«ودیگر هیچ» فیلمی که برای حرف زدن در مورد آن شاید بهتر است چندبار آن را تماشا کرد و از جنبه های مختلف به پیامی که منتقل می کند اندیشید. احتمالا برای همین هم در جلسه نقد و بررسی، سوال خاصی از سوی تماشاگران مطرح نشد و بیشتر جلسه نقد و بررسی به گفت و گوی مجری برنامه با «محمدباقر مفیدی» کارگردان و «محمدرضا شفاه» تهیه کننده فیلم گذشت.
کار جنگی از کار دفاع مقدس متمایز است
«من جایی نگفتم اثر ما، کار دفاع مقدس است. نه. ما یک اثر جنگی ساختیم که در حوزه دفاع مقدس هم قرار می گیرد. من بین کار جنگی و کار دفاع مقدس تمایز قائل هستم». محمدباقر مفیدی کیا معتقد بود که کار او یک موضوع جنگی است و جنگی بودن یا دفاع مقدسی بودن فیلم را بن مایه فکری فیلم ساز تعیین می کند. گرچه فیلم ظاهرا ضدجنگ از آب درآمده است، ولی اعتقاد کارگردان چیز دیگری است. در واقع در داستان فیلم سرباز عراقی مراحلی را طی می کند و به نیروی ایرانی نزدیک می شود و در دفاع از او، به نیروهای خودی هم تیراندازی می کند، در اینجا نه تنها تهاجمی مطرح نشده، بلکه بحث به نوعی دفاعی هم هست. دفاع یک سرباز بریده عراقی از یک سرباز ایرانی.
کار حرفه ای وسیله حرفه ای می خواهد!
«نکته ای که بعنوان آسیب در آثار دوستان ما در جبهه فرهنگی انقلاب هست، این است که توجه جدی به وسیله نمی شود». برای تهیه کننده فیلم ودیگر هیچ استفاده از وسایل حرفه ای و استاندارد برای تولید یک کار مطلوب و استاندارد خیلی مهم است. «یک زمانی ما مشکل میکروفن داشتیم و هنگام سخنرانی دائم پارازیت ها و صداهای ناهنجار ما را آزار می داد و چون معتقد بودیم که اصل خود پیام یا محتوای سخنرانی است، چندان در پی حل آن نبودیم. در حالی که همین قطع و وصل شدن صحبت ها مانع ایجاد می کرد برای انتقال صحیح مطلب». برای ساخت فیلم از تجهیزات پرهزینه و پیشرفته استفاده نشده بلکه عوامل ساخت فیلم از دانش تولید استفاده کردند که گاهی استفاده از این دانش مورد غفلت قرار می گیرد. یعنی در بدنه دوربین و تجهیزاتی که در اختیار داشتند تغییراتی دادند و کیفیت تصویر و صدای خود را بالاتر بردند. «جای اینکه دوربین و تجهیزات 40 میلیونی را تهیه کنیم، از یک دوربین ارزانتر استفاده کردیم و در آن تغییراتی ایجاد کردیم که با تهیه لنزهای مورد نیاز آن، با 10-15 میلیون تومان آنها را تهیه کردیم».
ایده انگار کهنه است، شما از کجا به این ایده رسیدید؟
محمدباقر مفیدی کیا قبول دارد که این ایده چندان هم نو نیست ولی «نکته زاویه دید ماست که چه نوع نگاهی به این ماجرا داریم و چه مفهومی را دنبال می کنیم». مفیدی روایت اینگونه داستان را نو می داند«ماجرای یک آدمی که از رزمنده های ایرانی نیست و این لیاقت را پیدا می کند که بعنوان شهید گمنام شناخته شود»؛ این ایده ذهنی کارگردان هم بود که می خواست آن را درقالب داستانی پیاده کند که تعدادی خبرنگار خارجی به ایران می آیند تا از جنگ گزارش تهیه کنند و در منطقه ای گم می شوند و از تشنگی می میرند. و در این بین مراحل عرفانی را طی می کنند که سالها بعد جسد آنها بدون نام و نشان توسط گروه تفحص کشف می شود و بعنوان شهید گمنام دفن می شوند. اما ظاهرا این ایده طی مشورت کارگردان فیلم با آقای اصغرپور تغییر می کند و با داستانی که سالهای دور وی در روزنامه کیهان منتشر کرده بود گره می خورد و به این صورت درمی آید. در واقع یک سرباز عراقی در مواجهه با سرباز ایرانی در میدان مین، با سابقه قبلی که در فیلم به آن اشاره می شود(اعدام برخی اعضای خانواده اش توسط رژیم صدام) در مسیری قرار می گیرد که بسوی حقیقت راهنمایی می شود. با دیدن صحنه رد و بدل کردن قمقمه آب، دوستی سرباز عراقی با یک سرباز ایرانی، نماز خواندن سرباز عراقی وعکس او و خانواده اش در کربلا نوعی از تعالی به نمایش درمی آید و در نهایت حتی هنگامی که تصویر امام خمینی(ره) در نبود کاغذ نقشه راه این سرباز می شود «یک پیک او را هل می دهد تا بطور کامل در مسیر حق قراربگیرد». و ما مشاهده می کنیم که این سرباز عراقی برای دفاع از سرباز ایرانی به نیروهای خودی تیراندازی می کند و کشته می شود.
فیلم بازخوردهای مثبتی داشته است
اما در مورد بازخوردهای فیلم هم مفیدی کیا می گوید بازخورد های مثبتی به او رسیده است. اما برخی هم ایرادات فنی به فیلم گرفته اند. مثلا استاد پناهیان ایراد اشت که یک نیروی شناسایی در ماموریت شبانه چفیه سفید نمی اندازد و برخی هم ایراد گرفته بودند که موقع خنثی کردن مین کسی سرش را پایین نمی آورد. اما گویا کارگردان به تمام این نکات نوعی نگاه هنری داشته و با منطق هنری خودش کار کرده تا جلوه زیبایی تصویر را حفظ کند. «اگر سرباز ایرانی چفیه سیاه داشت، با شرایط نور و نوع گریم خودش نوعی تصویر سیاه ارائه می شد و ما می خواستیم زیبایی تصویر را حفظ کنیم».
ما جشنواره را خانه خودمان می دانیم
محمد رضا شفاه جشنواره مردمی فیلم عمار را خانه خودش می داند، و برای همین معتقد است باید برای بهتر شدنش هم از آن حمایت و قدردانی کرد و هم تندترین انتقادات را از آن داشت. «جشنواره عمار برای ما استراتژیک است و یک ویژگی متفاوت از باقی جشنواره ها دارد و آن این است که ما احساس می کنیم برگزار کننده جشنواره دوستان خود ما هستند و در واقعیت هم همینگونه است». تهیه کننده فیلم ودیگر هیچ نام عمار را برای این جشنواره در بردارنده مسولیت هایی می داند که کار را سخت تر می کند. جشنواره عمار ویترینی است که ما داشته های خودمان را در آن عرضه می کنیم «نظم جشنواره می تواند خیلی بهتر باشد». او معتقد است با تجربه جشنواره های گذشته الآن انتظار می رفت که برنامه هفتگی اکران های جشنواره ارائه شود. «لوگوی عمار نباید موقع اکران بالای فیلم وجود داشته باشد، در هیچ جای دنیا در هیچ جشنواره ای این اتفاق نمی افتد». اومعتقد است که هم باید سیستم جشنواره حرفه ای و استاندارد باشد و هم فیلم های ارائه شده در حد استاندارد خود باشند. البته مفیدی کیا هم انتقاداتی به جشنواره دارد. او هم مانند شفاه تاکید می کند «عنصر نظم در جشنواره هنوز نیست». فیلم سازها هم هنوز فیلم ها را جدی نگرفته اند. او امیدوار است کار فیلم سازی جدی گرفته شود تا در این جشنواره شاهد حضور فیلم های حرفه ای باشیم. همچنین این را وظیفه جشنواره دانست که بتواند روی فیلم ها و افراد با استعداد کار تبلیغاتی مناسبی انجام دهد تا آنها توسط فیلم سازها و نهادهای تولید فیلم جدی گرفته شوند. او سینمای داستانی جبهه فرهنگی را دارای ضعف جدی می داند« در عرصه سینمای داستانی ما عرصه را رسما باخته ایم و نیاز داریم که بیشتر کار شود. باید کارمان را جدی بگیریم و بجای کار شعاری، کار حرفه ای بسازیم».
Sorry. No data so far.