دوشنبه 03 دسامبر 12 | 09:38

حزب‌اللهی‌ها از جان اینترنت چه می‌خواهند؟!

سید حسام الدین حسینی

یکی دیگر از امکان‌های که ما در شبکه‌های اجتماعی مجازی و وبلاگ‌ها با آن روبه رو هستیم ازبین رفتن محدودیت‌های مکانی، زمانی و فیزیولوژیک است از جمله قابلیت پرواز کردن در شبکه اجتماعی second life و یا ارتباط با دوستانی از سر تا سر دنیا و…


اینترنت

ایده‌های ناپخته در برابر غول خود ساخته

اولین کاربران اینترنت و شاید جدی‌ترین مخاطبان آن در سرزمین ما دانشجویان بودند و البته هنوز هم هستند. کاربرانی که با اینترنت کارتی و سرعت که از k۲۸ تجاوز نمی‌کرد در روزگار رونق چت و چتری ایران را به مهم‌ترین کاربران یاهو مسنجر نرم افزار مشهور کمپانی یاهو بدل کرده بودند. آن روز‌ها بچه حزب اللهی‌ها خیلی اینترنت را مهم و موجودی معارض و مزاحم تلقی نمی‌کردند؛ مدیران وقت هم که اساسا اعتقادی به مبارزه با آن نداشتند و شاید از این مه‌مان تازه وارد چندان ناراضی هم نبودند. با بالغ شدن اینترنت و ارائه محصولات جذاب‌تر که برمبنای تعامل بین کاربر و سرور طرح ریزی شده بود فصل نت بازی در ایران وارد فضای تازه‌ای شد. وبلاگ بازی و وبلاگ نویسی کم کم به مهم‌ترین بخش نت بازی دانشجو‌ها و در مرتبه بعدی دانش آموزان تبدیل شد. وبلاگ در واقع رسانه‌ای بود که تمام آروزهایی که محیط آکادمی و دانشگاه از قبیل طرح خود و بیان آزاد نظرات در دل دانشجویان می‌­پروراند را محقق می‌کرد. آمار گسترش و اقبال روز افزون به ثبت وبلاگ غیر قابل باور بود. فقط در یکی از سایت‌های ارایه دهنده خدمات وبلاگی روزانه بیش از ۱۵۰۰۰ وبلاگ به ثبت می‌رسید. محتوای این همه وبلاگ‌ها در چند دسته بندی بزرگ خلاصه می‌شد.

– وبلاگ‌های با محتوای مسائل جنسی

– وبلاگ‌هایی با محتوای اظهار نظر‌های سیاسی که غالبا متعلق به فضای اپوزسیون بود

– وبلاگ‌های سرگرمی که مختص به انتشار سوژه‌هایی برای بلوتوث کردن به این و آن می‌شد

– و دست آخر وبلاگ‌های شخصی که مخصوص شرح خود و روایت ماجراهای از بیدار شدن تا خوابیدن صاحبش در هر روز می‌شد

در این گیر و دار مدیران به فکر مدیرت کردن افتادند و موضوع فیلترینگ را پیش کشیدند. اما فیلترینگ دو ایراد اساسی داشت. یکی محدودیت تکنولوژیک و در واقع داینامیک بودن و به زبان ساده‌تر بی‌شعور بودن

آن بود ودیگری اینکه در مواجه با وبلاگ‌ها به جهت نامحدود بودن و اینکه هزنیهٔ راه انداختنش صرف تنها ۱۵ دقیقه ناقابل بود به سختی می‌شد حتی‌‌ همان فیلترینگ فاقد شعور را نیز اعمال کرد.

خب وضع نامطلوب وبلاگ‌ها از یک طرف و ناتوانی در مدیریت فضا به وسیله فیلترینگ از سوی دیگر منجر به اتخاذ راه حلی تازه شد. تولید محتوا متناسب با نیاز. راه حلی که هیچ کس در صحتش تردید نداشت و ندارد. اما وقتی که کار به مرحله اجرا رسید عرصه به بچه‌هایی سپرده شد که علی رغم دین و ایمانشان نه تذکری به ماهیت رسانه خاصه اینترنت و ساز و کار‌ها و بازی‌ها ی هزار رنگش داشتند و نه حتی تسلط درست و حسابی به تکنیک و روش استفاده از آن. بچه مذهبی‌ها هر روز بیشتر از قبل نفر به نفر و گروه به گروه وبلاگ نویس می‌شدند این حضور به حدی رسید که این روز‌ها می‌توان ادعا کرد هر دو طرف جبهه به لحاظ تعداد نیرو‌ها اختلاف چشم گیری با هم ندارند.

ما تولید محتوا کردیم که البته می‌شود راجع به‌‌ همان محتوا هم دفتر‌ها نوشت اما اگر با اغماض از آن گذر کنیم باید پرسید که برای این تولید چه هزنیه‌هایی را پرداختیم؟

نگارنده و لابد جمع کثیری از خوانندگان عزیز به آسیب‌های ریز و درشتی که از جنس اتفاقات صفحه حوادث در فضای مجازی برای این و آن رخداده مطلعند اما مقصود از هزینه این‌ها هم نیست.

اگر بخواهم مقصودم را در یک جمله بیان کنم باید به اسم وبلاگ یکی از همقطاران متوسل شوم: «تجلی فردیت من» به نظرم بسیاری از حرف‌ها را می‌­شود از همین حدیث مجمل دریافت اما برای روشن‌تر شدن مسئله سعی می‌کنم در چند بند مرادم را از هرینه‌هایی که در فضای مجازی خاصه در محیط‌های تعاملی مانند وبلاگ‌ها و شبکه‌های اجتماعی می‌پردازیم بیان کنم.

اینترنت و شبکه های اجتماعی

۱. من سوبژکتیو – هویت چند گانه در شبکه اجتماعی

یکی از تیزهوشانه‌ترین و در عین حال خطرناک‌ترین قابلیت‌های که ما با آن در شبکه‌های مجازی و وبلاگ‌ها مواجهیم قابلیت خلق هویت جدید و ساختن منهای جدیدی است که در عین در دسترس قرار دادن امکان داشتن هویت جدید به تفرد و نگاه سوژه – ابژه به عالم که زایده دوران مدرن است نیز به شکل جدی دامن می‌زند. در واقع‌‌ همان تجلی فردیت من.

۲. آواتاریسم مبتنی بر من سوبژکتیو

آواتاریسم به کاربر این امکان را می‌دهد که پشت پوسته‌ای که همیشه رویایش را در سر داشته قرار بگیرد. در واقع می‌توان گفت آواتاریسم مهم‌ترین امکانی است که شکبه‌های اجتماعی مجازی و در سطوح پایین‌تر وبلاگ‌ها در راستای محدودیت زدایی و دامن زدن به توهم انسان خدایی مدرن در اختیار کاربران خود قرار می‌دهد. با اینکه آواتاریسم در شبکه‌ای مثل فیس بوک به شکل جدی مطرح و مورد استفاده قرار گرفت اما نخ این مسئله را می‌توان در شکبه‌های اجتماعی مجازی game مانند second life نیز به شکل جدی تری پیگیری کرد.

۳. بستر ارتباط مجازی تکنولوژی مدار

پیدایی تکنولوژی فرع بر نسبت انسان و وجود است. اغلب مورخان غربی نیز در پرسش از ماهیت و ذات و اسم و اصل قالب بر تکنیک که به این اصل الاساس بر می‌گردد، ذیل این نسبت متعرض تکنیک و توسعه می‌شوند. واقعیت نفسانی و سوبژکتیو موجود نیز که غالبا با وهم‌زاده می‌شود، فرع بر نسبت آدمی با وجود است. به عبارت دیگر متافیزیک و ما بعد الطبیعهٔ جدیدو هر معرفتی حاصل نسبتی خاص میان آدمی با وجود و مبدا قدسی (خدا) است. [۱] و شبکه اجتماعی مجازی و وبلاگ‌ها در ذیل این نسبت و با در نظر گرفتن ذات تکنولوژیک خود باید مورد بررسی قرار گیرند چرا که ماهیت تکنولوژی خود خواسته‌های گوناگونی را از خود تکنولوژی به مثابه یک instrument طلب می‌کند.

۴. ارتباطات لیبرال – لیبرالیسم ارتباطی – ارتباطات نامحدود [۲]

لیبرال از ریشه liber به معنی آزاد است. آزادی که در بطن خود نفی قیود را در پی دارد و مثلا با واژه‌ای مانند free ومشتقاتش اصلا یکسان و همگون نیست. ارتباط دو مولفه اصلی دارد انتقال پیام وجلب توجه مکتب ارتباطی لیبرال ارتباط کامل را فرایند حد اکثری جلب توجه تعریف می‌کند. صاحب نظران این جریان فکری قالب معتقدند همین که ارتباط گر بتواند توجه گیرنده را به خود معطوف کند ارتباط بر قرار کرده است و اینکه چه پیامی و تا چه حد منتقل شده باشد مسئله‌ای فرعی محسوب می‌شود و از دل چنین ایده ایست که ارتباط نامحدود شفاهی، تصویری و موسیقی محور در شبکه‌ها ی اجتماعی مجازی و وبلاگ‌ها ظهور و بروز پیدا می‌کند. لذا توجه به مسئله ارتباط لیبرال و اباهی‌گری و پژوهش عمیق در این معنی برای به دست آمدن راه حلی جامع بیش و پیش از هر چیزی ضروری به نظر می‌آید.

۵. نظام اشتراک اطلاعات – سوسیالیسم اطلاعاتی [۳]

صاحب نظران مکتب سوسیالیسم ارتباطی بر خلاف لیبرال‌ها معتقدند آنچه که در ارتباط مهم است انتقال پیام به شکل هر چه بهتر و کامل‌تر است. آن‌ها صرف رساندن پیام را فارق از سایر مؤلفه‌های زیبایی‌شناسانه یا مخاطب‌شناسانه در برقراری ارتباط کافی می‌دانند. از نظر این مکتب در قریب به اتفاق شرایط ارتباطی معمول همین که پیام به مخاطب برسد، تأثیر مد نظر فرستنده در او حاصل می‌گردد. اتفاقاً پر تیراژ‌ترین مطبوعات تاریخ از دل این مکتب رشد کرده‌اند. شمارگانهای بیش از ۱۰ میلیونی روزنامه‌های شوروی سابق محصول مکتب «انتقال» است. اتفاقی که در شبکه‌های اجتماعی مجازی رخ می‌دهد این است که شما مولفه‌های ارتباط لیبرال و سوسیال را در کنار هم مشاهده می‌کنید به عنوان مثال وقتی شما صفحه facebook خودتان را باز کنید دکمه‌ای که بیشترین مواجه را با آن خواهید داشت دکمهٔ share است. facebook و مدیرانش از شما می‌­خواهند که همه چیز را به اشتراک بگذارید از وضعیت کنونیتان گرفته تا هر مطلب و عکس و کلیپ صوتی یا تصویری که خوشتان آمده. پدیده sharing در آغاز با ایجاد وبلاگ‌ها به شکل جدی مورد استفاده قرار گرفت و بعد از این تجربه موفق حالا می‌توان ادعا کرد که در کنار avatarism به یکی از مهم‌ترین کارکرد‌های شبکه‌های مجازی اجتماعی تبدیل شده است.

۶. عدم محدودیت فضا، مکان، فیزیولوژیک

یکی دیگر از امکان‌های که ما در شبکه‌های اجتماعی مجازی و وبلاگ‌ها با آن روبه رو هستیم ازبین رفتن محدودیت‌های مکانی، زمانی و فیزیولوژیک است از جمله قابلیت پرواز کردن در شبکه اجتماعی second life و یا ارتباط با دوستانی از سر تا سر دنیا و…

این امکان از آنجایی که شما را در انجام یک سری امور خواستنی یاری می‌کند در نظر اول چندان خطرناک جلوه نمی‌کند اما کمترین آسیبی که این امکان ایجاد می‌کند دامن زدن به تفرعن خود محوری و دوری از خدا محوری است حال آنکه اصلا باید دید مثلا ارتباط با دوستانی که در شبکه مجازی رخ می‌دهد از‌‌ همان جنسی است که در دنیای واقعی رخ می‌دهد یا نه؟

و اگر کمی عمیق‌تر نگاه کنیم باید دید آیا مراد از دوست در social network‌ها‌‌ همان چیزی است که در دنیای واقعی و در میان آموزه‌های دینی برداشت می‌کنیم یا خیر؟

۷. اشباع و ولع اطلاعاتی

فیلم برداری با گوشی‌های موبایل چک کردن RSS اخبار در گوشی‌های موبایل، تبلت‌ها و پد‌های مختلف میزان رجوع به خبرگزاری‌ها و پیام رسانی‌های پیامکی همه خبر از عصری می‌دهند که به آن انفجار اطلاعات می‌گویند. حالا به مدد امکان‌هایی نظیر به اشتراک گذاری اطلاعات sharing درشبکه‌های اجتماعی مجازی، پرتال‌ها و وبلاگ‌ها شما از نظر اطلاعتی اشباع شده و به مرحله بالا‌تر از درخواست اطلاعات می‌روید به زبان ساده‌تر شما همیشه می‌خواهید بیشتر بدانید حالا آنکه دانستن باید با مسئول شدن و یا حد اقل آگاه شدن همراه باشد که این امر به هیچ روی در شبکه‌ای مانند facebook روی نمی‌دهد. چرا که شما مدام در حال دریافت اطلاعات جدید هستید و چیزی که مهم است داشتن post‌های بیشتر comment‌های بیشتر است و اصلا کیفیت مطالب برای کاربر مهم نیست چه رسد به داشتن تحلیل برای اطلاعات و کسب معرفت از آن‌ها.

۸. ایندیویژوالیسم – تفرد واقعی در اجتماع

شما به اشتراک می‌گذارید گفتگو می‌کنید حتی بازی می‌کنید کار یا کارگر پیدا می‌کنید اما همه این فعالیت‌های جمعی نه در راستای دامن زدن به روحیهٔ اجتماعی بلکه با هدف فرد محوری صورت می‌پذیرد. شما وقتی از شبکه خارج می‌شوید دیگر حتی حوصله‌‌ همان توجه خود محور به جمع دور و اطرافتان را هم ندارید. در این باره باید به این نکته توجه داشت که انسانی که از حمایت همنوعانش محروم شد و در واقع دچار تنهایی و به تعبیر دقیق‌تر یک تنهایی خود خواسته شد به راحتی آسیب پذیر مشکل زا و مستعد برای ارتکاب جرم است.

۹. سبک زندگی

حلقه اصلی و کانونی مورد هدف وبلاگ‌ها، پرتال‌ها و در راس آن‌ها شبکه‌های اجتماعی ساختن نوعی از سبک زندگی است. سبک زندگی‌ای که صاحبش مدیران کمپانی‌های عظیمی چون facebook twitter، myspace، هستند. همه مطالبی که در بند‌های پیشین مورد اشاره قرار اجمالی قرار گرفت در خدمت ایجاد social network life style گام برمی دارند.

البته شاید بتوان موارد دیگری را نیز به آنچه ذکر شد اضافه کرد اما آنچه مورد نظر است اشاره به این نکته است که آسیب واقعی و هدف اصلی دشمن در فضای مجازی رواج سبک زندگی اباحی‌گرانه و فارغ از عالم قدس است. که شما تا آنجا که میسر است شهروند مطیع‌تری برای دهکده جهانی آقای مک لوهان باشید.

ارجاعات:

[۱] محمد مدد‌پور، ماهیت تکنولوژی و هنر تکنولوژیک صفحه ۳۵
[۲] علی جعفری، عبور از مکتب ارتباطی
[۳] علی جعفری، عبور از مکتب ارتباطی

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.