روزنامه الاخبار لبنان، اخیرا گزارشی از یک کنفرانس مطبوعاتی محمود الزهار منتشر کرده است که بسیار خواندنی است و نشان می دهد در کادر رهبری حماس کماکان مواضع اصیل اسلامی و مقاومتی حضور پررنگ دارند. متن کامل این گزارش-مصاحبه را می خوانیم:
در غزه (که حماسِ آن و جنگش، نقل محافل کل منطقه است) یکی از رهبران حماس زندگی میکند که دو فرزندش و دامادش شهید شدهاند. کسی که اخیرا سفری به ایران داشته است. او را به عنوان مرد قوی حماس و برجسته ترین «شاهین» آن میشناسند. در خانه اش یک میز، و صندلی های فراوانی هست. تجمع ها و نشستهای بزرگی در اینجا برگزار میشود. منزلی که هیچ گاه تلفنهایش بی ارتباط با ایران نیستند و ضمنا صاحب خانه سالهای جوانیاش در مصر را نیز فراموش نمیکند. مردی که همه حواسها به سمت اوست، و همچنین تفنگهایی که او را نشانه رفته است. از وحدت اسلامی صحبت میکند و برای سوریه ناراحت است و شدیدا به آن اهتمام دارد: محمود الزهار.
موضع حماس پیرامون سوریه
عضو دفتر سیاسی جنبش حماس دکتر محمود الزهار توضیح میدهد که پیچیدگی، در موضعگیری آنها راجع به سوریه نیست بلکه در برداشتهای مردم است. میگوید: «ما از ابتدا به راه حل سیاسی -نه امنیتی- دعوت کردیم. ما درک میکنیم که دخالتمان در شئون داخلی هر کشوری نهایتا موجب طرد ما خواهد شد. این چیزی بود که در دهه هفتاد میلادی در اردن برای فلسطینی ها رخ داد [اشاره به ماجرای 1970 و برخورد حکومت اردن با چریک های فلسطینی و ماجرای معروف به سبتامبر سیاه] و همچنین در جریان جنگ عراق و کویت.» و اضافه میکند: «ما یک جنبش مقاومت هستیم، از همه مردم طلب کمک داریم، همه عرب ها، همه ی مسلمین، بدون هیچ شرطی. ما ابزاری از ابزار های درگیری های عربی نیستیم.» و ادامه میدهد: «اگر در درگیری های داخلی دیگر کشورها دخالت کنیم، همه توانایی هایمان در خارج از فلسطین مصرف خواهد شد. ایران هم در موضوع سوریه هیچ چیز از ما نمی خواهد جز اینکه بی طرف باشیم.»
الزهار در جواب سؤالی پیرامون هیئتی از پزشکان حماس که به مرز سوریه و ترکیه سفر کردهاند میگوید: «موضع بی طرفانه به این معنی نیست که ما کارهای انسان دوستانه و خدمات انسان دوستانه هم ارائه نکنیم. آیا این خوب است که ما هم بشویم یک بخش از مردم سوریه و با نظام سوریه وارد جنگ بشویم؟ نه، جنبش ما در فلسطین است و همه توجه ما به سمت قدس است و دلیلی ندارد که حواسمان را از این هدف پرت کنیم. مصلحت ما این است که تمام گلوله های عربها در فلسطین باقی بماند و استفاده شود. ما از آنچه در سوریه می گذرد احساس ناراحتی و غم و تأسف میکنیم. چیزی که در آنجا در جریان است فاجعه ای برای برنامه ی مقاومت است.»
جنگ 8 روزه ی غزه و نتایجش
محمود الزهار عقیده دارد که جنگ هشت روزه غزه سه سه اصل را تثبیت کرد: «اول اینکه اسرائیل دیگر از امروز نمیتواند به غزه حملهی زمینی کند. دوم اینکه مواجهه ی احتمالی اسرائیل با ایران یک کار آسان نخواهد بود بلکه یک درگیری سخت و حتی محال است چون سلاحهای موشکی ایران سلاحهای پیشرفتهای هستند. سوم هم اینکه عقیدهی جنگی اسرائیل، یکی از ارکانش را از دست داد و حالا دیگر نمیتواند زمان درگیری و مدتش را تعیین کند و در حین جنگ به سرعت رو به فرسایش میرود و تازه در انتهای جنگ هم، درگیری را با قبولاندن شروط خودش تمام نمیکند بلکه شروط طرف مقابل را میپذیرد.»
وقتی بحث از آتش بس طولانی [بین حماس و اسرائیل] مطرح میشود، الزهار آن را یک حرف غیرمسئولانه میخواند: «در سطح سیاسی، حرف این است که ما الان این را به اسرائیل قبولاندهایم که محال است بتواند به غزه وارد شود. پس چطور ممکن است که ما از آتش بس صحبت کنیم؟ بحث ما الان، اولویت یکی کردن صف کل فلسطینی ها از طریق توافق ملی است.»
روابط با حزب الله، فتنه ی شیعه-سنی، ایران و مصر
باید به صراحت گفت مردم طرفدار حماس، امروز بوی فتنهی درگیری سنی-شیعه را استشمام میکنند، ولی همین ها هم در عین حال در زمان جنگشان به سرودهای ساخت حزب الله و گروه سرود «الولایه» [که یک گروه شیعه ی لبنانی است]گوش میدهند. نظریه جنگی این دو یکی است، گرچه ممکن است اختلافاتی هم داشته باشند: مقاومت مردمی و اسلامی. هسته ی حمایت کننده از هر دو هم یکی است. در حماس، کسانی که مثل الزهار هستند بر موضوع وحدت اسلامی تأکید میکنند و در همین راستا نه از حزب الله انتقاد میکنند و نه خودشان را از حزب الله دور میکنند. برخی منابع مطلع به ما گفتند که الزهار در سفرش به ایران همانگونه مورد استقبال قرار گرفت که پدر شهید عماد مغنیه مورد استقبال قرار گرفته بود و هیئت های استقبال کنندهای ایرانی همسر او (که مادر دو شهید است) را بسیار تکریم کرده بودند.
در محافل سیاسی، الزهار را به عنوان یک مرد ایرانی میشناسند، البته الزهار در مصر تحصیل کرده و مثل اکثریت اهالی غزه خود را به مصر هم مرتبط میداند. در محافل سیاسی، بحث دور کردن (یا تلاش برای دور کردن) او [از مناصب اصلی] به دلیلی نزدیکی به این یکی شنیده میشود. این بحثی است که جریان دارد. خود محمود الزهار هم وجود برخی اختلافات در حماس را رد نمیکند، بلکه در توضیح آن به موضوع اختلافات بین بعضی صحابه ی پامبر مانند ابوبکر با عمر بن خطاب [که خیلی هم به یکدیگر نزدیک بودند] استشهاد میکند. به هر حال، الزهار از رشتهی ارتبط با مصر سخن میگوید و به گونه ای از مصر سخن میگوید که گویی یک مصری است. از رهبر اخوان المسلین، حسن البناء یاد میکند. [جنبش حماس هم در اصل، اخوان المسلمین فلسطین است.]
محمود الزهار به موضوع ایران میرسد و بحثهایی که در سفر اخیرش به تهرن انجام داده است. میگوید: «ایرانی ها برای ما بر شدت علاقه و اهتمامشان به مقاومت و حماس تأکید کردند. روی ضرورت حل مشکل سوریه هم توافق کردیم.»
در موضوع رابطه با حزب الله هم میگوید: «ما به حزب الله به عنوان یک دشمن نگاه نمیکنیم. حالا ممکن است در برخی موضوعات اشتراک منافع و در برخی موضوعات اختلاف منافع داشته باشیم [ولی این به معنای دشمنی نیست.]» و اضافه میکند: «نباید دربارهی ما بر اساس صحبت یک نفر یا صحبت دو نفر یا با احساسات برخی از مردم قضاوت شود. باید سیاستهای ما را دید و بر آن اساس درباره ما قضاوت کرد.» گرچه همه ی اینها را میگوید ولی [در این صحبتش] پیامهای محبت به حزب الله نمیفرستد، از «منافع مشترک» صحبت میکند، انگار این دو، دو کنشگر سیاسی هستند.
در موضع فتنه هم الزهار اشاره میکند «کسانی که فتنه را تقویت میکنند چند دستهاند: عده ای از رهبران که تفکر اسلامی ندارند، غرب، و رسانههای فاسد. همه اینها عواملی هستند ضد تمدن اسلامی، ضد طرح اسلامی معاصر.» وقتی درباره آنچه «بهار عربی» می خوانند از او سؤال می شود می گوید: «اسمش بهار عربی نیست. این اسم، آدرس غلط می دهد. این بیداری اسلامی است.»
روابط فتح و حماس
در دیداری که محمود الزهار بعد از جنگ هشت روزه و سفر اخیرش به ایران با خبرنگاران داشت، اعلام کرد که ابومازن اگر به نوار غزه بیاید محاکمه خواهد شد. الزهار این را گفت، ولی در جو غزه، از مصالحه ی ملی (که برای آن، کنفرانسی هم در قاهره و بعدش در قطر تشکیل شد و هنوز هم به انتها نرسیده است) سخن می گویند. در این توافق، 5 بند و 5 موضوع وجود دارد، اول اینکه: دولتی به ریاست ابومازن تشکیل شود. دوم اینکه: انتخاباتی در کرانه باختری و قدس و غزه برگزار شود. سوم اینکه: دستگاه های امنیتی در کرانه باختری و غزه از جهت ساختاری بازسازی و بازنگری شوند و مجددا نگرش مبارزاتی دو طرف، یکی شود. چهارم اینکه: سازمان آزادیبخش فلسطین اصلاح شود و در همین راستا رهبری موقتی از دبیرکلهای گروههای فلسطینی تشکیل شود و-برای اولین بار- جهاد اسلامی و حماس هم در آن باشند. پنجم هم اینکه هیئت های مصالحه ی اجتماعی فعال شوند.
در بحث پیرامون موضوع فلسطین، خیلی به خروش میآید. او معتقد است که ابزار رسانهای محمد دحلان [از مسئولان سابق امنیتی و مسئولان رسانهای فعلی فتح] و ابزار رسانهای ابومازن سعی دارند چهره حماس را تخریب کنند، از این طریق که اعلام میکنند بعضی اعضای حماس از راه کانال های زیرزمینی ای که به مصر کشیده شده [برای دور زدن محاصره ی غزه] «میلیونر» شدهاند.
الزهار میگوید اسرائیل نمیخواهد که توافق ملی فلسطینی ها صورت بگیرد چرا که [در آن صورت مناطق مختلف فلسطین مجددا عرصهی مبارزه علیه اسرائیل خواهد شد] و با ایجاد حرکتهای مسلحانه در مثلا جنین، شمال رژیم غاصبشان به قطع ارتباط با جنوبش تهدید خواهد شد. الزهار همچنین میگوید که همکاری امنیتی حماس با ابومازن، به نفع اسرائیل تمام خواهد شد چرا که (طبق چیزی که الزهار مدعی است) ابومازن در آن صورت با اطلاع از مسائل امنیتی حماس، جدیدترین و به روزترین محل های حضور فرماندهان مقاومت را به اسرائیل اطلاع خواهد داد و بعد هم اسرائیل دنبال ما خواهد آمد و ما را خواهد کشت.
بعد از این صحبت های تند راجع به سازمان آزادیبخش فلسطین، شنونده از او می پرسد، پس در این اصلا چرا توافق ملی؟ و این عضو قدیمی حماس پاسخ می گوید: «برای اینکه ملیت را به آنها برگردانیم. ما که نمی توانیم بیاییم آنها را ریشه کن کنیم.»
صحبتی از حماس که در پشتش ترس از انتخاباتی نهفته است که برگزار شود و خود را در معرض رأی مردمی قرار دهد که جنبش بیشتری یافتهاند: الزهار میگوید: «آنها [اشاره به حکومت خودگردان] میتوانند انتخاباتی برگزار کنند و بعد در آن تقلب کنند و اعلام پیروزی نمایند و بعدش هم خیال کنند ما را از همان دری که وارد شدهایم [یعنی پیروزی در انتخابات]، بیرون کرده اند. ولی زمانه عوض شده است.»
الزهار در صندلیاش جا به جا میشود. برق خوشحالی اخوانی در چشمش میدرخشد: «اخوان المسلمین در مصر، در تونس، در مغرب، در سوریه. در همه جا. ما الان قویترین هستیم.»
Sorry. No data so far.