مقام معظم رهبری بارها در دیدار با دانشجویان و اساتید دانشگاه ها در رابطه با انتشار مقالات علمی در مجلات ISI رهنمود هایی را ارائه کرده اند که در زیر به بازخوانی برخی از این رهنمودها می پردازیم.
انتشار مقاله کار مهم و درجه یک نیست
بنده از آمار مقالههاى علمىِ منتشر شده در مجلّات معتبر دنيا اطّلاع داشتم؛ اما اين كار- توليد مقاله و نشر آن در دنيا- كارِ مهم و درجهى يك نيست و با انجام آن، همهى كار صورت نگرفته، بلكه بايد اين فكر در اينجا پخته، توليد و اجرايى شود و به مرحلهى عمل درآيد، تا بشود گفت پيشرفت حاصل شده است. البته در همين زمينهها هم خيلى كار در كشور صورت گرفته است و ما حركت كرده و به راه افتادهايم. (بيانات در ديدار جمعی از نخبگان علمی ۲۱/ ۱۱/ ۸۲)
در زمینه علوم انسانی مقالهی محقق ما را چاپ نمیکنند
ما در زمينهى كارهاى تحقيقاتى و درج مقالات علمىِ خود در مجلات ISI گاهى دچار مشكلاتى مىشويم. البته همانطور كه ذكر كردند، حجم مقالاتى كه از ما چاپ شده، خوب است؛ اما من اطلاع دارم – بخصوص در زمينهى علوم انسانى – كه بعضى از مجلات ISI اصلاً مقالهى محقق ما را چاپ نمىكنند؛ چرا؟ به خاطر اينكه با مبانى آنها سازگار نيست. بله، ممكن است ما دربارهى فلسفه، روانشناسى، تربيت و ديگر مباحث حرفهايى داشته باشيم؛ پژوهشگر ما تحقيقى كرده و به نقطهيى رسيده – همان چيزى كه ما مىخواهيم – و مرزى را باز كرده كه با خاستگاه اين دانش – كه غرب است و با ارزشهاى آن هماهنگ است – سازگار نيست؛ لذا مقاله را چاپ نمىكنند! اين هم پاسخ سادهلوحىِ بعضىها كه خيال مىكنند دنياى ليبرال – دموكراسى به معناى واقعى كلمه باز است و هركس هرچه مىخواهد، مىتواند بگويد؛ نه، آنها حتّى پژوهش علمى را هم با ميزان كار مىكنند! اين، از جملهى چيزهاى هشداردهنده و عبرتانگيز است. اگر شما اطلاع نداريد، تحقيق كنيد؛ خواهيد رسيد به آنچه من عرض مىكنم.
ما شنيده بوديم كه زمان استالين مىگفتند حكومت استالين به پژوهشگاههاى علمىِ خود مىگويد من اين نتيجه را مىخواهم دربياوريد! علم، آزاد نبود. البته اين قضيه را هم امريكايىها و غربىها مىگفتند. آنوقتها ما يقين مىكرديم كه همينطور است، ولى الان بنده شك مىكنم. از بس مىبينم حرفهاى خلاف مىزنند، مىگويم شايد اين هم تهمتِ به استالين بوده! مىگفتند – راست يا دروغ – اگر يك كاوش علمى، نتيجهاش برخلاف اصول ديالكتيك درمىآمد، استالين اين را قبول نمىكرد؛ مىگفت بايد طورى تحقيق كنيد كه به اين نتيجه برسد! الان ما در دنياى ليبرال – دموكراسى اين را به چشمِ خودمان داريم مىبينيم؛ منتها به شكل مدرن و منظم و با نزاكت و اتوكشيده و كراوات بستهاش! تحقيق علمىِ پژوهشگر مسلمانى كه در فلان موضوع برخلاف چارچوبهاى داوران ISI حرفى زده، قابل درج در آن مجله نيست!
روى ايجاد يك مركز ISI اسلامى فكر كنيد
بياييد روى ايجاد يك مركز ISI اسلامى فكر كنيد و در اين خصوص با كشورهاى اسلامى وارد مذاكره شويد. ما خوشبختانه در بين كشورهاى اسلامى، پيشرفته هستيم. البته ايجاد اين مركز اسلامى معنايش اين نيست كه رابطهى خود را با مجلات ISI در دنيا قطع كنيم؛ نه، اين مركز را هم بهوجود بياوريم تا متعلق به خودمان باشد؛ اين هم بشود يك مرجع معتبر. از اين كارها هرچه بيشتر بكنيد، انشاءاللَّه به پيشرفت كشور بيشتر كمك خواهيد كرد. (بيانات در ديدار جمعی از رؤساى دانشگاهها ۱۷/ ۱۰/ ۸۳)
ملاکهای ارتقاء اعضا هیئت علمی
يك نكتهى ديگر كه اشارهاى هم در صحبتهاى آقايان بود، مسئلهى ملاك ارتقاء اعضاى هيئتهاى علمى است. اين ملاكها چيست؟ خوب، حالا مقاله و مجلات ISI و اينها، همه حرفهاى خوب و درستى است؛ ليكن اينها تنها ملاك نباشد. حالا خود اين مقالات درجشدهى در مجلات ISI هم هميشه ملاك نيست. آنچنان كه اهل فن و افراد مطلع به بنده گزارش ميدهند، اينها سطوح مختلفى دارد و آنچنان نيست كه صرف اين معنا يك ملاك دائمى به حساب بيايد؛ ليكن ملاكهاى ديگرى هم وجود دارد: مثلاً فرض كنيد پرورش دانشجو. استادى كه در دانشجوپرورى و شاگردپرورى و به ثمر رساندن شاگرد، از خودش يك كار درخشانى نشان ميدهد، يا نظر نوى در مسائل علمى و دانشگاهى ابراز ميكند؛ ملاكِ ارتقاء است. اين ملاكهاى گوناگون را مىشود تدوين كرد و ملاك ارتقاء اعضاى هيئتهاى علمى قرار داد. (بيانات در ديدار رؤساى دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالى ۲۳/ ۵/ ۸۵)
پژوهشها را در جهت نيازهاى كشور قرار بدهيم
يك نكته كه در بيانات بعضى از دوستان هم بود – بيان هم كردند و من هم اينجا يادداشت كرده بودم كه رويش تكيه بكنم – اين است كه ما بايد تحقيق را، كه حقاً و بدون شك بايد پژوهش و تحقيق مورد توجه و اهتمام بيشترى قرار بگيرد، در كشور اولاً با توجه به نيازهاى آن، هدفدار كنيم؛ يعنى ببينيم واقعاً كشور به چه احتياج دارد و پژوهشها را در جهت نيازهاى كشور قرار بدهيم، كه در خلال بيانات بعضى از دوستان هم روى آن تكيه شده بود و كاملاً هم درست است. و اين لازمهاش اين است كه ما بانك اطلاعات و مركزى داشته باشيم. همه بتوانند بدانند چه لازم است، چه انجام شده است و چه لازم است براى تكميل يك پژوهش، تا بتواند اين قطعات گوناگون در كنار هم جمع بشود. اين هم يك نكتهى ذيل همين نكته است – كه باز بعضى از دوستان تذكر دادند و من هم يادداشت كردم – كه ما بايد نظام اعطاى امتيازات علمى را در دانشگاه تطبيق كنيم با اين چيزها. والّا صرف اينكه مثلاً يك مقاله در يك مجلهى ISI منتشر كرده يا چه تعداد مقاله منتشر كرده، كافى نيست؛ يعنى محقق و پژوهشگر ما نبايد براى كسب رتبهى علمى به دنبال اين باشد كه مقالهاى را تهيه و توليد كند كه براى كشور هيچ فايدهاى ندارد و هيچ خلأيى از خلأهاى پژوهشى كشور را پر نميكند. بله، آن كسى كه آن را در مجله چاپ ميكند، ممكن است برايش مفيد باشد يا براى كس ديگرى و جاى ديگرى مفيد باشد؛ اما براى كشور مفيد نيست. اين كار را مىكند صرفاً براى اينكه رتبهى علمى به دست آورد. اين نظام بايد به هم بخورد؛ اين درست نيست. نظام اعطاى امتيازات علمى و آييننامههايى كه در اين زمينه هست، بايد تطبيق كند با همين مطلب كه كدام تحقيق منطبق است با نياز كشور، و كدام تحقيق، تكميلكنندهى يك زنجيرهى تحقيق و پژوهش است. ما گاهى در زمينههايى يك زنجيرهاى داريم؛ حلقههاى وسطِ اين زنجيره مفقود است. تأمين اين حلقهها خيلى اهميت خواهد داشت. پس هدفدار كردن تحقيق علمى با توجه به نيازهاى كشور و نيازهاى صنعت و بقيهى بخشهاى حياتى كشور است.(بيانات در ديدار اساتید و اعضاى هيأت علمى دانشگاهها ۱۳/ ۷/ ۸۵)
نكتهاى را كه بعضى از دوستان در اينجا گفتند، مورد تأكيد بنده است، كه پژوهش اولًا مورد اهتمام قرار بگيرد، ثانياً سمت و سوى پرداختن به نيازهاى كشور را پيدا كند. يعنى حقيقتاً پژوهشهائى بكنيم كه مورد نياز ماست. من بارها هم در شوراى عالى انقلاب فرهنگى به آن دوستان عرض كردهام، هم شايد اينجا گفتهام: ما ملاك پيشرفت علمىمان را درج مقالات در مجلات ISI نبايد قرار بدهيم. ما نمىدانيم آنچه كه پيشنهاد مىشود، تشويق مىشود، برايش، آن مقالهنويس احترام مىشود، دقيقاً همان چيزى باشد كه كشور ما به آن احتياج دارد. ما خودمان بايد مشخص كنيم كه در بارهى چى مقاله مىنويسيم، در بارهى چى تحقيق مىكنيم. البته انعكاس در مجامع جهانى لازم است، ضرورى است؛ و انعكاس هم پيدا خواهد كرد. مقصود اين است كه ما پژوهش را تابع نياز خودمان قرار بدهيم. (بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها ۸/ ۶/ ۸۸)
استقلالِ حركت علمى و حركت هنرى
يكى از كارها همين است؛ كسانى بيايند طعم نياز بازارهاى غربى را، مثلاً فرض كنيد به تابلو نقاشى، به دست بياورند، بعد بيايند اينجا، پشتيبانى مالى كنند و نقاش ما را به سمت تأمين آن نياز سوق بدهند. عين همين قضيه در فيلمسازى هست. فيلمهائى را براى جشنواره نامزد كنند كه در جهت خواست آنهاست. عين همين قضيه در كار علمى ماست؛ در مقالهاى است كه در ISI منتشر ميشود؛ در موضوع تحقيقى است كه شما در پژوهشگاه خودتان دنبال ميكنيد. به تعبير متأسفانه رائج فرنگىِ امروز، اسپانسرها مىآيند در بخشهاى مختلف، كمكهاى مالى، كمكهاى مادى، اعانهها را ميگذارند براى اينكه در آن جهت كار انجام بگيرد. به اين توجه كنيد. استقلال علمىِ كشور يكى از لوازمش همين است: استقلالِ حركت علمى، حركت هنرى و به طريق اولى، حركت سياسى. بعضى از حركات سياسى هم از اين قبيل است. (بيانات در ديدار جمعى از نخبگان علمى كشور ۶/ ۸/ ۸۸)
برنامهريزى و سرمايهگذارى بر روى پژوهش جزو دغدغههای ماست
مسئلهى برنامهريزى و سرمايهگذارى بر روى پژوهش، بر روى كارهاى اساسى و بنيانى، چه در علوم انسانى، چه در علوم تجربى، كه تعدادى از دوستان روى آنها تكيه كردند، جزو دغدغههاى ماست و بايد حتماً انجام بگيرد. مسئلهى ارتباط صنعت و دانشگاه جزو توصيههاى ماست؛ نكات خوبى در اين زمينه بيان شد؛ معلوم شد كارهاى خوبى هم انجام گرفته؛ اين تشكيل گروه صنايع عمده، تبيين ارزش كار – بما هو كار – كه بعضى از دوستان بيان كردند، پيشنهاد كردند، نكات لازمى است.
از جملهى مطالبى كه گفته شد، مسئلهى مقالههاى علمى است، مسئلهى مرجعيت ISI است؛ كه اين هم جزو حرفهاى ماست، جزو دغدغههاى ماست؛ حتماً بايد مديران و برنامهريزان و طراحان اصلى مسائل علمى كشور بنشينند روى اين مسئله فكر كنند و راههاى درست را – كه بعضى از آنها گفته شد – پيدا كنند. لزوم طرحهاى اجرائى براى ايدههاى عالى، از جملهى چيزهائى است كه بنده رويش تكيه ميكنم. آنچه كه گفته شد، ايدههاى بسيار خوبى بود؛ اما اينها غالباً نياز دارد به ارائهى طرحهاى اجرائى. يكى از كارهائى كه بايد در دانشگاهها انجام بگيرد، همين است. (بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها ۲۲/ ۵/ ۹۱)
هفتاد درصد مقالههاى علمى ما ناظر به نيازهاى كشور نيست
يك مسئوليت ديگرى كه من يادداشت كردم، اين است كه تلاش خودتان را معطوف به نيازهاى كشور كنيد. البته در بيانات دوستان هم هست؛ در ديدارهاى دانشجوئى و دانشگاهى هم كه من ماه رمضان و غير ماه رمضان گاهى داشتم، اين را تكرار ميكنند؛ اما بايد اين تحقق پيدا كند، بايد عملى شود. الان به ما گزارش ميدهند كه هفتاد درصد مقالههاى علمى ما ناظر به نيازهاى كشور نيست. نميدانم چقدر اين آمار دقيق است، اما به من اينجور گزارش ميشود. اين همه شما زحمت بكشيد، مقالهى علمى تهيه كنيد، از اين مقالات علمى سى درصد ناظر به نيازهاى كشور باشد، هفتاد درصد نه! خب، انسان احساس خسارت ميكند. بايد صددرصد كار علمى، تلاش علمى، تهيهى مقالهى علمى ناظر باشد به نيازهاى شما. شما با ISI هم بر اين اساس همكارى كنيد. آنجائى كه مقالهى مورد قبول ISI چيزى است كه شما ميتوانيد در كشور از آن استفاده كنيد، آن را دنبال كنيد. ما معيار اساسى در دست داريم؛ معيار ما اين است كه كشور ما صدها خلل و مشكل و خلا دارد، ميخواهيم اينها را پر كنيم. اين هم يك نكتهى بسيار اساسى است. البته اين بيش از همه احتياج دارد به همان روش سيستمى كه يكى از دوستان اشاره كردند، و تلاشى كه بنياد نخبگان بايد در اين زمينه انجام دهد. (بیانات در دیدار شركتكنندگان در ششمین همایش ملی نخبگان جوان ۱۲/ ۷/ ۹۱)
یکی از شرایط درخواست برای هیئت علمی دانشگاه تهران داشتن مقاله ISI است. خوب است تذکر بدهید.
در ادامه کامنت قبلی باید بگویم شرط همه دانشکده هایش نیست اما اکثریت آنها این طور هستند. می توانید به بخش اعلام نیازهای سایت جذب وزارت علوم مراجعه کنید.
ISI بت مجازی عصر حاضر است! تمام هم غم اغلب اساتیدکشورهای درحال توسعه متمرکز شده بر انتشار مقاله در این سیستم که اسم کامل آن ISIS است…
زمانی نشریات برای چاپ مقاله هایدانشمندانی همچون ماکسول با هم رقابت میکردند و کسی هم جرات نمیکرد مقاله را داوری کند.
تحقیق اگر تحقیق باشد خودش راهش را در معتبرترین نشریات پیدا می کندو نیاز نیست محقق ثمره زحمت و عمر خود را بدست عده ای برای داوری بگذارد که ملاکهایشان شفاف نیست.
زمانی دانشجویان هندی بدستور اساتید انگلیسی جدول لگاریتم را حفظ می کردند!! و تصور می کردند علم یاد میگیرند… از طرف اساتید خود تشویق هم می شدند…
دیگر صریح تر از بیانات فوق چطور می شود نسبت به آسیب جدید دنیای علم یعنی ISI زدگی هشدار داد؟
مسئله دیگری هم هست
در دهه های قبل بخصوص زمان جنگ سرد شکار مغزهای جهان سوم بسیار معمول بود و البته هزینه زیادی هم داشت اما امروز این مغز ها خودشان نتایج علمی خود را برایگان تقدیم دولتهای دیگر می کنند حتی با خواهش و تمنا!!! و کشورهای پیشرفته بدون صرف هیچ هزینه ای به دستاوردهای علمی دانشمندان جهان سوم دسترسی پیدا می کنند