کرد به سوی اقای دکتر مطهری حمله و می خواست به او نه تنها اتهام تضعیف دولت ، مجلس و حتی نظام و مقام ولایت مطلقه فقیه را در تاریخ ثبت و ضبط نماید .

اما گزنده ترین زمان بحث زمانی اتفاق می افتاد که جناب آقای دکتر زارعی می خواست این مطلب را القا کند که او ویارانش هستند که از همه مردم و آحاد جامعه ولائی ترینند ، تا جائی که برداشتهای شخصی خود و طرفداران جبهه پایداریشان را به عنوان خواسته های مقام عظمای ولایت تلقی و نه تنها خود بلکه همه را موظف به رعایت برداشتهای شخصی و گروهی خویش نمایند . ووقتی که به ضعف استدلالهای خود در استفاده از چنین برداشت خودخواهانه ای نزدیک می شدند ، بی درنگ به شرایط روز کشور متوسل می شدند و دشمن هراسی را به عنوان حربه به میان می کشیدند .

اینکه مقام محترم ولایت فقیه سکان کشتی نظام را دراختیار دارند و با تمام وجود کوشیده و می کوشند که انشالله این کشتی به سرمنزل مقصودش برسد و بدست صاحب اصلیش حضرت اقا امام زمان (عج) سپرده شود و در این راه از پشتیبانی همه جانبه مردم این ولی نعمتان انقلاب همیشه سخن رانده و در عمل به آن پایبند بوده و هستند ، هیچ کس را شکی نیست .

مردم حضرت اقا را هم به عنوان رهبری مقتدر و دانا و مدیر و مدبر و دانا و هوشمند و چون جدشان پامبر اعظم (ص) ایستاده در مقابل ظلم و جور مستکبرین به عنوان نقطه امید خود و همه مظلومان جامعه جهانی می شناسند و با شعار های بی مانندی همچون ” جانم فدای رهبر” خط و نشان و مرزبندیهایشان را با همه از خودی و غیر خودی به خوبی ترسیم نموده اند، براستی چقدر برداشتهای افرادی همچون ” برداشت آقای دکتر زارعی و دوستانشان ” از سخنان او جفای در حق روحیه عدالت محوری حضرت آقاست .

آقائی که همه جا اذعان داشته اند که اگر خدای ناکرده انقلاب را بخواهند از مسیرش منحرف نمایند ، او هرگز کوتاه نخواهند آمد .

جا دارد برادرانی همانند آقای دکتر زارعی اندکی به مردم برگردند و سخنان حضرت امام خمینی (ره) را آویزه گوش خویش قرار دهند که این مردم هستند که ولی نعمت افرادی چون اقای دکتر وهم طیفانشان هستند.

در مناظره انجام شده باز هم این مردم بودند که پیروز واقعی قلمداد گردیدند و فرض واجب آن است که نه تنها رئیس جمهور بلکه تک تک مسئولین در همه قوا و در هر منسبی که هستند باید نه تنها مردم را ولی نعمتهای خویش بدانند ، بلکه باید درست شبیه یک نوکر به اربابان خویش در کمال احترام و ادب پاسخگو باشند و آنان را خرد و نامحرم مپندارند .

براستی اینان را چه شده است که می خواهند همه چیز را از دو منظر مورد توجه قرار دهند ؟ یکی اینکه هرچه مردم کمتر از شرایط خبر دار باشند اینان باگذر زمان مسائل و مشکلات را به قول خودشان با تعامل حل و فصل می نمایند و یا اینکه با دخالت دادن برداشتهای نادرست خویش از سخنان مقام معظم رهبری (قدس سره) کشور را به جای داشتن برنامه های دراز مدت به روز مرگی کشیده اند .

با تمام شواهد و قرائن می توان اثبات کرد که در وهله اول صاحب این انقلاب اقا امام زمان(عج) هستند که از طریق نایب بر حقشان کشتی انقلاب را دقیقا با تکیه بر توان مردم تاکنون از همه مراحل سخت و دشوار عبور داده اند و روز بروز هم بهتر شده است .از طرف دیگر اگر چه دشمنان این اتقلاب در هر لحظه ای از زمان برای ضربه زدن اقدام به توطئه های گوناگون کرده و می کنند ، ولی این مردم هستند که با قدرت لایزالیشان با رهنمود های مقام معظم رهبری در مقابل دشمنان ایستاده اند . براستی جادارد آقایان کمی به خود آیند و به عمق رابطه مردم با رهبرشان بیشتر بیندیشند تا امر بر آنها مشتبه نگردد که باید با این مردم بی نظیر در تاریخ به عنوان نامحرم ها رفتار کنند .