تریبون مستضعفین– یاسر عرب متولد 1357 و تحصیلکردهی رشته تربیتبدنی است و علیرغم رشته تحصیلیاش به مستندسازی و سینما علاقه دارد. از سال 1380 فعالیت فرهنگیاش را آغاز میکند و حاصل حضورش در انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، نگارش چهار جلد کتاب در حوزه کودک و نوجوان است. سال 1389 مستند «نانِ جنگ» را میسازد و در کنار مستندسازی، به نویسندگی، عکاسی و نقد سینما هم میپردازد. آخرین مستند او که در جشنواره فیلم عمار نیز برگزیده شد، «کدام مسجد» نام دارد كه با ديدگاهي انتقادي به وضعيت كنوني مساجد و نسبتش با جوانان پرداخته است.
متن زیر حاصل گفتوگوی نشریه «مسجد ما» با او دربارهی این مستند است.
ایده ساخت «کدام مسجد» چگونه شکل گرفت؟
با پیشنهاد آقای سلیم غفوری این کار را ساختم. 40 ساعت طرح و فیلم داشتیم که حدود 66 دقیقه آن را به تولید رساندیم و اگر لازم باشد مباحث دیگری مثل مسجد در روستا، مسجد و دانشگاه، مسجد و بازار و… را هم از دل همین 40 ساعت به خروجی میرسانیم.
برای فیلمبرداری کدام شهرها را انتخاب کردید؟
از قم شروع کردیم. بعد از قم به اصفهان، سپس به تهران، شاهرود و آخر هم به مشهد رفتیم.
چرا شهرها را اینقدر پراکنده انتخاب کردید؟
میخواستیم تهران مرکز این قصه نباشد. یکی از مشکلات مستندسازان پایتختنشین این است که چون در تهران زندگی میکنند، درباره مساجد تهران فیلم میسازند و به خود سختی سفر را نمیدهند. به همین دلیل در تلویزیون ما فقط تهران دیده میشود.
علاوه بر این، پتانسیل کار تشکیلاتی و مؤلفههای کار گروهی و اراده جمعی در اصفهان بسیار بالا بود. یعنی در اصفهان میتوانستیم یک مسجد کاملا فعال را معرفی کنیم که نیازهای نسل سوم و چهارم انقلاب و جامعه را به صورت روزآمد جواب میدهد. اصفهان از این نظر یک معدن طلاست. با صحبتهایی که داشتیم، متوجه شدیم که میتوان فعالترین استان را در اين زمينه اصفهان قلمداد کرد و این در اصفهان یک قاعده است. البته شهرهایی را هم داشتیم که در دوران جنگ مساجد بسیار فعالی داشتهاند و بار مسئولیت یک استان را به دوش میکشیدند اما پس از جنگ به دلیل بیتوجهی عدهای، متروکه شدند. مشهد را هم برای فیلمبرداری انتخاب کردیم چون يك قطب مهم فرهنگي و مذهبي كشور است.
مستند «کدام مسجد» را به جز جشنواره عمار، جای دیگری هم ارائه دادید؟
کار به صداوسیما هم ارائه شد که اعلام کردند به دلیل لحن انتقادی، اعتراضی و مطالبهگرانه قابل پخش نیست. به تعبیر من آقای تلویزیون سرش به کیک تولد 500 کیلویی، قورباغههای چهارچشمی که در چین متولد میشوند و مشکلات زندگی در تهران بند است. صداوسیما چه واقعیتی از جامعه ما را منعکس میکند؟ مشکل امروز مستند ایران این است که ما مستندسازی که به عالم واقع نگاه کند، نداریم. چند درصد از هنرمندان ما کارشان بازنمایی عالم واقع است؟ عالم واقع یعنی 1391 شمسی که به مثابه عصر بیداری اسلامی است؛ عصر توبه بشر؛ عصر انفجار نور. وقتی چنین مستندسازی نداریم طبعا اثر استنادی هم نخواهیم داشت.
نظر دوستان و همکارانتان در مورد «کدام مسجد» چیست؟
مخاطب ما افرادی هستند که نگاه دینمدارانه دارند و تقریبا به دو دسته تقسیم میشوند؛ افرادی که به شرایط موجود چسبیدهاند و افرادی که میخواهند به سمت شرایط مطلوب حرکت کنند. کسانی که نگاه حرکتی و روبهجلو دارند کار را تأیید میکنند.
الان اگر شما به یک نفر که عقل را پذیرفته، حالا مسلمان هم نباشد، بگویید که مسجد نهاد اجتماعی اسلام است، باور نمیکند! چرا؟ چون در مساجد ما هر كسی نمازش را میخواند و میرود. کارکرد اجتماعی ندارند. اگر شما بخواهید فضا را فضای روشنگری قرار دهید، نهادهای مرتبط، دست اندرکاران و متولیان امور مساجد باید پاسخگو باشند.
قشر سنتی و محافظهکاری که متأسفانه در ایران متصدی بسیاری از امور هستند، حاضر به پاسخگویی نیستند. این روحیه باید عوض شود. شما ببینید چقدر رهبر انقلاب در ده سالهی اخیر کد دادهاند؟ کدهای آقا جنگی بوده نه مشقی! تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، قتل عام فرهنگی. اینها عبارات جنگی است. اگر تابع ولیفقیه هستیم بايد حرکت کنيم و مطالبه کنيم. ما چقدر از خودمان مطالبه کردهایم؟ مسجد همان جایی است که ما باید به این سؤال پاسخ بدهیم.
حالا چرا مسجد!؟
من از 16 سالگی وارد مسجد شدم و تا 20 سالگی در یکی از سیاسیترین و مذهبیترین مساجد کشور که بسیار معروف هم هست، حضور فعال داشتم. اما بعد از چند سال دیدم هیچ چیز در آن مسجد یاد نگرفتهام. من یک نیروی خدماتی بودم و نیرویی هم که مرا آموزش میداد، نه آموزشی دیده بود و نه آموزش دادن را میدانست. این دغدغه خود من بود. از آن مسجد که بیرون آمدم با مساجد دیگر ارتباط داشتم و میدیدم نوجوانها و جوانهای خوبی که سالها به مسجد میرفتند، پس از چند سال اتفاق خاصی برایشان نمیافتد؛ لذا پاسخ به این سئوال دغدغه من شده بود.
در مسیر ساخت این مستند عموما با چه مشکلاتی مواجه بودید؟
یکی اینکه صداوسیما به آثار مستند بها نمیدهد و مثلا مستند دقیقهای 400 هزار تومان را، 50 هزار تومان میخرد. بهخاطر همین شما مجبور میشوید از هزینههای تولید بکاهید و به جای 10 نفر، از دو نفر استفاده کنید. این کار را ضعیف میکند.
خیلی جاها که دوربین ضبط میکرد، من کات میدادم اما به تصویربردار گفته بودم کات نکن، بعد کسی که از او گزارش میگرفتیم تازه شروع میکرد به صحبت کردن که: «بله، من میخواستم این را هم بگویم که…».
دیگر اینکه ما هر وقت میخواستیم از مسجد فیلم بگیریم، با مساجد بسته مواجه میشدیم. شما در طول روز فقط دو زمان 20 دقیقهای وقت دارید، بقیه اوقات مسجد بسته است. در شاهرود و تهران ده دقیقه قبل از اذان مسجد باز میشود و 20 دقیقه بعد هم در آن را میبندند.
چرا «مسجد» در فیلمهاي سينمايي و مستندهای ما کمتر دیده میشود؟
یکی از مشکلات بزرگ عالم تصویر اعم از نقاشی و عکاسی و… این است که از پوسته مفاهيم داخلتر نمیرود. مثلا شما مباحث قدسی و معنوی را چطور میتوانی به تصویر بکشی؟ از طرفي هنرمند خودش باید اهل مسجد باشد تا بتواند آن را به تصوير بكشد. تصویربردار و کارگردانی که خودش اهل مسجد نیست و هیچ حسی نسبت به مسجد و سجاده و مهر و تسبيح ندارد، وقتی وارد مسجد میشود، نمیداند چهکار کند؟ لذا محو در و دیوار مسجد میشود. يا همهاش از نماد استفاده ميكند، مثل دعا يا نماز. براي چنين كسي امكان ندارد كه مسجد تالار عروسي يا آشپزخانه داشته باشد.
اگر از كساني كه سن آنها بالاي 35 سال است و شايد تا به حال اصلا سينما هم نرفته باشند بپرسيد: مسجد، محل پخش فيلم هم ميتواند باشد؟ همه ميگويند: بله، ما خيلي از فيلمها را در دهه 60 در مسجد محلهمان ديدهايم. ما فيلمهاي «بروس لي» را در مسجد محلهمان ميديديم. اگر بپرسي: ميشود در مسجد ورزش كرد؟ ميگويند بله، ما خودمان اينكار را ميكرديم. آنقدر ما كاركردهاي مسجد را تقليل دادهايم كه براي خودمان هم عادي شده است. نماز بخوان، در را ببند و برو. همين و بس.
کاملترین مسجدی که در مدت ساخت این مستند با آن برخورد کردید، کدام مسجد بود؟
مسجدی که در پایان قسمت دوم معرفی میشود؛ مسجد قدس اصفهان. فوقالعاده تشکیلاتی، قوی و در كارش هدفمند بود. نیروها خوب آموزش دیده بودند و مؤدب بودند؛ و همه هم نوجوان و جوان.
نگاه مسئولین امر به مسجد چگونه بود؟
اکثر مسئولین نگاه ابزار محور دارند. مثلا فرمانداری انتظار دارد زمان انتخابات مسجد باز و فعال باشد، یعنی جزییترین خواستهها را از مسجد دارند و در مقابل هم حاضر نیستند کمکی به مسجد بکنند. مشکل ما کمبود مسجد در کشور نیست، بلکه توزیع نامتناسب آن است. مثلا محلهای ده مسجد دارد اما محله دیگر یک مسجد هم ندارد. این بهخاطر عدم مدیریت کلان شهری است.
چه چیزی در مساجد هست که باید بیشتر روی آن کار کرد؟
چیزی که در مساجد ما وجود ندارد، بحث تکلیف است. تکلیف این است که مسجد به عنوان یک نهاد اجتماعی، دارای تکاپو و نشاط باشد و این به عموم مردم بازمیگردد. ما باید با خوابآلودگی و خمودگی مبارزه کنیم. آیا اگر فقط صداوسیما کار کند، درست میشود؟ تنها اگر آقای قرائتی حرف بزند، درست میشود؟ کلی عوامل اجتماعی باید کنار هم قرار بگیرد تا این مسأله حل بشود.
به نظر من افرادی که به مسجد میروند؛ مذهبیهای کشور ما، افراد منفعلی هستند، لذا کار به جایی نمیرسد. احساس تکلیف وجود ندارد. بچههایی هم که دارند کار میکنند، انتظار دارند یکی از بالا به آنها بگوید چه کار کنند و توقع دارند دولت همهی کارها را انجام دهد. نباید اینطور باشد.
چرا خانوادهها در ارتباط فرزندانشان با مساجد کوتاهی میکنند؟
برای اینکه میبیند فرزندش با مسجد رفتن هیچ مهارتی بدست نمیآورد و فقط وقتش ضایع میشود. کودک و نوجوانی که الان ما با او طرف هستیم، کسی است که با رایانه مأنوس است. مسجد باید ببیند نیاز امروز جامعه چیست؟ کارکرد اولیه مسجد ایجاد آرامش است. بقیه جزو کارکردهای ثانویه به حساب میآیند. قرار هم نیست هر کس دفعه اول که آمد مسجد، احساس عرفانی به او دست بدهد. ولی به هر حال شروع کار مهم است.
حرف آخر؟
خيلي ها عقيده دارند؛ مسجد فقط محل عبادت بايد باشد. بايد از اينها پرسيد؛ اگر اينطور باشد پس تفاوت مسجد با كليسا و مكانهاي مذهبي ديگر اديان در چيست؟
سلام و عرض خدا قوت
این مستند را کجا می شود دانلود یا تهیه کرد؟