پنج‌شنبه 22 نوامبر 12 | 13:42

پدر! آخر چرا دنیا به ما آسان نمی گیرد؟

«تهران شبیه هر شب دیگر سیاه بود» مجموعه حاوی 50 قطعه شعر سروده آرش شفاعی با مضامین عاشقانه، اجتماعی و مذهبی را دربرمی گیرد. یکی از اشعار این مجموعه از زبان فرزند سالار شهیلان خطاب به پدرش سروده شده است.


«تهران شبیه هرشب دیگر سیاه بود»، مجموعه شعری است که توسط آرش شفاعی، شاعر خراسانی سروده شده است. شعرهای این مجموعه در قالب‌های غزل، سپید، نیمایی، ربایی و دو بیتی هستند و مضامین عاشقانه، اجتماعی و مذهبی را در بر می‌گیرند. شعر زیر نیز یکی از اشعار مذهبی و عاشورایی این مجموعه است:

پدر! آخر چرا دنیا به ما آسان نمی گیرد؟
غروب غربت ما از چه رو پایان نمی گیرد؟

پدر! حالا که تو در آسمان هستی بپرس از ابر
که من از تشنگی پر پر زدم، باران نمی گیرد؟

علی اکبر پس از این شانه بر مویم نخواهد زد
علی اصغر سر انگشت مرا دندان نمی گیرد

به بازی باز هم خود را به مردن زد عمو جانم
ولی با بوسه هایم چون همیشه جان نمی گیرد

نگاه عمه طعم اشک دارد، امشب تلخی ست
دل دریایی او بی دلیل این سان نمی گیرد

نمی دانم چرا این ذوالجناح مهربان امشب
تمرّد می کند، از هیچ کس فرمان نمی گیرد

پدر! می ترسم، این تشویش را پایان نخواهی داد؟
دلم آرام جز با چند خط قرآن نمی گیرد

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.