اسفند 90 میتوانست بسیاری از معادلات را عوض کند؛ هم معادلات آنها که سخن از بی اعتمادی مردم نسبت به نظام و انتخاباتهای پس از خرداد 88 میراندند، هم دلسوزانی که نگران عدم حضور مردم در اولین انتخابات پس از اتفاقات 88 بودند.
«سیلی سخت» مردم و خواب آشفته بدخواهان نظام
عناصر ضدانقلاب و معاندین نظام مانند همه انتخاباتهای گذشته، «انتخابات اسفند» را نیز تحریم کردند؛ برخی اصلاحطلبان حضور پر شور مردم در انتخابات را منوط به حضور خود پنداشتند و قیمت این حضور را اعلام کردند که کسی خریدار نبود؛ اصلاحطلبان تندرو نیز که پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری با عنوان «فتنهگر» در میان مردم شناخته میشدند، همنوا با معاندین نظام کمر به تحریم «نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی» بستند.
2 روز مانده به 12 اسفندماه سال 1390، حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی حساسیت انتخابات مجلس نهم را بیشتر از انتخابات دورههای قبل دانستند و با اشاره به اهمیت بسیار زیاد حضور گسترده مردم در انتخابات، تأکید کردند که «به لطف الهی، ملت ایران در انتخابات روز جمعه، سیلی سخت تری از 22 بهمن، به چهره استکبار خواهد زد و عزم و اراده مستحکم خود را به رخ دشمن خواهد کشید تا جبهه استکبار بداند که در مقابل این ملت، کاری از پیش نخواهد برد».
جمعه انتخابات فرا رسید و وعده «سیلی سخت» محقق شد؛ حضور پرشور و خیره کننده مردم پای صندوقهای رای موجب شد تا «سیاستها و استراتژی معاندین نظام برای ادامه مسیر مخالفت با جمهوری اسلامی ایران تغییر کند»
با آغاز سال 91 به یک باره معادلات فتنهگران، عناصر ضدانقلاب و اصلاحطلبان تندرو و بریده از نظام تغییر کرد.
آنها که تا پیش از «سیلی سخت» با خوش باوری، اندک طرفداران خود را اکثریت مردم میپنداشتند و با نگاهی قلدرمابانه قصد باج گیری از نظام را داشتند، سیاست جدیدی را برای بازگشت به عرصههای سیاسی و آتشافروزی دوباره برای ایجاد اغتشاش و درگیری در کشور اتخاذ کردند.
این «سیاست» جدید، «ادبیات» جدید و «واژه» جدیدی را نیز میطلبید؛ واژهای که بتواند بار سنگین بی اعتمادی مردم به آنها را به دوش بکشد.
واژههایی همچون «کمیته صیانت از آرا» دیگر کارایی خود را برای غبارآلود کردن فضای انتخابات و کشور از دست داده بود؛ چه آنکه عناصر ضدانقلاب با توسل به همین واژه و یاری همراهان داخلی خود، فتنه 88 را مقدمه چینی کردند.
«واژه جدید میبایست با ظاهری فریبکارانه و عامهپسند قدرت لازم را برای همراهی مردم دارا باشد».
برآیند توطئه چینیهای معاندین نظام برای مایوس کردن مردم از حضور در انتخابات به کلید واژه «انتخابات آزاد» ختم شد، تا این بار تلاش مذبوحانه خود را با القاء این شبهه آغاز کنند.
پس از مطرح کردن این شبهه نخستین سوالی که مطرح شد این بود که اگر انتخاباتهای گذشته در کشور آزاد نبوده است چرا این واژگان تنها در سالهای اخیر مطرح میشوند؟ و اگر از میان تمام انتخاباتهای گذشته تنها انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری آزاد نبوده است چرا عناصر ضدانقلاب روی همان «کمیته صیانت از آرا» تاکید نکرده و به تعریف واژگان جدید روی آوردهاند؟
مطمئنا «انتخابات آزاد» همان کارایی و تعریفی را دارد که «کمیته صیانت از آرا» داشت و به همان سرنوشتی دچار خواهد شد که آن کمیته شد.
طبل پاره زیر پای منافقین فراری
با آغاز سال 91 عناصر و جریانهای ضدانقلاب بیش از گذشته و به دفعات بر طبل «انتخابات آزاد» کوبیدند تا برخی از رجل سیاسی کشور نیز خواسته یا ناخواسته با ساز ناکوک آنها «همنوازی» کنند. «شورای جعلی هماهنگی راه سبز امید» و «جبهه منحله مشارکت» دیگر جریاناتی هستند که طی ماههای گذشته بر طبل «انتخابات آزاد» کوبیدند.
شورای منحله راه سبز که توسط منافق فراری، اردشیر امیر ارجمند گردانده میشود، طی بیانیهای پیش از برگزاری انتخابات مجلس نهم از مردم ایران میخواهد در این انتخابات حضور پیدا نکنند!
این شورا که داعیه «بیشمار» بودن طرفداران را نیز دارد، در بیانیه خود از مسئولان نظام میخواهد که خانه نشینی میرحسین موسوی و مهدی کروبی را پایان دهند تا انتخابات مجلس شورای اسلامی آزاد برگزار شود!
پس از برگزاری باشکوه انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی، انتقادهای بسیاری از سوی رسانههای ضدانقلاب به این شورا وارد شد؛ رسانهها و جریانهای معاند نظام، معتقد بودند که فراخوان این شورا برای عدم حضور مردم در انتخابات، تنها به آبروریزی این جریان منجر و مشخص شد که «گروههای ضدانقلاب، پایگاه اجتماعی خاصی در کشور ندارند».
با آغاز سال 88 این شورای منحله بارها و بارها مناسبتهای مختلف را بهانهای قرار داد برای انتشار بیانیه و نامه و هر بار از برگزاری «انتخابات آزاد» دم زد که با عدم همراهی مردم، تنها به سرخوردگی بیشتر این جریان ختم شد.
شورای جعلی از کجا سر در آورد؟
دوشنبه چهاردهم شهریورماه 1390، «میرحسین موسوی» در ادامه دور تسلسل بیانیههای خود با صدور بیانیه یازدهم آغاز فعالیت «راه سبز امید» را اعلام کرد.
پس از خانه نشینی «میرحسین موسوی» و «مهدی کروبی» این شورا در قالب شورای هماهنگی راه سبز امید معرفی شد.
در ابتدا به واسطه عدم اعلام اسامی این شورا، بسیاری «مجتبی واحدی» و «اردشیر امیرارجمند» را از اعضای این شورا میدانستند، تا روزی که مشخص شد «مجتبی واحدی» در ترکیب این شورا حضور ندارد و «اردشیر امیرارجمند» به عنوان سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید معرفی شد.
این شورا همانند موسس خود(موسوی) ید طولایی در انتشار بیانیههای بی سر و ته دارد و بارها و بارها طی ماههای گذشته از طرفداران خود خواسته است تا با حضور در خیابانها به اغتشاش و خرابکاری بپردازند.
حزب منحله اولین حامی شورای جعلی
جبهه منحله مشارکت اولین تشکل اصلاحطلبی بود که با صدور بیانیهای از تشکیل «راه سبز امید» توسط میرحسین موسوی حمایت کرد.
حزب مشارکت، در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم سهم بسزایی در شکلگیری فتنه 88 داشت؛ جبههٔ مشارکت ایران اسلامی یکی از اولین احزابی است که پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران (1376) تأسیس شد؛ دبیر کل سابق این جبهه محمدرضا خاتمی، نایب رئیس مجلس ششم و برادر رئیس جمهور سابق سید محمد خاتمی بود که از تابستان 1385 جای خود را به محسن میردامادی داد؛ از دیگر مقامات مشهور این حزب میتوان سعید حجاریان و عبدالله رمضانزاده و مصطفی تاجزاده و محسن امین زاده را نام برد.
در واقع باید گفت که جریان فتنه را آن بخش افراطی پدید آورد که در دوره موسوم به اصلاحات نیز به دنبال براندازی نرم و فروپاشی درونی بود؛ عمده این افراد در جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین بودند که پس از فتنه 88 این دو تشکل منحل و فعالیت آنها غیرقانونی اعلام شد.
تاکید مشارکتیها بر «انتخابات آزاد»
بر این اساس همزمان با آغاز سال 91، حزب منحله مشارکت نیز طی بیانیههایی با تکرار درخواستهایی مشابه با آنچه که «محد خاتمی»، «موسوی خوئینیها» و «شورای جعلی راه سبز» در گفتهها و بیانیههای خود عنوان کرده بودند، خواستار برگزاری انتخابات آزاد در کشور شد.
این جریان ضدانقلاب در یکی از بیانیههای خود مینویسد: اصلاح طلبان باید نسبت به برگزاری انتخابات آزاد، سالم، عادلانه و رقابتی اطمینان حاصل کنند و تغییر رفتار حاکمیت بخصوص در عرصه سیاست داخلی و خارجی از الزامات این پروسه اطمینان بخشی است!
Sorry. No data so far.