با ۳ میلیون اوراق مشارکت در حین گدایی دستگیر شدم. روزی ۶۰تا ۷۰هزار تومان درآمد دارم و هرگز راضی نیستم گدایی را رها و کار دیگری انجام دهم.
گدایی شغل است، جرم که نیست؛ مردم میتوانند کمک نکنند ما که آنها را مجبور نمیکنیم؛ فقط از آنها خواهش میکنیم و آنها هم دلشان به رحم آمده و پولی کف دست ما میگذارند.
شهرداری ما را از کاسبی کردن انداخته است هر از چند گاهی ما را جمع میکند و دوباره رها میکند؛ ولی همین چند روزی که ما را نگه میدارند ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان خسارت میبینیم.
کارم اجاره بچه برای گدایی است، هر چقدر سن بچهها کمتر باشد قیمت بالاتر است. رئیس گدایان آنها را خریداری کرده و با دادن کمی مواد مخدر نوزاد به خواب میرود و آنها را به کار میگیرند.
روزی ۳ جیب کار نکنم شب نباید به خانه بروم. در هر جیب باید۳۵ تا ۴۰ هزار تومان کار کنم خدا رو شکر وضعیت مالی خوبی دارم اگر هر روز ما را جمع نکنند.
عزیز جان، میتونم یه سوالی بپرسم؟ خبرنگاری. جواب سوالت را نمیدهم. پدر و مادر معتاد هستند و من گدا شدم خیالت راحت شد حالا برو رد کارت.
اینها فقط بخشی از حرفهای گدایان حرفهای و نیمه حرفهای پایتخت است.
متکدی یا به اصطلاح عامیانه گدا کسی است که تقاضای پول میکند بیآنکه بهخاطر آن کاری انجام داده باشد.
جامعهشناسان و کارشناسان اجتماعی معتقدند که تکدیگری یک آسیب اجتماعی است و با خود آسیبهای دیگری هم بهدنبال دارد.
بین پدیده تکدیگری و وضعیت فرهنگی جامعه نوعی همبستگی وجود دارد. افرادی که دست به گدایی میزنند برای برآوردن نیازهای خود عزت نفسشان را لگدمال کرده و در مقابل دیگران دست نیاز بلند کنند
در سال ۱۳۸۵ قانون مجازات متکدیان به استناد مواد ۷۱۲ و ۷۱۳ قانون مجازات اسلامی به جریان افتاد. در طول این سالها شهرداری وظیفه جمعآوری متکدیان را از سطح شهر بر عهده دارد و بهزیستی هم باید آنها را ساماندهی کند.
بعد از تصویب این قانون تکدیگری تغییر شکل دارد و عدهای به صورت دست فروش اقدام به فعالیت کردند این افراد چون صاحب شغل هستند بر اساس قانون نمیتوان با آنها برخورد کرد.
سازمان مختلف با موضوع متکدیان درگیر هستند ولی هنوز این مشکل در شهر تهران برطرف نشده و باندهای اقدام به استثمار کودکان کرده و آنها را با در آمدهای پایین مشغول به کار میکنند البته عدهای از این کودکان بعد از حرفهای شدن خودشان باند تشکیل میدهند.
شهرداری تهران هر ساله با صرف هزینههای هنگفت این افراد را از سطح شهر جمع آوری میکنند ولی دوباره این افراد به محل کار خود باز میگردند تازه این بار حرفهایتر. چرا که کارهای که بلد نبودند در چند روزی که پیش سایر متکدیان قرار گرفتهاند یاد میگیرند.
آمارهای بیانگر بازگشت مجدد درصد قابل توجهی از متکدیان پس از مدت کوتاهی دوباره به شغل تکدیگری است و سیکل ناقصی در این زمینه وجود دارد.
البته مسئولان بهزیستی معتقدند که شهرداری باید گدایان را ساماندهی کند و شهرداری نیز میگوید طبق قانون باید بهزیستی این کار را انجام دهد.
کم کاری سازمانهای متولی در این زمینه باعث شده که طرح ساماندهی متکدیان، بیخانمانها و کودکان کار همیشه ناقص اجرا شود.
گدایان شهر فقط گدا نیستند آنها کاملا به حقوق خود آشنا هستند و همیشه راه گریزی برای خودشان دارند تا دچار مشکل نشوند به گفته احمد یکی از گدایان حرفهای، ما کاملا تمامی مسایل حقوقی حرفه تکدیگری را میدانیم به همین دلیل است که هر وقت دستگیر میشویم سریع آزاد میشویم.
واردات گدا یکی دیگر از برنامههای مافیای تکدیگری است آنها برخی از اتباع بیگانه را که نقض عضو داشته و یا وضعیت ظاهری مفلوک دارند گزینش کرده و پس از دادن آموزشهای لازم آنها را به سطح شهر میفرستند.
گدایان موجود در شهر بیشتر شهرستانی و اتباع خارجی هستند و شاید ۲۰ درصد آنها فقط تهرانی باشند.
رضا جایگیری معاون سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهرداری تهران در اینباره میگوید: تنها باجمع آوری متکدیان معضل تکدیگری در تهران حل نمیشود و باید گدایان جمع شده آوری شده تعیین تکلیف و ساماندهی شوند.
وی ادامه میدهد: برخی از این افراد نیازمند کمک بهزیستی و نهادهای حمایتی هستندکه باید تحت پوشش قرار بگیرند و با شیادان و سودجویان نیز برخورد شود.
تکدیگری، عوارض و مخاطرات زیادی دارد. بخشی از مطالعات مقطعی و روبنایی روی این پدیده، درباره مسائلی نظیر درآمد، مسکن، فقر مادی، فقر فرهنگی، ناکامی اقتصادی، نابسامانی اجتماعی دارد.
تکدیگری یک بحران اجتماعی است؛ بحرانی که ریشه در بسیاری از مسایل پیچیده اجتماعی دارد و شاید کمبودهای اقتصادی و مالی فقط یکی از علل گرایش به تکدیگری باشد.
طرح جمع آوری گدایان در سالهای گذشته شکست خورده است؛ باید مسئولان به فکر راههای جدید برای رفع این مشکل باشند. هر بار مسئولان با صرف هزینههای هنگفت گدایان را جمع آوری میکند ودوباره این افراد به سطح شهر برمی گردند.
Sorry. No data so far.