چشم در روضهی مکشوفه گهر ریزتر است
بادهی سینه زنی از همه لبریزتر است
عطر تربت ز می و مشک دلاویزتر است
تیغ ابروت ز شمشیر و سنان تیزتر است
جامهی مشکیتان جامه ی پرهیزتر است
بیجهت نیست که وابستهی این تقدیریم
زیر بیرق متولد شده و میمیریم
اولین بار که این عشق منظم شده بود
چیزی از خلقت انگور مجسم شده بود
الف قامتم از دال دمت خم شده بود
روز مجنون شدن حضرت آدم شده بود
محتشم شعر سرودست محرم شده بود
این چه شوریست که در جان جهان پیدا شد
این چه اشکیست کزان چشم همه دریا شد
باز هم صیحهی هل من بصری میآید
شمس می آید و گردش قمری میآید
همره خون دلان چشم تری میآید
چه مبارک شب و خونین سحری میآید
مثل فطرس ننشینید پری میآید
به معیت همه در حجره ی مشکات غمیم
نور مصباح هدی بود که مرآت همیم
روضه در روضه… رهایم کن ازین حال غریب
به جز از خون جگر نیست مرا هیچ نصیب
السلام ای تن مسلوب و ای شیب خضیب
آه ای قوم…. مسیحای مرا روی صلیب
مکشید… این چه مرامی شده در چیدن سیب
جرعهای ناحیه باید وطنم را برسد
زخم باید بزنم … اشک تنم را برسد
بسط روضهست که در دیر امان میآرد
خون جوشیده اگر ریخته جان میآرد
حبّ حیدر ز پیاش تیر و سنان میآرد
سیر از خلق من الروضه خزان میآرد
سوختن در اثر عشق جوان میآرد
جلوه کردی و تناقض به دلم افتاده
این چه نغزی است که در آب و گلم افتاده
میرسم دیر ولی… خیمهی تو سوخته است
معجر خواهرت از آن شرر افروخته است
لیک از فاطمه (س) جز صبر نیاموخته است
آن طرف کفر به جز حرص نیندوخته است
دشمنی چشم به انگشتر تو دوخته است
آه مادر! تو مکش آه! مسلمان دارید
از نفسهای پدر حضرت سلمان دارید
نرسیدیم به آن واقعه، جبرانی هست؟
خون دل هست… جنون هست… پریشانی هست
فیض بیداری و آیین مسلمانی هست
گرچه تقدیر در این ساحت ظلمانی هست
لیک بر نیزه هنوز آن سر نورانی هست
ما که «هل من…» نشنیدیم ولی لبریزیم
خون پاکیم که در پای ولی میریزیم
*****
وقتی که مصطفی به خدایش رسیده بود
دشمن هنوز روشنیاش را ندیده بود
وقتی که مصطفی به خدایش رسیده بود
وقتی اجابتی به دعایش رسیده بود
وقتی که رد عشق به پایش رسیده بود
ققنوس دیگری به فنایش رسیده بود
آخر به طوف کرب و بلایش رسیده بود
پس بی جهت نبود که سر داد و پر گرفت
شمعی به شعلههای سحر داد و پرگرفت
خونش به پای عشق ثمر داد و پر گرفت
ما را دوباره بالی و پر داد و پر گرفت
بر آستان علم شرر داد و پر گرفت
توضیح: این شعرها را مصطفی عمانیان، شاعر جوان و انقلابی در هیئت حسینیه هنر خوانده است.
احسنت آقا مصطفی