رضا نساجی
در مدت اقامت چهارماهه امام در پاریس، نوفل لوشاتو مهمترین مرکز خبری جهان بود و مصاحبههای متعدد و دیدارهای مختلف امام دیدگاههای ایشان را در زمینه حکومت اسلامی و هدفهای آتی نهضت برای جهانیان بازگو میکرد. به این ترتیب جمع بیشتری از مردم جهان با اندیشه و قیام ایشان آشنا شدند و از همین جا بود که امام بحرانیترین دوران نهضت را در ایران رهبری کرد. دولت شریفامامی دو ماه بیشتر دوام نیاورد. شاه ریاست کابینه را به دولت نظامی «ازهاری» سپرد. کشتارها رو به فزونی نهاد، اما تأثیری در قیام مردم نداشت. شاه در نهایت استیصال از سفیر آمریکا و انگلیس درخواست راه حل میکرد اما هیچیک از طرحهای قبلی آنان نتیجهای دربرنداشت. انتخاب بختیار، از عناصر جبهه ملی، هم نتوانست مانع از موج انقلابی مردم ایران تحت حمایت امام خمینی شود و سرانجام با بازگشت امام خمینی از تبعید 14 ساله در ترکیه، عراق و فرانسه، انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.
اول مهر 1357؛ منزل امام خمینی (رحمتاللهعلیه) در نجف بهوسیله قوای رژیم بعث عراق محاصره گردید. رئیس سازمان امنیت عراق در دیدار با امام گفته بود که شرط ادامه اقامت ایشان در عراق دستکشیدن از مبارزه و عدمدخالت در سیاست است. امام نیز با قاطعیت پاسخ داده بود که بهدلیل مسئولیتی که درمقابل امت اسلام احساس میکند، حاضر به سکوت و هیچگونه مصالحهای نیست. (سخنرانی در جمع دانشجویان درباره اوضاع ایران و اصلاحات آمریکایی شاه، صحیفه امام، ج 3، صص 19-516)
12 مهر؛ سرانجام امامخمینی نجف را به قصد مرز کویت ترک کرد. دولت کویت با اشاره رژیم ایران از ورود امام به این کشور جلوگیری کرد. قبلا صحبت از هجرت امام به لبنان یا سوریه بود، اما سرانجام ایشان پس از مشورت با فرزندشان حجتالاسلام حاج سیداحمد خمینی تصمیم به هجرت به پاریس گرفت. (کوثر: مجموعه سخنرانیهای حضرت امام خمینی (رحمتاللهعلیه)؛ ج 1، ص 434)
14 مهر؛ حضرت امام وارد پاریس شده و دو روز بعد در منزل یکی از ایرانیان در نوفللوشاتو (حومه پاریس) مستقر گردیدند. همان روز در نخستین پیام خود علت مهاجرت از عراق به فرانسه را شرح دادند (پیام به ملت ایران به مناسبت مهاجرت از عراق، صحیفه امام، جلد3، ص 481) و چند روز بعد در سخنرانی مورخ 19 مهر در جمع ایرانیان مقیم پاریس، شرح هجرت از عراق و ورود به فرانسه را برشمرده و فرمودند: «من خودم را ملزم میدانم، یعنی ملزم شرعی میدانم، عقلی میدانم… همه مسئول میشویم برای این ملت… هر کسی، هر ملتی خودش باید تعیین سرنوشت خودش را بکند، دیگران نباید بکنند. این ملت ما هم الان همه ایستادهاند و میخواهند سرنوشت خودشان را تعیین کنند.» (صحیفه امام، ج 3، ص 502)
16 مهر؛ امام در پیامی خطاب به محصلین علوم دینی در پاریس فرمودند: «من با تأیید خداوند متعال و تمسک به مکتب پرافتخار قرآن، به شما فرزندان عزیز اسلام مژده پیروزی نهایی میدهم؛ بهشرط اینکه نهضت بزرگ اسلامی و ملی ادامه یابد و پیوند بین شما جوانان برومند اسلام ناگسستنی باشد؛ و بهشرط آگاهی از حیلههای استعمارگران راست و چپ و جنود ابلیسی آنان و مهرههایی به اسم شاه و دولت و وزیر و وکیل که بهجان ملت مستضعف افتادهاند و خون آنان را میمکند. هان، ای عزیزان من! در محیط مدارس و دانشگاهها و دانشسراها آگاهانه و متعهد به پاخیزید و به هم بپیوندید و برای نجات اسلام و کشور کوشش کنید، و قبل از هر چیز عملا از احکام پرارج اسلام که سعادت ملتها را بیمه نموده است پیروی کنید، و جناحهایی را که در اثر تبلیغات اجانب، فریبخورده و بعضی مکتبها را پذیرفتهاند و یا به آنها تمایل پیدا کردهاند، از حیله دشمن آگاه کنید و جنایتهای سران حیلهباز مکتبهای منحرف را افشا کنید و برای نجات کشور، از تفرقه و تشتت سخت احتراز کنید و با صراحت خواستهای ما را که خواست همه مستضعفین است به آنان گوشزد کنید و شعار ما را که شعار ملت محروم و مظلوم است به آنان پیشنهاد کنید. باشد که با شناخت صحیح به شما بپیوندند.» (صحیفه امام، ج ۳، ص ۴۸۳)
20 مهر؛ امام خمینی به مناسبت چهلم شهدای 17 شهریور، (جمعه خونین) در پیامی خطاب به ملت ایران فرمود: «عزیزان من! همت کنید و زنجیرهای اسارت را پاره کنید و مهرههای خیانتکار را یکی پس از دیگری از صحنه خارج کنید و دست مهرهدارهای سودجو را از کشورهای اسلامی قطع کنید. سعادت و آزادی و استقلال، پشت سد مهرههای داخلی و مهرهدارها است، سدها را ویران کنید و صفها را درهم شکنید و کشور را نجات دهید.» (صحیفه امام، ج 3، ص 511)
21 مهر؛ امام در یکی از اولین سخنرانیهای خود در جمع دانشجویان درباره اوضاع ایران و اصلاحات آمریکایی شاه، خط مشی «نه شرقی نه غربی، جمهوری اسلامی» را با افشای جنایات شاه در سایه حمایت بلوک شرق و غرب، تبیین کردند: «شاه نمیتواند ادامه حیاتش را بدهد، الا زیر پرچم نظام و زیر سرنیزه نظامیها که دنبالش سرنیزه آمریکاییها است. اگر سرنیزه آمریکایی نباشد، معلوم نیست نظام ایران الان آنطور انقیاد را داشته باشد.» و نیز: «همه این حرفهایی که این دولتهای بزرگ میزنند و جامعههایی درست کردهاند برای حقوق بشر، برای امنیت، برای چه، نه امنیتشان به امنیت آدم میبرد و نه حفظ حقوق بشرشان به حفظ حقوق آدم میبرد. همهاش برای این است که این ملل ضعیف را ببلعند.» و نیز: «با مفهوم «آزادی» و «جامعه مترقی» در نظر کارتر هزار از این مردم کشتند، در روزنامههای شوروی تأیید کردند از شاه. الان هم تأیید کردند این را، با این کشتاری که الان شما ملاحظه میکنید در ایران هر روز یک گوشهای هست. الان هم این کار اینها همهشان برای این است که این گاز ایران را میخواهد، آن نفت ایران را میخواهد؛ آن دارد گاز ایران را میبرد، آن دارد نفت ایران را میبرد. همه دنبال این هستند که این ملت ضعیف عقب بمانند؛ چشمهایشان باز نشود.» (صحیفه امام، ج 3، صص 19-516)
22 مهر؛ امام در مصاحبه با روزنامه فیگارو و تشریح اوضاع آینده ایران درباره ماهیت اسلامی نهضت و حکومت آینده فرمودند: «مخالفین رژیم ایران و قیام کنونی، قربانی تبلیغاتی هستند که آنها را از طبیعت خود بیگانه میسازد. ما وقتی از اسلام صحبت میکنیم، به معنی پشتکردن به ترقی و پیشرفت نیست، بلکه عکس آن صحیح است. به عقیده ما اساسا اسلام یک مذهب ترقیخواه است، ولی ما دشمن رژیمهایی هستیم که تحت عنوان تجددخواهی، روش دیکتاتوری و ظلم را در پیش میگیرند» (صحیفه امام، ج 4، ص 1)
28 مهر؛ امام در سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج پیرامون تبلیغات منفی درباره اسلام و آینده نهضت میفرمایند: «این جور نیست که اگر یک حکومت اسلامی پیدا بشود، دیگر زندگی مردم را به هم میزند… کجای قرآن، کجای احکام قرآن، کجای احکامی که خود روحانیون [دارند] یک همچو کلمهای ازشان صادر شده است که ما با مظاهر تجدد مخالفیم. ما با مظاهر انحرافات مخالفیم… ما با اصل سینما، اگر چیزهایی را که انجام میدهد، کارهایی را که انجام میدهد کارهایی باشد که برای ملت مفید است، بچه ما را تربیت میکند؛ رشد میدهد؛ مخالف نیستیم.» (صحیفه امام، ج 4، ص 54)
3 آبان؛ در پاسخ به سؤال خبرنگار درباره مواضع آشتیجویانه مهندس بازرگان، دکتر کریم سنجابی و آیتالله شیرازی، امام میفرمایند: «من با روش آشتی و بینابینی مخالفم و از اول هم با این روش مخالف بودم. علت هم آن است که این کار نه رژیم شاه را از بنبست خارج میکند – چراکه علت در بنبست قرارگرفتنش برنامههایی است که مأمور اجرایشان بوده است – و نه از فشار و اختناق و کشت و کشتار میکاهد. اگر همه بهطور روشن و قاطع این موضع را اتخاذ کنند که رژیم شاه باید برود، دیگر رژیم ناگزیر میشود سیاست خستهکردن را از راه کشتارهای مستمر و روشهای تازه فشار و اختناق کنار بگذارد و پیروزی ملت نزدیکتر میشود. کسانی که لیاقت سرنگونکردن این رژیم را داشته باشند، البته با این کار خود ثابت میکنند که توانایی اداره کشور را نیز دارند.» (مصاحبه با خبرگزاری فرانسه درباره آینده ایران، صحیفه امام، ج 4، ص 145)
18 آبان؛ در مصاحبه با مجله هفتگی «آمستردام نیوروو هلند» درباره حکومت اسلامی میفرمایند: «ما با تکیه بر دستورات اسلامی و اجرای مقررات آن در همه زمینهها تلاش خواهیم کرد که از سویی دست عناصر فاسد کوتاه شود و از طرفی انگیزههای فاسدکننده نابود شود. و دیگر اینکه عموم مردم را موظف میدانیم که انحراف از مسیر اسلامی را در هر کجا که میبینند از پایینترین و بالاترین مقامات بلافاصله جلوگیری کنند. و بدینترتیب از رشد فساد جلوگیری میشود و مجال بر عناصر فاسد نیز بسته میماند.» (صحیفه امام، ج 4، ص 413)
25 آبان؛ در مصاحبه با خبرنگار انگلیسی خبرگزاری رویتر میفرمایند: «راهحل میانه یعنی تسلیم [در برابر] رژیم شاه. زیرا بساط سلطنت و همه بنیادهای فشار و اختناق و تمام برنامههایی که اجرایشان ایران را به این روز انداخته است و کار را به بنبست فعلی رژیم کشانده است، پابرجا هستند. بنابراین راهحل میانه، یعنی پیوستن به رژیم شاه، و این نه تنها بنبست را از بین نمیبرد، بلکه کامل میکند و ملت کسانی را که به این راهحلها گوش میدهند، نه تنها نفی میکند بلکه خائن میشمارد.» (صحیفه امام، ج 4، ص 523)
20 آذر؛ مأمورین کاخ الیزه نظر رئیسجمهوری فرانسه را مبنی بر اجتناب از هرگونه فعالیت سیاسی به امام ابلاغ کردند که امام صراحتا به «کلود شایه» نماینده دولت فرمودند: «ما اعتقاد داریم که شاه و دولت، غاصب است و اعتقاد داریم که سرنوشت ما باید در دست خودمان باشد؛ و اینها با زور سرنیزه حکم میکنند. ریشه اختلاف ما با شما، در همان اظهار عقیده است. سرباز، در یک دولت غاصب سرباز نیست. در یک دولتی که شاه غاصب است و بر تمامی مصالح ملت قیام کرده است، شاه یاغی است؛ نه یک دولت غاصب است؛ لذا یک قیام مسلحانه هم شورش نیست؛ بلکه ضدشورش است… . اگر دولت فرانسه مایل نیست ما حرف حقمان را بزنیم – حرف خود را که همه آزادند حرف حقشان را بزنند، نگوییم – ما با ناراحتی بهجای دیگر منتقل میشویم.» (صحیفه امام، جلد 5، ص 208)
16 دی؛ دولت نظامی ازهاری کنار گذاشته شد و شاپور بختیار، یکی از سران جبهه ملی بهعنوان آخرین مهره آمریکا برای تصدی پست نخستوزیری به شاه پیشنهاد شد. پیامهای امام خمینی مبنی بر وجوب ادامه مبارزه، طرحهای رژیم را نقش بر آب ساخت.
22 دی؛ امام در پیامی به ملت مسلمان ایران به مناسبت تشکیل شورای انقلاب فرموند: «بر ملت شجاع ایران است که خود را در مقابل چنین توطئهای به هر وسیله ممکن مجهز کنند و با اتکا به خدای تعالی از اشخاصی که به جز سودطلبی چیزی در نظر ندارند نهراسند، که مبارزات پرشور ملت ایران نشان داده است که نمیهراسند و میدانند که اینان هم مثل آن خائنین که فرار را اختیار و با مال ملت در خارج زندگی را انتخاب کردهاند، استقامت را از دست دادهاند. ملت ایران موظف است که به درجهداران و افسران و صاحبمنصبان شریف احترام بگذارند. باید توجه داشته باشند که چند نفر ارتشی خائن نمیتوانند اکثریت ارتش را آلوده کنند؛ حساب این چند نفر ارتشی خونخوار معلوم و از حساب ارتش ایران جداست. ارتش از ملت است و ملت از ارتش؛ با رفتن شاه خائن خللی بر آن وارد نخواهد شد… ملت شریف باید تا نتیجه نهائی، دست از مبارزات پرشور خود برندارند، که نمیدارند. باید به اعتصابات و تظاهرات ادامه دهند و در صورتی که چماق به دستان و یا مفسدین به آنان حمله کردند، میتوانند دفاع از خود کنند اگرچه منتهی به قتل آنان شود » (صحیفه امام، ج ۵، ص ۴۲۶)
۲۳ دی؛ شورای سلطنت مرکب از شاپور بختیار نخستوزیر، محمد سجادی رئیس مجلس سنا، جواد سعید رئیس مجلس شورای ملی، علیقلی اردلان وزیر دربار، عبدالله انتظام، ارتشبد قرهباغی، دکتر علیآبادی دادستان سابق کل کشور، محمدعلی وارسته و سیدجلالالدین تهرانی، تشکیل شد. شورای سلطنت موظف بود با امامخمینی تماس بگیرد و در صورت امکان با دادن امتیازاتی با ایشان به توافق برسد.
۲۵ دی؛ در پاسخ به سؤال خبرنگار فرانسوی مجله محلی «لُ اکُو» درباره ماهیت دموکراسی در جمهوری اسلامی، میفرمایند: «در اسلام، دموکراسی مندرج است و مردم آزادند در اسلام، هم در بیان عقاید و هم در اعمال، مادامی که توطئه در کار نباشد و مسائلی را عنوان نکنند که نسل ایران را منحرف کنند.» (صحیفه امام، ج 5، ص 468)
26 دی؛ شاه پس از تشکیل شورای سلطنت و اخذ رأی اعتماد برای کابینه بختیار از کشور فرار کرد. عصر آن روز امام پیامی صادر کردند که توسط حاج احمد خمینی برای نمایندگان رسانهها قرائت شد: «فرار محمدرضا پهلوی را که طلیعه پیروزی ملت و سرلوحه سعادت و دستیافتن به آزادی و استقلال است به شما ملت فداکار تبریک عرض میکنم. شما ملت شجاع و ثابتقدم به ملتهای مظلوم ثابت کردید که با فداکاری و استقامت میتوان بر مشکلات، هرچه باشد، غلبه کرد و به مقصد، هرچه دشوار باشد، رسید.» (صحیفه امام، ج ۵، ص ۴۸۶)
۲۸ دی؛ سیدجلالالدین تهرانی رئیس شورای سلطنت، برای مذاکره با رهبری انقلاب وارد پاریس شد. بختیار هم به روابط قدیمی سیدجلال با روحانیت امیدوار بود؛ اما تلاش رئیس شورای سلطنت برای ملاقات با امام در نوفللوشاتو بینتیجه ماند. جواب امام صریح و روشن بود: با هیچیک از نمایندههای سلطنتی ملاقات نخواهم کرد. شرط امام برای صدور اجازه ملاقات به تهرانی، استعفای وی از شورای سلطنت بود. علاوهبر این، او باید در متن استعفانامه تأکید میکرد که شورا غیرقانونی است. تهرانی نیز ناچار استعفانامه خود را امضا و به امام تقدیم کرد. در نتیجه 3 بهمن، شورای سلطنت که برای حفظ رژیم سلطنتی در ایران تشکیل شده بود، منحل گردید.
5 بهمن؛ دولت اعلام کرد که تا 3 روز دیگر همه فرودگاههای کشور تعطیل خواهند بود. امام خمینی (رحمتاللهعلیه) نیز در نامهای به ملت ایران نوشتند: «از اینکه ایادی اجانب، فرودگاههای سراسر ایران را به روی من بستهاند، به ناچار تصمیم گرفتم که روز یکشنبه 29 صفر (هشتم بهمن) به کشور برگشته و چون سربازی در کنار شما به مبارزه علیه استعمار و استبداد تا پیروزی نهایی ادامه دهم… ملت آگاه باید بداند که دولت فعلی با کمال بیشرمی تصمیم دارد شاه مخلوع و فراری را چون گذشته برگرداند و حکومت جابرانه این دودمان ننگین را بار دیگر بر ما تحمیل کرده و برای همیشه ما را در اختناق و زیر سلطه اجانب قرار دهد؛ ولی دیگر دیر شده است و اراده آهنین ملت به خواست خداوند این آخرین توطئه را نیز درهم خواهد شکست.»
6 بهمن؛ امام خمینی در دیدار با رمزی کلارک دادستان کل وقت آمریکا، ریچارد فالک استاد دانشگاه پرینستون و دان لویی نماینده وقت سازمانهای مذهبی آمریکا در نوفللوشاتو، مطالبی بدین مضمون بیان کردند: «اگر آمریکا دست از فشار و تهدید و دخالت بردارد، دولتی که در آینده در ایران تشکیل خواهد شد، نیروی خود را صرف اجرای عدالت خواهد کرد و اگر قدرتمندهایی که در رأس ملتها واقع شدهاند کنار بروند یا اصلاح بشوند، تفاهم با ملتها هم آسان خواهد بود ولی تا زمانی که آنها هستند، تفاهم ایجاد نخواهد شد.»
7 بهمن؛ به مناسبت سالروز رحلت پیامبر مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و شهادت امام حسن مجتبی (علیهالسلام)، مردم با راهاندازی تظاهرات در سراسر کشور خواستار بازشدن فرودگاه مهرآباد برای ورود امام خمینی شدند. بختیار اعلام کرد برای ملاقات با آیتالله خمینی اگر لازم باشد به پاریس خواهد رفت. حضرت امام در پاسخ، دولت بختیار را غیرقانونی دانستند و تأکید کردند: «بختیار تا استعفا ندهد ملاقاتی در کار نیست.»
8 بهمن؛ امامخمینی ضمن صدور پیامی درباره شرط پذیرفتن بختیار در نوفللوشاتو، در سخنانی در جمع حاضران در نوفللوشاتو فرمودند: «من در اول فرصتی که پیدا کنم به خواست خدا میروم ایران و اول قدمی که برمیدارم تأسیس میکنم یک دولت اسلامی مبتنی بر احکام اسلام بر رأی مردم.» (صحیفه امام، ج 5، صص 50-543)
۱۱ بهمن؛ امام در آخرین پیام خود پیش از عزیمت به ایران فرموند: «بسم الله الرحمن الرحیم. در این موقع که پس از چهار ماه توقف پرحادثه در خاک فرانسه، برای خدمت به وطنم میخواهم اینجا را ترک کنم، لازم میدانم از دولت فرانسه که وسایل امنیت و آزادی بیان را برای اینجانب مهیا نمود و از اهالی محترم که با حس انساندوستی علاقه خود را به آزادی و استقلال کشور ایران اظهار داشتند تشکر کنم. امید است مهماننوازی دولت و ملت فرانسه و حس آزادیخواهی آنان را فراموش نکنم و از زحماتی که به همسایگان و اهالی نوفللوشاتو دادم معذرت میخواهم. امید است احترامات اینجانب را بپذیرند. روحالله الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج ۶، ص 6)
و فردای آن روز، در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ امامخمینی با پرواز هواپیمایی ایرفرانس عازم بازگشت به وطن شدند؛ پروازی که در ساعت ۹ و ۲۷ دقیقه و ۳۰ ثانیه صبح در فرودگاه مهرآباد تهران به زمین نشست و امام را در آغوش استقبال ملت قرار داد
Sorry. No data so far.