فاطمه دلاوری پاریزی
اشاره: دانشمند فرزانهٔ شیعی، زین الدین ابن شیخ امام نور الدین جبعی معروف به شهید ثانی صاحب آثار و تالیفات فراوان علمی در زمینههای فقه، اصول، حدیث، کلام، تفسیر، ادعیه، نحو، اخلاق و عرفان دینی، تعلیم و تربیت اسلامی و.. در کتاب منیة المرید فی آداب المفید و المستفید به بیان دستورات و وظایفی پرداخته که دانشجویان و طلاب باید از آغاز کار تحصیل تا مقام نظریهپردازی و اجتهاد و تدریس بکار ببندند. در خلال این مباحث به بحث مناظرهها و شرایط و اقتضائات و آسیبها و آفات آنها نیز میپردازد.
ذکر این نکته مهم است که زاویه دید عالمی چون شهید ثانی نسبت به مناظره و کارکردی که ایشان از آن انتظار دارد با نگاهی که در حال حاضر مقام معظم رهبری نسبت به این مسئله دارند بنا به دلایل مختلف احتمال دارد که تفاوتهایی داشته باشد. و این از ثمرات فقه پویای شیعه و دخالت عنصر عصر و مصر در اجتهاد فقهی است که امام عزیز و رهبری بزرگوار بارها و بارها از حوزه مطالبه کردهاند تا ملزومات فقهی حکومت دینی در زمان تشکیل آن در ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و… تامین و تولید شود. طبیعتا اقتضائات یک حکومت دینی در شرایطی که گفتگو و تضارب آرا از ابزار مهم رسیدن به مقاصد علمی و سیاسی و فرهنگی است با بهره گیری از این روش در دورهای که شهید ثانی در آن میزیسته (قرن دهم) چه به لحاظ سطح و کیفیت روابط انسانی و چه به لحاظ نوع حاکمیت و … تفاوتهایی دارد. ممکن است که مقام معظم رهبری مناظره را ابزاری در خدمت تربیت سیاسی و اصلاح معضلات سیاسی، فرهنگی و علمی اجتماع ببینند و به همین دلیل است که کرسیهای آزاد اندیشی را در جلوت و در انظار حضار و تحلیل گران و منتقدان تجویز و حتی ترویج میدهند و به عنوان راهکاری برای برون رفت از شرایط نابسامان علمی و سیاسی توصیه میکتتد. اما شهید ثانی و اکثر قدما بیشتر به جنبه سازندگی فردی و تربیت اخلاقی یا فکری دو طرف مناظره توجه دارند به همین دلیل است که مناظرهها را در خلوت و به دور از چشم مردم توصیه میکردهاند. به هر حال در این زمینه باید به سراغ علما و بزرگان رفت و نگاهها و تحلیلهای ایشان را نسبت به مناظره و شرایط و آسیبها و محاسن آ ن جویا شد تا این ابزار کارکرد خویش را به نحو احسن بازیابد. امید که علمای معاصر هم به تولید ملزومات فقهی حکومت دینی و اجتهاد مطابق با زمان و مکان بیش از پیش توجه نشان دهند.
در ادامه برداشتی همراه با دخل و تصرف از فصل اول باب سوم این کتاب که به مناظره و شروط و آداب آن میپردازد، ارائه میشود، اما سعی شده است نظر شهید ثانی مطرح شود و محتوای کلام ایشان ارائه گردد:
مناظره و تبادل فکر و تضارب آرا در احکام فردی و اجتماعی دین به عنوان بخش و عضوی از پیکره دین تلقی میشود. مقید بودن به شرایط، موقعیت، الزامات و اقتضائات مناظره باعث میشود افراد بهتر و همه جانبهتر به کشف حقیقت و منطق دین دست پیدا کنند. شرایط مناظره عبارتند از:
۱) مناظره برای اثبات حق و نه اثبات خود
هدف از مناظره باید رسیدن به حق و پویا شدن و پدیدار گشتن حق به هر کیفیتی باشد. و اهل مناظره نباید برای اثبات گفتار، نظریهها،شان و رتبهٔ علمی و صحت رای خود به مناظره بپردازند که نام این کار جدال و ستیز و ریاکاری است که از آن در خلال آیات و روایات نهی شده است.
از نشانههای انگیزهٔ الهی این است که مناظره کننده جز در مواردی که احتمال تاثیر بدهد وارد مناظره نمیشود و از مناظره با افرادی که میداند بر سر حرف خود با لجاجت و پافشاری میمانند خودداری میکند.
۲) توجه به اولویتها در انجام وظایف از جمله اولویت امر به معروف و نهی از منکر نسبت به مناظره
مناظره در صورتی صحیح است که وظایف و تکالیف دیگری که از آن مهمتر است مطرح نباشد چون اگر مناظره دربارهٔ مسئلهٔ مهم و واجبی باشد و مشروع برگزار شود واجب کفایی است. اما اگر هنگام مناظره وظیفهٔ دیگری در میان باشد که دارای وجوب عینی و یا کفایی است و از مناظره مهمتر باشد اقدام به مناظره جایز نیست. هم چون امر به معروف و نهی از منکر که نسبت به مناظره دارای اولویت است.
هم چنین در خلال مناظره از ایجاد محیط وحشت، ناسزاگویی، آزار زبانی، تکبر و فخرفروشی خودداری کرده و خود را موظف به رعایت فضایل اخلاقی و سفارش مسلمین به محبت و مودت نمایند. و معمولا مناظره کنندگان ناخودآگاه از این وظایف سرباز میزنند و خود متوجه نیستند و تصور میکنند که با انگیزهٔ الهی به مناظره میپردازند.
۳) اجتهاد، شرط مناظره در احکام دینی
مناظره کننده در مسایل باید مجتهد باشد و بتواند بر طبق نظر خود رای دهد نه آنکه مقلد و پیرو نظر و رای شخص دیگری باشد. (این حکم در مناظرههای علمی و سیاسی هم میتواند مد نظر قرار گیرد و نخبگان و خبرگان امر به مناظره بپردازند.) و هرگاه که فرد مقابل حق و حقیقت را بیان داشت باید مناظره کننده از رای و نظر او پیروی کند.
۴) پرهیز از انتخاب موضوعات بعید الوقوع
باید مرزهای بحث و مناظره به وقایع مهم دینی و یا مسائل قریب الوقوع محدود باشد. و نباید در هر مسئلهای که احتمال وقوع آن بسیار کم است وقت و فرصت را هدر داد. هم چنین نباید سخن و گفتار را بیش از اندازه برای کنکاش و بررسی حق طولانی کرد. لازم است که طرفین مناظره از بحث راجع به مسئلهای که در اولویت نیست یا مورد ابتلا نیست و یا به ندرت اتفاق میافتد خودداری کنند.
مناظره کننده نباید مغرور شود و این تصور در
او به وجود آید که بحث و مناظره در مسایلی که به ندرت اتفاق میافتد موجب تقویت و رشد نیروی استدلال و تحلیل در انسان است. که معمولا افرادی که درباره این قبیل موضوعات مناظره میکنند دنبال بهره وری نفسانی هستند و میخواهند از طریق اظهار فضل و ابراز علم، خودنمایی کنند و حتی دنبال ورزش فکر نیستند چه برسد به انگیزههای الهی.
۵) مناظره در خلوت و دور از چشم مردم
مناظره در مکان خلوت به تمرکز فکر و صفای اندیشه برای درک حقیقت کمک بیشتری میکند. مناظره در حضور تودهٔ مردم انگیزههای نفسانی و ریاکاری و تظاهر و حرص در غلبه و اسکات خصم را ولو به هر دلیل باطلی تقویت میکند. شیوهٔ افرادی که دارای مقاصد فاسدی هستند این است که در خلوت از پاسخ به پرسش دیگران لذت نمیبرند و در جلوت و انظار مردم با همدیگر به رقابت بر میخیزند و برای اینکه پاسخی منحصر به فرد بدهند به هر حیله و ترفند و روشی دست میزنند.
۶) مناظره، همکاری در راه احیای حق و نه مخاصمه
مناظره کننده باید دنبال حق باشد ولو اینکه از زبان طرف مقابل حقیقت شنیده شود و باید به خاطر درک و فهم حقیقت سپاسگذار خداوند باشد. مناظره کننده باید فرد مقابل خویش را شریک و همکار علمی خود در دریافت حق تصور کند و نه رقیب و دشمن خود. لذا در صورتی که فرد مقابل مناظره کننده او را به اشتباهاتش واقف ساخت یا منطق کلام خود را به او اثبات کرد و حقیقت را به او نمایاند از وی تشکر کند که او را به سمت گمشدهٔ خویش رهنمون ساخته است. نه آنکه احساس شرمساری و باخت به او دست دهد و رنگ چهرهاش دگرگون شود و برآشوبد و بکوشد که نظر طرف را مخدوش کند.
۷) ضرورت رعایت انصاف در مناظره
مناظره کننده نباید فرد مقابل خود را از تغییر استدلال و یا پرش از سوالی به سوال دیگر بازدارد بلکه باید فضایی را فراهم کند تا فرد مقابل بتواندد آنچه را که در ذهن خود دارد، بکار بگیرد و بیان کند و از مجموع سخنان و استدلالهای خود، آنچه را که برای رسیدن به حق نیاز دارد استخراج کند. و اگر مناظره کننده حق را در لابلای حرفها و تعابیر و استدلالات فرد مقابل یافت حتی اگر خود آن فرد متوجه نشده باشد باید از او بپذیرد و خداوند را شاکر باشد. مقصود اثبات حق است حتی اگر این حق در تعبیر و بیان نامتناسبی بیان شده باشد. اینکه مناظره کننده بگوید این نظریه لازمهٔ سخن من نیست یا تو سخن نخست خود را رها کردی و نمیتوانی این گونه بگویی و امثالهم، به عنوان عناد و لجاج و انحراف از طریق حکمت و استواراندیشی و اراجیف بندی مناظره کنندگان به شمار میآید.
مناظرهای که به ستیزه جویی و جدال منتهی شود و شخص معترض با علم به حقیقت سخن طرف مقابل، درصدد یافتن دلیل علیه طرف برآید و جلسه به انکار و عناد و کینه کشیده شود، عین تبهکاری و خیانت به شرع مقدس اسلام است و موجب ورود مناظره کنندگان در گروه کسانی است که به خاطر کتمان علم و پوشاندن حق در قرآن کریم مورد نکوهش قرار گرفتهاند.
۸) مناظره با افراد برجسته علمی
باید با افرادی مناظره کرد که صاحب فکر و اندیشه و دارای استقلال علمی باشند تا در طول مناظره بتوان از مطالب ایشان بهره برد.
اکثر مناظره کنندگان از مناظره با دانشمندان چیره دست و بزرگان علم پرهیز میکنند چون نگران غلبه آنها و شکست خویش هستند. لذا مایلند با اشخاصی که دارای مرتبهٔ پایینتر علمی هستند مناظره کنند تا بتوانند حس توفق طلبی خویش را ارضا نمایند.
در ادامه شهید ثانی اشاره داشتهاند که شرایط و آداب دقیق دیگری هم برای مناظره وجود دارد. اما ذکر همین شرایط کافی است تا شناخت مناظرهای با انگیزههای الهی، و مناظرههایی که با انگیزههای غیر الهی و یا اهداف ناروا صورت میگیرند حاصل شود.
منبع: کتاب آداب تعلیم و تعلّم در اسلام، نگارش دکتر سیدمحمدباقر حجتی، ترجمهٔ گزارش گونهای از کتاب «منیة المرید فی آداب المفید و المستفید» تالیف شهید ثانی
Sorry. No data so far.