احسان عابدی – «دولت وحدت ملی» شعار خوش خط و خالی است که بار دیگر در فضای سیاسی جامعه مطرح شده و موافقان و مخالفان خود را به واکنش واداشته است.
بر کسی پوشیده نیست که پشت پرده و صحنه گردان اصلی این شعار شخص آقای اکبر هاشمی رفسنجانی است. اما دولت وحدت ملی چیست و هدف هاشمی از مطرح کردن دوباره این مساله چیست؟!
۱) تشکیل دولت وحدت ملی منوط به زمانی است که کشوری با بحران اساسی در حاکمیت و اداره کشور، انسداد سیاسی و تقابل قوا روبرو شده و چارهای جز وفاق همه گروههای سیاسی موجود در کشور وجود نداشته نباشد. کشورهایی مثل لبنان، عراق، افغانستان، در حال حاضر تا حدودی مصر مرسی و… با پدیده دولت وحدت ملی مواجه بودهاند.
لذا القای بحران و شرایط غیرعادی لازمه طرح چنین مسالهای است. منادیان این طرح باید پاسخگو باشند که وضعیت کشور ما به کدام یک از کشورهای فوق شباهت دارد؟! آیا درگیر نبردهای داخلی هستیم؟ آیا زندگی مردم از حالت عادی خارج شده است؟! آیا اداره کشور با بن بست مواجه شده است؟! گرچه در ماههای اخیر وضعیت اقتصادی به دلایل مختلفی دچار نوسانات شدید شد و فشاری بر مردم وارد آمد، اما الحق و الانصاف آیا اختلالی در زندگی مردم بوجود آمد که آنها را به خیابانها بریزد؟!
شاید آقای هاشمی فراموش کردهاند دوران مدیریت خود را که مردم چگونه زیر بار تورم ۴۹ درصدی کمر شکستند و طاقت آوردند و البته طبیعی است وقتی در آن شرایط فرزندان دلبند هاشمی به سوارکاری و اسکی و… میرفتند و غذای اسبان دخترکش هندوانه بود، خبری از وضعیت مردم نداشته باشند. (کتاب بیپرده با هاشمی رفسنجانی/قدرت الله رحمانی)
۲) نکته بعدی در مورد دولت وحدت ملی، لزوم حضور همه گروهها و جناحهای سیاسی با هر فکر و دیدگاهی است. آذر ماه سال ۱۳۸۷ به بهانه روز مجلس و قانون اساسی، علی لاریجانی همایشی ترتیب داد با عنوان ۳۰ سال قانونگذاری و نظارت که در این همایش از گروههای مختلفی دعوت به عمل آمده بود. از آیات عظام جنتی و مهدوی کنی گرفته تا ملی –مذهبیهای مطرود امام و اصلاح طلبان تندرو و کندرو و…! در این همایش اولین جرقههای وحدت ملی زده شد و همه دم از وحدت زدند. (و البته آقای هاشمی در این همایش جرقه تشکیک در صحت انتخابات و رای مردم را نیز زد). در طرح دولت به اصطلاح وحدت ملی حضور گروهها دقیقاً به این شکل خواهد بود. یعنی موافق و مخالف و معاند و انقلابی و ضد انقلاب دور هم جمع شوند تا کشور را از وضعیت بحرانی نجات دهند!
نکته اساسی در تعریفِ «وحدت» است. وحدت حول چه محور و آرمانی؟! سوالی که همیشه مطرح بوده و البته حضرات مدعی پاسخی برای آن نداشتهاند. اگر وحدت برای انقلاب است، حضور ضد انقلاب چه وجهی دارد؟ اگر وحدت حول ولی فقیه است، کسانی که همواره در گفتار و کردار با ولی فقیه زاویه داشتهاند چگونه میتوانند در این وحدت جمع شوند؟!
۳) هاشمی معتقد است انتخاب دکتر احمدینژاد توسط مردم در سال ۸۴ عدول انقلاب از مسیر اصلی خود و انحراف کشور بوده است. (نظر هاشمی درباره اتفاقات سال ۸۴) طبیعی است که وقتی در عین ناباوری امثال هاشمی، مردم به گفتمان عدالت و احمدی نژادی که نماینده این گفتمان بود، رای دادند و حلقه بسته مدیران وابسته به هاشمی را شکستند، سیستم از دست هاشمی و اعوان وانصار او خارج شده و او را در صدد بازگرداندن اوضاع به همان روال گل و بلبل دهه ۷۰ و ۸۰ برآورد. لذا وقتی با فتنه ۸۸ هم راه به جایی نبردند، متوسل به طرح دولت وحدت ملی شدهاند تا شاید از این گذرگاه بار دیگر شخص هاشمی و یا شخص مدنظر هاشمی بر مسند دولت نشیند!
۴) با توجه به بند ۱، وضعیت کشور یا باید بحرانی شود و یا حداقل بحرانی جلوه داده شود. لذا باید منتظر خلق بحرانهای جدید باشیم. جدای از تلاش خناسان و منافقان برای ایجاد تنش و بحران در کشور، برخی سوء مدیریتهای دولت بخصوص در زمینه اقتصاد و نیز تلاش جبهه استکبار برای افزایش تحریمها و فشارهای اقتصادی بر ایران، زمینه را برای القای وضعیت غیرعادی فراهم میکند. از سوی دیگر مدتی است جریان خاصی در کفایت سیاسی دولت تشکیک کرده و اگر نبود امر رهبر معظم انقلاب در توقف سوال از رییس جمهور، چه بسا تاکنون آن جریان خاص کار را به عدم کفایت دولت کشانده بود. متاسفانه درگیریهای لفظی سران قوا به بهانههای واهی و برخی تصمیمات و انتصابات شبهه افکن دولت، بر القای تشنج در فضای سیاسی کشور میافزاید.
این مقدمهٔ القای بحران و اوضاع غیرعادی، یک موخره هم دارد و آن، درخواست سیاسیون کهنه کار از یک ناجی بزرگ و مورد اعتماد برای خارج کردن کشور از بحران است. این ناجی هم کسی نیست جز اکبر هاشمی رفسنجانی!!
چنانچه ایشان در ماههای اخیر مکرراً با نامناسب خواندن وضعیت فعلی کشور، به تعریف و تمجید از دولت خود پرداخته و بر توانایی خود در اداره کشور در شرایط سخت پس از جنگ تاکید میکند. پایگاه اطلاع رسانی هاشمی نیز دولت وحدت ملی را در دولت سازندگی متبلور مینمایاند و این روزها کم نیستند افراد و اشخاصی که هاشمی را ناجی مملکت دانسته و از او خواهش میکنند به صحنه بیاید.
۵) اما مهمترین نکته در این طرح، نقش مردم است. مردمی که هاشمی همیشه سنگ آنها را به سینه میزند و برای آنها دل میسوزاند، در سال ۱۳۷۸ (مجلس ششم) و سال ۱۳۸۴ (ریاست جمهوری نهم) نهِ بزرگی به او گفتند. با فشارهای همین مردم هاشمی از اقامت نماز جمعه نیز کنار رفت. هاشمی را شاید سیاسیون حمایت کنند اما آیا مردم هم به او اعتماد دارند؟! و میکنند؟!
به هرحال مسلم است که تشکیل دولت وحدت ملی با شرایط نظام تناسبی نداشته و ملتی که خالق حماسه ۹ دی بودند، فرصت تنفس به فتنه گران جدید را نخواهند داد.
Sorry. No data so far.