شنبه 19 ژانویه 13 | 15:36

آرگو، سرپوشی دروغین بر عقده‌های طبس بود

مطمئنأ، در «آرگو» از ژانرهای فرسوده و لوث (از حادثه‌سازان مرموز و بیگانه گرفته تا هجوهای درونی هالیوود) استفاده شده ولی با استفاده از موضوعات جغرافیای سیاسی این احساس را در برخی مخاطبان ایجاد می‌کند که شاید اثری هوشمندانه و مهم باشد.


«کوین بی.لی»، منتقد، فیلمساز و تهیه‌کننده هالیوود و یکی از نویسندگان روزنامه «شیکاگو سان تایمز»، در رابطه با فیلم ضد ایرانی «آرگو»، گزارشی تحت عنوان «لعنت به تو… آرگو» (نامزد بدترین فیلم سال)، نوشته که در زیر می‌خوانیم:

هم‌اکنون درام «آرگو» ساخته «بن افلک» با موضوع حادثه گروگان‌گیری در ایران، نامزد هفت جایزه اسکار شده، 110 میلیون در گیشه فروخته، نظر بسیاری از منتقدان را به خود جلب کرده و اخیرا نیز شایعاتی مبنی بر راه‌اندازی ستاد تبلیغاتی «افلک» برای نشستن در جایگاه سناتوری، جای خالی «جان کری»، به گوش می‌رسد، همه اینها باعث می‌شوند که با قاطعیت بگویم: فیلم «آرگو» یک کلاه‌برداری به تمام معناست.

مطمئنأ، در «آرگو» از ژانرهای فرسوده و لوث (از حادثه‌سازان مرموز و بیگانه گرفته تا هجوهای درونی هالیوود) استفاده شده ولی با استفاده از موضوعات جغرافیای سیاسی این احساس را در برخی مخاطبان ایجاد می‌کند که شاید اثری هوشمندانه و مهم باشد. حتی ممکن است کسی بگوید که فیلم خوبی است، این یک فرمول قدیمی در هالیوود است که نه تنها تاکتیکی ستودنی نیست بلکه باید آن را سرزنش کرد، شاید که استفاده از این تاکتیک باعث شود که یک فیلم به حد متوسطی از موفقیت دست یابد ولی شکستی بزرگ‌تر نه تنها در عرصه فیلمسازی محسوب می‌شود بلکه به مرور هالیوود دیگر نخواهد توانست اعتماد مخاطبش را جلب کند.

شاید اگر آرگو همانطور که شروع می‌شد، ادامه می‌‌یافت، تنفر من از این فیلم تا این حد نبود: در ابتدای فیلم، تاریخ ایران، پیش از انقلاب به صورت داستانی روایت می‌شود، در ادامه نشان داده می‌شود که چگونه سازمان سیا طی سه دهه توسط دولت ایران در حاشیه قرار می‌گیرد، رژیم شاه به رژیمی ستم پیشه و فاسد تبدیل می‌شود و در نهایت انقلاب سال 1979 به وقوع می‌پیوندد. بخشی از فیلم حتی مردم ایران را به عنوان قربانیان تجاوزات رژیم نشان می‌دهد، شاید این شروع بهترین دلیلی باشد که منتقدین این فیلم را بینش‌گرایانه و مترقی خوانده‌اند ولی هر چه جلوتر می‌رویم، آنچه در آغاز دیده‌ایم به طور کل خنثی و نابود می‌شود.

در این فیلم به جای آنکه نگاه بر تصویر بزرگ انقلاب ایران متمرکز شود، وارد سیر قهقرایی این خط داستانی می‌شود که «آمریکایی‌های سفید پوست در خطرند».

در ادامه فیلم، ایرانی‌ها در چهره‌ای متفاوت از آغاز فیلم؛ به صورت‌ انسانی‌هایی بدوی، گروه‌هایی که همچون خون‌آشام‌ها حمله ور می‌شوند و شیاطین به تصویر کشیده می‌شود، ابزاری برای آنکه به مرور و مخفیانه ترس در مخاطب القاء شود.

اگرچه در شروع فیلم تصویر پررنگی درباره اینکه ایرانیان چگونه برای چند دهه قربانی ظلم و ستم (رژیم شاهنشاهی) بوده‌اند، نشان داده می‌شود ولی در ادامه به تدریج آنها در تاریخ مملکت خودشان به حاشیه رانده می‌شوند و پس از آن نیز به مرور آنها را در نقش شیاطینی خبیث می‌بینیم.

البته در ادامه این مسئله حتی توسط جریانی بزرگتر تحت الشعاع قرار می‌گیرد: قهرمانان فیلم، سازمان سیا، از طریق ماموریتی فریبکارانه، قربانیان آمریکایی (شش گروگان آمریکایی) را از دست ایرانیان همیشه فریبکار نجات می‌دهد.

منتقد سینمای آمریکا در ادامه این گزارش می‌افزاید: «آرگو» با استفاده از بحران گروگان‌گیری ایران (واقعه تسخیر لانه جاسوسی)، یکی از بزرگترین وقایع در امور خارجی آمریکا طی 50 سال گذشته، سعی کرده تا شکست در عملیات «پنجه عقاب» (عملیات طبس) که تاریخ آمریکا را دگرگون ساخت را بی‌اهمیت جلوه دهد.

شاید در روایتی عظیم‌تر بتوان با استفاده از یک فیلمساز بزرگ حادثه عملیات «پنجه عقاب» را به تصویر کشید و شاید در پایان به فیلمی چون «سی‌دقیقه پس از نیمه‌شب» برسیم که البته اینبار پایان خوشایندی نخواهد داشت.

من آدم خام و بی‌تجربه‌ای نیستم، به خوبی می‌دانم که چنین فیلمی در میان مخاطبان داخلی با استقبال خوبی روبرو نخواهد شد.

البته انتظار ساخت یک فیلم بی طرفانه درباره ایران از سوی هالیوود، کمی دور از انتظار است ولی این فیلم به طور کلی، قدرت هالیوود را در تباه کردن هر چیزی، نشان می‌دهد.

در رابطه با آرگو، یکی از دروغ‌های تبلیغاتی بسیار جالبی که وجود دارد، این است که می‌گویند «بن افلک» در زمینه مطالعات خاورمیانه تحصیل کرده است ولی کسی نیست که بگوید او هیچگاه فارغ‌التحصیل نشد.

واقعیت این است که ما دیگر در دنیایی زندگی نمی‌کنیم که بتوانیم به استفاده از بی‌اطلاعی مخاطبانمان، از ساخت چنین فیلم‌هایی خشنود باشیم.

در پایان،‌ در صحنه‌ای از فیلم می‌بینیم که مامور سیا با روایت داستان علمی تخیلی فیلمی که قرار است بسازند، ماموران مراقبت مرز ایران را مسخ خود کرده تا گروگان‌ها بتوانند فرار کنند، اگرچه این صحنه ممکن است بر این نکته تاکید کند که مردم در سراسر دنیا از ته قلب فیلم و سینما را دوست دارند ولی این صحنه نیز همچون مراسم اسکار، تنها به دنبال این است که با غرور هر چه تمام‌تر، قدرت هالیوود را در بوق و کرنا کند.

«آرگو» روایتی هالیوودی از واقعه 13 آبان (تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان ایرانی) است که به سفارش کمپانی صهیونیستی «برادران وارنر»، سازنده فیلم ضد ایرانی «300» و تهیه‌کنندگی «جورج کلونی»، یکی از سازندگان فیلم ضداسلامی «سریانا» ساخته شده است.

این فیلم در هفت بخش از جوایز اسکار نامزد شده و اخیرا جوایز گلدن گلوب را در دو بخش بهترین فیلم و بهترین کارگردانی سال نیز به خود اختصاص داده است.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.