شنبه 14 آگوست 10 | 12:46

رسانه ملی و فقدان برنامه‌ای درباره جنبش‌های اسلامی معاصر

با این كه پشتیبانی از جنبش های اسلامی و مستضعفان جهان، یكی از اصول اساسی انقلاب اسلامی و قانون اساسی كشور ماست، فعالیت های ما در شأن آرمان ها و عظمت انقلاب اسلامی و نگاه بین المللی امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب نبود.


به گزارش دیپنا، یاسر عسگری، پژوهشگر گروه اسلام و غرب پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در یادداشتی، اظهار داشت: «پیروزی انقلاب اسلامی و تشكیل حكومت اسلامی در ایران، سبب شد كه انقلاب اسلامی از نظر فكری و ارائه تئوری عملی، بیش ترین تأثیر را بر جنبش های اسلامی و نهضت های آزادی بخش معاصر در دورۀ اخیر داشته باشد. آثار و بركات انقلاب اسلامی بر حركت های رهایی بخش و نهضت های جهان اسلام را می توان از موج اسلام خواهی، استقلال طلبی، عدالت خواهی، معنویت گرایی و گسترش مبارزات انقلابی علیه نظام های دیكتاتوری و كشورهای غربی، از خاورمیانه تا شمال آفریقا و از آسیای مركزی تا آمریكای لاتین مشاهده نمود.»

احیای هویت اسلامی در میان مسلمانان، بیداری ملت ها و ایجاد امید و انگیزه در بین نیروهای آزادیخواه و انقلابی جهان، از ثمرات مسلّم و انكارناپذیر انقلاب اسلامی ایران است. آهنگ اسلام خواهی و دین محوری برخاسته از انقلاب اسلامی، برای استكبار جهانی و به ویژه آمریكا و صهیونیسم، گران تمام شد و آن ها با هجمه های سنگین تبلیغاتی و رسانه ای و حتی نظامی، به طور جدی وارد عمل شدند تا آن ها را منحرف یا سركوب كنند.

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، فعالانی در عرصۀ شناخت و شناساندن جنبش ها و حركت های اسلامی و اسلام گرایان انقلابی در جهان اسلام بر آمدند و آثار خوبی در این زمینه منتشر كردند، كه معروف ترین آن ها، استاد سید هادی خسروشاهی است كه یك تنه در معرفی این حركات و جریان های اسلامی، قدم های مؤثر فراوانی برداشت.

پس از پیروزی انقلاب، تلاش های فراوانی برای شناخت و ارتباط و حتی حمایت از جریان های اسلامی در جهان اسلام و حتی جریان های انقلابی جهان، صورت گرفت امّا متأسفانه این رویكرد با بروز مشكلات فراوان، كمرنگ و در دوره هایی اصلاً تعطیل شد.

در دوره هایی با بهانه هایی چون اتخاذ سیاست های تنش زدایی و گفت و گو، شاهد انفعال عرصۀ سیاست خارجی و قطع یا ارتباط بسیار كم با جریان های اسلام گراهای جهان اسلام بودیم و متأسفانه همین رویكرد دولت های جمهوری اسلامی ایران در دوره های موسوم به سازندگی و اصلاحات، باعث ناامیدی جریان های اسلام گرا و رهبران انقلابی مسلمان از انقلاب اسلامی ایران، آن ها را به سمت حركات و جریان های افراطی مانند القاعده ـ كه آلت دست كشورهای غربی و به ویژه آمریكا، بودند ـ سوق داد. چرا كه القاعده، شعارهای پر رنگ و پر جاذبه ای دربارۀ ستیز با غرب و به ویژه آمریكا، می داد، فارغ از این كه آن ها از تعاملات القاعده با آمریكا و سازمان های جاسوسی غرب، مطلع باشند.

امّا با اتخاذ سیاستهای اصولی و انقلابی در سال های اخیر به ویژه از سوی دكتر احمدی نژاد، موج جدیدی از انگیزه و امید را به فعالان اسلام گرای سراسر جهان داده است و ضروری است كه با بسیج عمومی رسانه ها و مراكز و تشكل های دانشجویی و مردمی و تحقیقاتی و حتی دولتی، در صدد شناسایی و ارتباط با این جریان های اسلام گرا و رهبران آن ها برآییم.

با این كه پشتیبانی از جنبش های اسلامی و مستضعفان جهان، یكی از اصول اساسی انقلاب اسلامی و قانون اساسی كشور ماست، ما در شناسایی و ارتباط با جنبش های اسلامی و گروه های اسلامی در جهان، ضعیف عمل كرده ایم و فعالیت های ما در شأن آرمان ها و عظمت انقلاب اسلامی و نگاه بین المللی امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب نبود.

ما متأسفانه، توجه خود را عمدتاً به حركات اسلامی و اسلامگرایان چند كشور معدود مانند لبنان، فلسطین، عراق و افغانستان محدود و منحصر كردیم و از خیلی از جریان ها و گروه های اسلامی در آسیای میانه، شرق آسیا، شمال و شرق و غرب آفریقا، اروپا و حتی آمریكای شمالی و آمریکای لاتین غافل شدیم. چه نیروها و جریان هایی كه به استقبال از انقلاب اسلامی آمدند ولی ما به آن ها بی توجهی كردیم؛ یا این كه با عملكرد نامناسب خود، آن ها را از خودمان راندیم یا بدبین و ناامیدشان كردیم.

در حال حاضر، حداقل كار در این زمینه، جبران كاستی ها و غفلت های گذشته، ارتباط با آن ها، اعتماد سازی برای آن ها، انتشار كتاب ها و اخبار و پخش مستندها و فیلم هایی دربارۀ آن ها است كه جای آن در رسانه ها و به ویژه رسانه ملی ما، خالی است و ضروری احساس می شود.

این سؤال همواره در ذهن امثال من هست كه ما چرا جریان های اسلامی كشورهایی مانند تاجیكستان، بنگلادش، آرژانتین، برزیل، بوسنی، الجزایر، سودان، نیجریه، و دهها كشور دیگر و حتی كشورهای همسایه مان همچون تركیه، عراق، افغانستان و پاكستان و كشورهای جنوبی خلیج فارس را نمی شناسیم؟ آن ها چه مشكلات و چه نیازهایی دارند؟ آن ها در مبارزه و فعالیت هایشان چه تجربیاتی كسب كرده اند؟ در چه زمینه هایی ما می توانیم از آن ها الگو بگیریم یا این كه با آن ها تعامل بكنیم و از سوی دیگر آن ها در چه زمینه هایی می توانند از ما الگو بگیرند؟

البته این نكته را اضافه كنم كه این رویكرد اشتباه است كه صرفاً به حركات دولتی دستگاه دیپلماسی در این زمینه، بسنده كنیم. بسیار ضروری است كه جریان های مردمی و تشكل های دانشجویی و مردمی، مراكز تحقیقاتی و مؤسسات بین المللی ما و به ویژه روحانیان و اندیشمندان حوزوی ما با آن ها، ارتباط مستقیم برقرار كنند تا بتوانیم درصدد معرفی و گسترش بیش تر تفكر اسلام ناب و انقلاب اسلامی و اجرای احكام اسلامی در جوامع مختلف، برآییم.

متأسفانه ما در بخش ترجمۀ آثار و تاریخ، و انعكاس اخبار این جریان ها ضعیف عمل كردیم و روشنفكران و نواندیشان سكولار جامعه ما در ترجمه و نشر آثار و افكار همفكران خود در كشورهای عربی بسیار فعال تر از ما عمل كردند و آثار بسیاری از آن ها را در جامعۀ ما ترجمه و منتشر كردند و ادبیات و گفتمان آن ها مانند سكولاریسم اسلامی، فمینیسم اسلامی، تجربه دینی، بشری بودن قرآن و … را در كشور تبلیغ و ترویج كردند.

لازمۀ ارتباط مؤثر با این جریان ها، شناخت دقیق و آشنایی با تاریخ و تحولات و تطورات این حركات است كه اگر به این مسأله بی توجهی شود، خسارات جبران ناپذیری به ما و انقلاب اسلامی وارد می شود و جریان های اصیل اسلامی را از ما ناامید و دور می كند. لذا شناخت دقیق تاریخ و تحولات دو سه دهه اخیر این جریان ها و نحوه تعاملات یا تقابلات آن ها با كشورهای غربی و جریان های تكفیری و وهابیت، ضروری است.

در این جا باید از نقش رسانه ها و مؤسسات پژوهشی گفت كه آن طور كه وظیفه شان بوده، عمل نكردند و در شناسایی و معرفی آن ها به جامعۀ علمی و انقلابی كشورمان ضعیف بودند و حتی نتوانستند پیام انقلاب اسلامی را برای جهانیان تبیین كنند.

علی رغم تلاش هایی كه صورت گرفته و شبكه های بین المللی كه راه افتاد، مانند Press TV و العالم، امّا ما هنوز نتوانسته ایم پیام و حرف های خودمان را برسانیم؛ چرا كه تبلیغات و هجمه رسانه ای دشمن، بسیار سنگین و فراوان است. همین ضعف ما در عرصه تبیین ماهیت و دستاوردها و مواضع بین المللی انقلاب اسلامی و … باعث شده است كه حتی اسلام گرایان و حركات اسلامی، برداشت هایی نادرست دربارۀ مواضع ایران و اوضاع فعلی كشور داشته باشند و مواضعی كه رسانه های غربی و وابسته به نظام امپریالیسم و صهیونیسم بین الملل دربارۀ ما القا می كنند، را بپذیرند و مبنای تحلیل هایشان دربارۀ انقلاب و ایران بكنند.

بنابراین بیان دستاوردهای انقلاب اسلامی و تبیین شفاف و صریح و منطقی مواضع جمهوری اسلامی ـ كه یكی از وظایف رسانه های جمعی و به ویژه صدا و سیما است، اگر به مسلمانان جهان و جریان های اسلامی و مردم آزادۀ جهان، عرضه شود، ما در آینده شاهد شكوفایی هر چه بیش تر گفتمان اسلام ناب و بیداری مسلمانان و ملت های آزاده و محدود شدن گفتمان های اسلام آمریكایی و اسلام سازشكار خواهیم بود.

در حال حاضر، رویۀ دشمنان اسلام به ویژه صهیونیسم بین الملل است كه قبل از انجام هر تهاجم نظامی و سركوبی جریان های اسلامی، ابتدا آن ها را با عناوینی همچون تروریست، بنیادگرا، متعصب، خشونت طلب و … ترور رسانه ای كنند و ترسی از انقلاب اسلامی و جریان های اسلام گرای حقیقی در دل مردم جهان، بیندازد و آن گاه به برنامه های تجاوز طلبانه و قهرآمیز خود روی آورد. تا جلوی گسترش و رشد نهضت های اسلامی ـ از آسیای میانه گرفته تا خاورمیانه و آفریقا ـ را بگیرند.

یكی از وظایف رسانه ای ما به عنوان مبلغ اسلام اصیل و انقلاب اسلامی پویا در جهان اسلام و الگوی عملی و عینی حكومت اسلامی، معرفی دقیق شخصیت حضرت امام (ره) به عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی جهان اسلام و الگوی رهبران اسلام گرا و انقلابی كشورهای جهان است.

اكنون كه بیش ترین رسانه های جمعی دنیا، در اختیار دشمنان اسلام و یا وابسته به صهیونیسم بین الملل است و هجمۀ رسانه ای شدیدی را علیه اسلام گرایان و اسلام خواهی در جهان، آغاز كرده اند و به اسلام هراسی در جهان، دامن می زنند، این وظیفۀ رسانه ملی و دیگر رسانه ها و خبرگزاری های ایرانی و اسلامی است كه به انعكاس اخبار دقیق و صحیح جریان های اسلامی و جوامع و گروه های اسلامی كشورهای جهان بپردازند و مظلومیت ها و فعالیت های آنان را بیان كنند و ماهیت گروه های سازشكار مدعی اسلام گرایی و اسلام گرایان قلابی و انقلابی نمایان وابسته و مرتجعی چون سران تشكبلات خودگران، القاعده و طالبان و … را افشا كنند.

كاستی ها و ضعف شبكه های برون مرزی و عدم توجه به اخبار دقیق جهان اسلام و محدود كردن توجه ها به عراق، فلسطین، لبنان و افغانستان و غفلت از دهها كشور اسلامی دیگر، باعث شده است كه بسیاری از مسلمانان و اسلام گرایان جهان، اطلاعات خود را از رسانه های بیگانه مانند BBC و CNN و … بگیرند و از تحلیل های آن ها دربارۀ حوادث و اتفاقات، متأثر شوند.

البته مسؤولان ارشد برون مرزی صدا و سیما، و شورای امنیت ملی، و دستگاه دیپلماسی برای جلب مخاطبان بیش تر و تعامل سازنده و غیر مخرب بر رهبران جنبش های اسلامی نیازمند سیاستگذاری های كلان هستند تا از سویی، رسانه های جمهوری اسلامی ایران را به یك رسانۀ بی نظیر و پر طرفدار در جهان اسلام و رقیب جدی رسانه های مشهور بین المللی درآورند.

انتشار اخبار و گزارش های دقیق، واقعی و منصفانه از جنبش ها و گروه های اسلامی، ارائۀ گزارش های مستند و ارائه و ترجمۀ تولیدات و محصولات آن ها، پرهیز از مسائل اختلاف برانگیز و برنامه های تبعیض آمیز، عدم دخالت در امور داخلی آن ها، و ارائه نكردن الگوهای كاذب، عدم تبلیغ فعالیت های سطحی نگرانه برخی گروه ها، عدالت رسانه ای و ضریب متناسب با فعالیت های گروه های اسلامی و … مهم ترین رویكردها و سیاست هایی هستند كه به نظر می رسد صدا و سیما و دیگر رسانه ها و سازمان های ما، باید آن ها را لحاظ كنند.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.