سه‌شنبه 05 فوریه 13 | 13:13

سینما هنوز با مبانی دینی فاصله دارد

معتقدم این مسئله با پول و سرمایه گذاری دولتی هم حل نمی شود و توصیه می کنم که این اتفاق نیفتد چون متأسفانه در کل، حوزه مدیریت فرهنگی کشور در بخشهای مختلف بیش از آنکه دغدغه کلان انعکاس مبانی نظری و دینی و فرهنگی در سینما را داشته باشند، بیشتر نگران موقعیت اداری- اجتماعی خودشان هستند.


منوچهر محمدی تهیه کننده سینما و تلویزیون، در مورد تأثیرات فکری- اجتماعی سینمای انقلاب اسلامی گفت: تقریبا همه افراد منصف که دارای نگاه تحلیلی منطقی نسبت به شرایط هستند، سینمای نوین ایران را وامدار انقلاب اسلامی می دانند.

وی تأکید کرد: تاریخ سینمای ما نشان می دهد، قبل از انقلاب به جز تعداد انگشت شماری فیلم، بقیه تولیدات سینمای ایران یک جور کپی برداری ناشیانه و ضعیف از سینمای ترکیه و هند بود و معمولا موضوعات و قصه های این فیلم ها به گونه ای بود که به هیچ وجه با فرهنگ ایرانی تطابق نداشت و معمولا به لایه های بسیار سطحی مسائل می پرداخت چه از نظر تکنیک و چه از نظر موضوع و مفاهیم و حوزه اندیشه این سینما، سینمایی بود که سعی می کرد به حوزه های فکری وارد نشود.

سینما بیش از همه حوزه ها از انقلاب هم تأثیر پذیرفت و هم به بازتاب روح کلی انقلاب پرداخت

تهیه کننده فیلم« بوسیدن روی ماه» یادآور شد: وقوع انقلاب اسلامی در بسیاری از عرصه های فرهنگی و هنری موجد اتفاقات بزرگی بود، به این معنی که سینما بیش از همه حوزه ها هم از انقلاب تأثیر پذیرفت و هم نسبت به بازتاب روح کلی انقلاب اسلامی در درون خودش ایجاد واکنش کرد.

محمدی افزود: با نگاهی به تاریخ سینمای ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و یکی دو سال بعد که ساختار سینمایی کشور شکل می گیرد می بینیم، نسل جدیدی از فیلمسازان وارد سینما می شوند که خود این نسل به لحاظ دغدغه ها و انگیزه هایی که دارد کم کم با زبان سینما آشنا و بعد مسلط می شود و دست به تولید آثاری می زند که هر کدام برگ درخشانی در تاریخ سینمای کشور به شمار می روند.

وی تأکید کرد: از طرف دیگر بازتاب شرایط و شعارهایی که در انقلاب داده می شد و فضایی که ناشی از آن ایده‌آلها و آرمانها بود در آثار سینمایی خود را نشان می دهد. در این فیلمها سینما به دنبال ارتباط خود با هویت فرهنگی ایرانی- اسلامی خودش می گردد و توجه به پاره ای از اقشار مردم که پیش از انقلاب به دور آنها خط قرمز کشیده شده بود، این مسائل باعث شده بود که سینمای ایران سراغ شخصیت ها و موضوعات و یا زمینه هایی برود که با آن شعارها نزدیکی بیشتری دارد.

هنوز ما با مبانی فرهنگ دینی و ایرانی فاصله داریم

تهیه کننده فیلم «عصر روز دهم» در پاسخ به این سؤال که آثار سینمایی چقدر معرف بنیادهای فکری انقلاب اسلامی ایران هستند؟ گفت: همیشه باید در این حوزه مراقب باشیم که بین ایده‌آلها و واقعیات پلی از عقلانیت بزنیم. با وجود بسیاری از آرمان هایی که با انقلاب مطرح شد، در یک نگاه وسیع تر هنوز ما با مبانی فرهنگ دینی و ایرانی مان فاصله داریم و این فاصله جز به کوشش هنرمند حل نمی شود و با دستور و بخشنامه نمی توان این مسئله را پیگیری کرد.

منوچهر محمدی تأکید کرد: هنرمند باید خودش به این نقطه برسد که تلاش کند بسیاری از آن زمینه ها را چه از دیدگاه روایت مبانی و ارزشها چه حتی با نگاه نقادانه این ارجاعات را پیدا کند و در آثار خود آن را منعکس کند. در این زمینه باید اعتراف کنیم خیلی نتوانستیم موفق باشیم اما معنایش این نیست که ناامید باشیم یا احساس دلزدگی کنیم.

وی افزود: به نظرم ما شاهد تلاشهای پراکنده ای توسط فیلمسازان در این حوزه هستیم و پاره ای از وقتها برخی آثاری که تولید شده استانداردهای جهانی را می توان برای آن اطلاق کرد. ضمن اینکه باید به این نکته توجه کنیم که اساسا تولید اثر هنری و سینمایی فرایند شبیه صنعت نیست که مثلا یک کالایی را تعریف کنیم و خط تولید آن را ایجاد کنیم، بلکه ایجاد اثر سینمایی فرایندی است که به بسیاری از عناصر و عوامل بستگی دارد و تا حدودی به شرایط فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مربوط می شود.

زمینه های ورود هنرمندان به مباحث انقلاب اسلامی باید فراهم شود

این تهیه کننده سینما تصریح کرد: هرچقدر ما بتوانیم شرایطی را فراهم کنیم که هنرمند نسبت خودش را با جامعه -از هر زاویه که بتواند- پیدا کند طبیعتا بازتاب شرایط اجتماعی فرهنگ انقلاب را در اثر او بیشتر می توان دید. اما گاهی در پاره ای از گفتارها و نوشتارها می بینم برخی با یک بی رحمی و سنگدلی نسبت به سینمای ایران صحبت می کنند که گویی این سینما هیچ نسبتی با انقلاب و جامعه ما ندارد و از طرفی برخی سعی می کنند وضع موجود را به عنوان یک واقعیت اجتناب ناپذیر بپذیرند اما من فکر می کنم ما باید بین این دو دیدگاه پلی از عقلانیت بزنیم.

محمدی افزود: باید شرایطی فراهم شود که هنرمند احساس کند می تواند وارد حیطه ها و موضوعاتی شود بدون اینکه نگران عاقب و تبعات بعدی آن باشد. اگر این فضای توأم با آرامش را برای فیلمساز فراهم کنیم بسیاری از فیلمسازان ما علاقمندند در این حوزه کار کنند اما طبیعتا در ابتدا کاری همراه با آزمون و خطا خواهد بود و اگر این اتفاق بیفتد فکر می کنم به نسبت شرایط و امکانات و توانمندی هایی که سینمای ایران دارد، می تواند سهم خود را نسبت به کشور ادا کند.

وی در پاسخ به این سؤال که نسل امروز از طریق سینما چقدر با بنیادهای فکری انقلاب اسلامی و واقعه تاریخی سال 57 می تواند آشنا شود؟ گفت: این خطا است که همه بار مسئولیت مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و…را بر عهده سینما بدانیم و این خطایی است که مسئولین شوروی سابق بر همین اساس عمل کردند که در نهایت به سینمای سفارشی و تبلیغاتی ختم شد.

تهیه کننده فیلم «طلا و مس» افزود: به نظرم ما در گام اول در حوزه فرهنگ عمومی موفق نبودیم و این مستلزم کارهای بسیاری است که باید انجام شود و دولتها باید کمک کنند این فضای فرهنگ سازی را به وجود آورند و خود را خدمت گذار مردم بدانند و فرهنگ پاسخگویی را نهادینه کنند که به طور طبیعی اثرات خود را در فرهنگ عمومی کشور به جا می گذارد.

وی یادآور شد: سینما به عنوان آئینه ای که بخشی از این فرهنگ عمومی را بازتاب دهد، می تواند موفق باشد. سینما خودش ابتدا به ساکن نمی تواند چیزی را که وجود خارجی ندارد، تبلیغ کند. درست مثل این است که کیفیت رستورانی خوب نباشد اما دکوراسیون آن خوب باشد؛ کافی است اولین مشتری که وارد این رستوران می شود و احساس کند کیفیت غذا خوب نیست، دیگر مراجعه نکند.

سینمای ایران بحث حجاب را در جهان جا انداخت

محمدی افزود: من فکر می کنم در کل سینما تلاش کرده نسبت خودش را با انقلاب و فرهنگ ایرانی اسلامی درست نگه دارد. بیاییم نیمه پر لیوان را ببینیم. به هر حال بحث حجاب در سینما مختص سینمای ایران است و این مسئله را سینمای ایران توانسته در درون خود بیاورد و از هاضمه خود عبور داده و آن را به گونه ای طراحی کند که وقتی اثر سینمای ایران به خارج از کشور می رود آنها دچار تناقض نسبت به این اثر سینمایی نمی شوند که مثلا یک زن و شوهر در مقابل هم در خانه حجاب را رعایت می کنند.

وی تأکید کرد: پس ما توانسته ایم یک مرزهایی را دربنوردیم و برخی قواعدی که به نظر می رسید قوانین لایتغیری در حوزه فرهنگ بصری و تولید اثر سینمایی است را زیر سؤال برده، تغییر داده و نگره های تازه ای را ایجاد کنیم و حاصل کار قابل قبول است، اما طبیعتا نسبت به بسیاری از حوزه های دیگر باید گفت تا فیلمساز ما به درجه ای از اقناع نرسد و شرایط برایش فراهم نشود به این حوزه ها وارد نمی شود.

این تهیه کننده مشهور سینما تصریح کرد: اگر در حوزه سینمای انقلاب موفق نبودیم به نظر می رسد دیگر نهادها درست کار خود را انجام ندادند و این اشتباه است که این کم کاری را به گردن سینما بیندازیم چون تلاش آنها را می بینیم. شاید بارزترین نمونه ای که می توانم بدان اشاره کنم ادای دینی است که سینماگران ایرانی نسبت به قضیه جنگ انجام دادند و توانستند در آثار خود تا آن حدی که امکانات و شرایط اجازه می داد به این موضوع بپردازند و سعی کنند این رویداد مهم را در آثار سینمایی منعکس کنند. البته تا ایده آل‌ها فاصله زیادی وجود دارد که امیدواریم با مدیریتی که در فرهنگ عمومی می شود و هم با مدیریتی که در حوزه خاص سینما انجام می شود این نقیصه را جبران کنیم.

در سینمای ایران کمتر به واقعه انقلاب اسلامی پرداخته شده است/ مدیریت فرهنگی کشور محافظه کار است

وی در مورد نقش سینما در معرفی مبانی نظری که باعث شکل گیری انقلاب شد، گفت: در برایند کلی به نظرم سینمای ایران نسبت به مبانی نظری تلاش خود را دارد انجام می دهد اما در اینکه به خود حادثه تاریخی انقلاب پرداخته نشده است؛ بله، ما خیلی کارهای ارزشمندی در این زمینه نداشته ایم و معتقدم این مسئله با پول و سرمایه گذاری دولتی هم حل نمی شود و توصیه می کنم که این اتفاق نیفتد چون متأسفانه در کل حوزه مدیریت فرهنگی کشور در بخشهای مختلف بیش از آنکه دغدغه کلان انعکاس مبانی نظری و دینی و فرهنگی در سینما را داشته باشند، بیشتر نگران موقعیت اداری- اجتماعی خودشان هستند.

منوچهر محمدی در پایان تأکید کرد: بنابراین مدیران فرهنگی ما بسیار شخصیتهای محافظه کاری هستند و این محافظه کاری به طور طبیعی مثل بیماری مسری به درون سینما هم منتقل می شود و فیلمساز را به سمت کارهای بی درد سر می برد. بنابراین نه با پول و نه با این شکل مدیریت قضیه قابل حل نیست بلکه باید فضایی فراهم کنیم که خود فیلمسازان صاحب این انگیزه شوند، در این صورت اگر با سدی از مشکلات هم روبرو شوند قطعا راه عبورش را پیدا خواهند کرد.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.