ارتش صهیونیستی با تجاوز به خاک سوریه نشان داده است که آمادگی آن را دارد، هرجا که لازم شد، ناتوانیهای شورشیان را جبران کند.
حمله نظامی اخیر جنگندههای رژیم اشغالگر صهیونیستی به یک سرزمین اسلامی یعنی سوریه، بیتردید تحولی تازه در این سرزمین بحرانزده محسوب میشود، سرزمینی که 23 ماه است درگیر فتنه داخلی است و در آن بنابر برخی آمارها، بیش از 60 هزار نفر جان خود را از دست دادهاند.
جدا از اینکه این اقدام، نقض آشکار قوانین بینالمللی و دهنکجی مجدد تلآویو به جامعه بینالمللی با چراغ سبز ایالات متحده است، جا دارد ارتباط آن با بحران 23 ماهه سوریه هم بررسی شود. منابع ناشناس آمریکایی صراحتا به روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز گفتهاند که از قصد اسرائیل برای تجاوز به سوریه مطلع بودهاند و البته مساله را به این گونه جلوه دادهاند که اسرائیل قصد داشته، به کاروانی حمله کند که از سوریه برای حزبالله سلاح حمل میکرده است.
اما روشن است که حمله به یک مرکز تحقیقات نظامی در حومه دمشق صورت گرفته است که پروژههای تسلیحاتی در آن جریان داشته است. بنابراین، بحث انتقال سلاح برای حزبالله لبنان مطرح نبوده است.
ادعای دیگر این بود که صهیونیستها این مرکز را مرکز نگهداری تسلیحات شیمیایی دانستهاند و به همین خاطر به آن یورش بردهاند، بالاخص آنکه اسرائیل مدعیست که نگران آن است که این تسلیحات در اختیار نیروهای سلفی قرار گیرند. بحث سلاحهای شیمیایی سوریه مدتهاست که به روشهای مختلف مطرح است. بارها ادعا شده که حکومت سوریه قصد دارد از این سلاحها بر ضد مخالفین استفاده کند حال آنکه دولت اسد تصریح کرده که سلاح شیمیایی تنها در برابر دشمن خارجی بهکار گرفته خواهد شد.
با این حال، مقامات صهیونیست هم حتما به خوبی میدانند که یک ارتش کلاسیک هرگز سلاحهای شیمیایی خود را در نزدیکی شهرهای بزرگ انبار نمیکند که در این صورت اگر اشتباهی منجر به انفجار شود، یک فاجعه انسانی رخ خواهد داد. مرکزی که هدف قرار گرفته در بیابانهای سوریه نیست بلکه بیخ گوش دمشق است.
با چنین وصفی، این سوال مطرح میشود که چرا باید یک مرکز تحقیقات نظامی مورد حمله رژیم اشغالگر صهیونیستی قرار گیرد؟ پاسخ این سوال را «دکتر علی محمد»، سردبیر وبسایت «تریبون سوریه» داده است.
وی به راشاتودی گفته است که مساله آن است که اسرائیل میخواهد توان نظامی سوریه محدود شود. همچنین اقدام اخیر اسرائیل همراستا با اقدامات شورشیانی است که با حمله به تاسیسات نظامی سوریه، عملا تنها دولت عربی مقابل اسرائیل را از نظر نظامی تضعیف میکنند تا در یک جنگ احتمالی با رژیم صهیونیستی، دچار ضعف گردد.
پس از جنگ 1973، تنها کشور عربی دارای ارتش مجهز که صهیونیستها همواره از احتمال نبرد با آن واهمه داشتهاند، سوریه بوده است. فرصت بحران 23 ماهه، فرصت خوبی بود تا این کشور به شدت تضعیف گردد و حتی بخشهایی از آن به ویرانه بدل گردد. اما مقاومت ارتش اجازه نداده است که مراکز حساس تسلیحاتی و نظامی سوریه به دست شورشیان مسلح بیفتند از این رو اسرائیل مجبور شده تا خود راسا وارد عمل شود.
استراتفور که بهعکس مقامات رژیم صهیونیستی رسما به اینکه حمله کار اسرائیل است اذعان دارد، نوشته این حمله نشان میدهد که اوضاع سوریه آنقدر بد شده است که شایسته دخالت نظامی باشد.
رسانههای صهیونیستی نیز زمینهسازی برای تجاوز به سوریه را از چند روز قبل شروع کرده بودند. یدیعوت آحارونوت در تاریخ 28 ژانویه گزارش داده بود که حزبالله در حال تاسیس پایگاههایی در نزدیکی مراکز نگهداری تسلیحات شیمیایی سوریه است.
با این تحلیل، میتوان اهداف تلآویو از تجاوز نظامی به سوریه را چنین دستهبندی کرد:
1- تضعیف نظامی سوریه و خنثی کردن پروژههای تسلیحاتی این کشور؛
2- کمک به شورشیان مسلح با شکستن روحیه ارتش سوریه؛
3- آماده کردن فضای بینالاذهانی بینالمللی برای دخالت نظامی در سوریه؛
4- جبران خدشه وارد شده به پرستیژ اسرائیل در جنگ 8 روزه.
گزارشها حاکی از آن است که مرکزی که هدف حمله جنگندههای صهیونیستی قرار گرفته است، پیشتر چندین بار هدف هجمه شورشیان مسلح سوری بوده است که قصد اشغال آن را داشته اما موفق نشدهاند. به این ترتیب، ارتش صهیونیستی نشان داده است که آمادگی آن را دارد، هرجا که لازم شد، ناتوانیهای شورشیان را جبران کند.
دکتر علی محمد تصریح کرده است که سوریه به این اقدام صهیونیستها پاسخ خواهد داد اما نه از طریق درگیری مستقیم بلکه از طریق کمک هرچه بیشتر به مقاومت اسلامی لبنان.
اقدام روز گذشته ارتش صهیونیستی نشان داد که سران تلآویو همچون رئالیستهای سنتی همچنان یک اصل را آویزه گوش خود دارند: «برای اسرائیل، جنگ ابزار مشروع حکومت است.»
Sorry. No data so far.