تریبون مستضعفین-مرتضی غضنفرنژاد (کارشناس ارشد معارف اسلامی و اقتصاد)
برگزاري اجلاس سران عدم تعهد در تهران و ریاست آن از ابعاد مختلفي حايز اهميت است. اين اجلاس از نظر فرهنگي، اقتصادي و تمدني بسياري مي تواند قابل استفاده باشد. لذا نبايد به اين رويداد به عنوان يك موقعيت مقطعي نگاه شود بلكه بايد به عنوان جرياني جهت پيشبرد اهداف جمهوري اسلامي از آن استفاده نمود. بنابراین با توجه به اين امر فرصتهای این اجلاس به مسايل سياسي محدود نمیشود و با طیفی گسترده از فرصت ها چالشها روبروست . سخن از تبین تمامی فوايد و ثمرات چنين مسايلي نيست اما اين يادداشت به تبين برخی از فرصت ها و تهديدات اين رويداد در اقتصاد مقاومتي خواهد پرداخت.
يكي از مسايل اساسی كه هم اكنون در سخنان رهبري بسیار مورد توجه قرار گرفته اين است، تاکید ايشان بر تغيير ساختار اقتصاد و مديريت جهان است. به اعتقاد ايشان جهان در حال تغيير است و مدیریت آن در حال تبديل از نظام تك قطبي به چند قطبي است. ايران بايد با استفاده از پتانسيلها و فرصتهايي كه دارد از آنها براي تبديل خود به يكي از سران و رهبران جهان تلاش كند و آرمانهاي خود را در جهان مستقر كند.
بيشك يكي از فرصتهاي موجود در اين گونه اجلاسها، فرصتهاي اقتصادي آن است. آمريكا و بسياري از كشورهاي توسعه یافتهی ديگر به دليل در اختیار داشتن نبض اقتصاد جهانی ميتوانند در جهان دخالت کنند و بسياري از كشورها را به تبعيت خود بكشانند. زندگي غربي و تكنولوژي و فرهنگ وابسته در اعماق زندگي انسانها در سرتاسر جهان نفوذ پيدا كرده است و از طرف ديگر مباني فكري و اعتقادي غرب بر ساختار سياسي و اقتصادي كشورها مستولي شده است. در چنين شرايطي سخن گفتن از سلطه بر جهان و رهبري جهاني امری ناممكن خواهد بود مگرآنكه لوازم و شرايط خاص آن ايجاد شود. بي شك توليد علوم اسلامي انساني، گسترش معارف و فرهنگ ديني، ايجاد تكنولوژيهاي بومي و قطع وابستگي به جهان غرب از اين ملزومات اساسي به شمار ميآيد.
اما نكتهاي كه بايد از طريق اجلاس نم براي تحقق اين اهداف مد نظر قرارگرفته شود اين است كه اين اجلاس فرصتهاي اقتصادي فراواني را جهت قطع وابستگي از فرهنگ غربي و همچنين رشد و توسعه فرهنگ اسلامي ايجاد ميكند. البته تحقق چنين اهدافي مستلزم تغییر كاركرد و نگاه ما به اين اجلاس است. به عنوان مثال، به نظر ميرسد برگزاري اجلاس سران اقتصادي، فرهنگي و مذهبي براي گسترش و توسعه مبادلات فرهنگي و انسجام اسلامي انساني از كاستيهاي چنين حركتي ميباشد. به عبارت ديگر، همانطور كه سران سياسي كشورهاي مختلف جهت تبادلات سياسي در تهران گردهم آمدند، اين اجلاس پتانسيل آن را داشت تا سران فرهنگي در شهري مثل شيراز يا اصفهان، سران اقتصادي در شهري مثل اراك و سران مذهبي در شهري مثل قم يا مشهد گرد هم آيند و در جهت گسترش تعاملات اقتصادي و فرهنگي تبادل نظر كنند و مسيل هاي گسترش اين امور را بررسي كنند.
لذا براي نمونه به برخي از پتانسيل هاي اقتصادي كشورهاي شركت كننده در اين اجلاس اشاره خواهد شد. البته بايد توجه نمود همواره وجود كشورهايي كه به استعمار جهاني تعهد دارند و يا اختلافات سياسي قديمي درميانشان است يك تهديد به شمار مي روند اما بازهم پتانسيلهاي بسياري جهت رشد و شكوفايي اقتصادهاي كشورهاي عضو وجود دارد.
1- توسعه علومی همانند اقتصاد اسلامی:
گردهم آیی آراء و نظرات مختلف موجب رشد و گسترش علوم و دانش در میان دانشمندان میشود. در میان کشورهای جهان پتانسیلهای بسیاری در فهم و تبین علم وجود دارد. این افراد به دلیل آنکه از جوامع علمی معتبر دور هستند نمیتوانند ایدههای خود را ارائه دهند و فقر علمی و فرهنگی موجود موجب از بین رفتن چنین استعدادهایی میشود.
چنین فرصتی سبب می شود که علاوه برگردهم آیی سران سیاسی، از دانشمندان و صاحبنظران کشورهای دیگر در جهت گسترش علومی همانند اقتصاد اسلامی و همچنین ارائه آن به سایر کشورها استفاده کرد. برگزاری همایشهای علمی که به دنبال بسط علمی و فرهنگی اجلاس است موجب عمق بخشی به اهداف و هدایت اقدامات بعدی کشورهای عضو می شود . این نشستهای علمی میتواند زمینههای دخالتهای فکری و فرهنگی دشمنان رشد کشورهای مستضعف را ازبین ببرد.
2- تشكيل شركتهاي بين المللي:
يكي از پتانسيلهاي اقتصادی اين كشورها توانايي آنها در جهت ایجاد و گسترش شركتهاي بين المللي و چند مليتي در صنعتهاي مختلف است. از نظر اقتصادی، علت شكل گيري شركتهاي چند مليتي کاهش هزینههای تولید است. كشورهاي پيشرفته هزينههاي توليد خود را در كشورهايي كه به نسبت ارزانتر هستند كاهش ميدهند. آنها از اين طريق هم فروش بيشتري كسب كنند و هم براي كشورهاي مشاركت كننده وابستگي اقتصادی ايجاد كنند. زيرا در اين حالت ، مهارت و تكنولوژي كه در كشور ارزان رشد كرده است فقط در قالب چنين شركتهايي معنا پيدا ميكند. روي ديگر سكه بحث مزيتهاي نسبي در توليد است. هر كشوري با توجه به اقتصاد خود در يك صنعت مزيت بيشتري نسبت به ساير كشورها دارد. مطابق این استدلال كشورهاي جهان سوم در ارائه خدمات ارزان مزيت نسبي دارند و مزيت كشورهاي توسعه يافته در توليد تكنولوژي هاي جديد و پرسود است.
اما كشورهاي عضو اجلاس نم ميتوانند با شناسايي و بهره گيري از پتانسيلها و مزيتهاي نسبي موجود در ميان كشورهاي عضو در توسعه اين شركتها گام بردارند. به عنوان مثال در توليد صنعتي مثل خودرو، توليد هر قطعه (باتوجه به مزيت نسبي) در كشوري خاص، توليد خود رو در كشوري ديگر صورت گيرد تا هم تمامي كشورها در توليد سهيم باشند و هم اينكه از پتانسيل كشورها به خوبي استفاده شده باشد.
البته بحث تحقق اين شركتها نيازمند مطالعه جدي و موردي جهت شناسايي شركت و صنايعی ميباشد كه پتانسيل فعاليت تحت اين ساختار را دارند. این امر نیازمند برنامه ريزي و پيگيريهای دقیق علمی و اجرایی جهت دست يافتن به این اهداف است.
3- ايجاد بازارهاي مصرف
همانطور كه در توليد مزيتهاي بسياري قابل احصا كردن است ، اين كشورها با گسترش فعاليتهاي تجاري خود ميتوانند بازارهاي مصرف مناسبي را براي خود و ساير كشورها ايجاد كنند. پتانسيل وارداتي بسياري زيادي در ميان اين كشورها وجود دارد كه اگر به خوبي به آن پرداخته شود راه دخالت بسياري از كشورها را ميبندد. در حال حاضر بسياري از صنايع و فعاليتها در كشور وجود دارند كه به خاطر بازار مصرف كم، توانايي رشد ندارند. اين اقدام ميتواند براي گسترش اين صنايع بسيار مفيد باشد. از طرف ديگر، محصولات ايراني براي كشورهاي هدف بسيار ارزانتر از محصولات خارجي خواهد بود كه به اين كشورها وارد مي شود. يعني هم براي صادركننده وهم وارد كننده منافع بسياري را خواهد داشت.
4- برداشتن قيود تجاري
راه ديگر گسترش و يكپارچگي اقتصادي اين كشورها، برداشتن قيود تجاري و مبادلاتي در ميان اعضا مي باشد. سازمان تجارت جهاني باهدف برداشتن قيود تجاري و تجارت آزاد به وجود آمده است اما پرواضح است كه اهداف چنين سازمان هايي در جهت تحقق اهداف كشورهاي تشکیل دهندهی آن است . در اين ميان ، شركت كشورهاي ضعيفي چون اعضا جنبش نم، موجب ضربه زدن به اقتصاد ملي آنها خواهد شد. اما كشورهای در حال توسعه ميتوانند با ايحاد قوانيني داخلي از مزايايي تجارت آزاد بهره مند گردند و به اقتصاد خود كمك كنند.
5- استفاده از پتانسيل هاي جهانگردي
يكي از راههاي اثر گذاري فرهنگي و اقتصادي ، از طريق جاذبههاي فرهنگي و توريستي مي باشد. از طرف ديگر، صنعت توريست منافع مادي بسياري را براي كشور مقصد خواهد داشت. اين كشورها با برداشتن قيود و رواديد بينالمللي در ميان خود و شناساندن جاذبههاي توريستي خود، ميتوانند از منافع اين صنعت برخوردار شوند و فرهنگ ملي و بومي خود را نشر دهند.
بسیاری از کشورهای عضو دارای پتانسیلهای زیبای گردشگری هستند که متاسفانه مورد بهرهبردای قرار نمیگیرد و به آنها کم توجهی میشود لذا این پتانسیل نمیتواند برای این کشورها مفید واقع بشود. از طرف دیگر کشورخودمان نیز پتانسیلهای زیادی دارد که میتواند با معرفی آنها به جهان خصوصا این کشورها، از تواناییهای گردشگری خود در جهت پیشبرد اهداف اقتصادی و فرهنگی خود بهره ببرد.
البته باید توجه نمود که رشد گردشگری باید موجب ارسال فرهنگ ایرانی و اسلامی بشود، نه آنکه با تاثیر پذیری از توریست، مردم ما از آنها متاثر بشوند.
6- ايحاد نظام ارزي واحد
يكي ديگر از راههاي تاثير پذيري كشورهاي كمتر توسعه يافته از كشورهاي قدرمند توسعه يافته؛ نظام ارزي آنهاست. استفاده از ارزهايي چون دلار و يورو سبب ميشود كه كشورها از نوسانات كوچك كشورهاي بزرگ بسيار صدمه ببينند. زماني كه به علت نوسانات جهاني قيمت دلار بالا يا پايين ميشود، درآمد اين كشورها نيز متاثر ميشود. اين مساله براي كشور خودمان نيز مطرح است. بحران مالي در اروپا و آمريكا رخ ميدهد اما به علت وابستگي نظام ارزي، اثرات آن به ساير كشورها نيز سرايت ميكند. لذا ايجاد منطقه پول واحد براي كشورهاي اجلاس نم راهي است تا آنها را از اين نوسانات دور نگه دارد. يكي از دلايل ايجاد منطقه يورو نيز همين امر بوده است و اين نشان ميدهد كه قدرتهاي اقتصادي جهاني خود نيز از سيادت يك پول رضايت ندارند.
البته ایجاد بازارهای مالی مشترک، بورس مشترک، بانک های بین المللی که حافظ منابع کشورهای عضو می باشد و بسیاری از طرحهای دیگر از لوازم کاهش صدمات نوسانات دلار می باشد.
7- ايجاد مناطق آزاد تجاري و توليدي
افزايش تجارت در ميان اين كشورها، به اقتصاد ملي آنها كمك شاياني میکند. مناطق آزاد تجاري به عنوان مناطقي كه راه تجارت آسان را باز ميكنند ميتوانند براي معرفي و گسترش پتانسيلهاي اقتصادي بسيار مفيد باشند.
از طرف ديگر يكي ديگر از راههاي وحدت اقتصادي، استفاده از سرمايه هاي توليد در كشورهاي مختلف است. اگر سرمايه گذار نتواند در كشور خود اقدام به توليد بكند يا آنكه منافع بيشتري را در كشورهاي ديگر ببيند، اين امر موجب ورود سرمايه به كشور هدف ميشود. بسياري از سرمايهگذاران در كشورهاي عضو در چنين وضعيتي قرار دارند و سرمايههاي خود را روانه بازارهاي غربي ميكنند. اما از طريق گسترش مناسبات اقتصادي اين كشورها، اين سرمايهها حفظ شده و به اقتصاد كشورهاي عضو كمك خواهد كرد.
8- مقابله با تحریم ها
مساله دیگر که البته در باب آن بسیار بحث شده است نقش اجلاس اخیر در کمرنگ کردن تحریم هاست. موارد ذکر شده از جمله پول واحد یکی از راههای مبارزه با تحریمها، خصوصا تحریم بانکی و ارزی است که امروزه به کشور زیان بسیاری را وارد میکند.
وابستگی ارزی سبب میشود که مبادلات پولی و مالی در سطح بین کشورها بسیار دشوار شود و نبض تجارت جهانی بسیاری از کشورها در دست توزیع کنندگان دلار بیافتد. اما ایجاد پول واحد، فروش بخش عمده نفت در منطقه ایجاد شده، سبب می شود که میزان وابستگی کشور به دلار کاهش پیدا کند و تاحدودی تحریم ها بی اثر بشود.
از طرف دیگر ایجاد قدرت اقتصادی و سیاسی سبب میشود که انگیزه تحریم کنندگان ایران کاهش پیدا کند و راههای مسالمت آمیزتر مد نظر قرار گرفته شود. البته نباید از دشمنی دیرنیه آنان غافل شد، چرا که اگر قدرت ایران گسترش پیدا کند دامنه تحریمها نیز گسترده تر خواهد شد. لذا باید با برنامهریزی صحیح سعی در مقابله با آنها داشت.
البته اگر ائتلاف بزرگ جهانی کشورهای غیر متعهد شکل گیرد، در این صورت برگ برنده تحریمها در دست این کشور ها خواهد بود. گسترش اقتصاد و قدرت واحد سیاسی سبب میشود تا این کشورها نیز توانایی تحریم کشورهای غربی را داشته باشند و از یک اقتصاد تدافعی به اقتصادی تهاجمی و پویا تبدیل شوند. در این صورت است که دنیا از نظام تک قطبی یا دوقطبی بیرون خواهد آمد و مجبور به تبعیت از قدرت مستضفان جهان و پیروی از تصمیات آنها خواهد شد.
Sorry. No data so far.