میرحسین موسوی نخستوزیر مستعفی جنگ تحمیلی در تاریخ 20 اسفند 1387، رسماً حضور خود در انتخابات را اعلام کرد؛ وی درحالی پس از 20 سال دوری از صحنه سیاست خود را برای سنگ بزرگ انتخابات ریاستجمهوری آماده کرده بود که پیش از وی منافقین، سلطنتطلبان و آمریکا و اسرائیل برای حضور وی و براندازی نرم خود دندان تیز کرده بودند.
محمد خاتمی رئیسجمهور دوره اصلاحات نیز قبل از میرحسین موسوی که زمزمههای حضورش در انتخابات ریاستجمهوری شنیده میشد پس از اعلام حضور موسوی، به نفع وی از صحنه انتخابات کنار کشید و در دفاع از موسوی به صحنه آمد.
«کلیدواژههای فتنه »در اولین نشست خبری- انتخاباتی میرحسین موسوی
اولین نشست خبری ـ انتخاباتی میرحسین موسوی، در عصر روز دوشنبه 17 فروردین 88 با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی برگزار شد؛ وی در این نشست خبری چند بار از واژه «افراط و تفریط» و «تغییر قانون اساسی» دم زد که این دو کلید واژه هر دو پس از انتخابات در رفتار موسوی مشاهده شد؛ این مسئله نشان میدهد که وی پیش از انتخابات و به صورت طراحیشده این مسائل را دنبال کرده است.
شعار انتخاباتی موسوی در نخستین سفر تبلیغاتی ـ انتخاباتی به ایلام
میرحسین موسوی در اولین سفر استانی خود به استان ایلام نیز باز دم از قانون زده و با حضور در جمع خبرنگاران استانی و ملی شعار انتخاباتی خود را «ایران پیشرفته با قانون، عدالت و آزادی» اعلام کرد؛ وی همچنین با اشاره به قانون سند چشم انداز بیست ساله مدعی شد که «قانون» در این شعار برای اجرایی شدن همه برنامهها لازم است؛ اما وی پس از انتخابات ریاستجمهوری اولین اقدامش زیرپا گذاشتن قانون بود.
رنگ «سبز» نماد هواداران میرحسین موسوی
5 اردیبهشت؛ ستاد موسوی تصویب کرد حامیانش سبز بپوشند؛ در سالگرد دوم خرداد میرحسین موسوی و محمد خاتمی در استادیوم آزادی سخنرانی کردند که بسیاری از طرفداران وی لباسهایی به رنگ سبز بر تن داشتند و یا بازوبند سبز بسته بودند؛ ستاد انتخاباتی موسوی برای حامیان وی رنگ سبز را در نظر گرفته بود.
اردشیر امیر ارجمند کیست؟
اردشیر امیرارجمند ریاست کمیته حقوقی ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در انتخابات ریاستجمهوری 88 را بر عهده داشت و در جریان اعتراضات پس از این انتخابات از مشاوران ارشد موسوی به شمار میرفت.
اردشیر امیرارجمند بیانیههای موسوی را تدوین میکند
حجتالاسلام حیدر مصلحی با تأکید بر اینکه در فتنه 88 انتخابات یک فرصت و بهانه برای به دست آوردن اهداف فتنهگران بود، اظهارداشت: باید دید در دوران نخستوزیری موسوی، اطراف وی را چه کسانی تشکیل میدادند؛ بعد از دوره نخستوزیری وی، مجموعهای با عنوان زیستمسلمانی شکل گرفت که جلسات و مباحثی که دنبال میکرد در مرکز مباحث استراتژیک ریاستجمهوری بود.
وزیر اطلاعات بر همین اساس به طراحیهای این هسته اشاره کرد که ارتباطات قابل توجهی با بیگانگان داشته و با مؤسسات مختلفی که پوشش سرویسها است ارتباط دارند و استفاده از تئوری غربیها مثل جین شارپ و رابرت هلوی است که در واقع حمایت آمریکا و انگلیس را به دنبال دارد.
وی در ادامه به تهیه اسنادی در همین زمینه اشاره کرد و گفت: در بازرسی دفتر یکی از عناصر وابسته به موسوی جزوهای به دست آمد که دقیقاً طراحی حرکت فتنه است و اینکه در هر مقطعی چه اقدامی صورت گیرد و پله پله جلو رفتن جریان فتنه را نشان میدهد.
حجتالاسلام مصلحی در عین حال یکی از نکات قابل توجه در این جزوه را مباحث دینی دانست و گفت: این جزوه براندازی دین را در ایران دنبال میکرد؛ در قسمتهایی از این جزوه برای استفاده ابزاری از مراجع و مجموعههای مرتبط با دین مطرح میشود اما برای رسیدن به هدف مدنظر است.
وی با بیان اینکه ادبیات این جزوه به دست آمده همان ادبیات حزب توده است، یادآورشد: بخشهای قابل توجهی از پاراگرافهای حزب توده منطبق با حزب توده است که در واقع نشان میدهد مجموعه این طراحیها جدید نیست بلکه در مقطعی طراحی شده و آنها منتظر فرصت بودند که انتخابات به عنوان بهترین فرصت بود.
وزیر اطلاعات با تأکید بر اینکه در این سند مطرح شده که هیچ راهی برای تقلب آنها وجود ندارد، افزود: ارتباط سران فتنه با جریان نفاق، ضدانقلاب و بیگانگان کاملاً مشهود است.
وی در ادامه به اردشیر امیرارجمند که مشاور میرحسین بود اشاره کرد که بیانیههای وی را تدوین و موسوی آنها را امضا میکرد و ارتباط این فرد با جریان نفاق بسیار روشن است.
حجتالاسلام مصلحی با بیان اینکه امیرارجمند دستگیر اما براساس رأفت اسلامی از زندان آزاد شد، گفت: این فرد با طراحی منافقین از کشور فرار و به فرانسه رفت و مدتی توسط برادرش که یکی از عناصر جدی منافقین به شمار میرود، مخفی شد.
وی با تأکید بر اینکه امیرارجمند بیانیههای موسوی را حتی در فتنه اخیر طراحی کرده است، گفت: صوت و اسناد ارتباط این افراد وجود دارد.
اهانت فتنهگران در روز قدس و «شعار نه غزه نه لبنان»
باید درباره تعارض شعار در خط امام(ره) بودن، با حرکات روز قدس یادآور شد که حوادث پس از انتخابات نشان داد برخی از کسانی که خود را منتسب به جریان امام(ره) میدانستند فعالیتهایی انجام دادند که خلاف رویه حضرت امام(ره) بود؛ این افراد شعار«نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» را سردادند در صورتی که معرفی آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان روز قدس از ابتکارات امام خمینی(ره) بود.
دشمنان نظام جمهوری اسلامی با سوء استفاده از حرکات انجام شده در روز قدس تلاش کردند بگویند بین آرمانهای امام(ره) و مردم رخنهای به وجود آمده است که پس از تبلیغات سوء دشمن متاسفانه کسانی که داعیهدار خط امام(ره) بودند هیچ موضعگیری نکردند.
عاشورا؛ اوج بیشرمی فتنهگران/خنثی شدن فتنه یزیدیان زمان در بصیرت عاشورائیان
در امتداد این جریان فتنه بود که در روز عاشورا فتنهگران نشان دادند واقعاً اعتقادی به اسلام و ارزشهای دینی مردم و امامحسین(ع) ندارند و مشکل اساسیشان با حسینبن علی(ع) و روز عاشورا است و به همین دلیل هم بیقباحتی و بیشرمی را در روز عاشورا را به اوج خود رساندند و این تداوم جریان فتنهگری روز به روز خود را برای مردم آشکار کرد.
میرحسین موسوی در اقدامی هتاکانهتر از گذشته عاملان بیحرمتیهای روز عاشورا را مردان خداجو مینامد و چهره واقعی خود را بیش از پیش نشان میدهد.
این بیحرمتیها و کفو سوتزدنهای یزید گونه فتنهگران در روز عاشورا موجب شد تا ملت ایران که همواره خود را دنبالهرو خط حسینی میدانند راه خود را برای همیشه از فتنهگران جدا کنند به گونهای که پس از واقعه تلخ عاشورای 88 جز عدهای منافق و سلطنتطلب به همراهی خارجنشینان از موسوی و سران فتنه حمایت نمیکردند.
9 دی تمام غبارآلودگیهای فتنه 88 را پاک کرد
سرانجام ملت با بصیرت ایران اسلامی در 9 دی 88 و پس از واقعه تلخ روز عاشورا حماسه عظیم 9 دی را خلق کردند که به در ستی به عنوان «روز بصیرت و میثاق امت با ولایت» نامگذاری شده است؛ 9 دی یک نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی و یک بیعت جدیدی بود که بین مردم و رهبری تجدید شد؛ 9 دی یک بیعت مجدد بود که نشان داد مردم واقعاً دلشان در گرو رهبری است و پای انقلابشان تا همه جا ایستادهاند؛ مردم با مشت محکم بر دهان یاوه گویان و کسانی که سودای از بین بردن انقلاب را در سر میپروراندند، زدند.
تمام مراحل جنگ نرم در انتخابات ایران اجرا شد
جنگ نرم به جنگی گفته میشود که تمام ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی با هدف سرنگونی و حذف کامل رقیب در آن وجود دارد؛ دشمن در جنگ نرم روح، قلب و فکر انسانها را هدف قرار داده و با ابزارهای تبلیغاتی و عملیات روانی سعی در تحت تاثیر قرار دادن جامعه دارد؛ دشمن در کنار این هدف درصدد ایجاد تردید در باورها، اعتقادات و حلقههای معنوی مردم با نظام حاکم است.
«رابرت هلوی»، از شاگردان جین شارپ نظریهپرداز معروف در زمینه براندازی نرم و انقلابهای رنگی و مخملی در کتابی با عنوان «مبارزه عاری از خشونت نگاهی به بنیادها» 6 منبع قدرت را برای رژیمهای اقتدارگرا عنوان میکند؛ وی اولین منبع قدرت را «اقتدار مبتنی بر مشروعیت» میداند که این مشروعیت به وسیله مردم به وجود میآید؛ هلوی معتقد است اگر بتوان مشروعیت را از رژیمهای اقتدارگرا گرفت، رژیم و نظام آماده آسیبپذیری خواهد بود.
در انقلابهای مخملی و جنگ نرم در دورهای طولانی تلاش میشود تا بین مردم و حاکمیت جدایی ایجاد شود و نظام پایگاه اجتماعی و مردمی نداشته باشد.
تلاش دشمنان برای القا کردن تقلب در انتخابات
دشمنان انتخاباتی را که سالم بوده و 85 درصد مردم در آن شرکت کرده و نزدیک به 25 میلیون نفر به یک رئیسجمهور رأی داده بودند را با هماهنگی اپوزیسیون داخلی، ضدانقلاب و سران استکبار با استفاده از دستگاههای تبلیغی و امپراطوری رسانهای خود تلاش کردند تا به گونهای القا کنند که در آن تقلب شده که البته موفق نشدند.
دومین منبع قدرتی که رابرت هلوی از آن نام برده که میتوان با استفاده از خدشه دار کردن این منبع نظام را آسیبپذیر کرد، «منابع انسانی» است؛ تلاش دشمن به این جهت است تا بر روی نخبگان، خواص و عوام تاثیر بگذارد تا از حمایت نظام دست بردارند.
منبع سوم قدرت از نظر هلوی «مهارتها و دانشهاست»، بدین معنی که اگر نخبگان، خواص، متخصصین، صنعتگران، صاحبان حرفه و دانش، نظام را از مهارتهای خود محروم کنند، نظام آماده آسیبپذیری خواهد بود.
منبع چهارم «تحریمها» است که در آن نظام با توجه به قدرت و ابزاری که در اختیار دارد مثل زندان، نیروهای مسلح، نظامی و انتظامی میتواند مخالفان خود را تحریم کرده و برای آنها محرومیتهایی همچون سانسور ایجاد کنند اما مهمترین منبع قدرت عامل پنجم است که هلوی از آن به «عوامل پنهان» یاد میکند و منظور از عوامل پنهان این است که نظام از حمایت مردمی برخوردار است که به حقانیت نظام اعتقاد قلبی و تا زمانی که نتوان این ارتباط معنوی بین مردم و نظام را قطع کرد، آسیب جدی به نظام وارد نمیشود؛ عنصر ششم نیز «منابع مادی» هستند و به عنوان ابزار قدرت برای هرنظامی مطرح میشود.
تبیین سه مرحله فرهنگسازی، نهادسازی و شبکهسازی در جنگ نرم
نظریهپردازان «جنگ نرم» معتقدند که فرآیند جنگ نرم 3 مرحله دارد؛ مرحله اول، «فرهنگ سازی» است که طولانیترین مرحله است و در آن باورها و هنجارها تغییر میکند؛ مرحله دوم «نهاد سازی» است که پس از تاثیری که بر روی نخبگان و جامعه گذاشته میشود سعی بر این است تا افرادی را که همسوی خود کردهاند را در درون نهادهای مدنی دور هم جمع کنند و مرحله سوم «شبکهسازی» است که پس از آنکه نهادهای بسیاری راهاندازی شد و همافزایی صورت گرفت، اهداف خود را روشن کنند.
زمانی که اهداف روشن شد آنگاه در اقدامی نهایی یک شبکه گسترده اجتماعی را تشکیل مِیدهند که از این مرحله به لشکرکشی هم تعبیر میشود؛ در مرحله شبکهسازی جریان برانداز و عامل جنگ نرم و انقلاب رنگی آماده عملیات پایانی است که از نافرمانیهای مدنی شروع میشود؛ در نافرمانیهای مدنی معمولاً به بهانهای مثل تقلب در انتخاباتها نظام را متهم به تخلف از اصول و قواعد دموکراسی میکنند.
قرهباغی یک کارشناس مسائل سیاسی معتقد است که در انتخابات دهم ریاستجمهوری در نظام جمهوری اسلامی ایران تمام مراحل براندازی و جنگ نرم به اجرا در آمد؛ از 198 دستورالعمل جین شارپ برای انقلابهای رنگی و به اصطلاح مبارزه مسالمتآمیز و عاری از خشونت بیش از 140 مورد آن در ایران به اجرا درآمد و نمادسازی و انتخاب یک رنگ به عنوان نماد و شعارهایی که در کشورهایی که کودتای مخملی در آنها اتفاق افتاده بود را تکرار و اقتباس کردند و تمام اتفاقات انقلابهای رنگی صورت گرفت و در مصاحبهها و بیانیههای سران این انقلاب نیز کاملاً مشهود بود که هدف فقط انتخابات نیست.
با مشاهده مصاحبه میرحسین موسوی با مجله تایم در روز 21 خردادماه میتوان دریافت که این حرکت عظیم تغییرهای بنیادین در ساختار نظام را در پی خواهد داشت و پیروزی از انتخابات تنها بخشی از این تغییر بنیادین است؛ صحبت از عدم مشروعیت نظام و نهادهای آن مطرح میشد مثلا عدم مشروعیت شورای نگهبان که اگر ساختار و قوانین این نهادها نامشروع باشند، پس باید براندازی و تغییر صورت گیرد.
موضوع بعد در جنگ نرم پروژه کشتهسازی است و با دروغ کشتههایی را مطرح کردند؛ در برخی موارد اگر کشتههایی هم وجود داشت مشکوک بود.
بر این اساس به نظر میرسد میرحسین موسوی یکی از نامزدهای سال 88 اگرچه بازیچه دست استکبار جهانی شد اما وی یکی از سران این فتنه به شمار میرود؛ چرا که هیچگاه موضعگیری نسبت به اقداماتی که از سوی فتنهگران صورت گرفت، نداشت و حتی به آنها مهر تأیید زد.
Sorry. No data so far.