هفدهمین نشست «در قاب رسانه» با موضوع «بررسی بحران در سینمای امروز ایران» که عصر دوشنبه (۲۷ آذر ماه) در فرهنگسرای رسانه برگزار شد، با بحثهای طولانی صادق کوشکی و علی علایی، از موضوع اصلی خارج شد و حتا همایون اسعدیان را خسته کرد تا جایی که این کارگردان در بخش پایانی نشست با خستگی برای دقایقی جلسه را ترک کرد.
علایی: جایزه «زرشک زرین» برای سینمای ایران کارکرد دارد
در ابتدای این نشست، علی علایی رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران به نشست فیلم «من مادر هستم» ساخته فریدون جیرانی که در فرهنگسرای «رسانه» به حاشیه کشیده شد، اشاره کرد و گفت: میخواهم در ابتدای جلسه از دوستانی که در جلسه حاضر هستند، قول بگیرم که شانیت جلسه رعایت شود.
علایی که اجرای این برنامه را برعهده داشت، همچنین ادامه داد: موضوع این جلسه، بحران در سینمای امروز ایران است. میدانم که این موضوع جدید نیست و ۳۰ سال است میگوییم سینمای ایران در بحران است و ناز این سینما را میکشیم. حتی در دورههایی تا حدی مسئولان از سینما حمایت کردند، به این سینما عنوان «سینمای گلخانهای» داده شد. در دورهای با آقای معلم جایزه «زرشک زرین» را ایجاد کردیم که با اعتراضهای بسیاری که شد و گفتند چرا این سینمای نحیف را اذیت میکنید، این جایزه حذف شد اما به نظرم این جایزه میتوانست کارکرد داشته باشد.
رییس انجمن منتقدان سینمای ایران با اشاره به برخی انتقادهای تند نسبت به سینمای ایران افزود: دوستانی هستند که گرچه خودشان خارج از قدرت نیستند اما از هر اپوزیسیونی منتقدترند و میگویند هیچ برنامه و اثر خوب و متعهدی نبوده است و همه دستاوردها را زیر سوال میبرند.
معلم: امروز بعضا شاهد مخالفت متحجرانه با سینما هستیم
در ادامه این نشست، علی معلم سینماگر و مدیرمسئول ماهنامه «دنیای تصویر» درباره موضوع جلسه بیان کرد: درست است که سابقه طرح بحران در سینمای ایران قدیمی است اما در هر دورهای تفاوتهایی داشته است.
معلم توضیح داد: اولین مسئلهای که هنوز حل نشده مانده، مسئله مشروعیت سینماست. هنوز هم در اینباره بحث میشود که آیا سینما میخواهیم یا نه و اینکه آیا سینما، هنر و رسانهی محترم و قابل قبولی است یا اگر نباشد بهتر است؟ در ابتدای انقلاب وجود سینما از سوی رهبران انقلاب پذیرفته شد.
وی در عین حال ادامه داد: اگرچه با توجه به شرایط آن دوره و وقوع جنگ، امکانات سینما کمتر بود اما به دلیل نگهداری از سینما و وجود دو نسل فیلمساز، سینمای دهه ۶۰ شکل گرفت. سینماگران صاحب نامی که از وقوع انقلاب خوشحال بودند، در اولین دوره جشنواره فیلم فجر با تفکر خودشان، فیلمهای صادقانهای را ساختند و نیروی عظیمی که بعد از انقلاب به سینما روی آوردند، با آموزشهایی وارد سینما شدند.
این تهیهکننده و منتقد سینما افزود: در ادامه مسیر سینما، ما بحرانهای مختلفی داریم، اما الان پشت صحنهی برخی حرفهایی که من درباره سینما میخوانم، همان است که از اول بود؛ یعنی مخالفت متحجرانه با اصل سینما. کسانی هستند که معتقدند اساسا هنرهای تصویری چون زادگاه و الگوهایشان در جای دیگری است، قابلیت مفهومسازی از سوی ما را ندارند و طبیعتا به تعبیر آنها حاصل چنین هنری جز فساد و بیبند و باری و لیبرالیسم فرهنگی نیست.
معلم: برای برخی، سینما فرزند ناخواسته است
معلم با اشاره به دیدگاه سلبی نسبت به سینما اظهار کرد: این دیدگاه گرچه محدود است اما وجود دارد و گاه به شکلهایی دیگر نمایان میشود. شاید به همین دلیل باشد که با وجود موافقت تقریبی همه مسئولان با سینما، همچنان نیروی مرموزی علاقهمند است که سینما نداشته باشیم و به نظر میآید سینما یک فرزند ناخواسته است. اما در آستانه دهه دوم هزاره جدید بازگشت به بحث خواستن یا نخواستن سینما مضحک و بهشدت عقبافتاده است.
کوشکی: موضوع وهمی مثل مافیای مرموز میسازند و میگویند همه چیز تقصیر آن است
در ادامه این نشست، علی علایی در تایید اظهارات معلم، به مانیفست فداییان اسلام اشاره و خاطر نشان کرد: در این مانیفست بهصراحت ذکر شده بود که سینما باید تعطیل شود و تنها از سیستم صوتی آن قرآن پخش شود.
علایی سپس از صادق کوشکی خواست تا به بحث مشروعیت سینما بپردازد و بگوید سینما مشروعیت دارد یا خیر و اینکه چه نوع سینمایی مشروعیت دارد؟
صادق کوشکی، منتقد و فعال سیاسی، فرهنگی در ابتدای سخنانش، ضمن اعتراض به علایی گفت: در مملکت ما رسم است که داور جزو یکی از دو تیم باشد اما نه به این شدت که آقای علایی از ابتدا بریدند و دوختند که بنده باید تکلیف مشروعیت سینما را روشن کنم؛ یعنی من با مشروعیت سینما مخالفم.
کوشکی ادامه داد: رسم بد دیگر که از حوزه سیاست وارد فرهنگ شده این است که یک موضوع فرضی و وهمی بزرگ مثل دستهای پنهان و مافیای مرموز میسازند و میگویند همه چیز تقصیر آن است.
او سپس در پاسخ به پرسش علایی درباره مشروعیت سینما اظهار کرد: منبع تعیین مشروعیت در نظام اسلامی حاکم شرع است و در نظام جمهوری اسلامی هم حاکم شرع مشخص است. از ابتدای انقلاب حضرت امام (ره) فرمودند: «ما با سینما مخالف نیستیم، با فحشا مخالفیم». بعد از آن هیچ کس دیگری این پرونده را باز نکرده است.
کوشکی در ادامه با اشاره به سخنان علی معلم عنوان کرد: دوستان میگویند عدهای با سینما مخالفند. این عده مصداق دارد؟
علی معلم هم با قطع سخنان کوشکی پرسید: آیا الان افرادی نیستند که با سینما مخالف باشند؟
کوشکی نیز پاسخ داد: ما از نظام سخن میگوییم. ممکن است فردی بهعنوان شهروند هر عقیدهای داشته باشد، اما تکلیف نظام مشخص است. هم حضرت امام (ره) و هم مقام معظم رهبری، موضعشان را در قبال پدیدههای مختلف از جمله سینما از همان ابتدا مشخص کردهاند.
کوشکی: اگر شهید نواب صفوی فیلمهایی مثل «زیر نور ماه» و «طلا و مس» را میدید، با سینما مخالفت نمیکرد
این فعال سیاسی و فرهنگی در بخش دیگری از سخنان خود در این نشست، با اشاره به سخن علایی درباره فداییان اسلام، خاطرنشان کرد: ناخواسته ظلمی هم به فداییان اسلام شد. فداییان در فضایی که هیچ افقی برای سینمای حداقل مطلوب وجود نداشت و سینما مساوی با فحشا بود، گفتند ما این سینما را نمیخواهیم. قطعا اگر خداوند به شهید نواب صفوی عمر طولانی میداد و فیلمهایی مثل «زیر نور ماه» و «طلا و مس» را میدید، با حضرت امام (ره) همنوا میشد. این طور نیست که نواب و فداییان اصولا مخالف سینما بودند.
در ادامه سخنان کوشکی، علی علایی در تکمیل سخنان خود درباره مشروعیت سینما و برخی انتقادها به آن بیان کرد: شما میگویید حاکم شرع باید بگوید فیلمی شرعی است یا نه، اما الان دوستانی هستند که به عوامل یک فیلم و از جمله بازیگر زن آن فیلم میگویند شما فیلم «پورنو» ساختهاید! در حالی که فرق معنای «پورنو» و «اروتیک» را نمیدانند. واژهها را درست انتخاب کنیم.
کوشکی نیز در پاسخ به علایی تصریح کرد: مواردی هست که جزو اصطلاحات رسانهای ماست. شاید ماهیت رسانههای ما ابتذال ناشی از جهل و بیسوادی را داشته باشند. در نام دینی هر حرکت خلاف قانون و خلاف شرعی حرام است و اگر پدیدهای خلاف اخلاق دینی باشد، به آن فحشا و منکرات میگوییم. اگر فرد ظاهرالصلاحی هم رفتار غیرقانونی و غیراخلاقی داشته باشد، مرتکب حرام شده است.
وی با اشاره به سخنان محمد خزاعی به عنوان دبیر دوره گذشته جشنواره فیلم فجر، خاطرنشان کرد: آقای خزاعی شهریورماه امسال در مصاحبهای با روزنامه «جوان» گفتند: «چند سال اخیر در سینمای ایران موج اهانت به مقدسات، ارزشهای دفاع مقدس و روحانیت به شکل مخربی در حال گسترش است».
این سخنان کوشکی با تذکر علایی همراه شد که معتقد بود «همه فیلمها را آقای خزاعی نساخته و نمیتواند از طرف آنها صحبت کند».
کوشکی با اعتراض به تذکر علایی، ادامه داد: شما اجازه نمیدهید کلام منعقد شود. خودتان هم قاضی، هم داور و هم دادستان هستید. پسر ششساله من هم میداند که خزاعی سازنده همه فیلمها نیست. احتمالا من هم که پدرش هستم میدانم. خزاعی از این روند گله میکند که مسئولان از این امر غافل هستند. ایشان یکی از اهالی سینما و قطعا دلسوز سینماست که چنین گزارشی از آن میدهد.
وی سپس یادآور شد: رهبر انقلاب در ۲۳ مهرماه امسال در بجنورد، درمورد سبک زندگی غربی که در آن فحشا وجود دارد و خانوادهها را نابود میکند، صحبت و مشخصا اشاره کردند که به کارگردانها سفارش داده میشود که چنین فیلمهایی را برای ترویج سبک زندگی غربی بسازند و در جامعه ما ترویج کنند. مسئولین و مردم نسبت به این قضیه هوشیار باشند. میبینیم که بسیاری از اهالی سینما از جمله پرویز پرستویی و داریوش ارجمند، به این روند ناسالم اعتراض دارند. آقای پرستویی گفتند که ۲۸ فیلم به من ارائه شده که همه کارهای نازلی بودهاند و من رغبت نمیکنم در این کارها بازی کنم و اگر این روند ادامه یابد، سالهای سال بیکار خواهم ماند.
کوشکی: هیچ کس نمیتواند به فیلمسازی که از وزارت ارشاد پروانه گرفته، اعتراض یا جسارت و اهانت کند
کوشکی با بیان اینکه بخشی از جامعه نگران این وضعیت است بیان کرد: این نگرانی وجود دارد که خانوادهها را به سینمای ایران بیاعتماد کرده است اما مقصر این وضعیت سینماگران نیستند. اگر کسی به فیلمی اعتراض دارد، باید آن را نقد کند و پاسخش را بشنود. هیچ کس نمیتواند به فیلمسازی که از وزارت ارشاد پروانه گرفته، اعتراض یا جسارت و اهانت کند. اعتراض ما به مسئولان وزارت ارشاد است که چرا در این عرصه به وظایف قانونی خود عمل نمیکنند. یکی از بانیان اصلی بحران فعلی سینمای ایران، وزارت ارشاد و سازمان سینمایی است.
در ادامه این نشست، علایی با اشاره به استناد کوشکی به سخنان خزاعی گفت: آقای خزاعی هنگامی که دبیر جشنواره بود، میتوانست مانع نمایش بسیاری از فیلمها شود اما این کار را نکرد و شهریورماه زمانی اعتراض کرد که حکم دبیری آقای عباسیان صادر شده بود و همه میدانند این اعتراض یعنی چه.
کوشکی نیز با قطع کلام علایی تذکر داد: چون آقای خزاعی اینجا نیستند، گفتن اینکه کارشان با چه انگیزهای صورت گرفته، اخلاقی نیست.
علایی اما به بحث خود ادامه داد و گفت: اخلاقی نیست اما من جایی نبودم و آقای خزاعی پشت سرم حرف زد، من هم برای مساوی شدن حق دارم حرف بزنم! این مربوط به همان حرفی است که شما سال قبل از قول من گفتید و مرا در جلسه ضایع کردید. آقای خزاعی در جایگاهی نیست که فیلمها را با این صراحت زیر سوال ببرد. او مرجع نیست و همه از کارنامهاش خبر دارند. منظور آقای پرستویی هم از نازل بودن، کیفیت فیلمنامهها بوده است.
پس از این سخنان، علی علایی با اعتراض کوشکی به رعایت نکردن بیطرفی بهعنوان مجری روبهرو شد و در پاسخ گفت: شما در ابتدا مرا به ناداوری متهم کردید و من تا پایان ناداورم.
اسعدیان: مشکل سینمای ما بحران نیست، مدیریت بحران است
به گزارش ایسنا، در ادامهی نشست بررسی بحران در سینمای امروز ایران، علی علایی – رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران – خطاب به همایون اسعدیان – کارگردان – گفت: شما فیلمی مانند «طلا و مس» ساختهاید که بهعنوان یک فیلم ارزشی معرفی شده و دیگر مثل اسکارِ اصغر فرهادی شده است. شما به سمت کارهایی میروید که طیفهای مختلف چه متهمان به روشنفکری و چه ارزشی تأییدشان میکنند.
سپس اسعدیان – تهیهکننده و کارگردان سینما – دربارهی موضوع بحث، عنوان کرد: در ابتدای بحث از تذکر شما تعجب کردم که یک بحث آسیبشناسی سینما که میتواند خوابآور باشد چطور میتواند تنشزا باشد. من آمادگی چنین بحثی را ندارم. ما یک ساعت است دربارهی اخلاقی بودن یا نبودن و مشروعیت داشتن و نداشتن حرف میزنیم تا بحث داغ شود؛ اما بحران سینمای ایران فراتر از این جزییات است. اینکه دیدگاه ما و آقایان کوشکی و معلم تفاوت داشته باشد یک کار ژورنالیستی است. اجازه بدهید من بحث خوابآور خودم را داشته باشم.
وی تأکید کرد: بحران سینمای ایران کلانتر از مسائل اخلاقی و موضوعی است. من مسیر خود را میروم و با اخلاق کاری ندارم. هنگامی که دربارهی سینما صحبت میکنیم از مقولهای حرف میزنیم که با اقتصاد سروکار دارد. هر پدیدهی اقتصادی در مقاطعی، بحرانهایی داشته و در سینمای ایران که از نظر من صنعت نیست، از ابتدا و حتی دهههای 40 و 50 بحران وجود داشته است. بحران هم بد نیست و نباید از آن فرار کنیم. بحران خطرناک نیست. بحران مزمن خطرناک است. مشکل، بحران نیست بلکه مدیریت آن است.
کارگردان فیلم سینمایی «طلا و مس» در تکمیل سخنانش توضیح داد: سینما میتواند دچار بحران اقتصادی، بحران مشروعیت یا هر بحران دیگری شود. مهم، مدیریت این بحرانهاست. مشکل سینمای ما مدیریت غلط بحرانهاست که در تمام عرصهها صورت گرفته است و این شیوهی مدیریت علاقهای به مدیریت بحران و برخورد آسیبشناسانه با آن ندارد.
هاشمزاده: دلسوزان دوطرفه سیلی میخورند
در ادامه این نشست، ناصر هاشمزاده – فیلمنامهنویس – گفت: گفتههای دوستان و مجادلات پیشآمده باعث شد که محل نزاع و بحث را فراموش کنیم. تا زمانی که محل دعوا مشخص نشود منازعات کلامی مدام اوج میگیرد و به نتیجه نمیرسد. وقتی از بحران در سینما سخن میگوییم باید دلسوز سینما باشیم.
او ادامه داد: اگر مسأله، محکوم کردن یکدیگر باشد مشکلی از سینما حل نمیشود، مگر اینکه مجادلات، اختلاف نظر را نشان دهند. بحران هست و سینما مریض شده، اما چه کسانی باعث آن شدهاند و چگونه میتوان به این سینما کمک کرد؟
وی با اشاره به انتقاد به مدیران، بیان کرد: اگر از مدیران انتقاد کنیم بیکار میشویم و اگر از اهل سینما انتقاد کنیم دچار مشکل میشویم! دلسوزان دوطرفه سیلی میخورند. بحران اقتصادی در سینما و فرهنگ تأثیر میگذارد، اما سینما در اقتصاد خود هم بهدلیل رانتخواریها دچار مشکلاتی شده و چاقها همیشه به لاغرها حمله کردهاند، تا آنجا که امروز در سینما فهمیدهاند سود در تولید است نه فروش، چون بودجهی فیلم را از نهادها میگیرند. فیلمهای زیادی در سینما و صداوسیما ساخته میشوند که حتی بهنمایش درنمیآیند.
هاشمزاده: افراد، توانایی مدیریت بحرانها را ندارند
این فیلمنامهنویس اظهار کرد: من نمیخواهم بگویم در این مملکت کاری انجام نشده است؛ کارهای خوبی شده اما فساد و ظلم هم بوده است. منظورم فساد اقتصادی است که به فسادهای دیگر منجر شده است. گاهی برخی مسئولان میگویند بحران از فیلمنامه است، اما بحران در کارگردان، نویسنده و تهیهکننده هم هست. افرادی که باید این بحرانها را مدیریت کنند توانایی اداره ندارند و در نهایت، اصل قضیه به مدیریت بحران برمیگردد.
او بحران دیگر سینمای امروز ایران را بحران فکری و فرهنگی دانست و بیان کرد: این سینما چه میخواهد بگوید و نگران چیست؟ اصلیترین مسأله مشروعیت است. افرادی هستند که اگرچه قائل به مشروعیت سینما هستند، ولی اما و اگرهایشان آنقدر زیاد است که این مشروعیت حاصل نمیشود. در حالی که تمدن اسلامی نشان داده که میتواند پشتیبان بزرگی برای همهی هنرهای منزه اخلاقی باشد.
این فیلمنامهنویس تأکید کرد: مشروعیت سینما به این نیست که فیلمسازی بگوید در تمام فیلمهایم یک تار مو پیدا نمیکنید، راست میگوید، اما بدترین فیلمها را میسازد. در این اوضاع کسانی که طرارتر هستند هم فیلمهای بیشتری میسازند و هم پول بیشتری میگیرند.
هاشمزاده: برخی مسئولان برای جبران ناتوانیشان به فیلمساز باج میدهند
هاشمزاده با اشارهی دوباره به بحث مدیریت بحران در سینما، گفت: مسئولی که در مسئولیتش ناتوان باشد برای جبران این ناتوانی، به فیلمساز باج میدهد. همه به نوعی در هر دورهای میخوریم، اما بحران فرهنگی ادامه دارد و سینما پاسخ نیازهای جامعه را نمیدهد، بلکه پاسخ جیب عدهای را میدهد. کسی که باید پاسخ بدهد، جواب نمیدهد و دعوا را به جای دیگری میاندازد در حالی که موضوع چیز دیگری است.
معلم: مسینمای ما یک مویز و چهل قلندر دارد!
سپس علی معلم – تهیهکننده – در پاسخ به کوشکی گفت که امروز مخالفت با وجود سینما را بهشکل پیچیدهتر بیان میکنند و این مخالفت بسیار جدی است، عجیب و پنهان هم نیست.
این سینماگر در ادامهی نشست، به بحرانهای پیش روی سینمای ایران اشاره و بیان کرد: یک بحران، بحران تفکر است که مربوط به جامعهی فرهنگی ایران میشود و واقعی است. سینماگر ما بهدلیل نداشتن مطالعهی دقیق و بهره نگرفتن از فرهنگ خود، دچار ضعف مطالعه و بحران تفکر شده است. بحران دیگر، بحران اقتصادی است. ما گرفتار این بحران هستیم و بخش خصوصی قادر به ادامهی کار نخواهد بود.
معلم ادامه داد: بحران دیگر سینما، بحران ساختار است چون سازوکار مدیریت فرهنگ مشخص نشده و یک مویز و چهل قلندر دارد! از شهرداری تا حوزهی هنری و معاونت سینمایی هر کدام خود را متولی فرهنگ و سینما میدانند و باید به همه پاسخگو بود.
مدیرمسئول و سردبیر «دنیای تصویر» در ادامهی سخنانش از ورود سیاست به حوزهی سینما هم بهعنوان یکی دیگر از مشکلات نام برد و گفت: مواضع سیاسی دست قدرتهای مختلف افتاده و هر دستگاهی سلیقهی خود را دارد. حوزهی هنری از طریق اموالی که در دورهی قبل از بنیاد مستضعفان بهدست آورده، اعمال قدرت میکند و به آن شکل مذهبی میدهد. در دولت هم دستگاههای مختلف هر یک ساز خود را میزنند.
وی ادامه داد: بحران دیگر، بحران اظهار نظر است که هر کسی حتی اگر فیلم را هم ندیده باشد، اظهار نظر میکند. مقام معظم رهبری که دربارهی سینما نظر میدهند فیلم میبینند و کتاب و روزنامه میخوانند، اما امروز هر خبرنگار ساده یا هر بازیگری اظهار نظر میکند یا میگوید باید به ما هم پول بدهید. بحران اظهار نظر ناشی از این است که منافع جمعی تقویت نشده است. زمانی که فقر و بیکاری وارد خانوادهی سینما میشود هر کسی نظری میدهد.
معلم خاطرنشان کرد: در یکی دو سال گذشته، همین اظهار نظرها جریان ساختند و بحران اظهار نظر شکل گرفته است. باید ساختارها سالم و عادلانه و تقسیم اقتصادی بهصورت سیستمیک باشد و کمکهای دولتی از طریق رانتخواری نباشد که تا به حال همیشه بوده است. این بحرانها از بحران تعریف میآیند. آیا تعریف نظام سینمایی ما، مارکسیستی است یا دینی؟ اگر مارکسیستی باشد باید براساس نظام مارکسیستی و تأویل آنها از هنر باشد که میگویند هرچه ما میگوییم خوب است ساخته شود و ما برایش پول میدهیم.
این منتقد سینمایی در عین حال با اشاره به هنر در نظام جمهوری اسلامی، افزود: اگر اهل هنر را صاحب نظر میدانید که در نظام جمهوری اسلامی همینطور است، هنرمند صاحب فکر با این روش که به کسی صله بدهیم اصلا نمیتواند کار کند. البته هنرمند نه سیاستمدار است و نه اقتصاددان، یک اهل فکر است که نگرانیاش را با ساخت فیلم بیان میکند.
معلم: 100 سالن داریم و سالی 100 فیلم میسازیم
مدیرمسئول و سردبیر ماهنامهی «دنیای تصویر» در ادامه به بحران متغیر بودن سیاستهای فرهنگی هم اشاره و عنوان کرد: بحران دیگر ما، تغییر سیاستهای فرهنگی جامعه است. سینمای امروز جامعهی ایران با دورهای که ویدیو غیرقانونی بود قابل مقایسه نیست. شرایط را با گذشته مقایسه نکنید. جهان عوض شده و تغییراتی که در دنیا رخ داده باید در سینمای ما هم رخ میداد، اما این سینما از این رشد عقب نگه داشته شده است. همین تغییرات، کاهش تماشاگر را سبب شده و ساختار نمایش کشور را از بین برده و مفلوک کرده است. ما 100 سالن نمایش داریم و 100 فیلم میسازیم.
در ادامهی این نشست، صادق کوشکی – فعال سیاسی و فرهنگی – دوباره وارد بحث شد و با اشاره به بحران اظهار نظر که معلم به آن اشاره کرد، گفت: این مشکل به سینما اختصاص ندارد. در عرصهی دین هم خیلی راحت هر کسی که احکام نماز را هم نمیداند و بیوضو نماز میخواند، چنان از منظر دینی از فیلمش حرفش میزند که من احساس میکنم که روحانی است! این بحران در همهی عرصهها وجود دارد و سینماگران حق دارند نگران وضعیت سینما باشند؛ اما باید اجازه دهند ما هم نگران دین و مسائل اخلاقی باشیم. طبیعتا در صنف سینما دغدغهها محترم است، اما نکته این است که به تعبیر امام خمینی (ره) فلسفهی تشکیل حکومت اسلامی، اجرای احکام دینی است. اگر احکام اسلامی ارزش ایجاد یک نظام را دارند باید در سینما رعایت شوند یا نه؟
این فعال سیاسی و فرهنگی اظهار کرد: افرادی هستند که متدینین خوبی هستند، اما سینماگر نیستند و اگر رانت گرفتهاند باید پیگیری شود. وقتی فیلمی از بدیهیترین اصول هنری خالی است، سینما نیست. این آدم اشتباهی آمده و شاید پیشنماز خوبی باشد، اما سینماگر خوبی نیست.
کوشکی با اشاره به برخی فیلمهایی که سبک دینی را به چالش میکشند، بیان کرد: اگر فیلمی تأثیرگذار است، اما سبک دینی در آن به چالش کشیده میشود، در نظام دینی نباید چنین فیلمی اجازهی ساخت پیدا کند. اگر کارگردانان یا سازندههای فیلم به هر دلیلی خط قرمزها را نمیشناسند یا برایشان مهم نیست، مسئولان باید از کارشان جلوگیری و تکلیفشان را با قانون روشن کنند. این مشکلی است که ما همیشه با وزارت ارشاد داشتهایم. وزارت ارشاد در دورهی خاتمی از این نظر بهتر بود، چون حداقل فیلمساز خطوط قرمزش را میشناخت، اما هرچه گذشته بدتر شده و مجلس، قانون دقیق ندارد که فیلمساز خطوط قرمزش را بشناسد.
کوشکی: انتقاد همیشه بوده اما بیملاحظگیها به آن دامن زده است
کوشکی سپس با اشاره به انتقاد امام جمعه مشهد از برخی فیلمهای سینما و تلویزیون، یادآوری کرد: امام جمعه مشهد یک مجتهد است که دغدغهی هنری دارد و هفتهای نیست که به سینما و تلویزیون انتقاد نداشته باشد. برایش هم مهم نیست که تهیهکننده کیست. این اعتراض بسیار دیرینهای است، اما امسال و سال گذشته این بغض ترکیده است، چون بیملاحظگی ارشاد و سازمان سینماییاش چنان به این موضوع دامن زده که در سینمای ایران که نهاد خانواده در هزاران سال تمدنش مقدس بوده، موضوع یک هفتم فیلمها خیانت شده است. آیا طلاق، خانوادهها را جذب میکند یا فیلمی با موضوعی مانند خواستگاری که ضوابط را هم رعایت کرده است.
او ادامه داد: جان اشتاینبک در دورهی اول زندگیاش که مشهور نبود، کارهای بهتری ساخت و کارهای بعدیاش ضعیفتر شد. کار اسعدیان یا هر فرد دیگری هم ممکن است فراز و فرود هنری داشته باشد. کسانی مانند اسعدیان دغدغهی دینی و اخلاقی دارند. هر فردی ممکن است در کارنامهاش کارهای قوی و ضعیف داشته باشد و قرار نیست سفارشی باشد؛ اما این توقع وجود دارد که خطوط قرمز را رعایت کند نه اینکه ریاکار باشد. من ضوابط سانسور را در سینمای آمریکا بررسی کردم که تکتک فیلمها در دورهای که آن ضوابط حاکم بود، آنها را رعایت کردند.
کوشکی با تأکید بر اینکه مخاطب بحثش سازمانها و نهادهای متولی سینما هستند، بیان کرد: مخاطب بحث من وزارت ارشاد، حوزهی هنری و صداوسیماست که باید ضوابط شرعی را بهصورت قانونی تدوین کنند. این توقع من و امامان جمعه است که همه مجتهد هستند.
این منتقد در بخش دیگری از سخنانش، به سابقهی برخی خط شکنیها در سینما اشاره و اظهار کرد: از سال 70 این خط شکنی وجود داشته و ارشاد بیهمتی کرده و لایحهای تدوین نکرده است تا یکبار برای همیشه همه تکلیف خود را بدانند. مثلا تماس دست بازیگران زن و مرد در سینما حرام است. پشت صحنه به خودشان مربوط است، اما اگر در صحنهی سینما چنین مواردی باشد مشکل از وزارت ارشاد است. چطور نمایش سیگار کشیدن در فیلمها مشکل دارد، اما نمایش دادن شرابخواری با جزییات آن، اشکال ندارد؟! سوال ما این است که یک پدر ایرانی میتواند داستان فیلمهای اخیر را در حضور فرزندان برای همسرش بیان کند؟
وی افزود: بعضیها اگر طرفدار قانون هستند در فیلمهایشان ضوابط را رعایت کنند، اما نظر ولی فقیه متن قانون است. امام (ره) در بند «م» وصیتنامهی خود گفتهاند که اگر جوانان دیدند در عرصههای فرهنگی احکام دین اجرا نمیشوند باید به مسئولان اعتراض کنند. کسانی هم که در مقابل وزارت ارشاد تجمع کردند کارشان قانونی است.
اعتراض اسعدیان به انحراف بحث از مسیر اصلیاش
در ادامهی این نشست، پس از اینکه نوبت سخن گفتن به همایون اسعدیان رسید، این کارگردان گفت: من فکر میکنم اشتباهی آمدهام و نمیدانم چرا در این تیتر، چنین صحبتهایی مطرح میشود. اینجا چند تیتر مطرح میشود و ادامه دادن بحث من وقتی آقای کوشکی دربارهی اخلاق و ضوابط سخن میگویند و اینکه من بگویم آقای شمقدری آمدهاند و بین ما اختلاف انداختهاند، بسیار کمدی است! من بهشدت احساس میکنم مباحث اشتباه به ما اطلاع داده شده و رمق صحبت کردن از من گرفته شده است.
سپس علایی بحث را ادامه داد و به سیفالله داد اشاره کرد و گفت: سیفالله داد را بهخاطر فیلمی که در آن از بازیگر بیحجاب خارجی استفاده کرد، آزرده و دلشکسته کردند.
کوشکی نیز در پاسخ به او بیان کرد: آنها جاهل بودند چون این کار اشکالی ندارد. من با بیسوادانی که در حوزهی سینما سخن میگویند ارتباط و نشست و برخواست ندارم.
در ادامهی نشست، اسعدیان در پاسخ به سوال یکی از حضار دربارهی نقش حوزهی هنری در بحران فعلی سینما، گفت: مشکل ما این است که با جزییات به قضیه نگاه میکنیم، اما اینها دلیل بحران نیست. ما در کانون کارگردانان چندبار اعلام وضعیت بحرانی کردهایم، اما گفتند اوضاع «گل و بلبل» است.
این کارگردان سینمای ایران تأکید کرد: اگر بهصورت کلان نگاه کنیم، تنها راه در مقابل وضعیت موجود و بحرانهای اقتصادی فعلی، وحدت ملی است که تمام حاکمیت هم تلاشش بر این است، اما به جای اینکه از ابتدای مدیریت، مبنا را بر وحدت فیلمسازان بگذارند و برای کارها بسترسازی و مشکلات را با همدلی حل کنند، مبنا را بر تفرقه میگذارند یا میگویند میخواهیم شاهنشینها را کنار بگذاریم. نمیگویند شاهنشینها کیستند، اما خودشان آنها را بهوجود میآورند و بهجای مدیریتی که باید پدری کند و برای سینمایی که بهشدت به دولت وابسته است زمینهی کار را فراهم کند، خانهی سینما را به هم میریزند و صنفسازی میکنند.
اسعدیان به وضعیت امروز سینمای ایران برای تولید و نمایش آثار هم اشاره کرد و گفت: برای مشکلات پاسخی ندارم. با این وضع، چرا مجلس و حوزهی هنری و شهرداری نگویند فیلمنامه را بدهید تا ما هم بخوانیم؟ اینکه بحران اول ما نیست. هرگاه ما با یک مدیریت منسجم روبهرو بودهایم هیچ جای کار نلنگیده، اما ما طفلی صغیر شدهایم که همه نگرانند پایمان را از خط خارج نکنیم و منحرف نشویم.
کارگردان فیلم سینمایی «بوسیدن روی ماه» ادامه داد: ما آگاهانه پروژهای را علم میکنیم تا بحران ایجاد شود. در این شرایط، طبیعی است که پای مجلس و ریاست جمهوری وسط میآید و حوزهی هنری، کمیسیون فرهنگی مجلس، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری و حتی علمای نماز جماعت وارد بحث میشوند و بهشکل مصداقی دربارهی سینما سخن میگویند، در حالی که آنها باید در اینباره اظهار نظر کنند اما کلان سخن بگویند نه مصداقی.
اسعدیان در بخش دیگری از سخنان خود در این نشست، دربارهی ریزش مخاطب در سینمای ایران گفت: در این شرایط که سینمای ایران دچار ریزش مخاطب و انواع بحرانها شده، فقط با همدلی و اتحاد اهالی سینما و متولیان فرهنگ این بحرانها قابل حل است. این در حالی است که ما در پراکندگی مطلق بهسر میبریم و کاری نمیتوانیم انجام دهیم. مسئولان سکوت کردهاند و دست تسلیم بالا بردهاند. هر از گاهی هم مثل امروز پیامک میآید که تا 15 روز دیگر اگر سینمادارها پول پخشکنندهها را ندهند به آنها حواله نمیدهیم. این یک بحران دوباره است. من نمیگویم سینمادارها نباید پول بدهند، اما انگار حواسمان به شرایط نیست.
اسعدیان در بخش پایانی سخنانش، به اعتراضها و تجمع انصار حزبالله درپی اکران فیلم «من مادر هستم» اشاره و اظهار کرد: من برای فیلم آقای جیرانی شخصا بسیار خوشحالم. در شرایط اکران فعلی که فروش کل شهرستانها به 50میلیون تومان رسیده، حرکت انصار حزبالله باعث فروش فیلم جیرانی و «بغض» درمیشیان شده است. در جمع شدن انصار حزبالله و افراد مقابل، بدترین توهین به جیرانی – کارگردان فیلم من مادر هستم – شد، اما مسئولی که پروانهی نمایش صادر کرده، از پشت پنجره نگاه میکند. آقایان ارشاد که پروانه صادر کردهاید باید از کار خودتان دفاع کنید نه اینکه اهالی سینما را در مقابل حوزهی هنری قرار دهید و بگویید با حوزه همکاری نکنید تا زمینش بزنیم، شما باید زمینش بزنید.
این کارگردان بیان کرد: ما در بیپناهی مطلق ماندهایم و انحلال خانهی سینما باعث شده رشته کار از دست همه در برود. امروز هم اگر کسی بخواهد از سر دلسوزی همه را دور هم جمع کند، فکر نمیکنم خوششان بیاید.
در پاسخ به سخنان اسعدیان، کوشکی در اشارهای به تجمع انصار حزبالله مقابل وزارت ارشاد، گفت: من با کمال تأسف عضو انصار حزبالله نیستم و در تجمعهایشان هم حضور نداشتهام و سخنگویشان نیستم. من در حدود 20 رسانه، قلم میزنم که یکی از آنها، رسانهی این گروه است.
در ادامهی بحث کوشکی و حاضران در جلسه، همایون اسعدیان با خستگی برای دقایقی از سالن خارج شد و در پایان هنگام تقدیر فرهنگسرای رسانه از سینماگران حاضر، به سالن بازگشت.
این نشست بیش از سه ساعت به طول انجامید.
Sorry. No data so far.