تریبون مستضعفین -حجت الاسلام مرتضی امین نیا (پژوهشگر فرق و ادیان)
مدتی است که از سوی برخی گروهها، بیان میشود که در ایام مبارک و میمون ربیعالاول، بخصوص نهم این ماه، قلم تکلیف از شیعیان برداشته شده و آنان در این ایام هیچگونه تکلیفی ندارند و هر کاری که بخواهند میتوانند انجام دهند و از گناهان آنان بواسطة خشنودی ائمة معصومین (صلواتالله علیهماجمعین) بویژه سرور و شادی قلب حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) صرف نظر میشود!
در این میان چند سئوال مهم به ذهن تبادر میکند:
سئوال اول:
در این روز چه اتفاق مهمی افتاده که این اثر مهم بر آن مترتب گشته است؟
سئوال دوم:
آیا در طول سال روزی مهمتر و بزرگتر از این روز وجود ندارد تا اینجایزه به آن روز تعلق بگیرد؟
سئوال سوم:
محدودة این رفع قلم چه اندازه است؟ آیا فقط در حق الله ثابت است یا حق الناس (مانند قتل و سرقت و ظلم و…) را نیز شامل میشود؟ و آیا گناهان کبیره (مثل زنا، لواط، فحشاء، ربا، رشوه، ایذاء، اذیت پدر و مادر، خوردن مال یتیم، شرابخوری، خوردن گوشت خوک، قمار، دروغ، غیبت، تهمت، افتراء، خیانت، کم فروشی، حرام خوری، اسراف، هتک، رقص و آواز، بیاحترامی به ارزشها مثل قرآن و ائمة معصومین (ع) و مساجد و حرمها و…) را نیز شامل میگردد یا فقط در محدودة صغائر است؟
سئوال چهارم:
این پاداش بزرگ، چه نتیجهای در رشد و تعالی انسان ـ که بزرگترین هدف خلقت انسان است ـ دارد؟ و اصولاً آیا این یک ارزش بحساب میآید یا نه؟
در جوامع روایی ما، روایاتی ذکر شده که در آن رفع قلم تکلیف را برای کسانی که در حالات و عادی عالی نیستند ثابت مینماید.
یکی از این روایات روایتی است که در آن نقل شده که خلیفة دوم حکم به رجم و سنگسار زن دیوانهای که مرتکب زنا شده بود، نمود. وقتی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) خبردار شد فرمود: آیا نمیدانی که خداوند قلم تکلیف را از سه گروه برداشته؟ از کسی که در خواب است تا بیدار شود و از دیوانه تا زمانی که به بهبودی برسد و از طفل تا بزرگ شود و چون این زن دیوانه است، پس قلم تکلیف از او برداشته شده و خلیفه با این استدلال آن زن را آزاد نمود. [۱]
سئوال پنجم:
آیا این قلم از ائمة معصومین (صلواتاللهعلیهماجمعین) که از همگان شادترند نیز برداشته شده یا فقط این جایزه، به شیعیان اختصاص دارد و آنان از این جایزه بزرگ بینصیبند؟!!
سئوال ششم:
این قلم تکلیف فقط در باب ارتکاب معاصی برداشته شده یا ترک واجبات مانند نماز را نیز شامل میشود؟
سئوال هفتم:
مردم در استفادة این جایزه بزرگ مخیرند یا حتماً باید از آن استفاده نمایند و اگر از آن بهره نبرند مؤاخذه خواهند شد؟ و اصولاً استفاده از این فرصت بهتر است یا عدم استفادة از آن؟
سئوال هشتم:
بر فرض ثبوت این روایت از خطاها چشم پوشی میشود یا از معاصی و گناهان؟
و سئوالات متعدد دیگری که در این مختصر نمیگنجد.
براستی در روز نهم ربیع چه اتفاقی افتاده است؟
مهمترین واقعة نقل شده در این روز، قتل خلیفة دوم به دست فیروز (ابولؤلؤ) است.
مرحوم شیخ عباس قمی (ره) در کتاب مفاتیح الجنان دربارة این روز میفرماید: روز نهم روز عید بزرگ و روز عید بَقْر (شکافتن) است و از برای آن شرح بزرگی است که در جای خود ذکر شده و روایتی نقل شده که: هر که در این روز چیزی انفاق کند گناهانش آمرزیده شود و گفتهاند: که مستحب است در این روز، اطعام برادران مؤمن و خشنود گردانیدن ایشان و توسعه دادن در نفقه و پوشیدن جامههای نو و شکر و عبادت حقتعالی کردن و این روز، روز بر طرف شدن غمها است و روز بسیار شریفی است. [۲]
اما واقع شدن این رویداد در این روز، از طرف علماء شیعه و سنی رد شده است.
حضرت آیتالله مکارم شیرازی در کتاب «کلیات مفاتیح نوین» خویش که با همکاری محققان به رشتة تحریر درآوردهاند، بدون ذکر این روز از آن میگذرند.
مرحوم شیخ عباس قمی در جای دیگر میفرماید: موافق تواریخ، مقتل او در روز چهارشنبه بیست و ششم ذی حجّة سال بیست و سوم هجری، به دست فیروز غلام مغیرة بن شعبة، معروف به «ابولؤلؤ» واقع شد و او را در جنب ابوبکر دفن کردند. [۳]
مرحوم رضی الدین، علی بن یوسف بن مطهر حلی، (برادر بزرگوار علامه حلی) از علمای قرن هفتم و هشتم هجری، در کتاب با ارزش خود «العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة» مقتل او را بیست و ششم ذیحجة سال بیست و سوم هجری میداند. [۴]
جناب محمد بن ادریس حلی نیز، در کتاب «السرائر» میفرماید: هرکس گمان کند که عمر در نهم ربیعالاول کشته شده به اجماع اهل تاریخ و سیره نویسان اشتباه نموده است. [۵]
بسیاری از علماء دیگر نیز زمان فوت خلیفة دوم را در بیست و ششم ذیحجه میدانند که نام برخی از آنان از این قرار است:
۱- ابن اثیر، اسدالغابة، ج۴، ص۷۷.
۲- محمود ابوریة، اضواء علی السنة المحمدیة، ص۱۵۵.
۳- محمد بن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۳۶۵.
۴- بخاری، تاریخ کبیر، ج۶، ص۱۳۸.
۵- دینوری، اخبار الطوال، ص ۱۳۹.
۶- ابن حبان، الثقات، ج۲، ص۲۳۸.
۷- ابن حبان، مشاهیر علماء الامصار، ص۲۳.
۸- ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق ج۴۴، ص ۱۱ و ۴۶۳.
۹- ابن قتیبه، المعارف، ص۱۸۳.
۱۰- ابن شبه النمیری، ج ۳، ص ۹۴۴.
۱۱-یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۵۹.
۱۲- طبری، المنتخب من ذیل المزیل، ص ۱۱.
۱۳- طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۲۶۶.
۱۴- ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۷، ص۱۵۵.
۱۵- عبدالرحمن احمد الکبری، من حیاة الخلیفه عمربن الخطاب، ص ۴۷۱.
۱۶- الصالحی الشامی، سبل الهدی و الرشاد، ج۱۱، ص۲۷۵.
۱۷- شیخ نجاح الطائی، نظریات الخلیفتین، ج۲، ص۱۸۶.
۱۸- ابراهیم بن علی عاملی کفعمی، مصباح کفعمی، ص۵۱۰
۱۹- ابن الجوزی، صفة الصفوة، ج۱، ص۲۷۵.
۲۰- شیخ عباس قمی، تتمة المنتهی، ص ۲۵.
مرحوم علامة مجلسی (ره) در کتاب گرانسنگ خویش، (بحارالانوار) چنین میفرماید: مرحوم شیخ مفید رحمه الله در کتاب «التواریخ» نیز فرموده: که قتل عمر در روز دوشنبه، چهار روز مانده از ماه ذیحجه، در سال بیست و سوم هجری اتفاق افتاده است. و بر این مطلب صاحب کتاب «الغرة» و صاحب کتاب «المعجم» و صاحب کتاب «الطبقات» و صاحب کتاب «مسار الشیعه» و سید بن طاووس تاکید و تصریح دارند بلکه اجماع حاصل از بیانات علماء شیعه و سنی قبول همین قول است.
مرحوم علامه مجلسی (ره) میفرماید:
أقول ما ذکر أنّ مقتله کان فی ذی الحجّة هو المشهور بین فقهائنا الإمامیّة [۶]، «به نظر ما آنچه ذکر شده که مقتل خلیفة دوم در ذی حجه اتفاق افتاده است، مشهور بین فقهاء شیعه است.»
سپس میفرماید: و قال إبراهیم بن علی الکفعمی رحمه اللّه فی الجنّة الواقیة فی سیاق أعمال شهر ربیعالأول إنّه روی صاحب مسارّ الشیعة أنّه من أنفق فی الیوم التاسع منه شیئا غفر له، و یستحبّ فیه إطعام الإخوان و تطییبهم و التوسعة فی النفقة، و لبس الجدید، و الشکر و العبادة، و هو یوم نفی الهموم، و روی أنّه لیس فیه صوم، و جمهور الشیعة یزعمون أنّ فیه قتل عمر بن الخطاب.. و لیس بصحیح. «ابراهیم بن علی الکفعمی رحمه الله در کتاب الجنةالواقیة [۷]، در اعمال ماه ربیعالاول میفرماید: صاحب کتاب مسار الشیعه (شیخ مفید (ره)) روایت نموده: هر که در روز نهم ربیعالاول چیزی انفاق نماید آمرزیده خواهد شد و مستحب است در آن اطعام برادران مؤمن و خشنود گردانیدن ایشان و توسعه دادن در نفقه و پوشیدن جامههای نو و شُکر و عبادت حقتعالی کردن و این روز، روزِ بر طرف شدن غمها است و روایت نموده که برای آن روز، روزه نیست و جمهور شیعه گمان میکنند که قتل عمربنخطاب، در این روز اتفاق افتاده که این مطلب صحیح نمیباشد.
در ادامه مرحوم علامة مجلسی (ره) میفرمایند: و المشهور بین الشیعة فی الأمصار و الأقطار فی زماننا هذا هو أنّه الیوم التاسع من ربیع الأول، و هو أحد الأعیاد، و مستندهم فی الأصل ما رواه خلف السیّد النبیل علیّ بن طاوس رحمة اللّه علیهما فی کتاب زوائد الفوائد، و الشیخ حسن ابن سلیمان فی کتاب المحتضر، و اللفظ هنا للأخیر، و سیأتی بلفظ السیّد قدّس سرّه فی کتاب الدعاء. [۸]
مشهور بین شیعیان در نقاط مختلف، در زمان ما این است که این اتفاق در روز نهم ربیعالاول واقع شده و این روز یکی از اعیاد است و دلیل آنها بر این مطلب روایتی است که مرحوم سید بن طاووس در کتاب «زوائد الفوائد» و شیخ حسن بن سلیمان در کتاب «المحتضر» آورده است.
سپس علامه مجلسی (ره) آن روایت را چنین نقل میکند که: دو نفر از شیعیان، در روز نهم ربیعالاول خدمت امام حسن عسکری (علیه السلام) رسیدند، در حالی که آن حضرت مشغول غسل عید بودند، وقتی از حضرت سئوال شد که اعیاد شیعه فقط قربان، فطر، غدیر و جمعه است. حضرت فرمودند: بزرگترین عید روز نهم ربیعالاول است.
سپس از قول پدر بزرگوارشان نقل نمودند که حذیفة بن یمان، در روز نهم ربیعالاول بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) وارد شد در حالی که امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین (علیهمالسلام) نزد حضرت نشسته و در حال تناول غذا بودند. رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) به چهرة آنان با تبسم نظر میکرد و به آنان فرمود: بخورید، گوارایتان باد به برکت امروز، که دعای مادرتان مستجاب میشود. امروز روزی است که خداوند قبول میکند اعمال شیعیان و محبین شما را… و در آن شوکت دشمن جدتان شکسته میشود و فرعون اهل بیت من و ظالم و غاصب حقشان از بین میرود… خداوند به من فرموده: به ملائکهام امر نمودهام که این روز را، برای شیعیان و محبین شما عید قرار دهند و به آنها امر کردهام که کرسی کرامتم را محاذی بیت المعمور نصب و مرا حمد و ثنا نموده و برای شیعیان و محبین شما از بنی آدم استغفار نمایند و به فرشتگان کرامالکاتبین امر نمودم، تا قلم تکلیف را از تمامی خلق از این روز به مدت سه روز بردارند و به احترام تو و وصی تو، هیچ چیزی از خطاهایشان بر آنان نوشته نخواهد شد.
ای محمد، همانا من این روز را برای تو و اهل بیتت و کسانی از مؤمنین که از آنان پیروی میکنندو شیعیان آنان عید قراردادهام….
در ادامة این روایت، حذیفةبن یمان میگوید: روزی که عُمَر کشته شد، برای عرض تبریک خدمت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) رسیدم و حضرت به من فرمود: این روز هفتاد و دو نام دارد که دوست دارم اسامی این روز را از من بشنوی.
سپس حضرت به بیان اسامی این روز پرداختند و فرمودند امروز روز استراحت، روز برطرف شدن ناراحتیها، غدیر دوم،… روز برداشته شدن قلم… روز عید اللّه الأکبر… روز شادی شیعه و روز توبه و انابه و… روز سُرور اهل بیت است.
این روایت بر فرض صحت سند آن ـ سند آن به طور کامل ذکر نشده است و لذا ارزش سندی ندارد ـ خبر واحدی است که معارضات فراوانی دارد که نمیتوان به آن تمسک نمود.
از جمله معارضات این روایت علاوه بر عقل و گزارشات تاریخی وجود دهها و صدها آیه و روایت است که تکلیف را برای انسان ثابت نموده و اجازة تعدی و تجاوز از حدود و قوانین شرع را به هیچ کس نمیدهد. و چگونه ممکن است کسانی که مأمور هدایت انسان از ضلالت و گمراهی و گناه و تمرد هستند، مطالبی که از آن اباحهگری و لاابالیگری و بیبندوباری استفاده میشود را ترویج نمایند! مگر خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) نفرمود: کل یوم لا یعصی الله فیه فهو عید. [۹]
جالب اینکه این روایت را فقط مرحوم علامة مجلسی یک بار بصورت کامل در جلد سیویکم بحار و یک بار بصورت ناقص در جلد نودوپنجم بحارالانوار آورده و این روایت در سایر جوامع روایی ما نیامده است.
و باز بر فرض ثبوت این واقعه در نهم ربیع که ثابت نیست، پس این روز، روز بزرگی است که باید به عبادت پروردگار گذرانده شود، چنانکه مرحوم سیدبن طاوس در اعمال روز بیست و نهم ذیحجه که قائل به وقوع این جریان در آن هستند، میفرمایند: روزة در این روز مستحب است، بخاطرگشایشی که با موت عدوالله و عدوالرسول برای دوستان خدا رخ داد. و سزاوار است در این روز سُرور و عمل برای رضای خداوند تبارک و تعالی و سپاس و ثناء بر لطف او…. [۱۰]
این مطلب هم با برداشتن قلم تکلیف از شیعیان سازگار نیست.
در انتها مرحوم علامة مجلسی (ره) این قول را که مقتل خلیفة ثانی، درغیر نهم ربیع اتفاق افتاده را، رد نموده و میفرماید روایاتی که این واقعه را در نهم ربیعالاول ثابت میکند با وجود شهرت بین شیعیان با تاریخی که اهل تسنن ذکر میکنند مخدوش نمیشود. و سپس بعنوان یک احتمال میفرماید: شاید این تاریخ را عمداً تغییر دادهاند تا از عید و سُرور شیعه در آنروز جلوگیری نمایند. و بعد میفرمایند این مطلب به هیچ وجه بعید نیست، چون وقایع بسیار مهمتری نیز در تاریخ مانند ولادت خاتم الانبیاء (صلیاللهعلیهوآله) نیز هست که مورد اختلاف قرار گرفته است.
بحث رفع قلم در روایات دیگری نیز مطرح شده که در برخی روایات، زمان دیگری مثل عید غدیر [۱۱] را روز رفع تکلیف معرفی نموده و برخی تمام روزگار را ایام برداشته شدن قلم از شیعیان معرفی میکند. [۱۲]
البته یک مطلب دیگر که جای هیچ شک و شبههای را برجای نمیگذارد این است که قطعاً نهم ربیعالاول برای شیعیان عید بزرگی است، چون این روز ابتدای امامت قطب عالم امکان، جان جانان، امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است.
ولی باز سئوالی که مطرح است این است که با شروع امامت امام زمان (عجلالله تعالیفرجهالشریف) کسی که احیاگر سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و تمامی ارزشهاست تکالیف برداشته میشود یا تکالیف سنگینتر و مهمتر خواهد شد؟
و سئوال آخرین اینکه:
با برگزاری اینگونه مجالس که ضربة بسیار مهلکی بر پیکر وحدت مسلمین ـ که تمام همت ائمة معصومین (صلواتاللهعلیهماجمعین) بوده ـ وارد میسازد، چه کسی خشنود میگردد؟ حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)؟ یا دشمنان قسم خوردة اسلام که همواره مترصد یک فرصت بوده تا شدیدترین ضربات و لطمات خویش را بر پیکر این دین وارد سازند؟
و اگر ما با حضور خود شور و حرارتی در اینگونه مجالس ایجاد نمائیم، و با ابزار فراوانی که به وفور در دسترس است، صحنههایی از این جلسات برای افراطیان اهل تسنن ارسال شود و در گوشهای از این جهان پهناور، غریبانه شیعهای در خون خویش بغلطد، که فراوان هم اینگونه شده، آیا ما مسئول نیستیم؟
آیا ما….
و آیا ما….
منابع
1- عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّهُ بَلَغَهُ عَنْ عُمَرَ أَنَّهُ أَمَرَ بِمَجْنُونَةٍ زَنَتْ لِتُرْجَمَ فَأَتَاهُ فَقَالَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَفَعَ الْقَلَمَ عَنْ ثَلَاثَةٍ عَنِ النَّائِمِ حَتَّى يَسْتَيْقِظَ وَ عَنِ الْمَجْنُونِ حَتَّى يُفِيقَ وَ عَنِ الصَّغِيرِ حَتَّى يَكْبَرَ وَ هَذِهِ مَجْنُونَةٌ وَ قَدْ رُفِعَ عَنْهَا الْقَلَمُ فَأَطْلَقَهَا عُمَرُ. مستدرك الوسائل/18/13/حديث2186
2- مفاتيح الجنان، فصل نهم، اعمال ماه ربيع الاول
3- تتمة المنتهي،شيخ عباس قمي، تحقيق: صادق حسن زاده ، انتشارات مؤمنين،چاپ اول، صفحه 25 . بنقل از مروج الذهب ج2 ص 352.
4- في يوم السادس و العشرين من ذي الحجّة سنة ثلاث و عشرين من الهجرة طعن عمر بن الخطاب بن نفيل بن عبد العزّى بن رياح بن عبد اللّه بن قرط بن رزاح بن عديّ ابن كعب القرشيّ العدويّ أبو حفص.
5- السرائر، ابن ادريس حلي، ج1، ص 419
6- بحارالأنوار ج : 31 ص : 119
7- الجنة الواقيه خلاصه كتاب مصباح مرحوم كفعمي است.
8- بحارالأنوار ج : 31 ص : 121
9- نهج البلاغه، حكمت 428
10- إقبال الأعمال ص : 530
11- عن الرضا ع قال إذا كان يوم القيامة زفت أربعة أيام إلى الله كما تزف العروس إلى خدرها قيل ما هذه الأيام قال يوم الأضحى و يوم الفطر و يوم الجمعة و يوم الغدير و إن يوم الغدير بين الأضحى و الفطر و الجمعة كالقمر بين الكواكب . . . . و هو اليوم الذي يأمر الله فيه الكرام الكاتبين أن يرفعوا القلم عن محبي أهل البيت و شيعتهم ثلاثة أيام من يوم الغدير و لا يكتبون عليهم شيئا من خطاياهم كرامة لمحمد و علي و الأئمة …. و يوم الصفح عن مذنبي شيعة أمير المؤمنين . . . . و يوم الوصول إلى رحمة الله و يوم التزكية و يوم ترك الكبائر و الذنوب و يوم العبادة . إقبال الأعمال ص : 465
12- و بإسناده عن الثمالي قال سمعت أبا عبد الله ع يقول أنتم أهل تحية الله و سلامه و أنتم أهل أثره الله برحمته و أهل توفيق الله و عصمته و أهل دعوة الله بطاعته لا حساب عليكم و لا خوف و لا حزن قال أبو حمزة و سمعته يقول رفع القلم عن الشيعة بعصمة الله و ولايته قال و سمعته ع يقول إني لأعلم قوما قد غفر الله لهم و رضي عنهم و عصمهم و رحمهم و حفظهم من كل سوء و أيدهم و هداهم إلي كل رشد و بلغ بهم غاية الإمكان قيل من هم يا أبا عبد الله قال أولئك شيعتنا الأبرار شيعة علي ع و قال ع نحن الشهداء علي شيعتنا و شيعتنا شهداء علي الناس و بشهادة شيعتنا يجزون و يعاقبون. بحارالأنوار/65/142باب 18- الصفح عن الشيعة و شفاعة أئمه (ع)حديث 89.
علامه عسکری که از بزرگترین محققین تاریخ اسلام بوده و به واسطه ی کتابهایش جمه کثیری از سنی ها شیعه شدند عقیده دارد طبق مدارک تاریخی مستند، نهم ربیع روز به درک واصل شدن عمر سعد است نه عمر خطاب. متاسفانه برخی کوته فکران شیعه از قدیم الایام تا به امروز برای خود داستان سرایی کرده و احادیث ضعیف و غلط را باور می کنند.
امکان ندارد خداوند روزی قلم را بردارد. با صفات خداوند تناقض دارد. خدایی که فرموده و من یعمل مثقال ذرة شرا یره، چطور می تواند بگوید حالا امروز گناهان و بدی ها و ظلم ها و اشکالات اخلاقی اشکالی ندارد؟! واقعا باید اندیشید که به چه سبب یک عده اینقدر کوته فکرند و از قرآن دور افتاده اند. در جهان امروز که عصر ارتباطات است اینهمه اقوال جابه جا می شوند، چه برسد احادیثی که از 1400 سال پیش نقل شده. حدیث صحیح را فقط بزرگی مثل مرحوم آیت الله العظمی بروجردی می تواند تشخیص دهد که بزرگترین استاد علم رجال در قرون گذشته بوده است. نه اینکه هرکسی که دو کتاب حدیث پیدا کرد به آن اعتماد کند و آن را وحی منزل بداند.